eitaa logo
نکات‌ناب‌و حکمت‌های آیت الله حائری شیرازی
73.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
308 ویدیو
521 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی (ره) (لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید) نظرات، پیشنهادات و انتقادات 👈 @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi شماره تماس: 09195194676 کانال صوتی: @haerishirazi_mp3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 متاسفانه مطلع شدیم خانوادۀ یکی از اعضای دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی به کرونا مبتلا شده اند. از اعضای محترم کانال تقاضا داریم برای شفای همۀ مومنین و مومنات بخصوص این مورد منظور و نیز رفع کامل این بلیّه از شیعیان، حمد و صلواتی قرائت بفرمایند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 هنگامی که می خواهید در مراسم عزاداری شرکت کنید، وضو بگیرید و تمام لباس‌هایتان طاهر باشد و خیلی با توجه باشید. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸جوان ها مثل پیرمردها عزاداری نکنند!🔸 جوان‌ها توجه کنند که اظهار علاقۀ جوان به امام حسین علیه السلام شکلی دارد و اظهار علاقۀ پیرمرد نیز شکلی دیگر؛ همان‌طور که وقتی شخصی از دنیا می‌رود، بستگان او هر کدام به شکلی شیون می‌کنند. شما جوان‌ها بدانید که هنوز وقت آن نشده که آرام آرام اشک بریزید. کار شما فعلاً این نیست. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نکته ای لطیف پیرامون رابطۀ تعظیم شعائر حسینی با ظهور امام زمان (علیهما السلام)🔸 [قرآن دربارۀ لباس حضرت یوسف دو بیان دارد: ابتدا می فرماید: وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ: (پیراهن او را با خونی دروغین، [نزد پدر] آوردند) [یکبار هم از قول حضرت یوسف میگوید]: «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ»: (این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود! و همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید!) [همانگونه که] آغاز حزن یعقوب، از و پیراهن یوسف شروع شد، حالا هم که می‌خواهد بشارت بیاید، باز هم یوسف مأموریت پیدا کرده که لباس خودش را بفرستد برای یعقوب و بیاندازند روی صورت او تا چشمش دوباره روشن بشود. در انقلاب [امام زمان علیه السلام] هم اینگونه است. [آغاز غضب خداوند بر مردم، در رابطه با قضیۀ امام حسین بود:] «فلمّا قتل الحسین اشتدّ غضب اللَّه علی اهل الارض». روزی که این غضب برطرف بشود و فرج بشود هم، باز -باید [مثل داستان یوسف که] از همین قمیص، [فرج حاصل شد]- باید از اینجا برگردد [و فرج حاصل شود]. همانطوری که ها از آنجا شروع شده، ها هم باید از آنجا شروع بشود. غصه ها با این آمده، سرور ها هم با همین باید بیاید. تنگی ها با همین آمده، گشایش ها هم باید با همین بیاید. [به همین جهت] باز شدن راه کربلا [و اقبال گسترده مردم به زیارت امام حسین علیه السلام] شاید مقدمهٔ فرج باشد که مردم چشمشان باز بشود و بتوانند امام زمان (علیه السلام) را ببیند؛ کما اینکه این انقلاب هم، باز از برکات عاشورا انجام شد: «لاینتشر الهدی إلا من حیث انتشر الضلال». این هم [در روایات] هست که در قیامت، فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها)، امام حسین (علیه السلام) را می آورد و فرج و گشایش و اجازه ی شفاعت، از آنجا شروع می شود. روایتی هم داریم که پیراهن حضرت امام حسین، خدمت حضرت امام زمان (علیه السلام) است. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹 🔸این کار، در کودک اثر زیادی می گذارد🔸 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می رفتند، آخر شب می آمدم خدمت پدر. پدرم این قصه های را در همان طفولیت برای من نقل می کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می کشید و همینطور مقید بودم و گوش می کردم. وقتی این برنامه اش مصادف شد به ایام ، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می کرد. اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند. @haerishirazi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | موشن کمیک معرفی کتاب آیینۀ تمام نما اثری از آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸برادری و اخوت، بستر و مقدمۀ مطالبه گری و امر به معروف و نهی از منکر است🔸 ❓سوال: در امر به معروف شما فرمودید اگر شما با زبان دل صحبت بکنید، آن مؤثر می‌شود، ما بعضی از فتاوا را داریم که با توجه به کلمه امر، آنجا می‌گویند که شما باید آمرانه صحبت کنید. ✅ پاسخ آیت‌الله حائری شیرازی: خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: «الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ». می‌گویند اول برادریت را ثابت کن، بعد ادعای میراث کن. اینجا هم اول «بعضهم اولیاء بعض»ت را جا بینداز تا او بداند که تو دوستش هستی، او بداند آمده‌ای نجاتش بدهی، او بداند نیامده‌ای سوارش بشوی؛ بعد امر به معروف و نهی از منکر کن. دیگران هم همین کار را می‌کنند که بچه‌های ما را گمراه می‌کنند.آنها چه جوری می‌کنند؟! آنها از راهش وارد می‌شوند. آنها با تواضع می‌آیند، خاکی می‌شوند. امام وقتی به ما امر به معروف می‌کرد، از موضع استعلا بهمان می‌گفت؟! مگر به ما نگفت من دست شما را می‌بوسم؟ می‌خواست امر به معروف کند که مردم امشب بروند به پشت بام‌ها و الله اکبر بگویند. مگر امر به معروف نیست؟! می خواست وحدت را درست کند. چه جوری گفت؟ گفت من پای کسانی را که امشب به پشت بام‌ها بروند می‌بوسم. در جریان آقای شریعتمداری و اختلافی که بین تبریز و قم می‌خواست واقع شود، امام به دست اکتفا نکرد، اینجا من دیدم گفت من پای آنهایی که به پشت بام بروند و تکبیر بگویند را می‌بوسم. وقتی آنها آمدند در عمل، آن وقت دقت این سخنان روشن می‌شود؛ اینکه امام می گوید متأسفانه روحانیت ما تجریدی است، دقیقا یعنی همین. وقتی آنها آمدند در عمل و خواستند امر به معروف بکنند آن وقت معلوم می شود. بنده خدایی گفته بود: وقتی می‌خواهید دور کعبه بچرخید، باید دقیقاً شانه‌هایتان به کعبه عمود باشد. این حاجی آمده بود گفته بود خودش بیاید ببینم چطور شانه‌اش را دقیقاً عمود می‌گیرد که به من می‌گوید این طوری باش؟! یعنی الان کعبه است، این دیوار است، می‌گوید باید شانه‌ات عمودی باشد. حاجی گفت وقت طواف، جمعیت آنجا من را بلند می‌کنند آنجا می‌گذارندم زمین. تجریدی یعنی همین، نگاه کن ببین چطور می‌شود و امکان دارد. شما وقتی با پیغمبر صحبت می‌کنی، دستور می‌دهی یا درخواست می‌کنی؟ [با اینکه ما در برابر پیغمبر، درخواست می کنیم نه اینکه دستور بدهیم] اما قرآن می‌گوید: «الا من امر بصدقة»؟ می‌گوید ای پیغمبر؛ نجوایی که اینها می‌کنند، خیری درش نیست مگر کسی بیاید بگوید آقا به فلانی کمکی بکن که بیچاره است. می‌خواهد بگوید «به تو می‌گوید بکن»، می‌گوید «امر بکند به تو که بکنی»! مگر با پیغمبر می شود با استعلا حرف بزنی؟! مگر نمی‌گوید «لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» وقتی با هم دارید صحبت می‌کنید «كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» نکنید. پس وقتی می‌گوید «الا من امر بصدقة»، منظور از «امر»، تذکر و یادآوری است. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸لکه گیر قوی برای دل🔸 روضۀ امام حسین (ع) قدرت لکه‌گیری اش بسیار زیاد است. هر چیزی که لکه‌اش را نمیتوان با آب خالی یا با حلّال‌های قوی‌تر شست، چاره‌اش روضۀ امام حسین (ع) است. قدرت روضۀ امام حسین (ع) خیلی زیاد است و لکه‌های دل را برطرف می‌کند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نگویید اول باید قلبم آماده باشد ...🔸 نگویید اول باید قلبم آماده باشد، بعد اشکم بیاید؛ اول باید قلبم آماده باشد، بعد سینه بزنم؛ نه، سینه بزن، قلبت آماده می‌شود، بعضی ماشین‌ها زود روشن می‌شوند و بعضی دیر. نفوس فرق می‌کنند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه) 🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» 🔸 شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 🔸 شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. @naghashefaghir_ir @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸قبله نما🔸 یکبار مشهد در یکی از صحن ها منبر تشریف داشتند. من هم به جهت علاقه ام به ایشان، کنارشان نشستم. بعد از منبر همراهشان شدم. وقت وضو عبایشان را نگه داشتم. بیرون وضوخانه فرمودند: «با من کاری داشتید؟» عرض کردم به شما و مطالبتان علاقه دارم. نصیحتی بفرمایید تا چراغ راهم باشد. با انگشت به اشاره کردند و فرمودند: «خدا اینجا کار گذاشته. همیشه به این قبله نما نگاه کن؛ راه را گم نمی کنی» @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸به خوش نامی دل نبندید🔸 خدمت کنید. به خوش نامی دل نبندید. علی علیه السلام هفتاد سال لعنش می کردند که برای هیچ انسانی این کار را نکردند! هفتاد سال لعن اختیاری! نه زیر شمشیر و ترس. عمر بن عبد العزیز اعلام کرد که دیگر لعن بس است. مردم به او گفتند که ما نذر داریم. نذر مجرب است! لعنش که می کنیم، حاجت می گیریم! ما نذرهایی کرده ایم، نصفش را ادا کرده ایم و نصفش مانده. اجازه بده ما این لعن هایی که نذر داریم را انجام بدهیم، بعد دیگر نذر نمی کنیم. ببینید! این است! عالَم این است! تا صد و پنجاه سال، قبر ایشان اگر آشکار می شد، آتش می زدند! از بین می بردند! صد و پنجاه سال گذشت تا اجازه ی آشکار شدن قبر ایشان داده شد. خدا می خواهد به اهل عالَم بگوید که این است. اگر علی نزد من عزیز است به این دلیل است. او می دانست وقتی عمرو بن عبدود را می کُشد، پشت سرش یک خبرهایی است،‌ وقتی عتبه را می کشد پشت سرش با نواده اش چه کار می کنند. علی –علیه السلام- می دانست که این ها رئیس می شوند، اخبار آینده در دستش بود. عواقب این کارهایش را می دانست؛ اما به اسم،‌ شهرت و اینکه لعن کنند یا نکنند اعتنا نداشت. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸«آموزش‌و‌پرورش» و «علوم انسانی»؛ دو هدف استعمار نو🔸 استعمار به دو روش و صورت است: یک. استعمار کهنه و قدیمی؛ در این نوع از استعمار، کشوری که استعمارگر است، کشوری دیگر را فقیر، عقب‌مانده، ضعیف و ناتوان نگه می‌دارد تا فقر و جهل و بیماری بر آن مسلط باشد. این استعمار آشکار و کهنه است. دوم. استعمار نو؛ یعنی اینکه استعمارگر، کشوری را آباد کند، وضعیت بهداشت آن را بهبود بخشد، و فقر و بی‌سوادی را از چهرۀ آن برچیند؛ اما این کشور سالم، قوی و ثروتمند در جهت منافع استعمارگر مصرف شود؛ یعنی بهداشت، ثروت، سواد و معلوماتش در خدمت استعمارگر قرار گیرد. این دو شیوۀ استعمار با هم متفاوت‌اند. شیوۀ اول، استعماری اجباری و تحمیلی است. در این شیوه، کشوری را فقیر، بی‌سواد، ناتوان و دور از بهداشت نگه می‌دارند تا بتوانند بر آن تسلط پیدا کنند. شیوۀ دوم، استعماری به‌ظاهر غیراجباری و غیرتحمیلی است. در این شیوه، کشوری را درعین باسوادی، استعمار می‌کنند، و درعین خوب بودنِ وضع بهداشت، در چنگ می‌گیرند، و درعین قدرت نظامی و ثروت، آلت دست نگه می‌دارند. نوع دوم، استعمار پیچیده‌تری است. در این شیوه، برنامۀ استعمارگر کار کردن روی ، روی و روی است؛ چشم او به دانشگاه‌هاست. اگر استعمارگر بتواند در کشوری علوم انسانی دانشگاه‌ها را در چنگ داشته باشد، آن کشور بی‌زحمت در چنگ اوست؛ یعنی چنین کشوری خرج استعمار خودش را هم خودش می‌پردازد، و هزینۀ استعمار را خودش به عهده می‌گیرد! حتی وسیله‌ای می‌شود برای اینکه استعمار‌گران بتوانند کشورهای دیگر را نیز استعمار کنند. @haerishirazi
بسم الله الرحمن الرحیم 📣📣📣 ✅ دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی (ره) جهت تکمیل تیم تدوین کتب، نیازمند همکاری با فضلای آشنا و دارای تجربه در این حیطه است. 🔸 شرایط همکاری: 1️⃣ آشنایی قبلی با شخصیت، افکار و انظار مرحوم آیت الله حائری شیرازی (ره) و پیگیری مباحث ایشان (کسانی که تاکنون پیگیری خاصی نسبت به آثار و اندیشه های مرحوم استاد (ره) نداشته اند، لطفاً پیام ندهند) 2️⃣ دارا بودن تحصیلات حوزوی (پایه 6 به بالا) یا تحصیلات عالیه دانشگاهی (ارشد و دکترا) در رشته های مرتبط (الهیات، علوم قرآنی و ...). 3️⃣ سابقه و تجربه در تدوین و تولید کتاب از فیش های پژوهشی و همکاری با مجموعه های دینی و فرهنگی مثل دفاتر مراجع، علما، پژوهشکده ها، مراکز علمی حوزوی و ... «در زمینه ی تولید کتاب». 4️⃣ توانایی در زمینه ویرایش و بازنویسی اولیۀ متون و دارا بودن خزانه واژگانی بالا. ❌ عزیزانی که واجد شرایط فوق می باشند، ابتدا به کانال @haeri_type مراجعه نموده و که در این کانال بارگزای شده است را تکمیل بفرمایند و سپس نتیجه این آزمون را به همراه یک رزومه مختصر از تجربیاتی که در این حیطه داشته اند، برای ادمین (@haeri1395) ارسال بفرمایند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عصر تکاورها🔸 🔅 از زمان پیامبر ما تا به امروز 40 نسل گذشته. هر نسلی یک مقدار از نور به سمت ظلمت رفته تا امروز که ظلمت 40 برابر شده است. از آنطرف هم همینطور است، نسل اول یک مقدار از ظلمت به سمت نور رفته بود. نسل دوم ادامه داده، همین‌طور ادامه پیداکرده تا امروز، که در این دوره نورانیت نسل ما 40 برابر آن دوره شده است. 🔅 به چه دلیل امروز مؤمنین 40 برابر آن دوره نور پیدا کرده‌اند؟ دلیلش جوانانی است که برای اعتکاف می‌آیند. می‌دانید آنها از چه هفت‌خوانی عبور کرده‌اند؟ از هفت‌خوان فضای مجازی که یک اقیانوس است، عبور کرده‌اند. اقیانوس، بدن را غرق می‌کند، اما این اقیانوس، عقیده را زیر و رو می‌کند. در این ورطه کشتی فرو شد هزار / که پیدا نشد تخته‌ای برکنار هزار کشتی در این گرداب آمد و فروشد و تخته‌ای هم بیرون نیامد. حالا این جوان از بین این اقیانوس آمده. جوانان امروز مؤمن‌تر از جوان های دوره ی انقلاب هستند. موانعی که این جوان از آن عبور کرده، در آن زمان و برای آنها نبود. 🔅 در سربازخانه‌ها برای تربیت یک تکاور و کماندو آنها را از موانع سخت عبور می‌دهند. هیچ‌وقت یک سرباز معمولی را این‌گونه تربیت نمی‌کنند. ولی تکاور و کماندو را روی موانع می‌دوانند. عصر امروز عصر تکاورهاست. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 📛 خدا ماتش می کند 📛 [ضد انقلاب] برای براندازی متفکرین، برنامه دارد. ابتدا ترور شخصیت، بعد هم ترور شخص. اول جوسازی می کنند. با تهمت، طرف را زیر سوال می برند. تلاش می کنند که رابطۀ او با مردم را از بین ببرند، بعد تیغشان را از غلاف می کشند. برای تضعیف ارتباط مردم با روحانیت، تلاش می کنند روحانیت را مفت خور و بی اثر و بی خاصیت و موجود زائد معرفی می کنند. خدا چه می‌کند برای یاری مؤمنین؟ خدا مثل بازی‌کننده بسیار حریفی است که اجازه نه یک حرکت، بلکه دو حرکت، سه حرکت، چند حرکت را می‌دهد. می‌گوید هرچند نوبت من است اما تو برو، تو حرکت کن. این نوبت هم برای تو! بعد خدا با یک حرکت، ماتش می‌کند! @haerishirazi
🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ... به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو . خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ... 🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم ... بماند. 🔹یک روز صبح گفتند: فردا جلسۀ کمیسیون خبرگان دارم و می‌خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ... بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم. بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله‌ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم. پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد. 🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم» 🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره‌ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حَجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!» گفت: «وجوهات نیست، نذر است». گفتند: «نذر؟» گفت: «دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!» پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. 🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! » من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود. بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ... نگاهی به بالا کردند و گفتند: «خدا بی‌حساب می‌دهد. به هرکه اهل حساب و کتاب باشد با نشانه می‌دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم» منبع: (http://telegram.me/dralihaeri) @haerishirazi
📣✨ کانال حکمت ناب، عرضه کننده آثار آیت الله حائری شیرازی با ❗️ 🚚 ارسال به تمامی نقاط کشور ❗️ ⬅️آیت الله میرباقری (حفظه الله): 🔸 استاد بزرگوار ما (آیت الله حائری شیرازی)، حقیقتاً مصداق بود. یک بود. هستی، کتابی بود که در آن می‌اندیشید و صید می‌کرد. ⬅️حجه الاسلام و المسلمین پناهیان: 🔸 کتاب های آیت الله حائری شیرازی، نسبت به کتاب های ما است. 📌 آدرس کانال حکمت ناب 👈 @hekmat_books
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ تصویری ✅ نور امام زمان (ع) قبل از ظهور بر عقول انسانها طلوع می کند 🔸 آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اهمیت شب و روز جمعه🔸 فقیر و بینوا چه گناهی کرده است که به مسجد الحرام دسترسی ندارد؟ خدای تعالی فکر آنها را کرده و برای ایشان برنامه ریزی کرده است. حرمی درست کرده که لازم نیست جسم انسان در آن برود. حرمی که با انسان فاصله مکانی ندارد. چون برای خدا زمان و مکان فرقی ندارد ... خداوند برای کسی که دسترسی به اماکن متبرکه ندارد، شب جمعه و روز جمعه را مثل حرم خودش قرار داده است. این زمانهای متبرکه پهلوی او می‌آیند و عبادت در این زمانها اجر بیشتری دارد تا خارج از آن زمانها و این لطف خداست و از باب اینست که فقیر و غنی برایش فرقی ندارد. از این جهت وقتی شب جمعه می‌شود انسان باید بداند که الان در حرم است، بداند که الان در مسجد الحرام است، وقتش را تلف نکند از وقتش خوب استفاده کند از یک ساعت وقت شب جمعه و روز جمعه درست بهره‌گیری کند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸حجاب در دنیا در حال پیشروی است🔸 عده ای می‌خواهند «بی حجابی» را عادی‌سازی کنند. در مقابل، انقلاب اسلامی دارد «» را در عالَم می‌کند، نظام، خوب برخورد می‌کند! ببینید من درعین‌حالی که می‌گویم بدحجابی چه مقدار خطرناک است، اما وقتی این خانم می‌رود برای مسابقات تیراندازی، این نشانه ی پیشروی شما است. چون دارید حجاب را می‌برید داخل محیط هایی که اصلاً نمی‌توانستند حجاب را تحمل کنند! این‌ها با نظر رهبری است و از او است که این کارها را می‌کند. نمی‌خواهد حجاب را دست‌کم بگیرد. اما قومی که اصلاً سرِ پوشیده را خرافات می‌دانستند، وقتی مشاهده می‌کنند که زنی با سرِ پوشیده آمده و بازی می‌کند، درباره او فکر بهتری می‌کنند. حجاب در حال پیشروی است در دنیا. این‌ها را علامت عقب رفت و ابتذال فرهنگی نظام نبینید. رهبری، آدم است. در مبارزات فرهنگی است. @haerishirazi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ انتقاد تند آیت الله حائری شیرازی از دولت، سازمان منابع طبیعی و نمایندگان مجلس ♨️ 🔸 چرا به بهانۀ جلوگیری از زمین خواری، مانع احیای زمین های مَوات می شوید؟ 🔸 🌳 من به منابع طبیعی گفتم الهی شکر که امیرالمومنین (علیه السلام) در زمان شما نبود وگرنه به عنوان اولین دستگیر می شد. شما اصلاً اجازه نمی دهید کسی هزار هکتار زمین احیا کند. خب اجازه نده! نتیجه اش چه می شود؟ ریزگردها ! 🌳 خانم ابتکار رفته بود شیراز، به شیراز جایزه بهترین هوای کشور را داده بود. اما نگفت که علتش چیست! علتش این بود که [موسسه] «فلاحت در فراغت» ایجاد کرده! 🌳 شما می توانید از اول بگویید این زمین را ما به صورت به شما می دهیم. یعنی تا زمانی که درخت رویش است، این زمین ملک توست. به هر دلیل که این درخت خشک شد، این برمی گردد به ملکیت دولت. 🌳 قانون گذاران ما خیال می کنند با قیام و قعود می شود قانون گذاشت. نخیر! قانون را با می شود گذاشت. قانون را با میتوان گذاشت. @haerishirazi
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸تراش خوردن انسان در تعاملات اجتماعی🔸 💎 هسته دانه های انار، از کروموزوم‌ها و چیزهایی که در هستۀ آن انار اولیه و وراثت آن بوده شکل می‌گیرد. بعضی از هسته‌ها پهن، و بعضی‌ها باریک و کشیده است. هستۀ بعضی از انارها زیر دندان خُرد می‌شود و هستۀ بعضی‌ها استخوانی و محکم است. اینها مربوط به وراثت است؛ اما حالت چندوجهی این دانۀ انار در رابطه با دانه‌های اناری که در کنارش قرار گرفته، و به‌وسیلۀ آنها شکل می‌گیرد. اَشکال جانبی هر دانۀ انار مربوط به اصطکاک‌هایی است که با دانه‌های مجاورش داشته است. 💎 هر انسان نیز در و او با دیگران شکل می‌گیرد. اگر دانۀ اناری را فرض کنید که دوروبَر آن خالی باشد و دانۀ اناری نزدیک آن نباشد، طبیعی است که این چندبُعدی و چندوجهی از کَفَش می‌رود و مخروطی‌شکل می‌شود دیگر شکیل و تراشیده نیست. انسانی هم که نه همسایه‌ها با او معاشرت کنند، نه دوستان، نه خویشاوندان و آشنایان، و نه کارگزاران حکومتی، آن در او صورت نمی‌گیرد. همه از فاصلۀ دور می‌آیند و احوالی از وی می‌پرسند و می‌روند و هیچ‌کس در خانه‌اش پا نمی‌گذارد؛ بچه‌اش هم که از مادر اجازه می‌گیرد تا به خانۀ برود، مادرش می‌گوید: «آنها که نمی‌آیند اینجا؛ تو چرا می‌خواهی به خانۀ آنها بروی؟». این وضعیت باعث قطع رابطه می‌شود و آن تراشیده شدن صورت نمی‌گیرد. 💎 الماسی که در معدن نتراشیده باقی مانده باشد، چندان قیمتی نیست. با تراشیدن، از وزن الماس کاسته می‌شود؛ اما در نتیجۀ آن خوش‌تراش شدن، بسیار قیمتی می‌شود و خریداران بسیاری پیدا می‌کند. @haerishirazi
🔸چطور لقمه از گلویمان براحتی پایین میره؟! 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🐓 پدر دم صبح به شیراز رسیده بودند. نماز را با هم خواندیم. صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ده بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلوزیون دراز کشیده اند و کتاب می‌خوانند و چشمانشان قرمز شده. سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند اما کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمر درد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند. کج کج راه افتادند. 🐓 متعجب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟» گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟» گفتم: «نه» گفتند: «برو شیرین کاری پدرت را ببین» 🐓 از زمانی که ازدواج کرده بودم، مستأجر و آپارتمان نشین شده بودم. شاید پنج آپارتمان را به فواصل دو سال در میان، جابجا شده بودم. وقتی مادرم مرحوم شد، با اصرار پدر به منزل مادری اسباب کشی کردم. خب بعد از قریب ده سال، به خانۀ حیاط دار رسیده بودم و خاطرات ایام کودکی ... کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کردم و هفت و هشت ده تا مرغ و خروس آنجا پرورش می دادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ... واقعا پدر راست می‌گفت: «اگر خانه ای نداشت، اهل خانه ندارند». بگذریم. 🐓 آن محرومیت های گذشته را تماماً در این ایام کوتاه جبران کردم. بعد از مدتی هم از صرافت کار افتادم و دیگر مثل سابق به پرنده ها رسیدگی نمی کردم. یک ظرف آب مکانیزه ای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام می‌شد، سبک می شد و بالا می رفت و چون پر می شد، سنگینی اش آن را به پایین می آورد تا مرغ ها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردن نداشتم ... 🐓 گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغها سر بزنم. دیدم زبان بسته ها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهی گیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف سه متری کله مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکی های هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرنده های کوچک هم بی بهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ... 🐓 گفتم: «چرا به خودتون رحم نمی‌کنید؟» نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخام خدا به تو کنه!» بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا ! کفالت اینها را تو به دست گرفتی. اینها مثل زن و بچه و . اگر در حالی که خدا اموراتشان را بدست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت می کنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور می کند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟» بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما هستند. چطور ماها لقمه از براحتی پایین میره، وقتی خدا کفالت و اداره امور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می خوریم انگار نه انگار گرسنه ای هم هست» بعد گفتند: «استغفار کن برای این بی توجهی که داشتی» منبع: (@dralihaeri در تلگرام) @haerishirazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 بشنوید | بیانات در دعای ندبه اهم موضوعات: «اهمیت محبت در دین، نقش امام در جامعه، محبت در جامعۀ پس از ظهور، ظهور امام زمان نیازمند وثیقه است (شباهت داستان حضرت یوسف و ماجرای غیبت)، جمع بین تایید شورای نگهبان بر قانون بانک‌ها و اعتراضات بر قانون بانکداری بدون ربا» جمعه 20 اسفند 1395 @haerishirazi