🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸آقای صفائی حائری، جامع مطهری و شریعتی بود🔸
ویژگی آقای صفایی [حائری] این بود که هم اندیشههایش جایگاه سالمی داشت و هم روش او روش مؤثری بود.
متأسفانه برخی از اندیشمندان ما «محتوا» داشتند، ولی «فرم» نداشتند و برخی بالعکس بودند.
دکتر شریعتی در «فرم بیان» و ورود به مطالب و انتخاب واژهها خوب بود؛ ولی در «محتوا» خوب نبود و اسلام شناس نبود. استاد مطهری در «محکمبودن اندیشه»، کمنظیر بود؛ اما «فرم» او به اندازه محتوایش خوب نبود.
من وقتی کتاب غدیر آقای صفایی (عین-صاد) را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: «قدر این نویسنده، شناخته نشده است. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را»
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸توبه🔸
همین که توبۀ انسان قبول شد، دیگر آدم نمیتواند روی زمین بماند. بالن را دیدهای؟سبک که میشود، اوج میگیرد و نمیشود روی زمین نگهش داشت. آدمی تا گناهش بخشیده شد وابستگیاش بهدنیا کم میشود سبک میشود و اوج میگیرد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸عمل بر مبنای سیرۀ اهل بیت🔸
تمام کارهایی که امام راحل کرده، بر مبنای عملکرد چهارده معصوم است. زندگی معصومین را خوب خوانده و تاریخ آنان را دقیقاً مطالعه کرده، تا بداند که اکنون تکلیفش چیست و باید چکار کند.
امام راحل در دوره شاه، برخورد حسینی کرد. گفت ما برای مبارزه میآئیم گرچه کشته شویم. این روش امام حسین علیه السلام است.
در برخورد با بنی صدر، سیاست حسنی پیش گرفت. ابتدا با او برخورد نمیکند و میگوید حفظش کنید!
همانطور که امام حسن علیه السلام از خلافت کناره گیری میکند و معاویه خلیفه میشود، امام فرماندهی کل قوا را به بنی صدر میدهد، و چنین میکند تا او شناخته شود، همانطور که امام حسن علیه السلام صلح کرد تا چهره معاویه مشخص شود.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸قدرت و حرکت🔸
خداوند به بنیاسرائیل دستور میدهد: وارد شهر شوید تا پیروز گردید. اما آنها میگویند، اول فرعونیان از شهر خارج شوند، تا ما وارد شویم!
نفس میگوید اول باید شهر از کافران پاکسازی شود، تا من داخل شوم! اما خدا دستور میدهد تو برو تا آنجا پاک شود.
این دو مسئله است. همیشه انبیاء میگفتند حرکت کنید تا خدا به شما مدد کند اما نفسانیها میگویند ابتدا خدا ما را مسلط کند، تا بعد ما حرکت کنیم!
امام راحل به ائمه جمعه و جماعات سراسر دنیا که خدمت ایشان آمده بودند گفتند: ننشینید تا قدرت پیدا کنید و بعد مقابله کنید بلکه مبارزه کنید تا قدرت پیدا کنید! این نمایانگر تفاوت راه خدا و راه شیطان است.
🔸ولی فقیه، واسطه ی بین مردم و امام زمان (ع) است🔸
در زمان امام راحل در فارس خشکسالی شد. نماز باران ها خواندیم [اما باران نیامد]. حضرت آیت الله محلاتی (مسئول دفتر امام راحل) به شیراز آمده بودند و در گردهمائی ائمه جمعه استان شرکت کردند. خواسته های ائمه جمعه مطرح شد. ایشان گفتند: این مطالب جزء مسئولیت های دفتر امام نیست. من برای رفع دلخوری بین طرفین عرض کردم: ائمه جمعه از خواسته خود صرف نظر می کنند اما ما چیز دیگری می خواهیم! ما معتقدیم به وساطت امام زمان علیه السلام باران می بارد و امام(ره) را هم واسطه ی بین مردم و امام زمان می دانیم. ما می خواهیم که ایشان برای آمدن باران دعا کنند. چون صبح آن روز عشایر را در حال کوچ در وضع بسیار رقت آوری دیده و به ایشان گزارش داده بودم و ایشان متأثر شده بود، قول داد خدمت امام (ره) مطلب را برساند.
[این درخواست در روز] پنجشنبه بود. ایشان جمعه را در نماز جمعه صحبت کردند و شنبه قضایا را به امام راحل گفته بودند.
از عصر روز بعد که یکشنبه بود تا یک شنبه هفته بعد، باران چنان بارید که به من اطلاع دادند اگر چند ساعت دیگر باران ادامه پیدا کند سیل خواهد آمد! در ساعات آخر آن روز که آقای رسولی برای کاری به من زنگ زد، به ایشان عرض کردم به امام بگویید از شما باران خواستیم و بحمد الله آمد. حالا برای رفع خطر سیل هم دعایمان کنید. همین طور هم شد و قبل از سیل باران قطع گردید!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ذوب در ولایت الهی🔸
وقتی کسی که در ولایت الهی ذوب نشده، زمامدار میشود. مشکل پیدا میشود. شما میپرسید مگر این رهبر ما ذوب شده در ولایت الهی است؟ من میگویم بله! من شهادت میدهم!
یک ماه قبل از رحلت امام برای کاری به دفتر ایشان رفتم. گفتم دوره ریاست جمهوری شما دارد تمام میشود، شما بعدازآن چهکار میکنید؟ گفتند: «حوزه، میروم قم و آخوندی میکنم. بعد مثلاینکه چیزی یادش آمده باشد گفت: البته مگر اینکه امام نهیام کنند. من بعد از ریاست جمهوری اگر امام به من بگویند برو مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشو؛ تردید نمیکنم»!
فکرش را کنید! رئیسجمهور آماده باشد که اگر به او بگویند عقیدتی سیاسی ژاندارمری یک روستای سیستان بلوچستان بشو، برود. میدانید روستاهای سیستان و بلوچستان چقدر خطرناک است برای کسی که قبلاً رئیس جمهور بوده؟ اما میگوید برای رفتن «تردید نمیکنم»! خود را برای «صفر» آماده میکند؛ برای «هیچ». میرود برای «صفر شدن» و ناگهان سر از «رهبری» در میآورد. تمام مسائل خلقت همین است. کسی که تردید در صفر شدن نکند، تردید در «فنا» نکند، «باقی» میماند. هرکس تردید در فنا کرد، فانی میشود و هرکس تردید در فانی شدن نکرد، باقی میماند، راه بقاء فناست!
راضی بودن در برابر امر امام به معنای «ذلت باطنی» است و «ذلت باطنی» مهارکنندهٔ «عزت ظاهری» است. وقتی «ذلت باطنه» اینگونه است، «عزت ظاهره» برای انسان خطرناک نیست. عزت رهبری به اندازهای است که مردم او را در موقع نماز دعا میکنند و جایگاه او نشان از عزت بالای اوست. این عزت ظاهری بالا، ذلت باطنی به اندازهٔ خودش میخواهد که بتواند آن را مهار کند و الّا تعادلش بر هم میخورد. ذلت باطنی و احساس مسئولیت رهبری بالا بوده و به همین دلیل برای رهبری انتخاب شد.
هشت سال ریاست جمهوری رهبری از نوع شش هزار سال عبادت ابلیس بود و قبول امر امام برای رفتن به سیستان و بلوچستان به عنوان نماینده ولی فقیه در ژاندارمری از نوع سجده بر آدم.
این رهبر، ذوب است؛ ذوب در ولایت الله است که اینطوری به سر خودش میآورد و آن طرفش را دیگر نگاه نمیکند. این، آتش در دست نگه داشتن بعد از ریاست جمهوری است. شما دو تا درس لمعه بگیر، بعد بیا دو تا درس معالم بگیر، بعد بیا درس جامع المقدمات (اولین درس حوزوی) بگیر. ببین در وجودت چه رذالتی پیش میآید؟! میگوید من این هستم. میگوید مسئولیت عقیدتی سیاسی ژاندارمری، آن هم یکی از روستاها، آن هم مال سیستان و بلوچستان را حاضرم قبول کنم و تردید هم نمیکنم! این آتش است که در دست نگه میدارد. این انسان وقتی که زمامدار میشود، ماشین نظام میشود؛ ماشینِ ترمزدار؛ لا یأخذه فی الله لومه لائم: ملامت رویش اثر نمیگذارد.