🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸کتاب و معلم🔸
در کلاسهای درس دو چیز را میبینید: یکی معلم، یکی کتاب. اگر مثلاً کلاس اول ابتدایی بچهات را به مدرسه فرستادی و گفتند: کتاب هست و بین همه توزیع میشود، اما متأسفانه معلم نداریم، حتما ناراحت میشوید، چون از کتاب بیمعلم، کسی چیزی نمیفهمد. از آن طرف، اگر معلم باشد و کتاب نباشد، معلمها نمیتوانند یکدست و یکنواخت تعلیم بدهند. این معلم از خودش یک چیزی میگوید، آن یکی چیز دیگری؛ پس برای یک کلاس، هم معلم لازم است، هم کتاب. قرآن کتاب درسی مسلمانهاست و اهلبیت معلم این کتاب. ظهور امام زمان(عج) یعنی اینکه دوباره این معلم بیاید سر کلاس و کتاب درسی بشر یعنی قرآن، بیمعلم نماند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸خدایا تو می بینی🔸
خدا ما را از یکسو، حسابشده تحتفشار قرار میداد و از سویی، دست ما را میگرفت تا از درون پوچ نشویم. یکبار که مرا به شکنجهگاه بردند دستهایم را از پشت بستند و کیسهای از شن را هم به آن آویختند و مرا روی یکپا نگه داشتند و شکمم را نیشگون گرفتند. من در این حال گفتم: خدایا تو میبینی!
وقتی مأمور شکنجه (آقای رضوانی) که با عدهای من را تماشا میکرد این جمله را شنید، پرسید چه گفتی؟! من آن جمله را تکرار کردم. او همراهانش را از شکنجهگاه بیرون کرد و شلاقی را که در دست داشت به گوشهای پرت کرد و خود را روی مبلی که در آنجا بود انداخت و با سرافکندگی گفت: تف بر این نانی که ما میخوریم! سپس دستبند را باز کرد و از من عذر خواست. از آن به بعد از مریدان من شد.
✅ بخشی از گفتگوی آیت الله حائری شیرازی با یکی از مراجعه کنندگان به ایشان:
🔸 مراجعه کننده: بنده با همسرم مقداری ناسازگار هستیم. ذکری، چیزی دارید به ما بدهید تا اوضاع بهتر بشود؟
🔹 آیت الله حائری: با خانمت پارک می روی؟
🔸 مراجعه کننده: خیر حاج آقا
🔹آیت الله حائری: پارک برو! تفریح برو!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸می خواهی چشمت را ببندی یا باز کنی؟🔸
سوال: آیا قضایای اخیر یمن، ارتباطی با ظهور دارد؟
پاسخ آیت الله حائری شیرازی: اگر بخواهی چشمت را ببندی و از ترسِ «کذب الوقاتون» چیزی نگویی، خیر. ارتباطی ندارد!
اما اگر بخواهی چشمت را باز کنی، بله. ارتباط دارد!
حالا می خواهی چشمت را ببندی یا باز کنی؟!!
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸عرفان و تصوف؛ تکلیف مداری در مقابل حال مداری🔸
«[تصوف یعنی توجه به] حالات، بدون رعایت حدود الهی و خالی از چهارچوب؛ [یعنی] هر چیزی که حال گفت عمل کنیم. [مثلاً] حالش اقتضا کرد که جواب سلام کسی را ندهد و جواب ندهد! این تصوف است.
[اما] عرفان، این طور نیست. [سالک،] حال را باید کنترل کند. باید بندهی حال نباشد. بندهی تکلیف و چهارچوب باشد. اگر وظیفهی شرعی این است که جواب سلام بدهد، برخلاف حالات خودش جواب سلام بدهد».
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸فقه حکومتی چگونه بدست می آید؟🔸
سال ۱۳۴۵ بود و من ۳۰ ساله بودم و جوان. دورهی بازجویی در ساواک را تجربه میکردم. شب و روز آزادی و خلاص خود از بند را از خداوند و همهی بندگان صالح او درخواست میکردم و خبری نمیشد. از شدت ناراحتیها دستهایم دانهها زد. یک روز صبح آیهای به نظرم آمد که بارها به آن استناد کرده بودم و دلیل توحید و وحدانیت خداوند بود؛ «لو کان فیهما آلهه الاّ الله لفسدتا». اما این بار از این آیه معنی جدیدی دریافت کردم که در غیر حال مبارزه و منازعه حاصل نمیشد. همیشه از عدم فساد جهان به عدم تعدد آلهه میرسیدم اما این دفعه از وجود فساد به وجود الهه اما نه در همهی عالم، که در خودم پی بردم! از خودم پرسیدم آیا من هم جزء «فیهما» هستم؟ آیا حال و وضع خوبی دارم یا وضع بدی دارم؟ به خودم جواب دادم اگر وضع خوبی داشتم، چرا این همه دعا میکنم که خلاص شوم؟ خوب است به دنبال «آلهه الا الله» میگشتم، دیدم خودم هستم که میخواهم الوهیت کنم و برای خودم تصمیم بگیرم. الله برای تربیت من، ماندن در زندان را لازم میداند و آلهه الاّ الله که خودم باشم، برای راحت شدن، خلاص خود را میطلبم. با خودم گفتم یکی از این دو باید کوتاه بیایند: یا الله کوتاه بیاید یا آلهه الاّ الله! به خود گفتم با چه چیزت میخواهی خدا به نفع تو کنار برود؟ با علمت؟ با اطلاعاتت؟ یا با خیرخواهیات نسبت به خودت؟ دیدم در همهی این قسمتها حق با خدا است. پس با خداوند عهد کردم که آزادی خودم را مطالبه نکنم و راضی به رضای او باشم. در این حال بود که در جهنم ساواک برایم یک حوزهی بهشتی حاصل شد. در جهنم ساواک پلاس و فرشی بهشتی برایم پهن شد و راحت شدم.
مرحوم آیتالله طالقانی بحث «قرآن در صحنه» را با همین مقدمه در تلویزیون پیش میبرد که ما در زندان از آیات و روایات نکات تازهای میفهمیدیم. لذا فقه حکومتی در حال مبارزهی سیاسی-اجتماعی-اقتصادی شکوفا میشود. غفلت از فقه حکومتی نتیجهی از حوزه خارج نشدن و در اطاق دربسته ماندن و به فهم کتابی بسنده کردن است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تور صیاد🔸
شیطان، مثل صیاد با تور صید دستهجمعی میکند. تور تا وقتی که در حالت عادی است، سوراخهایش گشاد است ولی وقتی که کشیده میشود، سوراخها تنگ میشوند و ماهی راه خروجش بسته میشود. فعالیت دستهجمعی شیطان، ایجاد باندها است. عدهای را نسبت به یک عمل یا شخصی متعصب میکند و با این باند توری درست میکند که انسانها صید آن هستند. شیطان برای صید دستهجمعی انسانها آنها را گروه گروه میکند. گروه، دسته و حزب، وقتی که برای خدا نباشد بهصورت یک شبکه شیطانی میشود که انسان در آن قرار گرفته و دایرۀ «حقطلبیاش» را مثل سوراخهای تور، تنگتر و تنگتر میکند تا هنگامیکه جایی برای ذکر خدا در آن نمیماند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸یک جریان دائمی🔸
انس با انسانهایی که دنیا در نظرشان کوچک است، اخلاص را زیاد میکند. شما اگر به انسانی که دنیا در نظرش کوچک است محبت پیدا کردی، این ارتباطتان با هم، تو را از پلیدی و نجاست حفظ می کند.
اگر جریان ملایمی از آب را، به یک لیوان آب، با استفاده از یک شیلنگ کوچک متصل کنیم و من دستم را که به نجاستی آلوده شده است، به آب داخل لیوان وارد کنم، دستم طاهر و پاک می شود. چرا؟ چون متّصل به یک جریان دائمی آب است. اگر یک دوستی داشته باشی که مأنوس با خداست، به برکت آن دوست و دوستی، ارتباطت با افراد ناپاک تو را آلوده نمی کند. در واقع این ارتباط با مؤمنین تو را حفظ می کند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ارزش عمر🔸
چطور زمانی که به شهرستان تلفن میکنید، برای این که پول کمتری بدهید، کم و خلاصه و مفید صحبت میکنید! ارزش عمر بیشتر است یا پول تلفن؟ باید در حرف زدن خیلی بخیل بود و کم صحبت کرد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شما سپاهی ها می توانید؛ چرا بیکار نشسته اید؟🔸
من به برادران سپاه که خودشان این جنگ [و مشکلاتش] را تجربه کرده اند می گویم شما چرا بیکار نشسته اید؟ چرا اینجور می کنید؟ چرا طبق این الگوی [ربوی] عمل می کنید؟
ما آرزو داریم که همه ی این بانک ها ورشکست بشوند؛
قالب این خشت تو بر هم بزن
خشت نو از قالب دیگر بزن
من مطمئنم بانک های سپاه هم ورشکست می شوند! من انتظار این روز را دارم.
چرا؟
چون خدا از اول گفته: یمحق الله الربا: من ربا را نابود می کنم!
«خدا» پشت سر این نابودی نشسته. وقتی خدا می گوید من «نابودش» میکنم، شما چطور می توانید «بودش» کنید؟
به سپاه توصیه می کنم که خودش بیاید و پولی را با پشتوانه ی طلا خلق کند و بگوید ضمانت می کنم که این مقدار پول در مقابلش بدهم. لازم هم نیست که اگر کسی اسکناس آورد، شما در عوضش طلا بدهید. [بلکه] به اندازه ی این طلا، کالا بدهید تا طلا از کشور خارج نشود. طلا [صرفاً] به عنوان «واحد اندازه گیری» باشد.
+ خبرنگار: قطعا نمی تواند این کار را بکند. چون متولی اش بانک مرکزی است.
چرا نمی تواند؟ آن موقعی که سپاه آمد چی دستش بود؟ تخصص داشت؟ سلاح داشت؟ دست خالی آمد در میدان. از صفر شروع کرد. همه چیز دست ارتش بود. سپاه، سیستمش را عوض کرد. با یک سیستم جدید به میدان آمد. با گوشت و پوست و استخوانش مسائل را حل کرد. ارتشی ها وقتی داخل اینها شدند و اینها را دیدند، اگر هم از اولش اینجور نبودند، اینجور شدند. بعضی ارتشی ها از نظر دیانت و تقوا از سپاه کم نبودند و بلکه جلوتر هم بودند. اما «سیستم» ارتش مشکل داشت. سیستم دولتی مجبورشان می کرد [که اینطور باشند].
من به سپاه میگویم شما می توانید. بیایید وارد بشوید [و همانطوری که سیستم نظامی جدیدی در عرض ارتش ایجاد کردید، سیستم بانکی غیر ربوی ایجاد کنید]
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸زبان عمل🔸
زبان عمل،زبانی است که همه می فهمند. آقای لَنتسل رهبر شیعیان اتریش به ایران آمده بود، بچه ها او را به جبهه بردند. برخی از رزمندهها پرتقال می خوردند و پوستش را از توی دریچه در صحرا یا این فضاهای بیرون می انداختند. ایشان به آنها گفت که شما به زبانی که هیچ کسی نمی فهمد میگویید: «نظافت جزء اسلام است» و به زبانی که همه می فهمند میگویید «نظافت جزء اسلام نیست».
خیلی حرف عمیقی زد؛ زبانی که همه می فهمند زبان عمل است. داعش با زبان عمل می گوید: اسلام دین رحم و مروت و انصاف نیست بلکه دین خشونت است.
✅ مصاحبه با آیت الله حائری شیرازی درباره ی تیراندازی (22 مرداد 1390، مصاحبه با روزنامه قانون):
🔸 خبرنگار: حاج آقای حائری، چه شد که عضو هیات رییسهی فدراسیون تیراندازی شدید؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: فکر میکنم همه باید آمادگی و توانایی تیراندازی را داشته باشند و اگر دیگران بگویند که ایرانیها تیراندازیشان خوب است به نفع اسلام باشد. از بیرون همه باید بگویند که صغیر و کبیر، پیر و جوان در جمهوری اسلامیتک تیرانداز هستند.
🔸 خبرنگار: خود شما زیاد تیراندازی میکنید؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: بله تفریحم است و هرجا که بروم جزء پذیرایی است که از من میشود. میدان تیری ترتیب داده می شود و من هم میروم. مثلا با آقای هاشمی، رییس فدراسیون 50 هزار تومان وسط گذاشتیم، یکبار او برد و یکبار هم من بردم.
🔸 خبرنگار: تیراندازیتان چطور است؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: خوب! من با فرماندهان [نظامی] زیاد مسابقه میدهم و اگر عینکم همراهم باشد از عهده آنها بر میآیم.
🔸 خبرنگار: آیا تا حالا اول شدهاید؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: بله خیلی اوقات.
🔸 خبرنگار: مسابقه رسمی هم شرکت کردهاید؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: بله در مسابقه رسمی هم شرکت کردهام. حتی یکبار در اتریش با رییس جنگلبانی آنها مسابقه تیراندازی دادیم. قبل از مسابقه به زبان آلمانی گفت که میترسد مغلوب من بشود!
🔸 خبرنگار: تا حالا شده با سایر مسئولان کشور نیز مسابقه تیراندازی بدهید؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: اگر فرصتی پیش آمده و یا بیاید حتما این کار را انجام داده و یا میدهم.
🔸 خبرنگار: به نظر شما علت ضعف ما در ورزشهایی چون تیراندازی و سوارکاری که مورد تاکید اسلام است، چیست؟
🔹 آیت الله حائری شیرازی: ما باید مسئلهی برد و باخت [و شرط بندی در تیراندازی را بین مردم] عمومیت دهیم تا مردم را از قمار [در سایر بازی ها] به [شرط بندی در] تیراندازی بکشانیم. این برد و باخت حلال است و اگر کسی یک میلیون تومان هم بگذارد و ببرد، حلال است.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ایستادگی در مقابل امور غریزی🔸
ایستادگی در مقابل چیزهایی که از«درون حرکت میکنند» مانند فطرت و غریزه، خیلی سخت است. نرم ترین و شکنندهترین گیاهان کدام است؟ شما از قارچ تُردتر، شکنندهتر و نرمتر سراغ دارید؟ قارچ را اگر کمی فشار دهید تو میرود، ولی گاهی در مقابل چیزهایی سفت و سخت مثل آسفالت مقاومت میکند! در نزدیکی منزل ما آسفالتی بود به ضخامت 10 الی 15سانت. یک وقت دیدم آسفالت دارد باد میکند و بالا میآید. بعد که بچهها آنجا را کندند، دیدند زیر آن آسفالت قارچ روییده است. آن قارچِ شکننده، بر آسفالتی که فقط به کمک کمپرسور کنده میشود غلبه کرد! آسفالت در مقابل عامل بیرونی مقاوم است، اما چون قارچ از درون فشار میآورد، مقاومتش شکسته شد. مقاومت در مقابل عامل درونی گاهی منجر به جنون میشود. زنهایی در جامعه داریم که به کمترین چیزی مضطرند. گاهی فقر، آنها را به حرام میاندازد. ما زنان و مردان تشنهای داریم که به وسیله ازدواج دائم نمیتوان مشکل آنها را حل کرد؛ چون ازدواج دائم نفقه، مسکن و ... میخواهد. پول اجاره منزل را چند نفر میتوانند بپردازند؟ ما میخواهیم به جوانی که در شدت هیجان است و دائما در معرض صحنههای تحریک آمیز است، چه راهی را نشان دهیم؟آیا میشود گفت روزه بگیرید و آیا روزه پاسخگوست؟ آیا میتوان گفت صبر کنید و آیا صبر کردن عملی است؟ یک چیز که از درون تراوش میکند مقابله با آن سخت است. اینها در جامعه وجود دارد. برای همه کس ازدواج دائم میسر نیست. اینهایی که مخالف ازدواج موقت هستند، خودشان چه طرحی برای حل این مشکل دارند؟
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸چرا من بگویم؟🔸
در «انجیل برنابا» آمده که وقتی خداوند به عیسی(ع) برای هدایت مردم مأموریت داد، ایشان فکر کرد و گفت: همه را ابلیس منحرف میکند پس من شیطان را اول از همه هدایت کنم تا مردم از دست او خلاص شوند. عیسی(ع) از خداوند اجازه گرفت تا ابلیس را موعظه کند و خداوند به او اجازه داد. ایشان ابلیس را احضار کرد و عذابهای آخرت را برایش ذکر کرد. شیطان گفت همه را میدانم. عیسی(ع) فرمود: پس چرا توبه نمیکنی؟ پاسخ داد: چگونه توبه کنم؟ عیسی(ع) گفت: از خداوند میپرسم و به تو میگویم. در مناجات از خداوند پرسید و خداوند فرمود: من از او چیزی نمیخواهم، فقط بگوید «من بد کردم و پشیمانم» من بیشتر از این از او نمیخواهم. عیسی(ع) خوشحال شد، آمد به ابلیس گفت: تو فقط بگو من بد کردم پشیمانم. میدانید ابلیس چه جوابی داد؟ گفت: چرا من بگویم؟ چرا خودش {خداوند} نمیگوید که با من بد کرده؟ او بگوید بد کردم و پشیمانم. تکبُّر یعنی همین. به کسانی که در حصر خانگی هستند گفتم: بگویید اشتباه کردیم. میگویند: چرا ما بگویم اشتباه کردیم؟
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ذاکر و غافل🔸
در تربیت، باید اول مسأله پدر حل شود. همیشه بحث ما در مسائل تربیتی این بوده است كه پدر با فرزند برخورد نفسانی میكند و برای سبك شدن و رفع خستگی كنار طفل مینشیند و بازی میكند! بازی با بچهها به آنها شخصیت میدهد؛ بازی كه درآن نشاط باشد، اما لغو نباشد، جمع بین دو ظریف است. گاهی ما بازی میكنیم ولی افسار گسیختگی است. تفریح رسول اكرم صلی الله با بچهها، منتهای شخصیت و روح دادن به آنها است؛ میرود توی بچهها و بچهها را با خود به عالم بالا میآورد. ولی وقتی ما با بچه ها بازی و تفریح میكنیم، بازی و تفریح ما، بازی و تفریح غافل است. در حالیكه بازی و تفریح رسول صلی الله بازی و تفریح ذاكر است. پدر اگر بداند چه مأموریتی دارد، با تفریح و بازی با فرزند خود، نه تنها پایین نمیرود، بلكه طفل هم بالا میآید.