🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸رابطه انسان با فیوضات الهی🔸
خورشید همیشه نور میافشاند و هیچ تبعیضی در بذل سخاوتمندانه شعاعهایش ندارد، ولی قسمتهایی از زمین مانند قطب شمال و جنوب بهخاطر اینکه در معرض نور خورشید نیستند، همیشه یخ بنداناند، با اینکه آب و خاک آنجا با نواحی دیگر زمین فرقی ندارد.
«يا دائِمَ الفَضلِ عَلَی البَرية»
اگر آدم موانع را برطرف کند، میتواند از آن رحمت واسعه، فیض ببرد؛ هر قدر موانع رسیدن نور، بیشتر باشد، دل منجمدتر میشود، این همان قساوت قلب است. وقتی دوستی دنیا مانع تابش نور الهی و پذیرش رحمت واسعة ربوبی شود، دل انسان یخ میبندد
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸استغفار و کشتی وجود انسان🔸
کشتیای را تصور کنید که روی دریا سیر میکند. اگر آب موج بزند و در کشتی بریزد، کشتی سنگین میشود و مقداری در آب فرو میرود. در هجوم بعدی امواج، آب بیشتری در کشتی میریزد، چون در اثر موج قبلی پایین رفته و به سطح آب نزدیک شده.
انسان در دنیا، مثل کشتی روی آب است. کشتی وجودش اگر از آب دریای مادّی خالی باشد، دریا در اختیار اوست. اما اگر در کشتیِ وجودش آب ریخت، باید آن آب را با پمپاژ خالی کند.
ادعیه و زیارات، پمپاژ کردن آب از کشتی است. در روایات آمده که انسان روزی هفتاد مرتبه استغفار کند. مثل این است که بر اثر موج، مقداری آب در کشتی شما ریخته و شما باید هفتاد سطل آب بکشید و از کشتی بیرون بریزید.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸نیت، آبیاری کننده ی عمل 🔸
با آب شیرین میشود کشاورزی کرد ولی با آب شور نه. آب شور، درختها را میخشکاند.
درخت عمل از نیتهای خیر و شیرین سیراب میشود؛ مادامکه نیت خالص باشد این درختها خرم و باشکوهاند؛ اگر نیات دیگری پا در میان بگذارند، آب شور با آب شیرین مخلوط شده است. طبیعتا پژمردگی و خشکیدن درخت غیرقابل اجتناب است.
@haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸 چرا برخی دعاها مستجاب نمی شود؟🔸
باید به اندازه پولی که در حساب دارید چک بکشید. اعتبار چک، به میزان موجودی حساب شماست نه میزان رقمی که مینویسید. وقتی میگویید: «خدایا! پرچم اسلام را سر بلند نگهدار» این یک چک است و باید عملی در حسابتان باشد تا چکی که کشیدهاید، برگشت نخورد. اگر چک بیمحل بکشید، دستگیرتان میکنند. باید محلی برای این چکها گذاشت که همانا اعمال ماست.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸برتری جویی🔸
موشی که در تله گیر میافتد، برای آنکه فنر تله، گردنش را خرد کند نمیرود. برای آن گردوی خوشبوی سر تله میرود. اما آن گردو او را نمیکشد. فنر فلزی تله او را میکشد.
برتری جویی، مفسدان تاریخ را به فساد کشیده است. قرآن میفرماید: «لايريدُونَ عُلُوّا فِی الاَّرضِ وَ لا فِسادا». فساد و تباهی انسان نتیجهی عُلوّ و برتری طلبی اوست. هر کسی این «دندان طمع به برتری» را کشید، دستش به فساد آلوده نمیشود.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸سرایت اخلاق بد🔸
اخلاق بد مسری است، با متکبر معاشرت کنی، متکبر میشوی، همانطور که اگر با مبتلا به آبله همغذا شوی، آبله میگیری.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸گناه، فهم روح را می گیرد🔸
برایت پیش آمده که دندانت درد بگیرد و تا صبح به خودت بپیچی ؟
گاهی کسی چندین سال به دندان درد مبتلاست. وقتی دندانش را کشید، دندان دیگرش شروع به درد میکند. دوا میخورد، یک هفته دیگر دوباره درد میگیرد.
یک لیوان آب میخورد، درد می گیرد، بستنی میخورد، درد میگیرد. این دردها را روی هم بسنجید چقدر است؟ آن لذّت را هم نگاه کنید، چقدر است؟
همانطور که معلم به بچه دبستانی می گوید : با دندانت بادام نشکن، انبیاء به انسان میگویند با روحت دروغ نگو، روح شکسته و خرد میشود، فهم روح گرفته میشود.
@haerishiraz
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ریشه عجب در انسان🔸
میگویی: «آقا چکشت را به من بده تا میخ ته کفشم را بکوبم». آیا منّتی سر او دارید که چکشش را به شما داده؟ میخ کفش او نبود، میخ کفش شما بود.
عمل صالح، خیرش به جیب خودتان میرود نه توی جیب خدا. میخ کفشتان را با چکش او کوبیدهاید. چکش او همین جان و تن و نیرویی است که عطایتان کرده است. پس احساس کنید که به او بدهکار شدهاید نه طلبکار.
ریشه عُجب انسان، این است که خودش را مالک میبیند. اگر تمام حَسَنات اهل عالم از دست و زبانتان صادر شود، اما خودتان را شناخته باشید، برای شما هیچ عُجبی نمیآورد.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸قلب بدون یاد خدا می میرد🔸
کسانی که شیاطین بر آنها مسلط شدهاند، اینها را شیطان از آب گرفته، صید کرده و قلبشان مرده است. همچنان که قلب ماهی در آب زنده است، قلب انسان هم به عشق خدا زنده است، همانطور که اگر ماهی را از آب بیرون بکشند میمیرد، قلب انسان را هم اگر از یاد خدا بیرون بکشند میمیرد. در این هنگام، ظاهرا زنده است ولی دل او مرده است. اگر از دریای ذکر خدا دلی را بیرون بکشند، مانند ماهی بیرون از آب، آن قدر دست و پا میزند تا بمیرد. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: «المؤمِنُ فی المسجدِ کالسَّمَک فِی الماء» مؤمن در مسجد مثل ماهی در آب است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸قلاب شیطان🔸
صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب بهکار میبرد. بر سر قلاّب، طعمهای که ماهی دوست دارد میگذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه میبلعد. قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد میشود؛ اگر ماهی کم وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا میکشد و اگر سنگین باشد، صیاد بهطور متناوب آن را میکشد و رها میکند تا خسته و بیجان شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون میکشد.
شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر میکند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز، ریاست طلبی، علاقه به زن و فرزند و در یک کلمه علاقه به دنیا است.
بعد از اینکه انسان را به دنیا علاقهمند کرد، قلاب را شل و سفت میکند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود. چندین بار او را میآورد و میبرد تا بالاخره او را از «ذکراللّه» خارج کند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تاثیر غذا در جذب شدن به سوی گناه یا ثواب🔸
اگر پنبه کنار آهنربا باشد، آهنربا کششی نسبت به پنبه ندارد، اما اگر براده آهن را درون پنبه بگذارید، در این حالت پنبه به سمت آهنربا کشیده میشود.
در اینجا خود پنبه جذب نمیشود، بلکه برادههای آهن به سمت آن کشیده میشوند.
معصیتها مثل آهنربا، نان حرام مانند آهن و انسان مثل پنبه است.
وقتی که انسان گوشتش از نان حرام روییده باشد، نمیتواند از کنار معصیتها بگذرد. وقتی از کنار معصیت رد میشود، مجذوب آن میشود.
این خاصیت درونی لقمه حرام است.
اما اگر لقمه صددرصد حلال باشد، از کنار عبادات که میگذرد، عبادات او را جذب میکنند، از کنار امامزاده که میگذرد به زیارت ایشان میل پیدا میکند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸تفاوت راه تقوا و راه گناه🔸
خانمها به شوهرشان بگویند، نانی که سر سفره میآوری، اگر کم باشد و حلال، بهتر است که حرام باشد و زیاد. رزق مختصر و حلال، همان جاده تنگی است که منتهی به پل میشود، که آخرش سلامتی است. سفره اگر رنگین باشد و حرام، آن جاده پهنی است که ماشین میتواند بهسرعت در آن بتازد، اما پل ندارد و به دره سقوط میکند.
ای مرد! این را خوب دریاب که تو راننده ماشین هستی و اهل و عیال تو مسافرانت. مبادا وسوسهات کنند که «چرا در این جادهی سنگلاخ و تنگ آمدهای؟ ما یک ساعت در ماشین فلانی نشسته بودیم، چقدر کیف داشت، جادهاش صاف بود و نرم ».
راه تقوی راهی است که سرازیری و سربالایی، سنگلاخ و گردنه، تنگنا و معبر دارد، اما آخرش «پل» دارد اما جادهی دنیا اتوبانی است که هرچه سریعتر بروند، زودتر به ته جاده که پلی در کار نیست میرسند و به دره پرت میشوند. گاهی یک عابر، لنگ لنگان میگذرد، نهتنها ماشین ندارد و پیاده است، که لنگ هم میزند، اما او در راه نجات است، با نظر حقارت در او منگر.
@haerishirazi