eitaa logo
نکات‌ناب‌و حکمت‌های آیت الله حائری شیرازی
74.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
322 ویدیو
591 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی (ره) (لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید) نظرات، پیشنهادات و انتقادات 👈 @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi شماره تماس: 09195194676 کانال صوتی: @haerishirazi_mp3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸غیبت از دلها🔸 امام زمان(عج) اگر غايب می‌شود، ابتدادر دلها غايب می‌شود و بعد از آن، در و اگر ظاهر می‌شود، ابتدا بر دلها ظاهر می‌شود و بعد از آن بر جامعه. @haerishirazi
🔸 ببین یکی از شاگردان رجبعلی خیاط را می‌بینی؟! حجت‌الاسلام محمد مبشری عارف از شاگردان مرحوم آیت الله حائری شیرازی می‌باشند که توفیق درک محضر نورانی استاد را داشته اند. ایشان در خاطره‌ای درباره‌ی استادشان چنین می‌فرمایند: «روزی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بودم. ساعت ۱۱ شب بود و در ماه محرم که دیدم موبایلم زنگ می‌خورد. دیدم استاد آیه الله حائری بودند. به من فرمودند: الان کجا هستی؟ گفتم تهران، فرمودند: کجای تهران؟ گفتم شاه عبدالعظیم، فرمودند: در حرم نگاه کن ببین یکی از شاگردان رجبعلی خیاط را می‌بینی؟ با تعجب گفتم چشم، فرمود اگر دیدی یک استخاره برای من بگیر و زنگ بزن. قطع کردم و با توجه وارد حرم شدم. کنار امامزاده طاهر دیدم پیرمردی روی ویلچر نشسته و مردم در اطرافش حلقه‌زده‌اند. سوال کردم ایشان کیست؟ مردم گفتند از شاگردان مرحوم رجبعلی خیاط است!» @haerishirazi
خاطره جالب حجه الاسلام رنجبر.mp3
2.91M
🔴ویژه🔴 ✅ خاطره ی عجیب حجه الاسلام رنجبر از آیت الله حائری شیرازی (ره) @haerishirazi
خاطره ی #عجیب حجه الاسلام رنجبر از آیت الله حائری شیرازی 🔸شیرجه نرو! عجله نکن! خدا بهترش را به تو می دهد🔸 💎 وجود نازنین آیت الله حائری، تمام ما یَملکش، #اندیشه بود، او از مال و منال دنیا چیزی نداشت، هرچند می توانست بهترین ها را داشته باشد. 💎 ایشان به خودِ من می گفت - خاطره ی عجیبی است، من این را وقتی ایشان گفت، ضبط کردم. شاید دوستان دفتر، در بین فایل های صوتی با آن برخورد کرده باشند- می گفت من 25 سالم بود. در شیراز در محله ی خودمان داشتم به منزل می رفتم. در مسیر، یک گوسفندی دیدم. تا به گوسفند رسیدم، گوسفند پای خودش را بلند کرد به زمین کوبید و گفت: «#اینجا_گنج_است، این جا گنج است». من به ایشان گفتم واقعا همینطور بود؟ یعنی خودِ شما، با گوشتان از دهان گوسفند شنیدید که گفت این جا گنج است، این جا گنج است؟!! ایشان گفتند: «بله، گفت این جا گنج است، این جا گنج است». گفتم: شما چه کار کردید؟ گفتند: من هیچ اعتنایی نکردم و رفتم! چند روز بعد در همان نقطه حفاری شده بود. از مردم پرسیدم چه شده؟ گفتند این جا گنجی بوده و کشف شده و برده اند! 💎 ایشان می گفتند خدا مثل این میوه فروش ها است. وقتی وارد مغازه می شوی میوۀ بُنجل و درجه سه ای جلویت می گذارد. اگر برداشتی که برداشتی، اگر برنداشتی می گوید ببین! بهترش را هم در پستو دارم؛ برو بردار. می گفت خدا این جوری است، هرگاه خدا یک چیزی جلویت گذاشت، #شیرجه_نرو! #عجله_نکن! برای خدا ناز کن، خدا #بهترش را، برترش را به تو کرامت می کند و همین کار را خودشان هم کرده بودند. ایشان در حقیقت از یک تجربه ی معنوی خودش یاد می کرد. @haerishirazi
🔸بعضی از یاران من به دست شما ترببت خواهند شد🔸 حجه الاسلام نظام الدین حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی ره): من بیش از یکی دو بار [از پدرم این مطلب] را شنیده ام. سالها پیش از انقلاب، حالت خوابی (مکاشفه) برایشان پیش آمده بود که به ایشان گفته می شود: «بعضی از یاران یا سربازان من به دست شما تربیت خواهند شد» و سکه ای هم به ایشان می دهند. قسمت مهم و ویژه این است که وقتی ایشان از خواب بیدار می شوند آن سکه که رویش «» نوشته بوده، در دستشان بوده است. آن سکه را تا مدتی داشته اند اما ظاهراً زمانی که ساواک به خانه می ریزد، گم می شود. @haerishirazi
🔸 حجه الاسلام و المسلمین پناهیان: گرمای کتاب های آیت الله حائری شیرازی، نسبت به کتاب های ما است. @haerishirazi
#نظرات_مخاطبان_کانال @haerishirazi
#نظرات_مخاطبان_کانال @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸صدای آشنا شنید!🔸 شما انسان ها را در کشور ما، ساواکی ها می دانید. دیگر از این بدتر که نیست. درست است؟ سازمان اطلاعات و امنیت شهر شیراز، من را با یک دسته اعلامیه گرفته بودند. رئیس ساواک به من فشار می آورد که بگو از چه کسی گرفتی؟ من را آوردند در یک اتاقی در اداره ی اطلاعات. یک مبلمان جالب داشت و این شعر سعدی را هم آنجا گذاشته بودند: هزار مرتبه سعدی تو را نصیحت کرد * که حرف محفل ما را به مجلسی نبری این آقای رضوان که ظاهراً الآن در حیات است گفت که دستبند را بیاور. دست‌هایم را از پشت بستند و کیسه‌ای از شن را هم به آن آویختند و مرا روی یک‌پا نگه داشتند و شکمم را نیشگون گرفتند. بعد هم شروع کرد این ماهیچه های شکم را نیشگون گرفتن. من نه به عنوان اینکه او بترسد، بلکه یک دفعه از زبانم در رفت و گفتم: «». به من گفت: «چی گفتی؟» گفتم: «خدایا؛ تو می بینی». یک دفعه به همکارش گفت: سطل را پایین بگذار. سطل را از دستم گرفتند. بعد به من گفت: پایت را بینداز. بعد گفت: دست بند او را باز کن. حالا ایستاده بودم آنجا. به آنها گفت: «بروید بیرون». آنها را بیرون کرد و درب را هم محکم زد. حالا من ماندم و خودِ این. یک دفعه این شلاقی که دستش بود را پرت کرد و خودش وِلُو شد روی آن مبل. بعد گفت: «ای تُف به این نانی که ما می خوریم». شنید؛ «». دیگر نتواست کارش را بکند و خدا می داند که در این دوره ی طولانی مبارزات، هر وقت ایشان شنید که برای من مشکلی ایجاد شده، کمک می کرد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 اولِ بچه هایتان باشید🔸 اینکه بچه برای پدرش ابهتی قائل باشد که به خاطر حرف او بیاید بنشیند، هیچ فایده‌ای ندارد. پدر باید با بچه‌اش رفیق بشود، با بچه‌اش همبازی بشود. رو داشته باشد با او حرف بزند. در دلش نگه ندارد. پدر باید فرزندش باشد. وای به حال پدری که رفیق دوم فرزندش است. می‌دانی چکار می‌کند این بچه؟ هر چه از بابایش بشنود می‌رود با رفیق اولش مطرح می‌کند. اگر او تایدد کرد، قبول می‌کند؛ وگرنه قبول نمی کند. شما یک در خانه‌تان داشته باشید. با خانمتان و بچه هایتان پینگ‌پنگ بازی کنید. جای زیادی هم نمی‌گیرد. با همین پینگ‌پنگ بازی کردن بچه ات را تربیتش می‌کنی. از راه پینگ‌پنگ نماز خوانش کن. از راه انس با خودت، عاشق تو بشود، بگوید بابا من می‌خواهم همراهت بیایم. می‌گویی می‌خواهم بروم نماز، می‌گوید من هم می‌آیم. بچه اگر عاشق پدر نباشد، عاشق دین پدر نمی‌شود. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 شیوه برخورد با رفتارهای ناپسند کودک 🔸 فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته و می خواهید به منزل ببرید. چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد. اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید و آهسته نمی روید؛ بلکه بدون هیچ هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد. دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد و باید با احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند؛ امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید، دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید توقع داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد. پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی «تغافل» لازم است، به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید. آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹 🔸این کار، در کودک اثر زیادی می گذارد🔸 من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می رفتند، آخر شب می آمدم خدمت پدر. پدرم این قصه های پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می کشید و همینطور مقید بودم و گوش می کردم. وقتی این برنامه اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می کرد. اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸حوصله پدر، بچه را با شخصیت می کند🔸 پدر وقتی خوش‌اخلاق و با تحمل و با حوصله باشد، بچه باشخصیت می‌شود. ، حوضی است که بچه در آن رشد می‌کند. بچه، مثل «» است و «حوصلۀ پدر» مثل . آن پدری که حوصله‌اش زیاد است، مثل دریاچه است و بچه تا حدّ ماهی‌های دریاچه رشد می‌کند و بزرگ می‌شود. پدری که از این هم باحوصله‌تر است، مثل یک دریاست، بچه مثل ماهی در دریا، به اندازۀ نهنگ قدرت و جرأت پیدا می‌کند. شما ببینید حسین بن علی (علیه‌السلام) فرزند دریاست، در دریای حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیت زنده و بزرگ است. @haerishirazi
‌#عکس_نوشته به بازجو گفتم الان نوبت بچه داری من است @haerishirazi #بچه_داری #بازجو
#عکس_نوشته 🔸تنبیه متفاوت🔸 خدا رحمت کند مادرم را. یکی از راه‌های تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی می‌دید، دیگر کار به ما نمی‌داد و نمی‌گذاشت در خانه کار کنیم؛ یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب می‌کرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند می‌ساخت. امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل می‌کنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وامی‌داریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر می‌کنیم. در نتیجه، چنین بچه‌ای کار را تنبیه تلقی می‌کند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی می‌کردیم! @haerishirazi #کودک #تربیت #تنبیه
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شما نه 🔸 🌸 خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامه‌های خودشان. من در شیراز هفته‌ای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبه‌شان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت می‌کرد. به او گفتم هفته‌ای چند ساعت با این‌ها کار می‌کنی؟ گفت 17 ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفته‌ای یک ساعت کار می‌کنم!!». 🌸 بچه‌های شما وقتی می‌آیند شیراز، می‌روند دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، موسیقی گوش می‌کنند، می‌روند سینما و بچه‌های ما به آنها امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند!! بچه‌های من، بچه‌های 17 ساعته تو را نهی از منکر می کنند!! به خاطر این که این‌ها را در بزرگ کردی، وقتی می‌آیند در محیط آلوده، میکروب آنها را می‌زند. 🌸 مدارس علوی یک محیط ویژه بودند. پاک بودند، بریده از همه جا بودند. به مجرد اینکه اینها در کنکور قبول می‌شدند، می‌رفتند. دیگر مبتلا به موسیقی، سینما و ... می شدند و همه چیز رها می‌شد. چرا؟ چون نبودند. بچه‌های مسجد شمشیرگرها آزاد می‌آمدند، آزاد می‌رفتند. این خیلی مهم است. شما کلاس هایتان آزاد نیست، حضور و غیاب دارد، امتحان دارد. اینها یعنی اینکه شما نه . شما دیگر آن علامه‌های قبل را نمی‌توانید با این سیستم مدیریتی و تربیتی پرورش بدهید. 🌸 من چهار سال در مدرسه حقانی تدریس می کردم. نه یک دفعه کردم و نه لیست غائبین را به دفتر دادم و نه حتی یکبار امتحان گرفتم. شاگردهایم می‌دانستند آمدن در کلاس من اجباری نیست. اما برای علاقه‌شان می‌آمدند. اساس، این است. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر همدیگر را دوست ندارید به جایی نمی رسید🔸 اگر کسی، مومنی را به عنوان در آغوش بگیرد یا با او دیدار کند، مثل این است که خدا را در عرش زیارت کرده است. چه حرف عجیبی است درباره ی انسان!! این معنای است: «من زار أخاه المومن کمن زار الله فی عرشه»؛ این تعریف انسان است. یعنی انسان موجودی است که می تواند دیدن او به معنای دیدن خدا باشد. اما شما می گویید مگر می شود؟ همین «»، کار دستت می دهد! او گفته که می شود، تو می گویی «مگر می شود»؟ از این جهت [در گذشته] مومنین مسافرت می کردند برای زیارت برادر دینی شان، از شهری به شهر دیگر می رفتند که او را ببینند. اگر همدیگر را دوست ندارید به جایی نمی رسید. وقتی که دوست نداری از او جدایی، وقتی از او جدایی تو را تنها گیر می آورد. وقتی تنها گیرت بیاورد می خوردتت، قورتت می دهد، تو تنها بشو، «الشاذ من الغنم للذئب»، اگر یک گوسفندی از گله ی گوسفند جدا شود، گرگ دنبال همان می گردد. شیطان گرگ است دنبال زمانی می گردد که تو از رفقایت جدا شده ای، توصیه می کنم که همدیگر را دوست بدارید و این را به عنوان یک برای خودتان قرار دهید. جدی بگیرید. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸باور کن که حامله نیست!🔸 زنها وقتی باردارند، با احتیاط می نشینند و می ایستند. مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست. زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچه اش سقط میشود؛ مؤمن هم گاهی یک حرف ناملایم میزند و ایمانش سقط میشود. زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف میپرد، باور کن که حامله نیست. اگر حامله بود اینطور بی پروا نبود. کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته میاندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست میگوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸وارد نماز شد!🔸 من با همین ، در زمان ریاست جمهوری، نماز مغرب و عشاء می خواندم. توی دفترشان دو نفر بودیم. ایشان امام جماعت بود. من هم تنها بودم. دیدم همین که گفت «الله اکبر»، رفت توی نماز! واقعاً . من وقتی می گویم واقعاً وارد نماز شد، می فهمم دارم چه می گویم! وارد نماز شدن به این نیست که آدم عبارات و معنا را بفهمد. اینها وارد نماز شدن نیست. انسان چقدر باید در طول روز دقت کرده باشد که در معاشرتش یک هم پیش نیاید [تا بتواند اینطور وارد نماز شود]! آنوقت اینهمه مسؤولیت ها را هم داشته باشد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸زیارت آسمان🔸 زندگی #آپارتمان_نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به #آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. می‌ارزد که انسان #برنامه_ریزی_بکند و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب می‌خواهم زیر آسمان بخوابم. یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن #تعلقات. انسان یک نگاهی به آسمان بکند، #پاسخ_سوالاتش را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است. حافظ خیلی به آسمان خیره می شود. در ابیاتش می بینید که ستاره ها را به اسم می شناسد، به صفت می شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشنا است. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین زندگی کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به #ابدیت و زمان طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به انسان کمک می کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی خدا برایت بزرگ شود، به آسمان نگاه کن. @haerishirazi
3 هول دادن ماشین.jpg
598.4K
پس زمینۀ‌ دسکتاپ به منظور استفاده در پس زمینۀ دسکتاپ لپتاپ و کامپیوترهای خانگی @haerishirazi
4 هول دادن ماشین.jpg
1.48M
پس زمینۀ‌ قفل تلفن همراه به منظور استفاده در پس زمینۀ‌ تلفن همراه #تلفن_همراه @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸حوادث عالم، یک انعقاد نطفه دارد و یک ولادت🔸 💎اگر آن ایستادگی که ایشان در سال 88 کرد که به ایشان گفتند «بیا این انتخابات را باطل کن»، اگر آن روز باطل کرده بود امروز چنین انتخاباتی نداشتیم. اگر آن روز ایشان تسلیم تهدید اینها شده بود، اصلا مردم سالاری از بین رفته بود. هر زمانی هرکس رأی نمی‌آورد شلوغ می‌کرد تا انتخابات را به هم بزند. ایشان واقعا خیلی زجر کشید تا این فتنه 88 را با توسلاتش خواباند، با گریه‌اش خواباند. 💎یک آتشی بود که اشک ایشان آن را خاموش کرد. آیا دیدید در نماز جمعه چه گفت؟ گفت «یا صاحب الزمان». این همیشه تکیه کلامش است. وقتی از همه جا کم می‌آورد یک یا صاحب الزمانی می‌گوید. «من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همۀ اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد». این را گفت و اشکش جاری شد. 💎«9 دی» فرزند این خطبۀ نماز جمعه است، نطفۀ «9 دی» در آن نماز جمعه منعقد شد و گذشت تا موقع وضع حملش شد. حوادثی که اتفاق می‌افتد، یک روزِ انعقاد نطفه دارد و یک روزِ ولادت. @haerishirazi