eitaa logo
نکات‌ناب‌و حکمت‌های آیت الله حائری شیرازی
73.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
305 ویدیو
494 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی (ره) (لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید) نظرات، پیشنهادات و انتقادات 👈 @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi شماره تماس: 09195194676 کانال صوتی: @haerishirazi_mp3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸گفتاری در باب نقد رهبری🔸 چرا اگر کسی به دیگری نسبت زنا داد و چهار شاهد بر آن اقامه نکرد، بایستی هشتاد شلاق بخورد و شهادت او بعد از آن قبول نشود و او عندالله فاسق شمرده شود؟ در حالیکه می‌دانیم طرف، فساد اخلاق [را واقعاً] مشاهده کرده و برای مبارزه با فساد، [این] نسبت را داده است! هر انسانی و هر مسلمانی بر اساس انسانیت و یا اسلامیت، تحت حکم عام «کلکم راع و کلکم مسئول» می‌باشد و نسبت به دیگری، حالت داور فوتبال دارد که کارت زرد و سرخش اعتبار دارد. اما: «ان الله جعل لکل شیء حداً و جعل علی کل من تجاوز الحد حداً» (همانا خداوند برای هر چیزی حدّی قرار داد و برای هرکسی که از آن حد تجاوز کند نیز حدّ قرار داده است) آنکه به دیگری نسبت زنا داد، بدلیل آنکه می‌خواسته با فساد مبارزه کند، کارت زرد یا سرخ خود را نشان داده است. این همان «حدّی» است که خداوند برای هر چیزی قرار داده است. زنا، محکوم بوده و «نسبت دهنده»، برای مبارزه با فساد قیام کرده. اما چون چهار شاهد ندارد، از «حدّ» تجاوز کرده است و برای متجاوز از حدّ، حدّ شلاق و مجازات‌های مدنی دیگر وضع شده؛ زیرا متهم، حقوق مدنی دارد. تا چهار شاهد بر علیه او شهادت ندهند، حرمت او محفوظ است و «نسبت دهنده»، حرمت شکنی کرده و «بند تسبیح» را خواسته پاره کند؛ لذا «هشتاد شلاق» و «عدم قبول شهادت او»، کوتاه کردن دست اوست. دیواری باید حائل میان «نقد» و «تخریب» باشد. اگر قرار است «نقد» آزاد شود، باید حدّ مجازاتِ «تخریب» مشخص شود و اجراء گردد و الّا مصونیت «بند تسبیح نظام» در خطر پارگی قرار می‌گیرد. در ماشین، ترمز در اختیار راننده است و در فوتبال، کارت سرخ و زرد در اختیار داور است؛ اما در قطار، ترمز در اختیار همگان است. در ادیان الهی نیز، کارت سرخ و زرد در اختیار همگان است و همه وظیفۀ امر به معروف دارند. در قطار، هرکس بی‌جهت ترمز قطار را بکشد جریمۀ نقدی دارد. پس باید برای کاربران کارت‌های زرد و سرخ، حد و حدودی تعریف شود و برای متجاوز از حدّ، جریمه‌ای مقرر گردد. در مسالۀ نقد رهبری باید توجه داشت که همانطور که نقد و تخریب در مورد فرد، دیوارِ بلندِ هشتاد شلاق را در پی داشت؛ پس در امر رهبری، تخریب، مجازات تخریبِ همه افراد را در پی دارد؛ چون «همه» به هم می‌ریزند و «همه» آسیب می‌بینند. در فوتبال، نقد هریک از بازیکن‌ها امر رایجی است. اما نقد داور [در صحنۀ بازی] پیامدهای کمرشکن برای نظام فوتبال دارد. زیرا ابهت و کاریزمای شخصیت اوست که فوتبال را با ابهت و ممتاز می‌کند. داور باید نقش الماس را در شیشه‌بری داشته باشد. چندین نسل از شیشه‌بُرها از یک الماس استفاده می‌کنند؛ خط می‌اندازد و خط بر نمی‌دارد! آیا در جامعه هم خط انداختن و خط بر نداشتن بدلیل صلابت مسئولان است یا به حریمی است که به کمک قوانین حمایتی برای آنها قائل می‌شویم و یا به هر دو دلیل؟ شکی نیست که اگر صلابت خود مسئولین نباشد، صیانت قوانین حمایتی به تنهایی کارساز نیست و اگر صیانت قوانین حمایتی نباشد، صلابت به تنهایی امنیت شغلی برای مسئول فراهم نمی‌آورد. هرکس به فراخور اهمیت کارش نیاز به «صلابت کسبی» و «حرمت قانونی» دارد. داور را مجموعه ای از کارشناسان به صورت محرمانه نقد می کنند. اگر نقد آنها نباشد، اصلاح امر داوران و رفع کاستی های آنان، جامۀ عمل نمی‌پوشد و اگر رسم شود که همه داور را نقد کنند، داور شایسته، ایمنی نخواهد داشت و قبول مسئولیت نمی‌کند و بازیکن‌ها وقتی دیدند به جای نقد خودشان، نقد داور امکان‌پذیر است، به جای اصلاح خود به تخریب داور می‌پردازند و اصلاح نمی‌شوند. «استبداد»، اصرار بر راه کج و غلط است وگرنه «صلابت» در راه صحیح، به هیچ وجه استبداد نیست. نباید فراموش کنیم که دشمن، کارهای زشت خود را در قالب برنامه‌های قشنگ به فروش می‌رساند. «سمّ قاتل آزادی و شرافت» را در بسته‌بندی شکیل به عنوان «راه مبارزه با استبداد و خودکامگی» عرضه می‌کند. در قضیه نقد رهبری نباید جوانان فریب ظاهر قضیه را بخورند و به خاکی بروند. نگاه کنید مسأله غیبت و ظهور را. امام یازدهم مورد سؤال و نقد واقع می‌شود که اموالی که از طرف بزرگان شیعه خدمت ایشان ارسال شده کجا مصرف شده است؟ امام در جواب می‌گوید: «اگر امامت امر مستمری است و شما به آن پایبندید چرا این سؤال از اجداد من نشد؟» و از آن پس، دستور می‌دهد پردۀ سیاهی در اتاق ملاقات نصب شود و شیعیان از پشت پرده با آن حضرت گفتگو می‌کنند و از آن زمان غیبت آغاز شد. اخیراً که مردم از خواب غفلت بیدار شدند و امام امت به عنوان وکیل امام زمان (ع) روی کار آمد، جنگ هشت ساله این همه شهید و مجروح داد و با قبول قطعنامه پایان یافت و امام تمام مسئولیت آن را به عهده گرفت. همه خانواده شهداء و دیگران به نفع امام راهپیمایی و تجدید بیعت کردند. باید مواظب «کلمه حق یراد بها الباطل» بود. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه)🔹 🔸و ما ادریک ماه رجب!🔸 و ما ادریک ماه رجب! رجب ماه ورودی است. زیارت امام رضا علیه السلام که مشرف میشوید، اول می رسید به بست. ارزش بست زیاد است، چون ورودی حرم است. رجب بست است، شعبان صحن است، رمضان حرم است و شب قدر، ضریح است. @haerishirazi
🔴 همه ی دوستان گرامی عضو کانال را به مطالعه ی دقیق این مطلب بسیار مهم دعوت می کنیم.
🔹آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه)🔹 🔸برای خدا مشتری درست کنید🔸 اعتکاف را ترویج کنید. جوانها، دوستهایتان و امثال اینها را بیاورید که مزهٔ مناجات با خدا را بچشند. سه روز مهمان خدا باشند. این اثر می گذارد. برای خدا مشتری درست کنید. وقتی مشتری برای خدا درست کردید، خدا اعتکافتان را بهتر قبول می کند. @haerishirazi
🎁🎉 🔸 جدیدترین اثر آیت الله حائری شیرازی روانه ی بازار کتاب شد. 🔹 کتاب «مربی و تربیت» دومین اثر تربیتی منتشر شده از مرحوم استاد است که نگاهی ، و به مفاهیم تربیتی و رابطه ی مربی و‌ متربی دارد. مطالعه ی این کتاب و را به همه ی پدران و‌ مادران، مربیان، معلمان و هرکسی که به نحوی با مقوله ی تربیت مرتبط است، توصیه می کنیم. 📚 این کتاب را می توانید از نمایندگی های نشر معارف (پاتوق کتاب) در سراسر کشور تهیه بفرمایید. @haerishirazi
🔸من جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِها🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ... به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو . خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ... 🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند 🔹یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ... بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم. بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم. پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد. 🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم» 🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!» گفت: «وجوهات نیست، نذر است». گفتند: «نذر؟» گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!» پدر متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. 🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! » من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود. بعد بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»... نگاهی به بالا کردند گفتند: «خدا بی حساب می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم» منبع: (@dralihaeri) @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عصر تکاورها🔸 🔅 از زمان پیامبر ما تا به امروز 40 نسل گذشته. هر نسلی یک مقدار از نور به سمت ظلمت رفته تا امروز که ظلمت 40 برابر شده است. از آنطرف هم همینطور است، نسل اول یک مقدار از ظلمت به سمت نور رفته بود. نسل دوم ادامه داده، همین‌طور ادامه پیداکرده تا امروز، که در این دوره نورانیت نسل ما 40 برابر آن دوره شده است. 🔅 به چه دلیل امروز مؤمنین 40 برابر آن دوره نور پیدا کرده‌اند؟ دلیلش جوانانی است که برای می‌آیند. می‌دانید آنها از چه هفت‌خوانی عبور کرده‌اند؟ از هفت‌خوان فضای مجازی که یک اقیانوس است، عبور کرده‌اند. اقیانوس، بدن را غرق می‌کند، اما این اقیانوس، عقیده را زیر و رو می‌کند. در این ورطه کشتی فرو شد هزار / که پیدا نشد تخته‌ای برکنار هزار کشتی در این گرداب آمد و فروشد و تخته‌ای هم بیرون نیامد. حالا این جوان از بین این اقیانوس آمده. جوانان امروز مؤمن‌تر از جوان های دوره ی انقلاب هستند. موانعی که این جوان از آن عبور کرده، در آن زمان و برای آنها نبود. 🔅 در سربازخانه‌ها برای تربیت یک تکاور و کماندو آنها را از موانع سخت عبور می‌دهند. هیچ‌وقت یک سرباز معمولی را این‌گونه تربیت نمی‌کنند. ولی تکاور و کماندو را روی موانع می‌دوانند. عصر امروز عصر تکاورهاست. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اعتکاف را با برنامه های زیاد، بی روح نکنید🔸 بعضی کسانی که در این اعتکاف ها بودند، سال گذشته و امسال را مقایسه می کردند. می گفتند که سال قبل برایمان از اول برنامه گذاشته بودند، مرتباً این سخنران می رفت، یک سخنران دیگر می آمد و همین جوری ما را با سخنرانی و برنامه های مسابقه ای و ... مشغول می کردند. امسال که این برنامه ها نبود ما توانستیم انسی با خدا بگیریم، توانستیم یک ختم قرآن بخوانیم یعنی همین اعتکاف را هم که برای انس با خداست، به وسیله سرگرمی ها و مشغولیت ها از روح می اندازیم. وقتی این مشغولیت ها را کنار می زنیم و می گذاریم معتکفین در حال خودشان باشند، خودشان با خدای خودشان راز و نیاز کنند، آن وقت است که این معتکف، مزه اعتکاف را می فهمد. @haerishirazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کلیپ صوتی ویژه ♨️ 🎙توصیهٔ زیبا و تاثیرگذار آیت الله حائری شیرازی به معتکفین ! در جمع جوانان کانون رهپویان وصال شیراز. اعتکاف ۹۴ @haerishirazi
💠 یَا مُقَلِّبَ ٱلقُلوبِ وَٱلأَبصارِ، یَا مُدَبِّرَ ٱللَّیلِ وَٱلنَّهارِ، یَا مُحَوِّلَ ٱلحَولِ وَٱلأَحوالِ، حَوِّلْ حالَنا إِلیٰ أَحسَنِ ٱلحال. 🌸 سال نو مبارک. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺