۱عَمَّ یَتَساءَلُونَ
۲عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ
۳الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ
۴کَلاّ سَیَعْلَمُونَ
۵ثُمَّ کَلاّ سَیَعْلَمُونَ
ترجمه:
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
۱ ـ آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال مى کنند؟!
۲ ـ از خبر بزرگ (رستاخیز)!
۳ ـ همان خبرى که در آن اختلاف دارند!
۴ ـ چنین نیست، به زودى مى فهمند!
۵ ـ باز هم چنین نیست، به زودى مى فهمند (که قیامت حق است)!
تفسیر:
خبر مهم!
در نخستین آیه این سوره، با عنوان یک استفهام آمیخته با تعجب مى فرماید:
آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال مى کنند ؟ (عَمَّ یَتَساءَلُونَ).(۱)
* * *
پس از آن، بى آن که در انتظار پاسخ آنها باشد، خود به پاسخگوئى پرداخته مى افزاید: آنها از خبر بزرگ و پر اهمیت سؤال مى کنند (عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ).
* * *
همان خبرى که پیوسته در آن اختلاف دارند (الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ).
در این که: منظور از این خبر بزرگ (نبأ عظیم) چیست؟ مفسران پاسخ هاى متعددى گفته اند:
گروهى، آن را اشاره به روز رستاخیز،
بعضى اشاره به نزول قرآن مجید،
و بعضى به همه اصول دین، از توحید گرفته تا معاد،
و در روایاتى نیز تفسیر به مسأله ولایت و امامت شده است، که در نکته هاى آینده به آن اشاره خواهد شد.
دقت در مجموع آیات این سوره، مخصوصاً تعبیراتى که در آیات بعد آمده، و جمله إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کانَ مِیقاتاً که بعد از ذکر نشانه هاى قدرت خداوند در زمین و آسمان آمده، و توجه به این حقیقت که شدیدترین مخالفت مشرکان در مسأله 👈معاد بود، تفسیر اول یعنى👈 معاد و رستاخیز را تأئید مى کند.
نبأ به گفته راغب در مفردات ، به معنى👈 خبرى است که مهم و داراى فایده باشد و انسان نسبت به آن علم یا ظن غالب پیدا کند، و این امور سه گانه در معنى نبأ شرط است.(۲)
بنابراین، توصیف به عظیم تأکید بیشترى را مى رساند و روى هم رفته نشان مى دهد: این خبر که گروهى در آن تردید داشتند، واقعیتى بوده است شناخته شده، پر اهمیت، و با عظمت، و چنان که گفتیم: مناسب تر از همه این است که: منظور، خبر رستاخیز باشد.👉
جمله: یَتَسائَلُونَ: از یکدیگر سؤال مى کنند ممکن است تنها اشاره به کفار باشد، که آنها همواره درباره معاد از یکدیگر سؤال مى کردند، نه سؤال براى تحقیق و درک حقیقت.
این احتمال نیز وجود دارد که: منظور از آن سؤال از مؤمنان، و یا از شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد.(۳)
در اینجا سؤالى مطرح شده که: اگر منظور از نبأ عظیم رستاخیز است، این امر، ظاهراً مورد انکار همه کفار بوده پس چرا مى فرماید: آنها در آن اختلاف دارند ؟
در پاسخ مى گوئیم: انکار معاد به صورت مطلق، حتى در میان مشرکان قطعى نیست، چه این که بسیارى از آنها بقاى روح را بعد از بدن، و به تعبیر دیگرى معاد روحانى را اجمالاً قبول داشتند.
اما در مورد معاد جسمانى، بعضى در آن اظهار تردید و شک مى کردند که: لحن آیات قرآن آن را منعکس کرده است،(۴) و بعضى شدیداً منکر بوده و حتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به خاطر ادعاى معاد جسمانى (نعوذ باللّه) دیوانه، یا مفترى بر خدا، مى دانستند(۵) و به این ترتیب، اختلاف آنها در مسأله معاد قابل انکار نیست.
سپس، مى افزاید: این چنین نیست که آنها درباره قیامت مى گویند و فکر مى کنند، به زودى مى فهمند (کَلاّ سَیَعْلَمُونَ).(۶)
باز هم چنین نیست که آنها مى پندارند، به زودى آگاه خواهند شد (ثُمَّ کَلاّ سَیَعْلَمُونَ).
آن روز با خبر مى شوند که فریاد وا حسرتاى آنها بلند است، و از تفریط و کوتاهى خود سخت پشیمان مى شوند (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللّهِ).(۷)
آن روز که امواج عذاب گرداگرد آنها را مى گیرد، و تقاضاى بازگشت به دنیا را مى کنند: هَلْ إِلى مَرَدّ مِنْ سَبِیل: آیا راهى براى بازگشت وجود دارد .(۸)
مشرکان در چیزهای میپندارن خلاف،چیزهای که خداوند در مورد معاد میفرمود،و بازم میپرسیدن..
حتى در لحظه مرگ، که حجاب ها از برابر چشم انسان کنار مى رود، و حقایق عالم دیگر در برابر او آشکار مى شود، و به برزخ و معاد یقین پیدا مى کند در همان لحظه نیز فریادش بلند مى شود که: مرا بازگردانید * تا عمل صالحى انجام دهم (رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ).(۹)
تعبیر به سَیَعْلَمُون (با س که معمولاً براى آینده نزدیک مى آید)، اشاره به این است: قیامت امرى است نزدیک، و تمام عمر دنیا در برابر آن ساعتى بیش نیست!
در این که: دو آیه فوق که به صورت تکرار آمده، به منظور تأکید یک واقعیت (آگاهى آنها در آینده نزدیک از قیامت و رستاخیز) است، یا بیان دو مطلب جداگانه (اولى اشاره به این که در آینده نزدیک عذاب دنیا را مى بینند، و دومى اشاره به این که عذاب آخرت را بعد از آن خواهند دید)،
مفسران دو احتمال داده اند، ولى تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد.
این احتمال نیز داده شده: منظور این است که: با پیشرفت علم و دانش بشر، شواهد و دلائل بر وجود رستاخیز آن قدر فراوان مى شود که، حتى منکران چاره اى جز اعتراف به آن نمى بینند.
لکن، اشکال این تفسیر آن است که: چنین آگاهى براى آیندگان از نوع بشر خواهد بود، نه براى آن گروهى که در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى زیستند و در امر قیامت اختلاف داشتند، در حالى که آیه درباره آنها سخن مى گوید.
نکته ها:
۱ ـ مسأله ولایت و نبأ عظیم
چنان که گفتیم: نبأ عظیم به چند معنى تفسیر شده: 👈قیامت، قرآن، تمام اصول عقائد دینى اعم از مبدأ و معاد، ولى قرائن موجود در مجموعه آیات این سوره، نشان مى دهد که: تفسیر آن به معاد از همه برترى دارد.
ولى، در روایات زیادى که از طرق اهل بیت(علیهم السلام) و بعضى از طرق اهل سنت نقل شده، 👈 نبأ عظیم (خبر بزرگ) به👈 مسأله ولایت و امامت امیر مؤمنان على(علیه السلام)که مورد اختلاف و گفتگو از سوى جمعى بود، یا به مسأله ولایت به طور اعم تفسیر شده است.👉👉
این روایات، گاه از خود على(علیه السلام)، و گاه از امامان دیگر(علیهم السلام) نقل شده، که به عنوان نمونه سه روایت را در اینجا مى آوریم:
۱ ـ روایتى است که حافظ، محمّد بن مؤمن شیرازى که از علماى اهل سنت است نقل کرده که: رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) در تفسیر عَمَّ یَتَساءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ فرمود:
منظور ولایت على(علیه السلام) است که از انسان در قبر درباره آنها سؤال مى شود، و هیچ کس در شرق و غرب عالم، در برّ و بحر از دنیا نمى رود، مگر این که فرشتگان از او درباره ولایت امیر مؤمنان(علیه السلام) بعد از مرگ پرسش مى کنند، و به او مى گویند: دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟ و امامت کیست؟.(۱٠)