eitaa logo
🌻حافظان وحی🌻
235 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
24.8هزار ویدیو
368 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸تولد ، از نظر سید شهیدان اهل قلم،سید مرتضی آوینی.... 🌱🌱🌱 @ravanedel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگذارید پیشرفت کنند! 🔷تصورشان این بود با اغتشاشات می‌توانند کار را دنبال کنند تا جایی که میز مذاکره را هم ترک کردند. 🔶 تمام این کارها برای این است که حرکت پیشرونده را متوقف کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛وظیفه من به عنوان یک دختر با حجاب در مقابل یک دختر بدحجاب چیست؟ ➖وقتی خودمون قانع نشدیم کیو میخوایم قانع کنیم؟!! ➖چرا چادری هستیم؟ ➖اسلام تقلیدی یا تحقیقی ؟! ➖اشنایی با اسیب های کشف حجاب! ✅به کانال شیخ قمی بپیوندید👇 ➖➖➖➖ نقد تربیت جنسی در غرب | حمایت مالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استقبال جوانان ایرانی و عراقی از حضرت استاد پناهیان عزیز❤️ ، در مسجد سهله هیئت فدائیان حضرت مهدی(عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از رصد و دستگیری تیم خرابکار موشکی/ افراد موساد چگونه در تور وزارت اطلاعات افتادند 🌍 🌐 به جهادتبیین
⚠️ *هر کس صدای نایب امام زمان را نشنود صدای امام زمان را نخواهد شنید* مردم کوفه با امام حسین آزمایش نشدند چون هنوز امام حسین به کوفه نرسیده بود و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند 👈بلکه آنها با نایب امام حسین علیه‌السلام یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین رسید که دیگر مقابل امام حسین هم ایستادند. 👈ما در زمان غیبت با نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امتحان میشویم و وقتی حضرت آمد دیگر وقت امتحان نیست بلکه اگر در اطاعت از نایبش امتحان پس داده باشیم یار او خواهیم بود انشالله اما اگر نسبت به منویات نایبش کوتاهی کنیم در یاری از امام زمان هم کوتاهی خواهیم کرد 👈لذا شهید سلیمانی فرمود شرط عاقبت بخیری ارتباط دلی و قلبی با امام خامنه ای است و فرمود هر کس صدای نایب امام زمان را نشنود صدای امام زمان را نخواهد شنید !!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀*بسم الله الرحمن الرحیم *🍀 *تلاوت امروز ما* *سوره مبارکه بقره صفحه ۱۱۴ قرآن کریم*
3005400-1.mp3
2.57M
📹 لحظه‌های استجابت پروردگارا! دعای ولی‌عصر(ارواحنافداه) را پشتیبان این ملت قرار بده. 💠پروردگارا! این جوان‌ها را مشمول لطف و رحمت خود قرار بده. پروردگارا! صلاح را بر این کشور حاکم کن. پروردگارا! ما را، قشرهای مختلف را، آن‌چنانی که اسلام خواسته است و اسلام می‌پسندد، تربیت بفرما. پروردگارا! ملت ایران را در پیروزی‌های فراوانش مدد بفرما. پروردگارا! دعای ولی‌عصر(ارواحنافداه) را پشتیبان این ملت و شامل حال این ملت و مقبول درگاه خود قرار بده. ۱۳۸۹/۸/۱۲ (مدظله‌العالی) کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻 •┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈• https://eitaa.com/ravanedel کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃کانال جذاب خلوتگه دوست 🔹حفظ قرآن همراه باتفسیر استاد رنجبر وآیت الله جوادی 🔹مطالب مهدویت 🔹مطالب به روز اجتماعی 🔹شرح وتفسیر نهچ البلاغه 🔹کلیپ سخنرانی و مداحی 🔹معارف اهل بیت علیهم السلام ❤باقرآن واهلبیت همراه شویم تاعاقبت بخیری وسعادت ما تضمین شود انشاء الله ✅ انجام و هدیه به روح مطهر محترم شما بزرگواران. ارتباط با ادمین👇👇 👤 @HefzeQuran_admin 🌸به کانال روان دل در ایتا خوش آمدید ‌👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 🆔 @ravanedel
D1737211T12886383(Web)-mc.mp3
4.4M
▪️ رحلت رسول الله (ص) و امام حسن (ع) 👤 مرحوم استاد 🆔 @balagh_ir
رفتن به محتوای اصلی یادداشت تبلیغی: تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله (ص)| قسمت سوم تاریخ انتشار: 10:17 - 1400/07/12 بیست و هشتم ماه سفر روز رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری» ******* بیست و هشتم ماه سفر روز رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است، فرصت و توفیقی برای آن دسته از اردتمندانی است که در مقام بالابردن سطح معرفت و آگاهی خویش نسبت به سیره عملی حضرت می باشند از همین رو بطور مشخص و معین ساعتی از وقت و عمرشان در چنین روزهای مناسبتی اختصاص به مطالعه و تامل سیره رسول گرامی می دهند، نویسنده با توجه به چنین زمینه ای و باهمین نیت و از باب خدمت به چنین طبقه فهیم و ارادتمند یادداشت کوتاه تحلیلی از چهارده سیره عملی و کاربردی پیامبر اکرم تهیه و تقدیم محضر نموده است، البته آن بخش از سیره ای که جامعه امروز سخت محتاج و نیازمند به آن است. ******* 11-((رفق ومدار درسیره رسول الله صلی الله علیه وآله))  یکی دیگر از سیره عملی رسول الله صل الله علیه و آله که توانست شمشیر دشمنان را کند و زمینه نفوذ حضرت بر همه قلب ها و جان های مستعد را فراهم کند و الگویی برای همگان باشد (رفق) و  (مدار) است، تحلیل همه جانبه این سیره نبوی در صورتی امکان پذیراست که به چند نکته کلیدی توجه کنیم؛ نکته اول: مقصود از (رفق) و (مدار) در مقابل(خشونت) و (سخت گیری)است به این معنا رسول گرامی اسلام با اینکه در اصول اعتقادی و فکری اهل((مصانعه: یعنی سازش و ساخت باخت مضارعه یعنی: همرنگ با اهل باطل شدن. اتباع المطامع: گرایش به طمع داشتن)) نبودند ولی با این همه در برابر رفتار ناشایست جاهلان خوشرو؛ ملایم و مهربان بود که سیره نویسان از امام حسین علیه‌السلام و او از امام علی علیه‌السلام در توصیف این سیره نبوی روایت کرده است که رسول‌الله صل الله علیه وآله: ((کان دایم البشر؛سهل الخلق؛لین الجانب؛ليس بفظ و لا غلیظ: دائما خوشرو، خوشخوی و نرم بود؛ خشن و درشتخوی نبود. وسایل ،ج۸،ص۵۴۰ )) بنابراین مقصود از ((رفق ومدارا)) یعنی خوشرویی و خوش برخوردبودن در برابرمنفی بافی و عکس العمل ناشایست نادانان و جاهلان جامعه و قاطی نکردن آنان با ((ملاء: صاحبان قدرت و زورگویان)) و ((مترفین: سرمآیه  داران)) و ((احبار: فریب کاران)) که رسول‌الله صل الله علیه وآله عکس‌العملی که در برابر منفی بافی این سه طبقه داشت هرگز در برابرمنفی بافی جاهلان جامعه نداشت. نکته دوم: در اینکه منشأ و علت سیره ((مدارا)) و ((رفق)) رسول خدا صل الله علیه وآله چه بوده است که در برابر منفی بافی و رفتار ناشایست جاهلان باروی خوش برخورد می کردند؟ باید گفت: این سیره نبوی ریشه در چند امر دارد و هرکدام از این امور به تنهایی؛ یا همه باهم می تواند علت و منشا آن باشد؛ چرا که:  اولا: اخلاق و سیره پیامبر چیزی جز تجلی قرآن نبود ه است و آن حضرت نمی توانست در برخورد اجتماعی روش و منشی جز فرهنگ قرآنی داشته باشد چرا که قرآن خطاب به وی فرمود: ((خذالعفو وامر بالعرف واعرض عن المشرکون (اعراف آیه  ۱۹۹):گذشت داشته باش و امر به نیکی کن و از انسانهای جاهل روی گردان)) و ((و انذرعشیرتک الاقربین واخفص جناحک لمن اتبعک من المومنین: (شعرا آیه ۲۱۴و۲۱۵) خویشاوندان نزدیکتر را انذار کن و بال پرخود را برای مومنانی که از او پیروی می کنند بگستر)) و خود فرمود: ((انا امرنا معاشرالانبیا بمداراه الناس کما امرنا بادا الفرایض: ماگروه انبیا همان طورکه به انجام واجبات امرشده ایم به مداربا مردم ام رشد هایم. بحارالانوار،ج۵،ص۵۳)) طبیعی است پیامبری که تجلی قرآن است در رفتارعملی باید از وی انتظار رفتار قرآنی داشت؛ نمی شود آن حضرت با داشتن چنین پشتوانه اخلاقی با منفی بافی و رفتار ناشایست نادانان همان موضعی داشته باشد که در برابر صاحبان زر، زور و تزویر دارد؛ اینان زبان و منطقشان زور است پس باید با همین منطق با آنان روبرو شد ولی با جاهلان باید راه تغافل را اصل قرار داد و نمی شود همان برخوردی که با ابوجهل داشت که ((تبت یداابی لهب:دستت بریده بادأبی لهب)) همان را در برابر فرد جاهل جامعه داشت؛ هرکدام نسخه متناسب خودش را می طلبند. ثانیا: دین مبتنی بر سیاست اقتضای این را دارد که رهبری با مصلحت اندیشی و با کمترین هزینه بالاترین کارفرهنگی را پیش ببرد و تا جایی که مقدور است با بکارگیری گرفتن چنین روش اخلاقی هوشمندانه ای سربازان پیاده نظام دشمن را کم کند و به جای دشمن سازی دوست ساز باشد و یکی از بهترین راه برای هدایت و عبور دادن افراد یا جامعه از میسر جهالت و نادا
نی و رساندن آنان به سرمنزل حقیقت و نفوذ دادن دین در اعماق وجود آنان ((رفق ومدارا)) است که مشکلات را آسان و تیزی شمشیر دشمنان را کند می کند چرا که خود فرمود: ((راس السیاسه استعمال الرفق: سیاست درست بهره درست از رفق دارد: غررالحکم ،ج۱ص ۳۷۲ )) و ((الرفق یسیرالصعاب ویسهل شدیدالاسباب: ملائمت دشواری ها را آسان می سازد و سببهای سخت را سهل می نماید: همان ،ص ۲۷۵)) و ((الرفق یفل حدالمخالفه: رفق تیزی شمشیر مخالف را کند می کند. همان، ۱۵۰)) ثالثا: پیامبر عقل کل و رئیس همه عقلااست و هرگز چنین شخصیتی که در مقام هدایت است همان برخوردیکه با مخالفین آگاه متکبر و عنود دارد با مخالفین جاهل و نادان نخواهد داشت و با همه یکسان برخوردار نمی کند چرا که خلاف بداهت عقل است گرهی که با دست بازمی شود با دندان باز کرد چرا که خود فرموده است ((اعقل الناس اشدهم مداراه للناس: عاقل‌ترین مردم آنست که بیشترین مدارا با مردم داشته باشد. بحار: ج ۵۷ص۵) سوم: هرچند رسول خدا(ص) به حکم آیه  مبارکه (فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُ (انفال،آیه ۵۷ا): کسانی را که با تو در جنگ هستند تارمار کن) و (وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ (انفال، آیه ۵۸): اگر از گروهی بیم خیانت داشتند پیمانشان را بسویشان بینداز) با مخالفان برانداز به شدت مقابله می کرد ولی در همان حال اگر مخالفین از راه سلم و سازش وارد می شدند حضرت به حکم (ان جنهواللسلم فاجنحوابها(انفال۶۱): اگر مخالفان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز تمایل نشان بده) آغوش رفق و مدارا باز می کرد و که گذشته آنان را نادیده می گرفت که نمونه هایی از رفق رسول خدا را دراینجا نمونه های دیگری را می اوریم. یکی از مهربانانه‌ترین و بزرگ‌ منشانه‌ترین برخوردهای پیامبر اعظم(ص)، اعلان عفو عمومی مکه و بخشش و مدارا با سران کفر و شرک و دشمنان دیرین خود، پس از فتح مکه بود. گروه‌های متعصب و لجوجی که جنگ‌های خونینی علیه پیامبر(ص) به راه انداخته و اصحاب و یاران آن حضرت را به شهادت رسانده بودند، با فتح مکه و تسلط پیامبر(ص) بر آن‌ها سکوت وحشت‌آفرینی بر آن‌ها حکم‌فرما شد و نفس‌های‌شان در سینه حبس گردید و افکار مختلفی به ذهن‌شان خطور می‌کرد. آنان با یادآوری ظلم‌هایی که بر رسول خدا(ص) روا داشته بودند، مجازات سنگینی را انتظار می‌کشیدند. در چنین وضعیتی پیامبر اعظم(ص) سکوت آنان را شکست و فرمان عفو عمومی را برای همه (به جز چند نفر) صادر نمود. از جمله کسانی که بعد از فتح مکه عفو شدند عبارت‌اند از: 1- ابوسفیان: این دشمن دیرینه و قسم‌خوردۀ اسلام و پیامبر اعظم(ص) که علیه رسول خدا جنگ‌هایی هم‌چون: بدر کبری، سویق، احد، حمراءالاسد، بدر الموعد و خندق را فرماندهی و ساماندهی کرده و نیز در فتح مکه در دل مردم ترس و رعب ایجاد کرده بود و اینک پس از مخالفت‌های مداوم ناکام مانده بود، سرانجام در فتح مکه که پایان خط مبارزات ابوسفیان بود و راه و چاره‌ای نمانده بود، ناگزیر با خواندن «أشهد أن لا اله الا الله» ایمان آورد. پیامبر(ص) نیز او را بدون یادآوری گذشتۀ سیاهش، محترم شمرد، به او مقامی داد و جملات تاریخی خود را چنین بیان نمود: ابوسفیان می‌تواند به مردم اطمینان دهد که هرکس به محیط مسجدالحرام پناهنده شود و یا سلاح به زمین بگذارد و بی‌طرفی خود را اعلام کند و یا در خانه‌اش را ببندد و یا به خانۀ ابوسفیان پناه ببرد و یا به خانۀ حکیم‌بن‌حزام برود، از تعرض ارتش اسلام مصون خواهد ماند. رسول خدا(ص) در هنگام تقسیم غنائم جنگی غزوۀ طائف، به ابوسفیان و پسرش معاویه هریک صد شتر داد، به دلیل این‌که دل‌های آنان را به اسلام مهربان سازد.( . محمود طباطبایی‌اردکانی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص 267.))  2- عکرمة بن ابی جهل: او آتش افروز جنگ‌های پس از بدر است که به درخواست همسرش، پیامبر او را بخشید. ((ابن‌هشام، السیرة النبویّة، ج 2، ص 417))  3- صفوان بن امیه: او علاوه بر جنگ‌های خونین علیه اسلام و پیامبر اکرم(ص) مسلمانی را به دلیل انتقام خون پدرش «امیه» که در جنگ بدر کشته شده بود، در مکه جلو دیدگان مردم به دار آویخته بود. لذا وی از ترس مجازات تصمیم گرفته بود که از طریق دریا از حجاز خارج شود. کسی او را نزد پیامبر(ص) شفاعت کرد. آن حضرت با کمال مدارا و مهربانی بزرگ‌ترین جانی زمان را مورد عفو قرار داد و عمامه خود را که با آن وارد مکه شده بود به عنوان نشانۀ امان به وی داد. صفوان پس از این امان وارد مکه شد. پیامبر(ص) باکمال بزرگواری و آزادمنشی به وی گفت: جان و مال تو محترم است، ولی خوب است که مسلمان شوی. او دوماه مهلت خواست که دربارۀ اسلام به فکر و بررسی بپردازد. رسول خدا فرمود: به جای دو ماه چهار ماه به تو مهلت می‌دهم تا با بصیرت کامل دین اسلام، اختیار کنی. صفوان قبل از چهار ماه به دین اسلام شرف‌یاب گردید. ((همان ص214))  4- عمیر بن وهب: او از قبیلۀ «بنی جمع» و شیطان صفت
بود و به بهانۀ آزادی پسرش که در جنگ بدر اسیر شده بود، با شمشیری زهرآلود قصد جان پیامبر(ص) داشت. پیامبر(ص) به علم غیب قصد او را آشکار ساخت و او در دم اسلام آورد.((سیدعلی کمال، خاتم النبیین، ص 107.))  5- وحشی: او غلام هنده بود که در جنگ«احد»، حمزه، عموی پیامبر را به شهادت رساند. وی پس از فتح مکه به طائف گریخت اما پس از مدتی، در وفد ثقیف، ناگهان بر پیغمبر وارد شد و شهادتین گفت و پیامبر او را بخشید، اما فرمود: به جایی برو که دیگر تو را نبینم. او مسلمان شد و در جنگ‌های ردّه، مسیلمۀ کذاب را کشت.((. همان، ص 95.))  6- هبار بن اسود: او کسی بود که شتر زینب، دختر پیغمبر را رم داد و زینب از میان هودج به زمین افتاد و طفل خود را سقط کرد و خود نیز به واسطۀ همان مرض از دنیا رفت. پیغمبر در فتح مکه، خون او را هدر اعلان کرده بود، ولی پس از مدتی بر پیغمبر وارد شد و گفت: «... می‌خواستم به عجم‌ها پناه ببرم، ولی فضل و بخشش تو را به یاد آوردم...». او تقاضای بخشش کرد و پیامبر(ص) وی را عفو نمود.((. همان، ص 96.))  7- قیس بن ربیع: او که از سهم خود در عطایا ناراضی و پیغمبر را هجو نموده بود، روزی به مدینه آمد و در ضمن اشعاری پوزش خواست. پیامبر هم او را بخشید((همان.))  *********** 12-((محبت اهل بیت علیهم السلام در سیره رسول الله صلی الله علیه و آله))  یکی دیگر از سیره های رسول خدا(ص) ترویج محبت علیهم السلام بوده است و تلاش حضرت بران بوده محبت اهل بیت را فرهنگ سازی کرده و در جان و دل انان غرس نماید تحلیل همه جانبه این سیره عملی امکان پذیر نیست مگر آن که چند نکته توضیح داده شود؛ نکته اول؛ مسلمان اگر بخواهد مسلمان زندگی کند ومسلمان بمیرد وزیستش نیز زیستی انسانی باشد به سه دلیل بایست حوضچه وجودیش را پر از محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام نماید. دلیل اول؛ این است: هر انسانی به صورت فطری خواهان کمالات است و صاحبان کمال را دوست می دارد واز آنجایی که اهل بیت پیامبر(ص) مظهر و تجلی همه کمالات اند معنا نخواهد داشت که خاک بر سر فطرتش بریزد اهل بیت را دوست نداشته باشد. دلیل دوم؛ این است ((سعیدبن جبیر)) از ((عبد الله بن عباس)) روایت می کند: بعد از ورود پیامبر (ص) به مدینه و تحکیم پآیه  های اسلام، انصار خدمت پیامبر رسیدند و گفتند: در صورت بروز مشکلات مالی، ما اموال خویش را بدون قید و شرط در اختیار تو قرار می دهیم. هنگامی که این سخن را خدمت پیامبر عرض کردند، آیات 23 تا 26 سوره شوری که آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» نازل شد. پیامبر این آیات را بر آن ها تلاوت کرد و سپس فرمود: «نزدیکان مرا بعد از من دوست بدارید.» آن ها با خوشحالی از محضر پیامبر بیرون آمدند، اما منافقان گفتند: «با این سخن او بر خدا افترا بست و هدفش این است که ما را بعد از خود در برابر خویشاوندانش ذلیل کند. پس در آیه  بعد، یعنی آیه  24 (ام یقولون افتری علی الله کذبالله) به آنها پاسخ گفته شد. پیامبر به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آنها تلاوت کرد. گروهی پشیمان شدند. گریه کردند و سخت ناراحت گشتند. پس از این جریان، آیه  25 شوری (و هو الذی یقبل التوبة عن عباده...) نازل شد و باز پیامبر به سراغ آنها فرستاد و آنها را بشارت داد که توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خداست.:مجمع البیان، ج۵،ص۲۹). با تامل در آیه  مبارکه می یابیم محبت و دوستی اهل بیت علیهم السلام فریضه ای است در ردیف فرایضی چون نماز ،روزه نماز،جهاد که هرمسلمانی بایست به ان پای بند باشند. دلیل سوم؛ روایاتی است در مهمترین منابع تفسیری اهل سنت چون تفسیر کبیر فخر رازی تفسیر کشّاف زمخشر آمده  است:  ((قال رسول الله (ص): من مات علی حب آل محمد مات شهیدا، الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفورا له، الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا، الا و من مات علی حب آل محمد مات مستکمل الایمان، الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنه ثم منکر و نکیر، الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنه کما تزف العروس الی بیت زوجها، الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنه، الا و من مات علی حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائکته الرحمه، الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنه و الجماعه، الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوب بین عینیه آیس من رحمه الله، الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا، الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحه الجنه: هرکس بر محبّت آل پیغمبر (ص) از دنیا برود شهید از دنیا رفته، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود آمرزیده از دنیا رفته، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود تائب از دنیا رفته، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود مؤمن واقعی از دنیا رفته، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود ملک الموت بشارت بهشت به او می‌دهد بهشت به او می‌دهد سپس نکیر و منکر هم بشا
رت بهشت به او می‌دهند، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود مثل عروسی که می‌خواهند به خانه‌ی شوهرش ببرند آرایشش می‌کنند و بهترین لباسها را بر تنش می‌کنند و با آرایش و زینت او را به بهشت می‌برند، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود قبر او مزار ملائکه‌ی رحمت خداست، آگاه باشید هرکس بر محبّت آل محمّد از دنیا برود بر سنّت و جماعت از دنیا رفته و اهل نجات است، آگاه باشید هرکس بر بغض آل محمّد از دنیا برود در روز قیامت بین دو چشمش نوشته‌اند این از رحمت خدا دور و مأیوس است، آگاه باشید هرکس بر بغض آل محمّد از دنیا برود کافر از دنیا رفته، آگاه باشید هرکس بر بغض آل محمّد از دنیا برود بوی بهشت را هم استشام نمی‌کند: تفسیر کبیر فخر رازی،ج۲۵، ص165» نکته دوم؛ فلسفه اصرار وتاکید سیره قرانی و نبوی برمحبت دوستی اهل بیت علیهم السلام بخاطر کار کرد واثر عملی است که این محبت به دنبال دارد. نخستین اثرعملی محبت ودوستی اولیا الهی به ویژه اهل بیت علهیم السلام((اطاعت پذیری)) است چراکه میان محبت واطاعت رابطه معیت وارگانیک وجودارد باامدن محبت بطور طبیعی اطاعت می اید ومادامی که محبت حقیقی ساری وجاری است اطاعت نیز پابرجاست۰وقتی انسان محبت کسی را به دل گرفت به دنبال اومی رود وخود را بااو تطبیق می دهد وتلاش می کندهرچه بیشتر موافقت ورضایت اورا کسب کند وگرنه در محبت خود راستین نیست وتنها ادعای دوستی دارد ،محب حقیقی در تمام ارکان محب اثر می گذارد ودر همه چیز اورا همرنگ وهمراه محبوب می سازد واگر بخواهیم دستورات ومقررات اسلامی شکل عملی بگیرد وباکمترین هزینه درجامعه اجرایی شود یکی از بهترین راهکار اجراییش نهادینه کردن محبت اهل بیت درجان ودل امت اسلامی است ازهمین رو رسول خدا(ص) فرمرمود: ((من احیا سنتی فقد احبنی ومن احبنی کان معی فی الجنه: هرکس سنت مرا زنده کند بی گمان مرا دوست دارد وهرکس مرا دوست بدارد دربهشت بامن خواهد بود:الجامع الصغیر،ج۲،ص۵۵۸)) دومین اثر عملی محبت ودوستی اهل بیت علیهم السلام((اتحاد ارواح مؤمنین)) با((ارواح مقدسه اهل بیت)) است چرا که: چراکه محبت انسان را به سوی مشابهت و همشکلی با محبوب سوق می‏ دهد و انسان سعی می‏ کند، گفتار و کردارش مشابه و هم سنخ با گفتار و کردار محبوبش باشد.افزایش مشابهت و همشکلی ارواح مؤمنان با اهل بیت کم‏ کم آن‏ها را به سوی انجذاب و اتحاد با ارواح اهل بیت، سوق می ‏دهد. این انجذاب و اتحاد باعث می‏ شود که مؤمنان از آثار و برکات ارواح مطهر آن ‏ها بهره ‏مند شوند. اگر بخواهیم این معنا را در قالب تمثیلی بیان کنیم، می ‏توانیم بگوییم:ارواح مؤمنان مثل نور ضعیفی است که درجه و شدت روشنایی آن خیلی کم و از تیرگی ‏های زیادی برخوردار است.در حالی که ارواح اهل بیت مثل نور واحدی، بسیار روشن و کامل است و هیچ‏ گونه ضعف و تیرگی در آن نیست.حال هرچه قدر این نور ضعیف به نور کامل نزدیک‏ تر شود و آن وحدت بیش‏تر یابد و در آن مستغرق باشد، به هر اندازه که غلبه و احاطه نور کامل به آن بیش‏تر باشد، نور ضعیف از روشنی نور کامل بیش‏تر برخوردار خواهد شد. البته در صورتی ارواح انسان‏ ها نسبت به ارواح اهل بیت اتحاد پیدا می‏ کنند که میان محب و محبوب تناسبی وجود داشته باشد.زیرا غرض از محبت صفت خاصی در محبوب است که با مثل خودش در محب مطابقت دارد و محب را بر آن محبت وا می ‏دارد. محبت میان دو شخص، یا به خاطر احسانی است که از محبوب به محب باز می ‏گردد ویا بخاطر کمالات ذاتی است که درمحبوب وجود دارد چراکه محبت انسان را به سوی مشابهت و همشکلی با محبوب سوق می‏ دهد و انسان سعی می‏ کند، گفتار و کردارش مشابه و هم سنخ با گفتار و کردار محبوبش باشد.افزایش مشابهت و همشکلی ارواح مؤمنان با اهل بیت کم‏ کم آن‏ها را به سوی انجذاب و اتحاد با ارواح اهل بیت، سوق می ‏دهد.این انجذاب و اتحاد باعث می‏ شود که مؤمنان از آثار و برکات ارواح مطهر آن ‏ها بهره ‏مند می شویم سومین اثر عملی محبت ودوستی اهل بیت علیهم السلام(( تحول ودگر گونی جان ها)) ، ((تهذیب نفوس و دل ها)) است به این معنا دوستی پیامبر و اوصیای ان حضرت بهترین راه هدایت وکوتاه ترین را ه اصلاح و تهذیب ادمیان است چراکه:((تاثیر نیر وی محبت وارادت در زایل کردن رزایل اخلاقی از دل،از قبیل تاثیر مواد شیمیایی برروی فلزات است است،مثلا یک کلیشه ساز باتیزاب اطراف حروف را از بین می برد نه با ناخن ویا سرچاقو ویاچیز,دیگراز,این قبیل اما تاثیر نیروی عقل در اصلاح در مفاسد اخلاقی مانند کار کسی است که بخواهد ذرات اهن را ازخاک بادست جدا کندچقدر رنج وزحمت دارد؟اگریک اهن ربای قوی در دست داشته باشد ممکن است بایک گردش همه انها را جداکند،نیروی ارادت ومحبت مانند اهن رباصفات رزیله راجمع می کند ودور می ریزد۰به عقیده اهل عرفان ،محبت وارادت پاکان وکملین همچون دستگاه خود کاری ،خود بخود رزایل راجمع می کند۰حالت مجذوبیت اگر جابیفتد از بهترین ح
الات است واین است که تصفیه گر ونبوغ بخش است:جاذبه ودافعه ص۷۱،۷۲ ) چهارمین اثر عملی محبت اهل بیت ((زهد))است یعنی هر چند در تولید ثروت و استقلال مالی داشتن کوتاهی نمی کند ولی با داشتن چنین ثروت معنوی خود را وابسته و دل بسته به دنیا نمی کند از همین رو در کلام رسول خدا(ص) نخستین ثمره عمای محبت را (زهد) دانسته وفرمود: ((اماالتی فی الد نیا الزهد)). پنجمین اثر عملی محبت اهل بیت علیهم السلام ((حرص برعمل)) است یعنی کسانی که از سرمایه معنوی دوستی و محبت اهل بیت را برخوردارند چون لذت ان را در زندگی شخصی دنیوی خود تجربه کرده اند این موجب می شود هرچه بیشتر به جانب انجام عمل صالح حرکت کند و با ولع وحرص مضاعف کارهای نیک را انجام دهند تا از حظ معنوی عمل صالح بیشتر برخور دار باشند اینان خواب وارامش ندارند ،بیکار وبی عار نیستند بلکه پیوسته درحال تلاش وکارند ازهمین روست رسول خدا(ص) فرمود:( والحرص علی العمل) ششمین اثر عملی محبت اهل بیت علیهم السلام ((ورع)) است یعنی دوستی ومحبت اهل بیت موجب می شود وقتی شخص در برابر مشتبهات قرار گرفت که نمی داند حکمش ازنظر حلال وحرام چیست، جریت از اوگرفته می شود که با ان حکم حلال نموده و فورا مرتکب شود بلکه پارسایی خرج داده و از ارتکاب چیزی که حکمش روشن نیست اجتناب می کند از همین روست رسول الله(ص) در کلامش می فرمایند: ((الورع فی الدین)). هفتمین اثر عملی محبت اهل بیت علیهم السلام ((رغبت در عبادت)): است یعنی محبت بیت و دوستی انان موجب می شود که شخص محب نسبت به بندگي خداي متعال، شوق، اشتياق و رغبت پیداکند وحضرت حق را هر چه بیشتر عبادت کند و پرستش کند ((والر غبه فی العباده)) هشتمین اثر عملی محبت اهل بیت: «توبه پیش ازمردنِ» است یعنی اين محبت موجب می شود، اگر شخص محب از سر تقصیر یا قصور مرتکب معصیت شد توفیق پید اکند تا قبل از اينكه فرصت از دستش برود رجوع الی الله نموده وتوبه نماید. ((والتوبه قبل الموت)) نهمین اثر عملی محبت اهل بیت: « نشاط درنمازشب» است یعنی از آثار محبت اهل بيت(علیه السلام) اين است كه نشاطي در شب بيداري و شب زنده داري براي محبان پيدا مي شود و چنین نمازی را با حالت خستگی و کسالت انجام ندهند.((والنشاط فی قیام اللیل)) دهمین اثر عملی محبت اهل بیت: ((چشم امید به مردم نداشتن)) است یعنی نتيجۀ محبت اهل بيت(علیه السلام) اين است كه انسان اميدش از آنچه در دست ديگران است، قطع مي شود و نسبت به مردم نااميد مي شود كه طبيعتاً مقدمۀ اميدواري نسبت به خداي متعال است و تا انسان اميد به غير دارد، زمينه اميدواري نسبت به خداي متعال فراهم نمي شود: ((والیاس مما فی ایدالناس)) یازدهمین اثر عملی محبت اهل بیت: ((مقام حفظ)) است یعنی محب و عاشق به اهل بیت نسبت به اوامر و نواهي خداي متعال، مقام حفظ پيدا مي كند و بي تفاوت نيست؛ حافظ اوامر و نواهي است که اين حافظ بودن، فقط به معنای عمل كردن نيست. بلکه شأن اوامر و نواهي الهي در نزد او محترم مي شود. كسي كه به مقام محبت و معرفت رسید. البته مرحوم صدوق درکتاب خصال ج2، ص515به نقل ازر سول اعظم بیست آثار دنیوی واخروی برای محبت اهل بیت  نقل کرده اند که برخی از آنها را توضیح دادیم. *********** 13-((فروتنی درسیره رسول الله (ص)) یکی از سیره های جذاب، دل نشین نبوی که همه بشریت را به شگفتی وا داشته است ((تواضع، خاکی، مردمی بودن)) رسول الله (ص) است، تحلیل همه جانبه این سیره نبوی در صورتی قابل فهم است که چند نکته بهم پیوسته به درستی توضیح داده شود؛  نکته اول؛ هرچند ((تواضع)) در لغت به معنای وضع و نهادن است و به همین معنا است که به زایمان زنان وضع حمل گفته می شود ولی در اصطلاح‌ اهل سیر و سلو ک وعلمای اخلاق به ویژه فیض کاشانی صاحب ((مهجه البیضا)) تواضع به معنای خارج شدن از دو سیه ((افراط)) یعنی تکبر، خود شیفتگی، خود برتر بینی و ((تفریط)) یعنی حقارت، ذلت، خود کم بینی است (مهجه البیضا ج/۶،ص۲) و یا به تعبیر مرحوم نراقی صاحب (معراج السعاده) تواضع یعنی این که در مقابل کسانی از نظر وضعیت مادی در سطح پایین قرار دارند شکسته نفسی و فروتنی داشتن، ولی در مقابل صاحبان قدرت، ،ثروت، زر، زور احساس بزرگی، عزت نفس داشتن و خود را حقیر و ذلیل ندانستن است (معراج السعاده). از همین رو امام علی (ع) فرمود: ((من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثاه دینه: هرکس نزد توانگری برود و به خاطر ثروتش فروتنی کند دو سوم از دینش از میان رفته است. نهج البلاغه، حکمت۲۱۸)) و نیز فرمود: ((التواضع سلم الشرف:تواضع نردبان شرافت وبزرگی است. غررالحکم،ج۲،ص۲۶۳)) نکته دوم؛ دوخصوصیت ویژه درفتار مردمی،خاکی وفروتنی رسو ل الله (ص) و جود داشته است وان این که:  اولا؛ هرچند بین مردم ورسول الله (ص فاصله ای از ملک تاملکوت وجود داشته است ولی رسول الله (ص)) درمعاشرت بامردم ان چنان خاکی وخودمانی و متواضعانه عمل می کرد مردم با شخص ان حضرت ارتباط ب