. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ و بعضى از مردم، بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى، درباره خدا مجادله مى کنند. (حج/8) * ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۖ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ آنها با تکبّر و بى اعتنایى (نسبت به سخنان الهى)، مى خواهند (مردم را) از راه خدا گمراه سازند. براى آنان در دنیا رسوایى است. و روز قیامت، عذاب سوزان به آنها مى چشانیم! (حج/9) *** ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ (و به آنان مى گوییم:) این در برابر چیزى است که دستهایتان از پیش فرستاده. و خداوند هرگز به بندگان ستم نمى کند. (حج/10)https://eitaa.com/hafezanewahy

📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱۱ الی ۱۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔴 آنها که بر لب پرتگاه کفرند! در آیات گذشته، سخن از دو گروه در میان بود: گروه پیروان گمراه، و رهبران گمراه کننده، اما در آیات مورد بحث، سخن از گروه سومى است که همان افراد ضعیف الایمان هستند. قرآن در توصیف این گروه، چنین مى گوید: بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى پرستند، اما ایمان قلبى شان بسیار سطحى و ضعیف است (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللّهَ عَلى حَرْف). تعبیر به عَلى حَرْف ، ممکن است اشاره به این باشد که: ایمان آنها بیشتر بر زبانشان است، و در قلبشان جز نور ضعیف بسیار کم رنگى از ایمان نتابیده است. و ممکن است، اشاره به این باشد که آنها در متن ایمان و اسلام قرار ندارند، بلکه در کنار و لبه آنند; زیرا یکى از معانى حرف لبه کوه و کناره اشیاء است. و مى دانیم: کسانى که در لبه چیزى قرار گرفته اند مستقر و پا بر جا نیستند، و با تکان مختصرى از مسیر خارج مى شوند، چنین است حال افراد ضعیف الایمان که با کوچکترین چیزى ایمانشان بر باد فنا مى رود. آن گاه قرآن به تشریح تزلزل ایمان آنها پرداخته مى گوید: آنها چنانند که اگر دنیا به آنها رو کند و نفع و خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مى کنند! و آن را دلیل بر حقانیت اسلام مى گیرند، اما اگر به وسیله گرفتارى ها و پریشانى و سلب نعمت مورد آزمایش قرار گیرند دگرگون مى شوند و به کفر رو مى آورند ! (فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ). گوئى آنها دین و ایمان را به عنوان یک وسیله نیل به مادیات پذیرفته اند که: اگر این هدف تأمین شد، دین را حق مى دانند و گر نه بى اساس!. ابن عباس و جمعى دیگر از مفسران پیشین، در شأن نزول این آیه، چنین نقل کرده اند: گاهى گروهى از بادیه نشینان خدمت پیامبر مى آمدند. اگر حال جسمانى آنها خوب مى شد، اسب آنها بچه خوبى مى آورد، زن آنها پسر مى زائید و اموال و چهار پایان آنان فزونى مى گرفت، خشنود مى شدند و به اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) عقیده پیدا مى کردند!. اما اگر بیمار مى شدند، همسرشان دختر مى آورد و اموالشان رو به نقصان مى گذاشت، وسوسه هاى شیطانى قلبشان را فرا مى گرفت و به آنها مى گفت: تمام این بدبختى ها به خاطر این آئینى است که پذیرفته اى و آنها هم روى گردان مى شدند!.(۲) قابل توجه این که: قرآن در مورد روى آوردن دنیا به این اشخاص، تعبیر به خیر مى کند، و در مورد پشت کردن دنیا تعبیر به فتنه (وسیله آزمایش) نه شرّ ، اشاره به این که: این حوادث ناگوار، شرّ و بدى نیست، بلکه وسیله اى است براى آزمایش. و در پایان آیه اضافه مى کند: و به این ترتیب آنها هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را (خَسِرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةَ). و این روشن ترین خسران و زیان است که انسان هم دینش بر باد رود و هم دنیایش (ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ). در حقیقت، این گونه افراد دین را تنها از دریچه منافع مادى خود مى نگریستند و معیار و محک حقانیت آن را روى آوردن دنیا مى پنداشتند. این گروه که در عصر و زمان ما نیز تعدادشان کم نیست، و در هر جامعه اى وجود دارند، ایمانى آلوده به شرک و بت پرستى دارند، منتها بت آنها همسر، فرزند، مال، ثروت، گاو و گوسفند آنها است، بدیهى است چنین ایمان و اعتقادى سست تر از تار عنکبوت است!. البته، بعضى از مفسران این آیه را اشاره به منافقان دانسته اند، اگر منظور منافقى باشد که به هیچ وجه، ایمان در دل او نیست، این بر خلاف ظاهر آیه است; زیرا جمله یَعْبُدُ اللّه و همچنین، اطْمَأَنَّ بِهِ و جمله انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ نشان مى دهد: قبلاً ایمان ضعیفى داشته است، و اگر منظور منافقانى است که بهره بسیار کمى از ایمان دارند، با آنچه گفتیم، منافاتى ندارد و قابل قبول است. آیه بعد، به عقیده شرک آلود این گروه، مخصوصاً بعد از انحراف از توحید و ایمان به خدا اشاره کرده، مى گوید: او جز خدا کسى را مى خواند که نه زیانى مى تواند به او برساند، و نه سودى (یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ وَ ما لا یَنْفَعُهُ). اگر به راستى او خواهان منافع مادى و گریزان از زیان است، و به همین دلیل، معیار حقانیت دین را اقبال و ادبار دنیا مى گیرد، پس چرا به سراغ بت هائى مى رود که نه امیدى به نفعشان است، نه ترسى از زیانشان؟ موجوداتى بى خاصیت و فاقد هر گونه اثر در سرنوشت انسان ها؟! آرى، این گمراهى بسیار عمیقى است (ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ). فاصله آن از خط صراط مستقیم آنچنان زیاد است که امید بازگشتشان به سوى حق بسیار کم است. ✍ پی نوشت: ۲ ـ تفسیر فخر رازى ، جلد ۲۳، صفحه ۱۳ ـ تفسیر قرطبى ، جلد ۶، صفحه ۴۴٠۹. ↩️ ادامه دارد...https://eitaa.com/hafezanewahy

🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۲ الی ۱۴ سوره مبارکه حج مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتیhttps://eitaa.com/hafezanewahy

✨﷽✨ *هوالعشق* 💥 *أَلَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (٦٢)*💥 آگاه باشید که بر دوستان خدا  نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‌شوند. یونس/۶۲ *با اهل هوا منشین، که بیات شوی..!!* شمس_تبریزی ᭂ✾ٖٖٖٖٓुؔ•♥️ᭂ✾ٖٖٖٖٓु یقین سه باب است: 🍃«علم یقین است» و «عین یقین است» و «حق یقین است»...!*🕊💥 علم یقین استدلالی است.... و عین یقین استدراکی است...و *حق یقین، حقیقت است...!!!*🕊💥 🌱علم یقین مطالعت است، و عین یقین مکاشفت است، و  *حق یقین، «مشاهدت» است...!*🕊💥 🌱علم یقین از سماع روید، و عین یقین از الهام روید، و  *حق یقین از «عیان» روید..!!*🕊💥 🌱علم یقین مسبّب شناختن است، و عین یقین از سبب بازرستن است، و *حق یقین از انتظار و تمییز آزاد گشتن است..!!!*🕊💥 صد میدان خواجه عبدالله انصاری ᭂ✾ٖٖٖٖٓुؔ•♥️ᭂ✾ٖٖٖٖٓु *درویش در این دنیا مهمان است..!*🕊💥 *تقاضای مهمان بر میزبان، جفاست..!* *مهمان به ادب باشد،ومنتظر، نه متقاضی!!*🥀 نفحات الانس جامی                      *یاعلی مدد* سایه«هیچ» غزالی_گیلانhttps://eitaa.com/hafezanewahy

🌿🤲یک دعا از عمق جان برای همه دوستان خوب وهمیشه همراه...

📚📚📚 📚📚 📚 📝 نکات تفسیری وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ «3» فیل بر خلاف آنچه در ميان مردم مشهور شده است، «أَبابِيلَ» نام پرنده‌اى خاص نيست، بلكه به معناى دسته دسته و گروه گروه است. «طَيْراً أَبابِيلَ» يعنى پرندگانى فوج فوج در دسته‌هاى پراكنده بر سر آنها فرود آمدند. كلمه‌ «طَيْراً» به معناى جنس پرندگان است، نه به معناى مفرد پرنده. در شأن نزول اين آيه مى‌خوانيم: پادشاهى به نام ابرهه در يمن معبدى از سنگ مرمر ساخت و دستور داد مردم آن را زيارت و طواف كنند. مرد عربى به اين معبد جسارت كرد. او لشكرى فيل سوار را تا نزديك مكه آورد تا به انتقام آن جسارت، كعبه را خراب كند. جلد 10 - صفحه 595 تفسیر نور خداوند نيز پرندگانى را كه در منقارشان سنگريزه‌اى داشتند به سوى آنان فرستاد. با بارش سنگريزه‌ها، لشكر ابرهه مانند كاه خورد شده به زمين ريختند و نابود شدند. آن سال را عام الفيل ناميدند و پيامبر اسلام نيز در همان سال به دنيا آمد. اصحاب فيل هم خورد شدند، هم تحقير. «كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» تشبيه به كاهى كه خوراك حيوان شده يعنى سرگين، بدترين تحقير است.https://eitaa.com/hafezanewahy

استاد عزیز تدریس مفاهیم درس جدید بدون مطالعه و دسته بندی مطالب درس جدید تدریس نکنید . هم ترتیل آیات جدید  را گوش کنید  و هم ترجمه و تفسیر را قبل از کلاس حتما بخوانید و فی البداهه در کلاس از  کتاب تفسیر استفاده نکنید . زمانی که قرار است مفاهیم درس جدید را برای قرآن آموزان بگویید سعی کنید از روی کتاب تفسیر این کار را در کلاس انجام ندهید خواندن از روی تفسیر را شاگردان شما هم می‌توانند انجام دهند این کار جذابیت و کیفیت خوبی ندارد سعی کنید 👇 🌸  تفسیر آیات را در منزل مفصل بخوانید 👀 نکات مهم و کلیدی هر آیه را یاداشت کنید 🌹 مفاهیم آیات را دسته بندی کنید. 💐 همه مطالب را بدون کتاب توضیح دهید و در میان توضیحات سوالاتی هر چند کوتاه از شاگردان داشته باشید.https://eitaa.com/hafezanewahy

تمرکز در تلاوت در مسابقات اگر یک اشکال داشته باشم و داور تذکر دهد بقیه آیات را هم نمی‌توانم درست بخوانم ؟ در مسابقات اگر قسمتی را اشتباه تلاوت کردید و توسط داور یا خودتان اصلاح شد .همان جا ذهن خود را از این مطلب و اشکالی که داشتید  خالی کنید و بر ادامه تلاوت تمرکز داشته باشید نه اشکالی که داشتید اگر مطلب قبل و اشکال قبل را رها نکنید دوباره دچار مشکلات بعدی در تلاوت خواهید شد .https://eitaa.com/hafezanewahy

استوری

📚📚📚 📚📚 📚 📝نکات تفسیری به نام خداوند بینهایت بخشنده و مهربان ‌‌ “فراتر برو” ⭐️ از کسانی که تو را آموزش می‌دهند فراتر برو. یادت باشد که استاد واقعی کسی است که اجازه می‌دهد روی شانه‌هایش بایستی تا فراتر را ببینی. آن کسان که همواره می‌خواهند تعدادی شاگرد و پیرو را دور خود جمع کنند و صرفاً تحت انقیاد خود داشته باشند، اساتید واقعی نیستند. بیشتر کاسبان را مانند. بدان که حکایت سلوک داستان رشد و بالندگی است. همچون درختی است که همواره بر بالاترین شاخه‌هایش جوانه‌های نو و تازه می‌زند. تو با ایمان و عمل صالح‌ات، یکی از آن جوانه‌هایی باش که بر فراز شاخه‌های این شجرهٔ طیبه نمایان است. مسعود ریاعی ‌https://eitaa.com/hafezanewahy