eitaa logo
فعالیتی انجام نمیشود.
181 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
26هزار ویدیو
371 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺یک جو ایمان ندارید اگر صدایتان برای مظلوم بلند نشود 🔺حتی اگر زیباترین اذان را در مسجد الحرام بشنوی ولی نتوانی اسم فلسطین را ببری، ذره ای از اسلام فهم ندارید اگر پشت مسلمان را خالی کنید عربستان که بودم گفتند دور کعبه از اسرائیل نگین، گفتیم فلسطین، گفتن اونم نگین و اسمی ازش نبرین😐 حالا تو برو تعریف کن ۵ نوبت نماز اول وقت می خوانند! چه خاصیت نمازی که آدمت نکند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ( از قريش پرسيدند ) درود خدا بر امیرالمومنین آن حضرت می فرمایند : اما بنی مخزوم، گُل خوشبوی قريشند، كه شنيدن سخن مردانشان و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، اما بنی عبد شمس (امويان) دورانديش و در حمايت مال و فرزند توانمندند كه به همين جهت بدانديش‌تر و بخيل‌تر می باشند و اما ما (بنی هاشم) آن چه در دست داريم بخشنده‌تر و برای جانبازی در راه دين سخاوتمندتريم، آنها شمارشان بيشتر اما فريبكارتر و زشت روی‌ترند و ما گوياتر و خيرخواه‌تر و خوش روی تريم. 📒 ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤═══•🦋•═══••༻⃘⃕❀༅
•═══════﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤•༻⃘⃕❀. 💠 ( از قريش پرسيدند ) درود خدا بر امیرالمومنین آن حضرت می فرمایند : اما بنی مخزوم، گُل خوشبوی قريشند، كه شنيدن سخن مردانشان و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، اما بنی عبد شمس (امويان) دورانديش و در حمايت مال و فرزند توانمندند كه به همين جهت بدانديش‌تر و بخيل‌تر می باشند و اما ما (بنی هاشم) آن چه در دست داريم بخشنده‌تر و برای جانبازی در راه دين سخاوتمندتريم، آنها شمارشان بيشتر اما فريبكارتر و زشت روی‌ترند و ما گوياتر و خيرخواه‌تر و خوش روی تريم. 📒 ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤═══•🦋•═══••༻⃘⃕❀༅ ✍ توضیح 🔰 ┄┅┅•✿๑❀•🌺•❀๑✿•┅┅┄ ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ با سلام خدمت دوستان و همراهان گرامی 🔺در حکمت ۱۲۰ در مورد قبایل قریش امام نکاتی را فرمودند ، یعنی از امام در مورد قریش سوال می‌شود ؛ امام قبایل مختلف قریش را اینگونه توصیف می‌کنند ؛ 💠 فرمودند یک دسته‌ ، قبله‌ی بنی مخزوم هستند ؛ اینها گُل خوشبوی قریش هستند که شنیدن سخنان مردانشان و ازدواج با زنان‌شان را دوست داریم . ✅ پس این قبیله مورد تایید امام هستند ؛ می‌فرمايند مردانشان عاقل هستند ، حرفهای خوبی می‌زنند و زنان‌شان هم چون زنان خوبی هستند می‌شود با آنها ازدواج کرد ؛ پس مورد تایید امام هستند . 🔴 اما بنی‌عبدشمس که همان اُمویان هستند که نسلشان به عبدشمس برمی‌گردد. اینها دوراندیش‌تر و در حمایت مال و فرزند توانمندترند و به همین جهت بداندیش‌تر و بخیل‌تر می‌باشند . ☝️اینها خیلی دوراندیش هستند و بعد می فرماید به همین جهت بداندیش هستند ؛ دوراندیشِ بداندیش هستند ؛ یعنی دوراندیشی می‌کنند ولی برای دنیا ، فقط در حمایت مال و فرزند توانمند هستند. مال و فرزندانشان را زیاد می‌کنند که این دوراندیشی است و خوب است ؛ ولی فکر می‌کنند آنچه به دردشان می‌خورد تنها مال و فرزند است . 💵👨‍👧‍👧 یعنی مال و فرزندشان را هم برای مطامع دنیایی خود می‌خواهند ، نه برای سعادت اخرویشان ؛ پس در عین اینکه دور اندیشند ، بداندیش و بخیل هم هستند . 👥👤 بخیلند و بداندیشی آنها به همین دلیل است که مال و فرزند را در جهت راهی که خدا خواسته صرف نمی‌کنند ؛ بلکه برای قدرت خودشان و برای اینکه زورشان برای دیگران بیشتر شود استفاده می‌کنند . ⏪ پس بنی‌امیه که از قبیله بنی‌ عبدشمس هستند ، مورد تایید امام نیستند . ✨ اما ما بنی‌هاشم ؛ قبیله‌ی دیگر قریش بنی هاشم هستند ؛ آنچه در دست داریم بخشنده‌تر و برای جانبازی در راه دین سخاوتمندتریم . 🔺آنها شمارشان بیشتر ، اما فریبکارتر و زشت‌روی‌ترند ( یعنی قبیله‌ی بنی‌امیه ) ، اما ما بنی‌هاشم گویاتر و خیرخواه‌تر و خوشرو‌تریم . ⚡️یاعلی✨خدا نگهدار⚡️ ┄┅┅•✿๑❀•🌺•❀๑✿•┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۶۳ الی ۶۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ نشانه دیگرى که براى قدرت بى پایان و حقانیت ذات پاک او مى آورد، این است که مى گوید: آنچه در آسمان ها، و آنچه در زمین است از آن خدا است (لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرْضِ). خالق همه او است، و مالک همه نیز او است، و به همین دلیل، بر همه چیز توانائى دارد. و نیز به همین دلیل او تنها غنى و بى نیاز در عالم هستى، و شایسته هر گونه حمد و ستایش است (وَ إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ). پیوند این دو صفت (غنى و حمید) با هم، یک پیوند بسیار حساب شده است، چرا که: اولاً ـ بسیارند کسانى که غنى هستند اما بخیلند، استثمارگر و انحصار طلب و غرق غفلت و غرور، و به همین دلیل، عنوان غنى بودن گاهى تداعى این اوصاف را مى کند، ولى غنى بودن خداوند توأم است با لطف و بخشندگى، جود و سخاى او نسبت به بندگان که او را شایسته حمد و ستایش مى کند. ثانیاً ـ اغنیاى دیگر، غنایشان ظاهرى است و اگر جود و سخائى دارند در واقع از خودشان نیست; چرا که تمام نعمت و امکانات را خدا در اختیار آنها گذارده است، غنى بالذات و شایسته هر گونه ثنا و ستایش تنها ذات پاک او است. ثالثاً ـ بى نیازان دیگر، اگر کارى مى کنند بالاخره سودى از آن عاید خودشان مى شود، تنها کسى که بى حساب مى بخشد، و سودى عائد او نمى گردد، بلکه مى خواهد تا بر بندگان جودى کند، او است، و به همین دلیل، از همه شایسته تر به حمد و ثنا است. * * * باز به نمونه دیگرى از این قدرت بى پایان در زمینه تسخیر موجودات براى انسان ها اشاره کرده، مى فرماید: آیا ندیدى که خداوند آنچه را در زمین است مسخر شما کرد و همه مواهب و امکانات آن را در اختیار شما قرار داد؟ تا هر گونه بخواهید از آن بهره بگیرید؟ (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأَرْضِ). و همچنین کشتى ها را در حالى که در دریاها به فرمان او به حرکت در مى آیند، سینه آب ها را مى شکافند و به سوى مقصدها پیش مى روند ؟ (وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ). از این گذشته، خداوند آسمان را در جاى خود نگه مى دارد تا بر زمین جز به فرمان او فرود نیفتد (وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الأَرْضِ إِلاّ بِإِذْنِهِ). از یکسو، هر یک از کرات آسمانى را در مدار خود به حرکت در آورده، و نیروى دافعه حاصل از گریز از مرکز را درست معادل نیروى جاذبه آنها قرار داده است، تا هر یک در مدار خود بى آن که در فاصله هاى آنها دگرگونى حاصل بشود، به حرکت در آیند، و تصادمى در میان کرات روى ندهد. از سوى دیگر، جوّ زمین را آنچنان آفریده که به سنگریزه هاى سرگردان اجازه بر خورد با زمین، تولید ناراحتى و ویرانى براى اهلش ندهند. آرى، این رحمت و لطف او نسبت به بندگان است که این چنین گهواره زمین را امن، امان و خالى از هر گونه خطر آفریده، تا محل آسایش و آرامش بندگان باشد، نه سنگ هاى سرگردان آسمانى بر زمین سقوط مى کنند، نه کرات دیگر با آن تصادم مى نمایند. لذا در پایان آیه اضافه مى کند: خداوند نسبت به مردم مهربان و رحیم است (إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ). * * * سرانجام، در آخرین آیه، از قدرت پروردگار در مهمترین مسأله جهان هستى، یعنى مسأله حیات و مرگ، سخن مى گوید، مى فرماید: او کسى است که شما را زنده کرد (خاک بى جان بودید لباس حیات بر شما پوشانید) (وَ هُوَ الَّذِی أَحْیاکُمْ). سپس بعد از طى دوره حیات، شما را مى میراند (و به همان خاک که از آن برخاستید باز مى گردید) (ثُمَّ یُمِیتُکُمْ). و دیگر بار، در رستاخیز حیاتى نوین به شما مى بخشد (و سر از خاک مرده بر مى آورید و آماده حساب و جزا مى شوید) (ثُمَّ یُحْیِیکُمْ). اما با این حال، این انسان در برابر این همه نعمت هائى که خدا در زمین و آسمان در جسم و جان، به او ارزانى داشته، کفران کننده و ناسپاس است، و با دیدن این همه نشانه هاى روشن، ذات پاک او را انکار مى کنند (إِنَّ الإِنْسانَ لَکَفُورٌ). ↩️ ادامه دارد...https://eitaa.com/hafezanewahy
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۵ بخش اول ☀️ وصف رسول اکرم ↩️ و توصيف دوّم و سوم اشاره به همان است که در چندين آيه از قرآن مجيد به آن اشاره شده است; مانند: «إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً; ما تو را به حق فرستاديم در حالى که بشارت دهنده و بيم دهنده اى».(5) در توصيف چهارم سخن از دوران طفوليّت آن بزرگوار است که حتّى در آن زمان از نظر ظاهر و باطن ممتاز بود; به گونه اى که طبق نقل «مناقب ابن شهرآشوب» «ابن عباس» مى گويد: پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در آن زمان با کودکان (هم سنّ و سال خود) دوستى و رفاقت داشت. آنها از روى نادانى گاه آلوده سرقت چيزى مى شدند، ولى آن حضرت هرگز دست به سوى اموال مردم دراز نمى کرد; آنها از نظر ظاهر گاه آلوده بودند، ولى آن حضرت همواره پاک و تميز بود. و نيز در همان کتاب از حضرت «ابوطالب» نقل شده است: «من هرگز دروغى از او نشنيدم و آثار جاهليّت در او نمايان نبود; بى جهت نمى خنديد و همراه کودکان بازى نمى کرد». باز در همان کتاب آمده است که گاهى براى «عبدالمطّلب» درسايه کعبه فرشى مى گستراندند و هيچکس به احترام او بر آن فرش نمى نشست; فرزندانش در اطراف فرش مى نشستند، تا او خارج شود; ولى پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در همان زمان مى آمد و روى فرش «عبدالمطّلب» مى نشست! عموهايش مى خواستند او را دور کنند; «عبدالمطلب» مى گفت فرزندم را رها کنيد! «فَوَاللهِ إِنَّ لَهُ لَشَأْناً عَظِيماً; به خدا سوگند! او مقام والايى دارد»(6) و نيز از «ابوطالب» در مورد خلق و خوى پيامبر (صلى الله عليه وآله) در زمان طفوليّت و نوجوانى اين دو بيت نقل شده است. مى گويد: وَ لَقَدْ عَهَدْتُکَ صَادِقاً فِى الْقَوْلِ لاَ تَتَزَيَّدُ          مَا زِلْتَ تَنْطِقُ بِالصَّوَابِ وَ أَنْتَ طِفْلٌ أَمْرَدُ «من همواره تو را راستگو ديدم که سخنى به گزاف نمى گويى. تو همواره سخن به صواب مى گفتى، در حالى که هنوز در سنّ نوجوانى بودى.» (7) و از عجايب اينکه در حالات شيرخوارگى پيامبر (ص) نوشته اند: هنگامى که او را به دايه اش «حليمه» سپردند، او تنها از پستان راست وى شير مى نوشيد و اصلا تمايلى به پستان چپ نشان نمى داد! گويى مى خواست عدالت را رعايت کند و سهم فرزند «حليمه» را نيز در نظر بگيرد.(8) و در پنجمين و ششمين و هفتمين توصيف اشاره به نجابت و کرامت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در بزرگسالى مى کند چيزى که بر کسى پوشيده نيست و تاريخ شاهد صدق آن است. تواضع، محبّت، هوش و درايت آن حضرت، عفو و گذشت او زبانزد خاصّ و عام بود; هر چه داشت بى دريغ در اختيار نيازمندان قرار مى داد و باران جود و بخشش او، پردوام بود. او از همه سخاوتمندتر بود، به گونه اى که هرگز درهم و دينارى نزد او باقى نمى ماند و اگر چيزى اضافه مى آورد و به نيازمندى برخورد نمى کرد که به او ببخشد، آرام نمى گرفت و در منزل نمى آسود، تا آن را به نيازمندى برساند. او افراد با فضيلت را گرامى مى داشت و در صله رحم کوشا بود. عذر خطاکاران را مى پذيرفت و در لباس و غذا بر غلامان پيشى نمى گرفت.(9) **** ✍ پی نوشت: 5. سوره بقره، آيه 119. 6. مناقب ابن شهرآشوب، جلد 1، صفحه 34 تا 37. (مطابق نقل شرح نهج البلاغه شوشترى، جلد 2، صفحه 204) و سيره ابن هشام، جلد 1، صفحه 178. 7. همان مدرک. 8. اين حديث را ابن شهرآشوب، طبق نقل بحارالانوار، جلد 15، صفحه 332 آورده است. 9. سند خطبه: بخشى از اين خطبه را مفسّر معروف علىّ بن ابراهيم(متوفّاى 307) در تفسير خود( جلد 1، صفحه 384) ذيل آيه لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ...(نحل- آيه 25) از امام صادق عليه السلام نقل كرده است همانگونه كه شيخ مفيد نيز بخشى از آن را در كتاب ارشاد(صفحه 1600) آورده است و هر دو بزرگوار قبل از سيّد رضى مى زيسته اند.   ✔️ پایانhttps://eitaa.com/hafezanewahy
🔺 دشـمـن را كـوچـك مـشمـار! ☀️امام علی علیه السلام : ✓ «كارِ دشمن را به هنگامى كه با او نبرد مى‌كنى، كوچك مشمار؛ چرا كه اگر پيروز شدى، ستايش نشوى و اگر او بر تو پيروز گشت، معذورت ندارند». ⁙ «لاتَستَصغِرَنَّ أمرَ عَدُوِّكَ إذا حارَبتَهُ؛ فَإنَّكَ إن ظَفِرتَ بِه لَم تُحمَد وَإن ظَفِرَ بِكَ لَم تُعذَر». 📚 شرح نهج البلاغة : ج٢٠ ص٣٠٩ ح٥٤٣https://eitaa.com/hafezanewahy