eitaa logo
حافین
91 دنبال‌کننده
41 عکس
10 ویدیو
0 فایل
شما در این کانال حکمت های نهج البلاغه همراه با شرح هر حکمت را می‌خوانید. . السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْمَلائِکَهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَالْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱بخش دوم 🍂بخش دیگری از مبحث بیماری ذیل حکمت ۲۷ مربوط به سرایت بیماری است. آیا بیماری از کسی به کسی سرایت می کند یا نه؟ 🌻در نهج البلاغه شریف در حکمت ۴۰۰ امیرالمؤمنین (علیه السلام) مطلبی فرمودند که بعضی از عزیزان تصور کردند که منظور حضرت این است که اصلا بیماری مسری نداریم.آن عبارت این است:"اَلْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ"مرحوم آقای دشتی هم اینگونه ترجمه کردند که اعتقاد به رسیدن بیماری به دیگری درست نیست از این عبارت اشتباهاً برداشت شده که پس ما بیماری مسری نداریم پس اصلا مسئله مراقبت و کرونا و دست ندادن و ماسک و ...چیز بیخودی است. بنده ان شاءالله این را توضیح می دهم که این شبهه هم به بهانه حکمت ۲۷ ام دفع بشود. ☀️اولا اگر در این حکمت از ابتدا دقت کنید امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشغولند بعضی از اعتقادات و باورهایی که از زمان جاهلیت برای اعراب مانده است را دارند در موردشون صحبت می کنند بعضی را نفی می کنند بعضی را اثبات می کنند،مثلا می فرمایند چشم زخم حقیقت دارد، استفاده از نیروهای مرموز طبیعت حقیقت دارد، سحر و جادو وجود دارد فال نیک راست است، رویداد بد را بد شگون دانستن درست نیست و ... 💫نظیر این فرمایش در روایات پیامبر عظیم الشان هم هست با همین عبارت "لا العَدوی" یا "اَلْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقًّ" در آن جا پیامبر می فرمایند که العدوی حقیقت ندارد، "هامَّه" و "صُفر" هم حقیقت ندارد. 🍀 اجازه بدهید "هامَّه" را توضیح بدهم تا معلوم بشود پیامبر در آن حدیث و امیرالمؤمنین در حکمت ۴۰۰ چه چیزی را دارند نفی و رد می کنند."هامَّه" یعنی چه؟ عرب از زمان جاهلیت اعتقاد داشت وقتی کسی می میرد استخوان هایش شبیه جغد می شود و این جغد گاهی می آید و بر می گردد روی دیوار خانه می نشیند و این بدشگون است، چون در واقع خبر مرگ است.بعضی ها هم گفته اند "هامَّه" خودش اسم جغد است. اعتقاد عرب جاهلی این بوده است که اگر جغدی آمد بر در خانه ای نشست و آواز خواند این دارد خبر مرگ اهل خانه را می دهد. این اعتقاد غلط را داشتند. حضرت فرمودند "هامَّه" غلط است. یا "صُفر" "صَفر" و" صَفَر" هرسه درست است معتقد بودند که یک نوع بیماری در شکم شتر هست که به بقیه منتقل می شود که حضرت این را دفع کردند، اما اینکه العدوی را هم نفی کردند ببینید وقتی نفی العدوی می کنند دو تا معنی از آن برداشت می شود، یکی آیا واقعا سبب نیست یعنی اگر من با یک جذامی راحت معاشرت کردم غذاشو خوردم این معاشرت مقدمه نیست برای اینکه من هم جذام بگیرم؟ چنین چیزی از این روایت برداشت نمی شود چون بر خلاف آن روایات زیاد داریم امروزه هم علم اثبات کرده است، مثلا از خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) حدیث داریم که از جذامی فرار کنید همانگونه که از شیر درنده فرار می کنید یا روایت داریم انسان بیمار را از جمع سالم جدا کنید. پس معنی اینکه العَدوی حق نیست چه چیزی است؟ معنی این است که بیماری به تنهایی نمی تواند به صورت قطعی باعث بیماری کس دیگری بشود مگر اینکه اراده الهی باشد و تقدیر الهی باشدیعنی برای بیماری سببت می توان قائل شد اما علت تامه نیست‌. ⬅️ نتیجه این نگاه این است: ما موظفیم از اسباب بیماری دوری کنیم اما اعتقاد ما این نیست که حتما اگر کسی با بیماری نشست بیماری را از او گرفته ممکن است عامل دیگری داشته باشد، پس از العدوی ليست بحق کسی حق ندارد این برداشت را بکند که مراقبت هایی که در قصه ی کرونا یا هر بیماری دیگری باید انجام بشود بیخود است چون ما اصلا بیماری مسری نداریم.چرا بیماری مسری داریم اما اعتقاد به اینکه بدون اذن و اراده ی خدا این بیماری منتقل بشود غلط است والا سببت آن درست است، یعنی یکی از راه هایی که ممکن است انسان دچار بیماری بشود هم نشینی و معاشرت با کسی است که این بیماری مسری را دارد. 🔸شرح نهج البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔻مسئله ی بعدی مسئله ی درد است. چند نکته درباره ی درد در نهج البلاغه بیان شده که من خدمت شما عرض می کنم. اولین نکته همان مطلبی است که در حکمت ۲۷ ام که موضوع این بحث ماست مطرح فرمودند، حضرت می فرمایند تا وقتی که امکان تحمل دارد با درد خودت بساز، چرا؟ چون درد خودش بیماری نیست علامت است که سیستم بدن دچار یک حمله ای شده دچار یک عدم تعادلی شده و عوامل دفاعی سیستم بدن به جنگ آن عامل بیماری رفتند گاهی این مبارزه در قالب تب خودش را نشان می دهد گاهی بصورت درد و سوزش و امثال این ها. امروز هم در علم پزشکی ثابت شده که اگر کسی سریع به معالجه بپردازد و درد را تحمل نکند این دارو ها و معالجه سیستم دفاعی بدن را ضعیف می کند و دفعه ی بعد دیگر آن دوز دارو اثر نمی کند مجبور می شود دوز دارو را بالا ببرد یا دارو را تغییر بدهد قوی تر استفاده بکند. اما اگر تحمل کند درد را تا جایی که ممکن است این سیستم طبیعی که خداوند تعبیه کرده است خودش به جنگ عوامل بیماری زا می رود و مشکل را حل می کند. پس یک مسئله این شد، دردی که ناشی از بیماری هست را تا جایی که ممکن است تحمل کن که این باعث تقویت سیستم دفاعی می شود. 🔻نکته ی دومی که علی (علیه السلام) می فرمایند این هست که درد برای مومن اگر اختیاری نباشد مخصوصا یک لطف است چون باعث ریزش گناهانش می شود. در حکمت ۴۲ آمده که وقتی امیرالمومنین (علیه السلام) عیادت یکی از بیماران رفتند اینگونه فرمودند خدا آن چه را که از آن شکایت داری یعنی این درد، موجب کاهش گناهانت قرار داد، در بیماری پاداشی نیست ولی گناهان را از بین می‌برد و آن ها را مانند برگ پاییزی می ریزد و همانا پاداش در گفتار به زبان و کردار با دست ها و قدم هاست و خدای سبحان به خاطر نیت راست و درون پاک هرکس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد پس بیماری مؤمن می‌تواند یکی از اسباب ریزش و آمرزش گناهانش باشد. 🔻نکته ی آخر درباره ی درد این است که انسان خود ساخته بعد از اینکه خوب شد درد خودش را بیان می کند نه در موقعی که درد دارد و بیمار است. امیرالمؤمنین در حکمت ۲۸۹ از برادری الهی یاد می کنند که در گذشته داشتند و او از دنیا رفته است. اوصاف جالبی از او نقل می کنند یکی از آن اوصاف این است، آن دوست من هیچ وقت از درد شکوه نمی کرد مگر بعد از تندرستی که این شکوه از درد بعد از تندرستی در واقع یعنی شکر نعمت، یعنی می گفت خدا را شکر دو هفته پیش دل دردی داشتم الحمدالله خوب شد در هنگام درد به کسی دردش را نمی گفت اما بعد از درد این را بیان می کرد به گونه ای شکر نعمت سلامتی می‌کرد.این هم از بحث درد. 🔸شرح نهج البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔻مطلب پایانی درباره ی مسئله ی بیماری و درد به بهانه حکمت ۲۷ مسئله ی درمان است. یکی از مسائلی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم برای پیشگیری هم برای درمان توصیه فرمودند دعاست.نکته ی عجیب این است که حضرت فرمودندخیال نکنید انسانی که سالم است و بدن او صحت دارد نیازش به دعا از بیمار کمتر است، نه اینگونه نیست در حکمت ۳۰۲ می‌فرماید آن کس که به شدت گرفتار درد است نیازش به دعا بیشتر از شخص تندرستی که از بلا در امان است نمی باشد یعنی کسی که در امانه و به خیال خودش سالمه خیال نکند که احتیاج به دعا فعلا نداره چون بیمار نیست دردی ندارد مشکلی ندارد برای پیشگیری از درد و مراقبت از این سلامتی و صحت به دعا خیلی نیاز داریم. 🔻نکته ی دیگر هم در بحث درمان در حکمت ۴۰۰ است، علی (علیه السلام) بعضی از چیزهایی که در اختیار همه ی ما هست و میتونه بیماری ها ی جسمی و روحی را درمان بکند بیان کردند که از این قرارند: 😊بوی خوش درمان و نشاط آور است،عسل درمان کننده و نشاط آور است،سواری بهبودی آور است و نگاه به سبزه زار درمان کننده و نشاط آور است. با این توضیحات ما به بهانه حکمت ۲۷ کل مسئله ی بیماری درد و درمان را عرض کردیم اما خود حکمت ۲۷ این بود، تا وقتی که دردت با تو همراهی می کند با آن راه بیا و بساز. 🔸شرح نهج البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾بسم الله الرحمن الرحیم 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۸ نهج البلاغه می فرمایند برترین نوع زهد پنهان داشتن زهد و پارسایی است. ما به برکت این حکمت تمام آن چه که پیرامون زهد در نهج البلاغه بیان شده بصورت یک منظومه مفاهیم و معارف در چند بخش صوتی خدمت شما عزیزان و عاشقان امیرالمؤمنین (علیه السلام) تقدیم خواهیم کرد. 🔻ابتدا ببینیم زهد یعنی چه؟ زهد یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاح دینی. از نظر لغوی زهد در مقابل رغبت است. شاهد این معنا اولاً در نامه ی ۳۱ نهج البلاغه بند پانزدهم است که مولا علی (علیه السلام) رغبت را در مقابل زهد قرار داده و خطاب به فرزند عزیزشون نوشتند تو رغبت نشان نده به کسی که نسبت به تو زهد نشان می دهد یعنی نسبت به تو بی رغبت است یا در حکمت ۱۰۴ باز امیرالمؤمنین زهد را در مقابل رغبت قرار می دهند می فرمایند ای نوف بکالی خوش به سعادت کسانی که نسبت به دنیا زهد دارند نسبت به آخرت رغبت. در حکمت ۴۵۱ هم همین اتفاق می افتد حضرت می فرمایند این که تو به کسی رغبت داشته باشی که او به تو زهد نشان می دهد یعنی بی رغبتی نشان می دهد این نشانه ذلت نفس و حقارت نفس توست پس در لغت زهد و رغبت در مقابل هم اند و با این روش می توان خوب معنای زهد را فهمید. 🔻اما در معنا و اصطلاح دینی زهد چیست؟ حضرت یکبار در حکمت ۴۳۹ زهد را اینگونه تعریف می کنند من زهد را بین دو کلمه ای از قرآن پیدا کردم و بعد به این آیه ی نورانی استناد می کنند که خداوند فرموده است تا به آنچه که از دست می دهید یا از دست می رود تاسف نخورید و نسبت به چیزی که در دنیا به شما می ر سد خیلی شادمان نشوید این معنای زهد است. 🔻در ادامه در حکمت ۴۳۹ حضرت می فرماید که کسی که بر گذشته تاسف نخورد و نسبت به آینده هم خیلی خوش و سرخوش نشود هر دو طرف معنای زهد را بدست آورده است. در خطبه ی ۸۱ مولا علی (علیه السلام) معنای واقعی زهد را در این خطبه ی نورانی اینگونه تعریف می کنند و زهد را مجموعی از کوتاهی آرزوها، شکر نعمت ها و ورع و اجتناب از محرمات معرفی می کنند. 🔻در خطبه ی ۸۱ می خوانیم مردم زهد ورزیدن یعنی کوتاه کردن آرزو و شکر هنگام نعمت ها و دوری و اجتناب از محرمات و حرام الهی. این معنای زهد است. 🔸شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🌻 ارزش و جایگاه والای زهد از نگاه مولا علی (علیه‌السلام) 💫مولا یکبار در حکمت چهارم می فرماید زهد سرمایه و ثروت است و در حکمت ۳۱ هم برای ایمان ۴ رکن قائل اند که یکی از این ۴ رکن صبر است و برای صبر هم ۴ رکن قائل اند که یکی از ارکان صبر را زهد معرفی می کنند، بنابراین زهد یکی از زیر مجموعه های ارکان ایمان به شمار رفته اند. 🌺نکته ی دیگری که پیرامون زهد باید از نهج البلاغه آموخت آثار زهد در نهج البلاغه است. امیرالمؤمنین آثار متعددی برای زهد بیان فرمودند: 🍀۱.سبک دیدن مصیبت های دنیا در حکمت ۳۱ می فرمایند کسی که در دنیا زهد و بی رغبتی داشته باشد مصیبت های دنیا را کوچک و آسان می شمارد. 🍀۲.بصیرت پیدا کردن نسبت به باطن خطرناک و فریبنده دنیاست. حضرت در حکمت ۳۹۱ می‌فرمایند در دنیا زهد بورز تا خداوند متعال چشم تو را به عیب ها و ایرادهای دنیا باز کند. 🍀۳. کشتن هوای نفس و جلوگیری از هیجان بیجا و طغیان نفس امّاره در بند دوم از نامه ی ۳۱ می نویسند قلبت را با موعظه احیا کن و نفس امّاره و شهواتش را با زهد و بی رغبتی به دنیا بمیران. 🌺از آثار زهد نکات دیگری هم هست که در قالب نشانه ها و ویژگی زاهدان بیان شده، حضرت در نهج‌البلاغه حداقل ۵ ویژگی و نشانه برای زاهدان واقعی بیان کرده که به ترتیب از این قرار است: ☘۱.رویگردانی از دنیا در خطبه ی ۱۰۳ می فرمایند ای مردم به دنیا با همان چشمی که زاهدان به دنیا نگاه می کنند نگاه کنید، کدام زاهدان؟ همان کسانی که روی از دنیا برگرداندند، چرا؟ چون وقتی زهد به خرج می دهند طبق حکمت ۳۹۱ چشم آن ها خیره به ظاهر فریبنده ی دنیا نیست بلکه خدا چشم بصیرت آن ها را به باطن حقیقی دنیا که پر از خطر هست روشن می کند و معلوم هست که آدم عاقل از خطر روی برگردان است. 🍀۲.قلب محزون و ظاهر خندان در خطبه ی ۱۱۳ می فرماید کسانی که در دنیا جزو زاهدان حقیقی هستند اگرچه به ظاهر بخندند قلب های آن ها گریان و محزون است. 🍀۳.بی رغبتی به امور فانی و نابود شدنی در خطبه ی ۱۹۳ معروف به خطبه ی متقین می فرمایند بی رغبتی اهل تقوا به چیزی است که بقا و دوام و جاودانگی ندارد. 🍀۴.از دنیا طلبان دوری می کنند حضرت در همان خطبه ی متقین می فرمایند اینکه اهل تقوا گاهی از بعضی ها دوری می جویند از روی غرور و تکبر نیست بلکه از روی بی رغبتی به دنیا طلبان و پاک ماندن است. 🍀۵.نکته دیگری که مولا علی علیه السلام درباره ی نشانه های زاهدان بیان می کنند و ویژگی های زاهدان بیان می کنند در نامه ی ۲۷ است که حضرت می فرمایند اهل تقوا لذت زهد در دنیا را در همین دنیا می چشند. اهل تقوا به لذت زهد از دنیا در همین دنیا دست پیدا می‌کنند. 🔸شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔸مراتب زهد 🔻امیرالمؤمنین علیه السلام در حکمت ۱۱۳ نهج البلاغه می فرمایند هیچ زهدی به پایه و ارزش بی رغبتی در حرام نمی رسد. 🔻در حکمت ۲۸ هم که موضوع بحث این دوره ماست می فرمایند با ارزش ترین، با فضیلت ترین، برترین نوع زهد آن زهدی است که آن را پنهان بکنی، مردم متوجه نشوند که تو زاهد هستی. 🔻بحث بعدی درباره ی زهد اسباب زهد است. یعنی چه چیزهایی باعث می شود که انسان زاهد و بی رغبت به دنیا باشد در حالی که از دنیا بهره می‌برد به دنیا دل نبندد، رغبت به دنیا نداشته باشد. بالاترین چیزی که بعد از یاد خدا در نهج‌البلاغه شریف به عنوان عامل زهد انسان معرفی شده مرگ و یاد مرگ است. 🔻مولا علی علیه السلام در خطبه ی ۱۰۹ نهج البلاغه می فرمایند کسی که در حال احتضار است نسبت به همان چیزهایی که در طول عمرش خیلی به آن ها رغبت و میل داشته بی رغبت و زاهد می شود پس معلوم می شود مرگ انسان را از توجه به دنیا و دلبستگی به دنیا نجات می دهد. 🔻هم چنین در اثر یاد مرگ برای زهد و بی رغبتی به دنیا یک رفتار و نمونه ی عملی از امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه در حکمت ۱۳۰ نقل شده که خدمت شما میخوانم، نقل شده امام علیه السلام وقتی از جنگ صفین برمی گشت به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان کرد و فرمود ای ساکنان خانه های وحشت زا و محله های خالی و گورهای تاریک، ای خفتگان در خاک ای غریبان ای تنها شدگان ای وحشت زدگان شما پیش از ما رفتید و ما در پی شما روانیم و به شما خواهیم رسید اما خانه هایتان دیگران در آن سکونت گزیدند اما همسرانتان با دیگران ازدواج کردند اما اموالتان در بین دیگران تقسیم شد این خبری است که ما داریم حال شما بگویید چه خبری دارید، سپس رو به اصحاب خود کرد و فرمود بدانید که اگر این مردگان اجازه ی سخن گفتن داشتند به شما خبر می دادند که بهترین زاد و توشه تقواست. 🔻نکته ی دیگری که در نهج‌البلاغه شریف بیان شده مسئله ی بعد از اسباب زهد خود زهد مولا علی علیه السلام است که در حد اعلا بود. مولا علی علیه السلام گاهی دنیا و حکومت بر مردم را بی ارزش تر از آب بینی بزغاله بیان می کنند که در خطبه ی سوم نهج البلاغه است. 🔻گاهی خودشان اعلام می کنند که به زر و زیور دنیای شما هیچ علاقه و رغبتی ندارم که در نهج‌البلاغه شریف همان خطبه ی سوم آمده است. 🔻گاهی با دنیا صحبت می کنند و به دنیا می گویند من تو را مثل زنی که اگر سه طلاقه اش کردی دیگر قابل رجعت نیست سه طلاقه کرده ام که در حکمت ۷۷ است، بشنوید: ضرار بن ضمره ضبابی از یاران امام علیه السلام به شام رفت بر معاویه وارد شد معاویه از او خواست از حالات امام بگوید گفت علی را در حالی دیدم که شب پرده های را افکنده بود و او در محراب ایستاده محاسن را به دست گرفته و مانند مارگزیده به خود می پیچید و محزون می گریست و می گفت ای دنیا، ای دنیا از من دور شو آیا برای من خودنمایی می کنی یا شیفته ی من شده ای تا روزی در دل من جای گیری، هرگز هرگز مباد برو غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ احتیاجی نیست. من تو را سه طلاقه کرده ام تا بازگشتی نباشد دوران زندگی تو کوتاه ارزش تو کم و آرزوی تو پست است آه از توشه ی اندک و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قیامت. 🔻مولا علی علیه السلام طبق حکمت ۱۰۳ نهج‌البلاغه گاهی لباس وصله دار به تن داشت. شخصی به امام گفت چرا پیراهن وصله دار می پوشی فرمود دل به آن فروتن و نفس رام می شود و مؤمنان از آن سرمشق می گیرند دنیای حرام و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه جدای از یکدیگرند کسی که دنیا پرست باشد و به آن عشق بورزد به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنی خواهد کرد و دنیا و آخرت همانند شرق و غرب از هم دورند رونده به سوی یکی از آن دو هرگاه به یکی نزدیک شود از دیگری دور می گردد و آن دو همواره مثل دو هوو به یکدیگر زیان می رسانند. 🔸شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرکت سریع انسان به سوی مرگ . . @haffiin
✨بسم‌الله الرحمن الرحیم✨ 🔅امیرالمؤمنین علیه السلام در حکمت ۲۹ نهج البلاغه می فرمایند هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود. 🔆از اصول تربیتی دین مبین اسلام به خصوص در نهج البلاغه شریف تذکر و یادآوری همیشگی مرگ است. مرگ پایان زندگی انسان نیست، پایان سفر انسان در دنیای گذران است. اگر انسان غفلت از اجل بکند گرفتار دنیا می شود و خیال می کند که مرگی در کار نیست اما واقعیت و حقیقت را نمی شود تغییر داد مرگ هست ما مثل کبک سر زیر برف می کنیم تا از وحشت او برای دقایقی به خیال خودمون آرام باشیم و راحت باشیم. 🔅علی علیه السلام در این حکمت خیلی زیبا تعبیر می فرمایند. می‌فرمایند تو از لحظه ای که به دنیا میای هر قدمی که میری جلو داری به سمت مرگ میری. در همین نهج‌البلاغه در حکمت ها هست که فرمود هر نفسی که انسان می کشد یک قدم به مرگ نزدیک می شود، خب پس تو با هر نفسی قدمی به سوی مرگ می روی، مرگ هم به سوی تو قدم برمی دارد. تصور کنید دو نفر از دو نقطه ی مقابل دارند به سمت یکدیگر حرکت می کنند چقدر زود به هم خواهند رسید بنابراین نمی توان از مرگ فرار کرد چون هردو به سوی هم داریم میایم. 🔆مولا علی علیه السلام در حکمت ۲۰۳ نهج‌البلاغه می فرمایند ای مردم از خدایی تقوا پیشه کنید که اگر سخنی بگویید می شنود و اگر پنهان کنید می داند و برای مرگی آماده باشید که اگر از آن فرار کنید شما را می یابد و اگر بر جای خود بمانید شما را می گیرد و اگر شما فراموشش کنید او شما را از یاد نمی برد. 🔅آدم عاقل هیچ وقت صورت مسئله را پاک نمی کند بلکه در پی حل مسئله می شود. مسئله مرگ قابل پاک کردن نیست پس ما باید فقط خودمون را آماده کنیم که با مرگ وارد سفر اصلی بشویم که سفر به ابدیت است. 🔆مولا علی علیه السلام بهترین عامل برای آمادگی برای مرگ و استقبال از مرگ را یاد مرگ می دانند و مخصوصا یاد اینکه ما با مرگ چه سفر طولانی را باید تنها در عقبه های پرخطر و مهیب برزخ و قیامت طی کنیم لذا در حکمت ۲۸۰ می فرماید کسی که طولانی بودن و دور بودن مقصد سفر آخرت را دائما به خودش متذکر بشود برای چنین سفری آماده می شود. این آمادگی را باید در قالب موعظه دائما به خودمان متذکر بشویم. 🔅 یکی از زیباترین و مؤثرترین این موعظه ها خطبه ی ۲۸ است. 🌷مولا علی علیه السلام در خطبه ی ۲۸ نهج‌البلاغه که یکی از خطبه های نماز عید فطر ایشان هست اینگونه می فرمایند: ☀️پس از حمد و ستایش الهی همانا دنیا روی گردانده و وداع خویش را اعلام داشته است و آخرت به ما روی آورده و پیشروان لشکرش نمایان شده است. آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگی است و فردا روز مسابقه، پاداش برندگان بهشت است و کیفر عقب ماندگان آتش. آیا کسی هست که پیش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند؟ آیا کسی هست که قبل از فرا رسیدن روز دشوار قیامت اعمال نیکی انجام دهد؟ آگاه باشید هم اکنون در روزگار آرزوهایی که مرگ را در پی دارد پس هرکس در ایام آرزوها پیش از فرا رسیدن مرگ عمل نیکو انجام دهد بهره مند خواهد شد و مرگ او را زیانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها پیش از فرا رسیدن مرگ در عمل کوتاهی کند زیان کار و مرگ او را زیان بار است. همانگونه که برای ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنید در روزگار خوشی و کامیابی هم عمل کنید. آگاه باشید هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستارانش در خواب غفلت باشند و نه چیزی مانند جهنم که فراریانش چنین در خواب فرو رفته باشند. آگاه باشید آن کس را که حق منفعت نرساند باطل به آن زیان خواهد رساند و آن کس که هدایت راهنمای او نباشد گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشید به کوچ کردن فرمان داده شدید و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمایی شدید همانا وحشتناک ترین چیزی که بر شما می ترسم هواپرستی و آرزوهای دراز است پس از این دنیا توشه برگیرید تا فردا خود را با آن حفظ نمایید. 🔸شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرده پوشی خداوند . . @haffiin
🔆بسم الله الرحمن الرحیم🔆 🔻اگرچه بنای اصلی خداوند نسبت به بندگانش فقط رحمت است و در ادعیه ی اهل بیت (علیهم السلام) خواندیم که رحمت او همیشه بر غضبش پیشی گرفته و سبقت گرفته اما گاهی غضب الهی عامل و نتیجه ی اعمال و گناهان از حد گذشته ی خود انسان است. 🔻 در یک چنین شرایطی اگر انسان هنوز چیزی از ایمان در درونش مانده باشد سختی و عذابی در دنیا باعث می شودکه او متنبه بشود، اگر نشد در هنگام مرگ، اگر نشد در برزخ، اگر نشد در هول و هراس محشر، حتی گاهی ممکن است کسی آن قدر از این مرز گذشته باشد که مدتی در جهنم معذب بشود تا پاک بشود و وارد بهشت شود اما اگر کسی دیگر حد را تمام کرد و دیگر سر سوزنی حتی وجدان ایمانی در وجودش نبود خدایی نکرده اگر دیگر از این مرز گذشت مبتلا به سنت بسیار خطرناک و پنهانی می شود تحت عنوان سنت املاء و استدراج. 🔻از نشانه های این گرفتاری این است که انسان در عین حالی که عالمانه و عامدانه گناه پشت گناه انجام می‌دهد اما در ظاهر در زندگیش هیچ آبروریزی نمی‌شود بلکه آبرو پیدا می‌کند، مال بدست می آورد، قدرتمند تر می شود تا خیال کند خداوند با او از در رحمت مواجه می شود. اینجا جایی است که نیاز به هشدار و بیدار باش های جدی دارد لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام)در حکمت ۳۰ این هشدار را به زیباترین وجهی دادند، البته اگر در خانه دلی باشد و در دل بیداری. 🔻می‌فرمایند هشدار!هشدار! به خدا سوگند خداوند گاهی چنان پرده پوشی می کند که خیال می کنی تو را بخشيده است. 🔻در حکمت ۱۱۶ پشت پرده این پرده پوشی که هیچ نشان رحمت نیست بلکه مایه غفلت گناهکار می‌شود را اینطور توضیح دادند: چه بسا کسی که با نعمت هایی که به او می رسد به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه فریب می خورد و با ستایش شدن به فتنه مبتلا می شود و خدا هیچ کس را همانند مهلت دادن گرفتار نکرد. 🔻به خدا پناه می بریم از اینکه گرفتار عرصه ای از معاصی بشویم که دیگر رحمت خداوند بر ما بسته بشود و خدا با سنت املاء و استدراج فضا را برای ما باز کند تا در منجلاب و مرداب معصیت بیشتر فرو بریم. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️ حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ (۹۰/هود) 🌸ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﻄﻠﺒﻴﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ; ﺯﻳﺮﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍر ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﺖ. @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شناخت پایه های ایمان و کفر . . @haffiin
💫بسم الله الرحمن الرحیم💫 1️⃣بخش اول 🔻در حکمت ۳۱ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام)در یک الگوی بسیار زیبا و ابتکاری ابعاد و ارکان ایمان را بیان فرمودند. با توجه به اهمیت مسئله ی ایمان و با توجه به جامعیت حکمت ۳۱ بنده تصمیم گرفتم مسئله ی ایمان را بر اساس فرمایشات حضرت‌ علی (علیه السلام) در حکمت ۳۱ از سایر آموزه های نهج البلاغه به صورت کامل خدمت شما تقدیم کنم. لذا بحث بر حکمت ۳۱ چند جلسه ای ادامه خواهد داشت و تمام مطالبی که شایسته است ذیل حکمت ۳۱ درباره ی ایمان و ارکان و ابعاد و آثار و ارزش و اهمیت دانسته بشود ان شاءالله از نهج البلاغه با دست بندی خاصی تقدیم خواهد شد. 🔻در این جلسه درباره ی ارزش و اهمیت و جایگاه صبر از نهج‌البلاغه صحبت می کنیم. چرا؟ چون حضرت در همان آغاز حکمت ۳۱ می‌فرمایند ایمان بر چهار ستون استوار است اولین ستون را می فرمایند صبر است، لذا ما ابتدا چند جلسه ای پیرامون صبر سخن خواهیم گفت. 🔻جلسه ی اول پیرامون ارزش و اهمیت و جایگاه صبر صحبت می کنیم. ⚘️امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر را در واقع شرط مؤثر واقع شدن اسلام به عنوان سپری در مقابل هلاکت و دوزخ و جهنم بیان می کنند. در بند اول از خطبه ی ۱۰۶ در قالب سپاس و ستایش خدا اینگونه میفرمایند: 💌خدا را سپاس که اسلام را برای کسی که صبر کند سپر قرار داد، هم چنین در نهج البلاغه شریف امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر را یکی از ارکان ایمان می دانند که در همین حکمت ۳۱ خوانده شد، ایمان بر ۴ ستون استوار است بر صبر و یقین و عدل و جهاد. ⚘️مولا علی علیه السلام در بین تمام ارکان ایمان صبر را اولویت دادند و در حکمت ۸۲ نسبت صبر با ایمان را مانند نسبت سر به بدن می دانند و می فرمایند بر شما باد بر صبر زیرا همانا صبر نسبتش به ایمان مانند نسبت سر به جسد است و هم چنان که خیری در جسد بی سر نیست خیری در ایمان بی صبر هم وجود ندارد یا در حکمت ۱۱۳ صبر و حیا را از عالی ترین مراتب ایمان بیان می دارند و می فرمایند هیچ ایمانی به ارزش حیا و صبر نیست، هم چنین در حکمت ۴ نهج البلاغه مولا علی علیه السلام صبر و استقامت و مقاومت را نوعی شجاعت معرفی کردند فرمودند صبر نوعی شجاعت است زیرا انسان صبور چه در وقتی که نعمت بزرگی نصیبش می شود چه وقتی مصیبتی به او عارض می شود جلوی هیجان نفسش را می گیرد تا به حرام نیفتد پس خیلی شجاع است که توانسته با خودش مبارزه کند. ⚘️همچنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر را وسیله ی نجات معرفی می کنند، مثلا در خطبه ی ۷۶ اینگونه می فرمایند خدا رحمت کند هرکسی را که صبر را مرکب نجات خودش قرار داده است. ⚘️و در خطبه ی ۱۹۲ بند ۱۳ حضرت بعد از این که بیان می کنند مؤمنان گذشته دوره ای زیر دست طواغیت در شکنجه و محرومیت و تحقیر و حقارت بودند بعد می‌فرماید خدا وقتی اخلاص این مؤمنین را در استقامت و صبر مشاهده کرد چنان روزگار را برایشان برگرداند و فرج را برایشان حاصل کرد که خودشان خواب و خیالش را هم نمی دیدند. ⚘️مسئله بعدی در ارزش و اهمیت و جایگاه صبر این است که صبر مایه ی تتمیم و اکمال نعمت است. حضرت یک بار در خطبه ی ۱۷۳ بند ۳ می‌فرمایند نعمت های خدا را بر خودتان بر صبر بر طاعت خدا کامل کنید. ⚘️یکبار هم حضرت در خطبه ی ۱۸۸ همین مطلب را به زیبایی باز می کنند و می‌فرمایند نعمت خدا را بر خودتان با طاعت الهی و دوری از محرمات کامل کنید. ⚘️مسئله ی دیگر که در ذیل اهمیت و آثار صبر باید بررسی شود این است که در نظر مولا علی (علیه السلام) صبر دفع کننده غم و غصه است، لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ی ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشون می نویسند این غم و غصه هایی که به قلبت وارد می شود را دفع کن از بین ببر، چگونه؟ با صبر محکم و یقین زیبا. ⚘️آخرین نکته پیرامون ارزش صبر این است که انسان ها در مصیبت ها یا باید صبر کند یا چاره ای نیست باید خودش را به تغافل بزند که این حقیقت هم در حکمت ۴۱۳ نهج‌البلاغه بیان شده و هم در حکمت ۴۱۴ منتها با کمی تفاوت در عبارات. 💌علی( علیه السلام) در حکمت ۴۱۳ اینگونه میفرمایند در مصیبت ها یا مانند آزادگان باید صبور بود یا چون ابلهان خود را به فراموشی زد. 💌در حکمت ۴۱۴ می‌فرمایند در مصیبت ها یا چون مردان بزرگوار صبور باش یا مانند چهارپایان بی تفاوت باش این کنایه است یعنی خودت را به غفلت بزن تا فشار به روح و روان و جسمت نیاید. 🔸شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin