eitaa logo
هفته بازار
74 دنبال‌کننده
37 عکس
8 ویدیو
3 فایل
مهدی‌قانع‌پور،طلبه،شاعر و نویسنده، تو‌این‌کانال سعی بر اینه تولیدات متنی محتوایی شخصی (بدیع نه تکراری) قرار داده بشه + مطالب متنوع دیگه ،تشکر‌ ازنگاه شما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰ کد شارژ ایرانسل ۳۹۹۰۱۰۰۷۷۱۷۰۴۳۳۹ ۳۱۹۸۹۰۳۴۲۶۴۳۶۱۱۹ ۵۶۲۱۴۶۳۴۶۲۵۳۴۷۶۵ ۷۰۵۰۶۰۷۸۶۷۷۲۲۰۷۹ ۱۳۲۳۱۳۶۲۷۹۹۸۳۴۴۹ ۳۰۸۵۷۵۸۰۷۴۹۶۲۰۱۸ ۸۸۳۱۸۹۲۶۸۷۳۵۰۳۰۷ ۶۳۰۵۲۸۰۰۷۹۲۰۸۷۵۰ ۸۶۸۵۶۶۴۷۹۰۱۶۸۵۱۰ ۶۹۷۳۷۴۴۸۲۱۲۶۰۶۳۳ عیدتان مبارک
. سالروز حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام مبارک باد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: یا علی؛ عده‌ای از مردان قریش درباره فاطمه مرا ملامت کردند و گفتند که ما از فاطمه خواستگاری کردیم اما تو ما را منع نمودی و او را به ازدواج علی بن ابی‌طالب درآوردی. من در جواب آنها گفتم: سوگند به خداوند که من شما را منع نکردم و فاطمه را به عقد علی در نیاوردم بلکه خدا شما را منع کرد و فاطمه را به عقد او درآورد. همانا جبرئیل بر من نازل شد و گفت یا محمد؛ خداوند می‌فرماید اگر علی را نیافریده بودم هر آینه بر روی زمین از حضرت آدم و بعد از او (تا قیامت)، برای فاطمه هم‌شانی نبود. لینک متن و آدرس حدیث: عيون أخبار الرضا(ع) ج ۲ ص۲۰۳ http://lib.eshia.ir/14032/2/203/%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D8%AC%D8%AA @haftehbazar_m
غدیر۷_1.mp3
2.57M
سرود و سبک برای عید غدیر با اجرای پدر پسری😃 🍃ساده و قابل استفاده برای برنامه‌های عید غدیر🍃 علی مولا علی مولا امیرم شعار عید زیبای غدیرم خدا داند که من جز راه مولا ره دیگر برای خود نگیرم غدیر ای موعد عید ولایت غدیر ای رهگشای راه امت غدیر ای روز اکمال شریعت تویی روز تمام نور و نعمت که خارج شد در آن انسان ز حیرت تو را نامیده عیدالله اکبر محمد ،جان و هم مولای حیدر خدایا شاکرم از مهر حیدر تمسک جوی اویم تا به آخر خدایا در کنار حوض کوثر بهشتی کن مرا با مهر حیدر محمد گفته مولایم توهستی تویی که بر دل و جانم نشستی زدم بوسه به دستت وقت بیعت که با تو دورم از هر گونه ذلت علی مولا علی مولا امیرم شعار عید زیبای غدیرم خدا داند که من جز راه مولا ره دیگر برای خود نگیرم ✍مهدی قانع پور @haftehbazar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفکر مریض برخی هنرمندان تصور کنید شخصی را که در زمستان در هوای برفی، به ما میگوید دارم از گرما عرق میریزم، از او می‌پرسیم مگر چقدر لباس پوشیدی، می‌گوید سه‌ تا پلیور و کاپشن، آیا به این شخص می‌گویید بهتر است دو پلیور را در آوری، یا نه به او می‌گویید حالا که از گرما عرق می‌ریزی لخت شو و توی برف غلت بزن. به حرکت دست و زبانِ بدن این کارگردان دقت کنید که چگونه فرهنگ ریشه دار ایرانی اسلامیِ غیرت و ناموس را همچون غباری بی ارزش از کف دستهایش می‌تکاند و به باد بی‌غیرتی و ولنگاری می‌سپارد، آیا کسی هست که به او بگوید غیرت منفی در روایات هم مذموم شمرده شده. اگر منظور تو همان غیرت منفی است، بدان که دین خیلی قبل تر از تو آن را مذموم شمرده و عاقلانه توصیه کرده لباس غیرت بیجا را در بیاورید ،و سفیهانه نگفته از هرگونه غیرت برهنه شوید و خود را به طوفان سرد و کشنده‌ی بی‌غیرتی بسپارید. شوربختانه آنچه از آثار و رفتار برخی و چه بسا بسیاری از هنرمندان و شهرت پیشه‌گان فهمیده می‌شود همان است که گفتم، می‌گویند برهنه شوید و در برف غلت بزنید. شاید در لباسهای ما الماسی هست که آنها در پی آن هستند‌. انجماد قلبها در زمستان بی‌غیرتی = انعقاد قرارداد‌های میلیاردی در بهار شهوت رانی. ✍مهدی قانع پور @haftehbazar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غدیر.mp3
2.73M
🍃
دست روی دست بسیار است، اما در غدیر

🍃دست  تنها  دست  مولا  است  بالا و نه زیر

🍃قصد  بسیار  است  مولا را  و اما در غدیر

🍃هست مولا این علی، یعنی از او فرمان بگیر

🍃وعظ بسیار است و واعظ نیز، اما در غدیر

🍃خطبه می‌خواند محمد تا شود روشن مسیر

🍃یار کم ،دشمن زیاد ،اما در آن روز غدیر

🍃حکم ابلاغ است، باید گفت سِرِّ در ضمیر

🍃فضل بسیار است و فاضل نیز، اما در غدیر

🍃هست   افضل  حیدرِ کرار   در نطق   بشیر

🍃شکر بسیار است و شاکر نیز ، اما در غدیر

🍃شکر یعنی با ولایت باش و در راهش بمیر

🍃شک فراوان است و هم شکاک، اما در غدیر

🍃گفته احمد: جای شکاک است در قعر سعیر

🍃حرف  بسیار  و سخن  طولانی اما  در غدیر

🍃گفت باید یک سخن، آن هم علی مولا امیر
✍مهدی قانع پور @haftehbazar_m
دل می‌میرد دور از باران جان می‌گیرد دل از باران چشمِ خیس و قلبِ لرزان باز باران زنده ام من از غم تو ، از غم بی منت تو غم حسین ، دم عیسی ، هر دو احیاگر ، اما این کجا و آن کجا دم عیسی روحی را به جسمی باز می‌گردانْد غم حسین ارواح جسم زده را به خدا باز می‌گردانَد و محرم نزدیک است اشکها را باید جُست... .
شاید کسی گذرش به این کانال نقلی و جم و جور بیوفته و اسم کانال براش سوال ایجاد کنه، اینجا که نه چیزی می‌خرن نه می‌فروشن، چرا هفته بازار،خب فکر کنم اگه کسی این سوال واسش پیش بیاد می‌تونه جوابش رو توی تصویر بالا پیدا کنه ،عکس فوق قسمتی از تفسیر سوره‌ی عصر هستش به قلم استاد قرائتی در تفسیر نور بله عمر ما بازار است ،هر روز در این بازار مشغول رفت و آمدیم،اگر ماهی، یا هفته ای یک بار به جمعه بازار یا سه شنبه بازارِ شهر میرویم تا مایحتاج زندگی را تهیه کنیم ، هفت روز هفته در بازار عمر برای زندگی ابدی سود و زیان کسب می‌کنیم؛ اینجا هفته بازار است ،اینجا دنیاست، بازار آخرت متن تصویر👇 @haftehbazar_m
متن تصویر پیام قبلی👇 (تفسیر نور،بخشی از تفسیر سوره عصر) بازار دنیا نگاه اجمالی به آیات قرآن ما را به این نکته اساسی می رساند که دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه می کنند و فروش جنس در این بازار اجباری است.حضرت علی علیه السلام می فرماید:«نفس المرء خطاه الی اجله» [13]یعنی نفس کشیدن انسان گامی به سوی مرگ است.پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست می دهد و ما نمی توانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیری کنیم.بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما از دست ما می رود.لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشتری است.افرادی با خدا معامله می کنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و برای رضای او گام بر می دارند این افراد،عمر فانی را باقی کرده و دنیا را با بهشت و رضوان الهی معامله می کنند. این دسته برندگان واقعی هستند،زیرا اولاً خریدار آنها خداوندی است که تمام هستی از اوست. ثانیاً اجناس ناچیز را هم می خرد. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ[14] ثالثاً گران می خرد و بهای او بهشت ابدی است. «خالِدِینَ فِیها[15] رابعاً اگر به دنبال انجام کار خوب وبدیم امّا موفق به عمل نشدیم باز هم پاداش می دهد. «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی»[16]یعنی اگر کسی سعی کرد گرچه عملی صورت نگرفت کامیاب می شود. خامساً پاداش را چند برابر می دهد. «أَضْعافاً مُضاعَفَهً»[17]به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش می دهد و پاداش انفاق های نیک مثل دانه ای است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد. امّا کسانی که در این بازار،عمر خود را به هوسهای خود یا دیگران بفروشند و به فکر رضای خداوند نباشند،خسارتی سنگین کرده اند که قرآن چنین تعبیراتی در مورد آنها دارد: تجارت بد انجام داده اند. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»[18] تجارتشان سود ندارد. «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ[19] زیان کردند. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ» [20] زیان آشکار کردند. «خُسْراناً مُبِیناً»[21] در زیان غرق شدند. «لَفِی خُسْر[22] در دید این گروه،زرنگ و زیرک کسی است که بتواند با هر کار و کلام و شیوه ای،خواه حق وخواه باطل،زندگی مرفهی برای خود درست کند و در جامعه شهرت و محبوبیّتی یا مقام و مدالی کسب کند و در غیر این صورت به او لقب باخته،عقب افتاده و بدبخت می دهند. امّا در فرهنگ اسلامی،زیرک کسی است که از نفس خود حساب بکشد و آن را رها نکند، برای زندگی ابدی کار کند و هر روزش بهتر از دیروزش باشد.از مرگ غافل نباشد و به جای هرزگی و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود. امام هادی علیه السلام فرمودند:«الدنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون»دنیا بازاری است که گروهی سود بردند و گروهی زیانکار شدند[23] @haftehbazar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل‌تکانی.mp3
3.75M
🖤 دل‌تکانی 🔸شد محرم، چشم و دل را آمده فصل بهار 🔸می‌زنم بر سینه و، دل می‌تکانم از غبار 🔸قالی دل را بیاور پهن کن در هیئتش 🔸تا که دل گردد تبرک از قدوم پاک یار 🔸آسمانِ چشمهامان پر شد از ابر سیاه 🔸صاف شو با رعدِ روضه، ساعتی اینجا ببار 🔸گر بگیرد دل میان نوحه‌ها ذکر حسین 🔸می‌شود از موج دریا، دل بر آن کشتی سوار 🔸تا قیامت میتوان بر کشتیِ آقا نشست 🔸چشم از غیرش ببند و دل به او تنها سپار 🔸یک نگاه اصغرش ما را سلیمان میکند 🔸پس دعا کن تا شوی با تیر مهر او شکار 🔸دست عباسش اگر افتاده از بازو چه باک 🔸با دو بالش او گره وا میکند از بند کار 🔸مُهر مولا را بزن یا رب تو بر پیشانیم 🔸بر دلم یا رب خودت داغ حسینت را نگار ✍مهدی قانع‌پور @haftehbazar_m
آتشی این بار در بین گلستان سوخته سینه ی سوزان او چشمان ما افروخته دودِ این آتش شده ابر سیاه چشم ما اشک با خونِ دل عشاقِ حق آمیخته آه، آتش بر خلیل ما سلامی داده است با سلامش فرش را بر عرش جانان دوخته کاش گرمای سلامت این همه سوزان نبود تا سلامت می‌رسید آن عالم فرهیخته کاش باران بیشتر می زد در آن کوه غریب تا که کمتر می شد آن اجزای نیمه سوخته همچو درب خانه ی مادر شدی مرد عزیز او خودش گویا عبایت را به در آویخته خلعت خدمت نهادی بر زمین با خون دل شد الک آویخته، خونت به دلها بیخته