May 11
دلتکانی.mp3
3.75M
#شعر_محرم
🖤 دلتکانی
🔸شد محرم، چشم و دل را آمده فصل بهار
🔸میزنم بر سینه و، دل میتکانم از غبار
🔸قالی دل را بیاور پهن کن در هیئتش
🔸تا که دل گردد تبرک از قدوم پاک یار
🔸آسمانِ چشمهامان پر شد از ابر سیاه
🔸صاف شو با رعدِ روضه، ساعتی اینجا ببار
🔸گر بگیرد دل میان نوحهها ذکر حسین
🔸میشود از موج دریا، دل بر آن کشتی سوار
🔸تا قیامت میتوان بر کشتیِ آقا نشست
🔸چشم از غیرش ببند و دل به او تنها سپار
🔸یک نگاه اصغرش ما را سلیمان میکند
🔸پس دعا کن تا شوی با تیر مهر او شکار
🔸دست عباسش اگر افتاده از بازو چه باک
🔸با دو بالش او گره وا میکند از بند کار
🔸مُهر مولا را بزن یا رب تو بر پیشانیم
🔸بر دلم یا رب خودت داغ حسینت را نگار
✍مهدی قانعپور
@haftehbazar_m
آتشی این بار در بین گلستان سوخته
سینه ی سوزان او چشمان ما افروخته
دودِ این آتش شده ابر سیاه چشم ما
اشک با خونِ دل عشاقِ حق آمیخته
آه، آتش بر خلیل ما سلامی داده است
با سلامش فرش را بر عرش جانان دوخته
کاش گرمای سلامت این همه سوزان نبود
تا سلامت میرسید آن عالم فرهیخته
کاش باران بیشتر می زد در آن کوه غریب
تا که کمتر می شد آن اجزای نیمه سوخته
همچو درب خانه ی مادر شدی مرد عزیز
او خودش گویا عبایت را به در آویخته
خلعت خدمت نهادی بر زمین با خون دل
شد الک آویخته، خونت به دلها بیخته