eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 . ▫️رفقا نمیدونم خودتون بابا یا مامان شدین یا نه !!! نمیدونم چقدر مواظب بچه هاتونین...پدرها و مادرها با هزار بدبختی بچه بزرگ کرده بودند ، دل نداشتند آفتاب به صورت بچه شون بخوره ...!!! جنگ که شد بچه هاشون و فرستادند جبهه، آفتاب داغ خوزستان وسرمای استخوان سوز کردستان خوب صورت هایشان را نوازش کرد... . 📷 عکس سمت چپ تصویر و نگاه کنین.شکراله را می‌بینید؟ چه پوست سفید و قشنگی داشت.حالا عکس سمت راست و ببین رفیق ، با همسنگرش تو سرمای استخوان سوز کردستان ، اسلحه به دست ، ،پوست صورت و دستشون رو میبینی ؟!سن و سالی ندارند ، اما از فرط خستگی و شرایط سخت ارتفاعات کردستان و نبرد با آن همه سرما و نبود شرایط مناسب برای استحمام و پوست آفتاب سوخته شان ، گویی که پیرشان کرده ....!!! . 🔖شهید شکراله فردوسی اهل نکا مازندران بود.۵ آذر ۱۳۶۲ محور مهاباد به سردشت بشهادت رسید.نوزده سال بیشتر سن نداشت. امروز سالگرد شهادتش بود.اما هیچ کس یادی از این قهرمان ما نکرد.شادی روحش سه تا صلوات بفرستین.(📝 احمدی اتویی) . 💠 @hafttapeh
💢 . 🔖 مادر شهید :از کلاس دوم ابتدایی روزه می گرفت . یادم یک سال ماه رمضان در فصل تابستان بود او روزه داشت از شدت گرما پیراهنش را بالا زده بر روی موزائیک خوابیده بود .بسیار مقید به حق الناس بود به مسجد می رفت مسئول تقسیم غذا بین مردم بود اضافه غذا را به ما نمی داد می گفت : مال مسجد است. . 💠 @hafttapeh
چ سخت و نفس‌گیر بود ،آن وداع آخر ... . 📷 مازندران_ ۱۳۶۷_تشییع پیکر سردار سید حسین الهی ( قائم مقام و مسوول ستاد اردویی لشکر ویژه ۲۵ ) . 📩 مادرم هیچگاه خاطره زحمات شبانه روزی تو را فراموش نمی کنم آن شبهائی که بر بالای گهواره من نشستی و مرا در آن سرمای کوهستان نوازش کردی تا پرورش یافتم .مادرم : من کیستم که تو را ستایش کنم و مقام تو را بازگو نمایم زبان از وصف تو عاجز و قلم در نوشتن ناتوان... . 💠 @hafttapeh
🎂 🌷 . 🔖 / برادر قاسم حسینی : ساعت 6 صبح آمده بود پیش من و گفت جهت گشت جاده مریوان نیرو می خواهند ببرند اسم من را خط زدند گفتم اشکالی ندارد فردا برو .گفت نمی شود من حتماً باید امروز بروم . از من نارحت شده بود و گفت تو دوست فرمانده هستی به او بگو من باید بروم به هر حال با اصرار زیاد از فرمانده اجازه گرفتیم که او برود ساعت 9 صبح بی سیم زدند که بین راه کمین کرده بودند و کلیه سرنشینان تویوتا به شهادت رسیدند .برادرش عباس نقل می کند : همیشه می گفت آیا می شود یک روز عکس مرا مثل باقی شهدای سنگده بر تابوت بزنند و صدای الله اکبر ، خمینی رهبر سر دهند.🇮🇷  . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 . ▪️قربانعلی علیپور.اهل روستای خطیرکلا قائم شهر.پدرش کشاورز بود.مظلوم بود و متواضع.سال ۶۰ عازم جبهه شد.دوبار مجروح شد.یک بار از ناحیه پا و یک باز هم از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت. شب عملیات محرم تو گردان صاحب الزمان به فرماندهی سردار شهید صادق مزستان حضور یافت .در مرحله اول عملیات ( ۱۰ آبان ۱۳۶۱) با شروع حمله گردان صاحب یک شهید در آن شب تقدیم انقلاب کرد.او کسی نبود جز قربانعلی علیپور.شادی روحش صلوات. . 🆔 @hafttapeh
💢 . ▫️سردار حمید رجبی مقدم که صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ در بود. او یار باوفای صادق بود و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ رسید. 🔖 مادر : يکروز به من گفت مادرجان تصميم گرفتم همانطوريکه شما مي خواهيد به جبهه نروم منم خليي خوشحال شدم و خدا را شکر کردم و پرسيدم چطور شد منصرف شدي مادر؟!. آقا حميد در جوابم گفت شما راضي باشيد بهتر است اما فقط در آخرت وقتي حضرت زهرا (س) از من سوال کرد که چرا به ياري اسلام نشتافتي، شما را نشان بي بي دو عالم مي‌دهم و مي گويم مادرم به من اجازه نداد. با شنيدن اين حرف آقا حميد انگار از خواب بيدار شدم و با قوت قلب گفتم مادرجان از همين حالا راضي هستم .برو خدا بهمراهت. . 📩 رجبی مقدم : و تو اي دختركوچكم! حال، اگر به شهادت نائل گشتم و نتوانستي به من بابا بگويي ،مي تواني بعد ازگشودن زبان، اين ندا را سردهي: «جنگ، جنگ تاپيروزي» (سمانه ) جانم ! تو بزرگ مي شوي و به عنوان دختر من ،«سكينه وار»، راهم را ادامه مي دهي و اسلام را ياري مي كني و پيام مرا ،به «شام ها»، به كوفه ها و به همه جا مي بري. . 💠 @harttapeh
📩 . 🏷خدایا مرا بسوزان؛ همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم،خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم. . 💠 @hafttapeh
💢 یاد بچه هایی بخیر که دنبال پست و مقام نبودند... . 💠 @hafttapeh
💢 . ▫️پدر شهید : تابستان ها پیش آقای خطیبی در چاکسر کاشی کاری می کردند. به خاطر صداقت و رفتار خوب او آقای خطیی هر روز با موتور  می آمد دنبالش می گفت نمی خواهد کاری بکنی فقط بیا پیش من باش . بعضی وقت ها با شهید علی محمدی تابستان ها یخ می فروختند . هیچ وقت بیکار نمی نشست کار می کرد تا کمک خرج خانه باشد .زمانی که می خواست به جبهه برود و رضایت نامه آورد که امضا بزنم این کار را نکردم و قبول هم نکردم همان شب خواب دیدم در بیابانی هستم  و سگ ها به من حمله کردند  و من می خواستم فرار کنم ولی نمی توانستم وقتی که پسرم اسدالله آمد  سگ ها همه فرار کردند . وقتی صبح بیدار شدم رفتم به انجمن و گفتم من رضایت می دهم که پسرم به جبهه برود . . 💠 @hafttapeh
22.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ | روضه خوانی حاج علی علیپور برای شهدای گمنام... 📌آئین استقبال از ۷ شهید خوشنام دوران دفاع مقدس در لشکر عملیاتی ۲۵کربلا-۶ آذر۱۴۰۳ 💠 @hafttapeh
🌊 . ▫️محمدمهدی تحویلداری.متولد ۱۳۳۸ محله ي تحويلداري رشت بود و بزرگ شده ی ساری. او پس از دريافت ديپلم خود وارد خدمت نظام شد و تحصيلات خود را در دانشكده ي افسري نيروي دريايي آغاز كرد. پس از طي دوه تخصصي و ادامه تحصيل به آمريكا اعزام شد و در رشته ي مهندسي برق و الكترونيك دانشگاه تگزاس مشغول به تحصيل شد. اواخر سال 1359 به كشور بازگشت و خود را مهياي خدمت كرد. هنگام جنگ در عمليات هاي متعددي از جمله والفجر 8 و خيبر حضوري فعال داشت. او در هفتم آذر ماه 1375 در حالي كه به اتفاق همرزمانش در حال بازگشت ز منطقه ي انجام مانور در بندرعباس و جزيره مينو بود بر اثر سانحه اي كه براي هلكوپترشان رخ داد به همراه ساير همرزمانش به فيض عظماي شهادت نائل شد و در آرامگاه ملامجدالدین ساری به خاک سپرده شد. . ▫️وی به عنوان مهندس هوا ناو در ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت می کرد و در آب‌هاي جزيره خارك مسووليت خلبان‌هاي ناو را تا پايان جنگ تحميلي عراق عليه ايران برعهده داشت. . 💠 @hafttapeh