eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
879 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 اهل روستای لامیزده محمودآباد بود.پدرش کشاورزی میکرد.هر کس را می‌دید به نماز اول وقت و حجاب سفارش می‌کرد.چندین مرحله عازم جبهه شد.۳ مهر ۱۳۶۵ تو هفت تپه بر اثر بمباران هوایی بشهادت رسید.شادی روحش صلوات... . 💠 @hafttapeh
▪️متولد ۱۳۳۸ شهرستان بابل بود.سال ۵۸ وارد سپاه شد و مسئول بسیج بابل.سال 62 به سِمتِ جانشین گشت و شناسایی در واحد اطلاعات و عملیات منصوب شد. . ▪️ابراهیم در کِسوتِ مسوول گروه ضربت سپاه بابل و مسوول اعزام نیرو در منطقه 3 «چالوس» نیز خدمات ارزنده ای از خود به یادگار گذاشت.خواهرش در خصوص رفتن اش به جبهه می گوید: «وقتی بچه اش به دنیا آمد، گفتم وقتی این قدر دخترت را دوست داری، چطور می خواهی به جبهه بروی؟ گفت: اول به حرف خدا اهمیت می دهم. بعد هم؛ امر امام خمینی که دستور داد و ولایت فقیه استوخدا بچه ام را نگه می دارد.این شهید سرفراز بابلی سرانجام در 17/3/62 در منطقه عملیاتی «جُفیر» به مقام شامخ شهادت نائل آمد. . 💠 @hafttapeh
. 💢«ندای دل شکسته» ▪️برای همیشه تنهایی را دوست داشتم و دارم: . داشتم: به خاطر این که بعد از دیدن روی محبوب خود از سر صبح الی شام تار که فارق می گشتم و به یک تنهایی نیاز داشتم تا در عالم رویا به پرستش محبوب بپردازم و او را عبادت کنم، با او در عالم رویا به درددل بپردازم. از این رویاهای شیرین که بیشتر وقت زندگیم را تشکیل می داد لذتی عجیب می بردم، هرچند معشوقم را به درستی نزدیک خودم احساس نمی کردم، اما این کار در عالم رویا ممکن بود. . ▪️دارم: به خاطر این که بعد از ناکام ماندن و ناامید شدن از عشقی که نسبت به معشوق داشتم، نیاز به تنهایی دارم تا بتوانم او را تا اندازه ای هم که شده فراموش کنم. این کار عملی نیست، اطمینان دارم که عملی نیست، ولی همان طور که گفتم گذشته و آینده ای شیرین را می توان فقط در رویا دید و بس. تنهای تنها، تنهاتر از تمامی تن ها. . شادی روح شهید اسماعیل محسنی معلم کلایی صلوات ...🦋 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🦋 . 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️مادر دو شهید بود...حاج قاسم فاطمیه که میرفت کرمان ، اول میرفت دیدار خونه ی مادر شهیدان محمدی پور.ارادت خاصی به این مادر داشت.طی ارتباطی که با برادر شهیدان داشتم هماهنگ کردم که اون تاریخی که حاجی میخاد بره خونشون منم برم. . ▪️همه چی انگار داشت قشنگ پیش میرفت.برای اون روز و اون ساعت و اون دیدار روزشماری میکردم...تا اینکه چند روز مانده به آن روز قشنگ حاج قاسم شهید شد.خبر شهادت حاجی رو هم که به مادر شهیدان دادند ، حاج خانم هم طاقت دوری از فرزندش را نداشت و به جمع شهیدان پیوست و من ماندم و حسرت دیدار یاران کرمانی تا قیام قیامت........!!! . 💠 @hafttapeh
⭕️ تصویر متفاوتی از دیدار حاج قاسم سلیمانی با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دفتر رهبری 💢کانال شهدایی @hafttapeh
وقت تنگ بود مادر با همان روسری قرمز آمد به استقبال پسرش... . ▪️ #سال ۱۳۶۵_آخرین مادر شعبانی با ... . 💠 @hafttapeh
همون روزها بود که مارو بیشتر بهم نزدیک کرد ..... . 💠 @hafttapeh
💠وصیت نامه: شما ای برادران و خواهران! هیچ وقت جلوی دشمنان گریه نکنید و صبر انقلابی داشته باشید که خداوند به دل هایتان آرامش می دهد. . ▪️۵ مهر ۱۳۶۶ سالروز شهادت سردار شهید صالحی گرامیباد...🇮🇷 . @hafttapeh
💢 . ▪️محمد زمانی که به جبهه می رفت، احمد کلاس چهارم بود. به او سفارش کرد که از کبوتر هایم مراقبت کن. برایشان گندم بریز و من هم زمانی که برگردم برایت فشنگ می آورم. احمد هم به او قول داد و مراقب بود اما زمان شهادت او کبوتر هایش بسیار سر و صدا می کردند و هر چقدر گندم می ریختیم به هیچ عنوان نمی خوردند. به نقطه نقطه اتاق می رفتند و از خود صدا در می آوردند. من دلم شک می افتاد که حتما محمد به شهادت رسید که این ها بی قراری می کنند. به احمد گفتم  تو برای کبوتر ها گندم بریز. احمد جواب داد مادر اصلا نمی خورند و دور سرم می چرخند. دو روز گندم نخوردند. بعد از سه، چهار روز خبر شهادت او را آوردند و ما فهمیدیم که از روزی که آن ها بی قرار بودند، او به شهادت رسید. روز تشییع جنازه اش، کبوتر ها روی جنازه اش آمدند. حتی عکس آن روز موجود است. ما آن ها را از امامزاده عباس بردیم اما آن ها برگشتند. زمانی که محمد تیر خورد، به دوستش گفت: «جیب کاپشن من دو تا فشنگ است من به برادرم قول دادم که از کبوترم خوب مراقبت کند و من برای او آن ها را ببرم. دوست و هم سنگرش فشنگ ها را آورد و گفت: احمد، برادرت محمد این ها را برای تو فرستاد.» . 🎥بیاد احمد و محمد یوسفی برنتی_ با شهیدان یوسفی بزودی در هفت تپه ی گمنام. . کانال شهدایی 👇 💠 @hafttapeh
💢 حاج مهرعلی ابراهیم نژاد.حضور بیش از ۷۰ ماه در جبهه های حق علیه باطل.جانباز دفاع مقدس و دفاع حرم ...رفقا حاج مهرعلی در بستر بیماری...لطفا جهت شفای عاجل این دلاور مرد لشکر ویژه ۲۵ کربلا دعا بفرمایید... . 💠 @hafttapeh
29.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ستارگان آسمان هفت تپه ... . 📌پرواز بر فراز یادمان دو شهید گمنام هفت تپه ؛ مقر آسمانی لشکر ویژه ۲۵ کربلا.... . 💠 @hafttapeh
از دوره مدرسه صدایش می‌کردیم « کریم چهل سانتی » از بس قد و قواره‌اش کوچک بود خمپاره که آمد ، شهید که شد واقعا چهل سانت بیشتر نمی‌شد..! برگرفته از shahid-nojavan.blog.ir عکاس: مرحوم احمد نصیرپور 💠 @hafttapeh
💢 مهدی بسمل.متولد ۱۳۴۵ بابل بود.نوزده سالگی تو جبهه اسیر شد.سال ۱۳۶۸ هم تو اردوگاه عراق بر اثر شکنجه بشهادت رسید.شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
بسیجی از مسجد به جبهه آوردن هنر نیست، از کوچه و خیابان به جبهه آوردن هنر است. 💠 به کانال شهدایی ((هفت_تپه_ی_گمنام))بپیوندید 👇👇 @hafttapeh ┄┅═✧💠هفت‌تپه‌ی گمنام💠✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
37.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 محمد و احمد یوسفی...محمد سال ۱۳۶۱ تو خرمشهر بشهادت رسید ؛ احمد هم سال ۱۳۶۵ تو گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و شونزده سالگی تو شلمچه بشهادت رسید. . 🕊محمد کبوتر داشت ،به احمد سفارش کرد داداش تو مراقب کبوترام باش ، من از جبهه برات فشنگ میارم...محمد که شهید شد کبوتراش اومدن بالا سر تابوتش.مادر میگفت : هر سال سالگردشون که می‌شد کبوترها می اومدن... . 🎥 با احمد و محمد یوسفی برنتی_،روستای . . 🚩کانال شهدایی 👇 💠 @hafttapeh
خنده هایشان از ته دل بود‌‌‌. یک عکس و هشت شهید... 📌هفت تپه_رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا . شهید 🌹 ، شهید 🌹 ، سردارشهید 🌹 ، شهید 🌹 ، شهید 🌹 ، شهید 🌹 ، شهید 🌹 ، شهید 🌹 . 💠 @hafttapeh
💢 سردار شهید کیامرث احسانی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا _شهادت شلمچه ۱۳۶۵: . 📩 خدایا! گناهانم مرا به قدری در تنگنا قرار داده که قدرت تعقل و اندیشیدن و تفکر در راه تو را از من سلب کرده و راهی جز جهاد در راه تو و شستن گناهانم در حمام خون میدان جنگ برای من نیست. آخر تو خود گفته ای آنان که از خود هجرت کرده اند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند. همانا بدی های آنان را در پرده لطف خود می پوشانیم و نیز خود گفته ای، آنان که در راه خدا کشته می شوند، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشند... . 💠@hafttapeh
💢یک روز به من گفت: «اگر شدم، این دو را بده تا حقی از ، به گردن من نماند.»... . یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.» . ▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:  «این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.» . هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت: «بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.» . 🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش  به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس... . 💢راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی🌷 💠@hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 کودکی که دوچرخه اش را به جبهه ها اهداء کرد... 🔹 خطبه های نمازجمعه حضرت آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران | ۱۳۵۹/۱۲/۰۸ . 🌹کانال شهدایی 💠 @hafttapeh
40.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋🎥 کلیپ روایتی متفاوت از همسر گرانقدر شهید مدافع حرم سید روح الله عمادی... . . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ای تاریخ بشکند قلمت اگر ننویسی بر بسیجیان خمینی چه گذشت ... . پ ن : پیکر ۲۵ جلال الدین علا الدینی و علی ترکمان_ ۱۳۶۶ . 💠 @hafttapeh