eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 خواهرم ؛ غنچه نهفته در برگ را نچینند از بی‌حجابی است اگر عُمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش... ( 📩 قسمتی از وصیت نامه شهید حمیدرضا نظام) . 💠 @hafttapeh
مادرم مرا یکبار به دنیا آورد اما برادرم را ۳۶ سال است هر صبح به دنیا می‌آورد بزرگ می‌کند ... به جنگ می‌فرستد و او هر بار بر نمی‌گردد ... . 📷 آمل_مادر سردار حجت اله نعیمی فرمانده اطلاعات و عمليات لشکر ویژه ۲۵ کربلا... : ح احمدی اتویی . 💠 @hafttapeh
💢 مرد خدا کجایی که ببینی همه دلسوز نظام و انقلاب شدند ... . بیا برگرد خیمه ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم ... . 💠 @hafttapeh
🔸رفاقت اینجوریش قشنگه....! هم رو باهم ؛ هم تو ! . 🔸فرمانده هان تخریب لشکر ویژه ۲۵ کربلا : سمت راست : سردار محمدرحیم بردبار_سمت چپ : سردار یاسر زندی .... . 💠 @hafttapeh
📄 هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را میکوبد همان جبهه خودی است.( ) 💠 @hafttapeh
💢 💉 سرداری که آمپول مُسکن نمیزد. . ▪️سید اسماعیل موسوی جانباز و امدادگر دوران دفاع مقدس:در عملیات كربلای یک در منطقه عملیاتی مهران مستقر بودیم. روزی سردار كمیل كهنسال و سردار شهید محمدرضا عسکری که از فرماندهان لشکر ویژه 25 کربلا بودند، به بهداری آمدند.حاج کمیل مجروح شده بود. . ▪️شهید عسگری بهم گفت : اگر كمیل از تو پرسید كه چه آمپولی می خواهی بزنی، نگو كه مُسكن است، اگر بگویی نمی گذارد كه بزنی.»من از پیش آنها رفتم تا وسایل تزریق را آماده كنم. بعد از آماده كردن آمپول برگشتم. سردار كمیل با دیدن آمپول پرسید: «اول بگو این آمپول چیه كه می خواهی به من بزنی؟» . ▪️گفتم: «آمپول است و برای شما هم چون درد دارید لازم است.»او فهمید كه محتوای آمپول مسكن است، به همین خاطر گفت: «نه، من می خواهم مثل بسیجی ها باشم، مُسكن نمی زنم، مگه شما به همه‌ی مجروحان لشکرمون مُسكن زده اید؟» بلند شد و با همون درد شدید رفت خط. . ⚜ حاج کمیل کهنسال جنگ تحمیلی و دفاع از حرم ...🇮🇷🌷 . 💠 @hafttapeh
. 🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست. . ▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم. . ▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت: - «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!» خواهرش گفت:- «!» ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت: «یا ! ما را .» همه شروع کردیم به خندیدن. به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!» ابراهیم با حالت خاصی گفت: «از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...» . ⚜ ابراهیم امیر صادقی اهل و عضو لشکر ویژه ۲۵ بود که در سال ۱۳۶۵ کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش ...🌷🇮🇷 . 🆔 @hafttapeh
📩 قسمتی از فتح‌الهی : مادرم نمی گویم گریه نکن، گریه بکن، زیرا امام ما فرموده، گریه کردن بر شهید، زنده نگهداشتن نهضت است. . ▫️( سردار شهید محمد فتح الهی ،متولد 1344،روستای کوهسار کنده شهرستان نکا ، شهادت :شب جمعه 15فروردین 65 بعد از اتمام مراسم دعای کمیل در مسجد شهر وفا و به اتفاق همسنگران خود عازم خط مقدم بود که در اثر ترکش خمپاره و اصابت آن به سر مبارک، بشهادت رسید.محمد در سال 1364 با خانم حسینی کوهساری ازدواج نمود که ثمره این ازدواج مبارک که مدتی کوتاه ادامه یافت یک دختر به نام فاطمه میباشد که بعد از 5/5 ماه پس از شهادت پدر متولد شد. . (📷 ۱۳۶۴_ #فاو_ محمد فتح اللهی از ویژه ۲۵ ) . 💠 @hafttapeh
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
💢 #بیاد_غلامرضا . ▪️عملیات کربلای ده ؛ #ماووت . هواپیمای #عراقی از بالاي سر بچه ها عبور کرد.یکی از ر
💢 . ▪️رفقا چند روز پیش جایی بودم و بصورت اتفاقی آقای بابایی همرزم شهید فلاح نژاد این خاطره از شهید و تعریف کرد و منم همونجا گفتم شب این خاطره رو میزارم تو کانال و گذاشتم( مطلب بالا☝️).امروز به اتفاق آقای بابایی برای ثبت خاطرات شهید فلاح نژاد به منزلشون رفتیم و رسیدیم خدمت خانواده ی شهید و شروع کردیم به مصاحبه گرفتن... . نوبت به مصاحبه با خواهر کوچیک شهید رسید گفت: داداشم زنده ست و تو زندگیم حاضر و ناظر.چند روز پیش دخترم ازم سوال کرد ، مامان دایجون غلام فحش هم میداد ؟ نمیدونسم چی جواب بدم.تا اینکه شب دیدم تو کانال هفت‌تپه‌ مطلبی از برادر شهیدم‌گذاشته شد، که خودم تابحال نشنیده بودم.وقتی خاطره رو خوندم به دخترم گفتم ؛ مادر بیا دایی خودش جوابتو داد.... . 💠 @hafttapeh
💢 قشنگه اول صبح تو فضای پارک شهر ؛ تصاویر شهدایی کانال هفت تپه مونو ببینیم ...😊 . 📌 مازندران_ساری_بوستان ولایت . 💠 @hafttapeh