می آیی
نمی آیی
می آیی
نمی آیی
می آیی
نمی آیی
چه بلاتکلیف است
تسبیحِ مادر شهید مفقودالاثر
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_کنید_شهدا_باصلوات
#هفت_تپه_ی_گمنام
🆔 @hafttapeh
هدایت شده از هفتتپهی گُمنام 🇮🇷
34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نبودم ندیدم که محشر بپا شد
شنیدم دو دست تو از تن جدا شد
میدونم که خیلی خجالت کشیدی
صدای عمو آب وقتی شنیدی ...
.
#محمد_الجنامی🎙
#هفت_تپه_ی_گمنام
🆔 @hafttapeh 👈
📣 روزشمار شهدای استان مازندران
🗓 #یاد_شهــــــــدا:{ ۲۰ تــیــــــر}
🥀 سالروز عروج ۱۰ #مازندرانی که
در چنین روزی به شهادت رسیدند:
💠شهــــــــیــــــــدان:
🌷کاظم ابدی مرزونی بابل
🌷محمد بندپی نکا
🌷مرتضی پرتوی چالوس
🌷نورالله چورنی حمزه ده نوشهر
🌷نادعلی دینداری کلایی نکا
🌷مختار رضایی بهشهر
🌷حجت الله سلیمی نبی محموداباد
🌷مهدی غلام نژاد بابلسر
🌷مصطفی فلاح لاريجانی آمل
🌷قاسم فلاح نژاد نور
📿شادی روح شهدا صلـــــــوات...
#علویان_خط_شکن
#هفت_تپه_ی_گمنام
🆔 @hafttqpeh
41.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_هسته_ای_مازندران
#دانشمند_شهید_علی_باکویی
🎥 #کلیپ_دیدار_با_والدین_شهید
.
🔬دکتر علی باکویی کتریمی در روستای کتریم از توابع دودانگه ساری رشد یافت. او از کودکی به دلیل استعداد درخشان و اخلاقمداریاش مورد توجه معلمان و اطرافیان قرار داشت. برخلاف همسالانش که اوقات فراغت را به تفریح میگذراندند، او مشغول مطالعه کتب علمی و درسی بود. پدرش، کشاورزی زحمتکش، از او بهعنوان فرزندی خوشاخلاق و کمکحال خانواده یاد میکرد که حتی در کارهای کشاورزی نیز مشارکت داشت. علاوه بر فعالیتهای علمی، دکتر باکویی در ورزش بوکس نیز فعال بود و بهعنوان مربی و داور در استان تهران فعالیت میکرد، اما جایگاه علمیاش تا زمان شهادت برای بسیاری از همکارانش در این حوزه ناشناخته بود.او متخصص فیزیک هسته ای و استاد تربیت مدرس بود.
.
▫️دکتر علی باکویی کتریمی به همراه همسر و دو فرزندش در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در جریان حملات تروریستی رژیم صهیونیستی به منزل مسکونیشان در منطقه نارمک تهران به شهادت رسیدند. این حمله که یکی از سلسله حملات خصمانه به زیرساختهای علمی و دانشمندان ایرانی بود، موجی از اندوه و خشم را در میان مردم و مسئولان برانگیخت. در این حملات، دو دانشمند دیگر به نامهای منصور عسگری و سعید برجی نیز به شهادت رسیدند.
.
#مازندران_قهرمان_پرور
#هفت_تپه_ی_گمنام
#مرگ_بر_اسرائیل
🆔 @hafttapeh
#ابراهیم_در_آتش 🔥
#فدای_لب_عطشان_حسین 💧
.
📆 تیرماه ۱۳۶۷ جزیرهی مجنون
تو هوای بالای ۴۰ درجهی جزیره ، ابراهیم و چنتا از همرزمانش در گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا که تعدادشان به ۲۰ نفر هم نمیرسید نبردی تن به تن و جانانه ای با چند لشکر از حزب بعث کردند.ابراهیم قصد تسلیم شدن نداشت.اما بعد گذشت ساعت ها تشنگی به آنها غلبه کرده بود.لب های ابراهیم از عطش قاچ رفته بود.چند دقیقه قبل از شهادتش در حالی که دیگر کامل محاصره شده بودند ، درون نیزارهای سوختهی جزیره کنار هم نشستند.تشنگی آنها را از پا انداخته بود.
.
▫️مجید بابایی دوست و همرزم ابراهیم میگفت : دقایقی را کنار هم دراز کشیدیم.سر ابراهیم بروی پایم بود و از فرط خستگی در آن آتش و دود نفهمیدیم کی خوابمان برد.دقایقی نگذشت که دیدم ابراهیم آروم صدام میکنه ، مجید مجید ، دلت آب پاشو...گفتم چی شد مگه ؟؟؟ گفت من تشنگی م برطرف شد !!! گفتم چیجوری ؟ گفت خواب دیدم رفتم قائمشهر خونه ی فلانی ، رفتم سر یخچالشون یه پارچ آب یخ و سر کشیدم خوردم، نمیدونی چقد چسبید....مجید میگفت : آنقدر تشنه مون بود بهش حسودیم شد و گفت : خوووش بحالت ابراهیم.دقایقی نگذشت و محاصره تنگ تر شد و صحنه ی کربلا برایمان مجسم تر.ابراهیم با لبان تشنه بشهادت رسید و سیراب شد و من با چند تن دیگر از عزیزان که همگی مجروح بودیم به اسارت درآمدیم.یادم نمیرود آن روز چند تن از بچه های ما بدون خوردن تیر و ترکش بشهادت رسیدند.فقط بخاطر تشنگی....فدای لب عطشان حسین.
.
#یا_حسین
#شهید_ابراهیم_جهانبین
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
💢 #شهدا_حاضر_و_ناظرند
.
▫️رفقا دیروز یکی از رفقای قدیمی م بهم زنگ زد و از کرامات شهید علاالدینی مطلبی رو برام تعریف کرد و دلم نیومد تو کانال منتشرش نکنم.دوستم میگفت : مدتی بخاطر اجاره خونه و تمدیدش ذهنم درگير بود و ناراحت بودم که نکنه صاحبخونه اجاره رو زیاد بالا ببره و منم نتونم از پسش بر بیام و شرمندهی خانواده م بشم.طبق عادت یه روز رفتم سر مزار شهید جلال و موضوع رو باهاش در میون گذاشتم که آره قضیه از این قراره و حواست بهم باشه.
.
▫️چند روزی گذشت ؛ تا همین دو روز پیش دیدم صاحبخونه به گوشیم زنگ زد ، گفت فلانی خونه اید ؟ گفتم چطور ، گفت میخوام ببینمتون ، خلاصه تو دلم گفتم آخ این الان میخواد بیاد بحث مبلغ اجاره خونه رو حتما مطرح کنه...میگفت : به اتفاق خانمش اومدن خونه مون و به محض ورود شروع کرد به بوسیدنم و فقط میگفت اصلا نگران اجاره نباش.تو دلم گفتم این چی میگه...گفتم چی شد حاج آقا ؟؟؟؟ گفت دیشب خواب دیدم یه جوون خوش سیمایی اومد پیشم و خودش و معرفی کرد که من شهید جلال علاالدینی هستم ، مزارم تو گلزار شهدای امامزاده اسماعیل قائم شهره، ازت میخوام هوای این زوج که مستاجرتونه داشته باشی، دست و بالشون خالیه ، مبلغ اجاره رو اگه میخای بالا ببری ( این مبلغ ببر بالا فقط) هواشون و داشته باش.بیدار شدم و الان اومدم بهت بگم ، نگران نباش اصلا ، اجاره ی امسالتون همون مبلغ پارسال بده ، بالا نمیبرم...((( شادی روح سردار شهید جلال الدین علاالدینی صلوات🇮🇷🌷)))
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
قشنگه نه !!! قشنگه
▫️از تبار #سادات باشی
▫️نامت #حسین و
▫️نام خانوادگیت #حسینی باشد و
▫️عضو لشکر ۲۵ #کربلا باشی و
▫️در #کربلای ۴ از ناحیه ی دست
مجروح شده باشی و
▫️در عملیات #کربلای ۵
در #کربلای ایران زمین #شلمچه
در راه امام #حسین بشهادت برسی.
شهید سید حسین حسینی اعزامی از آمل در وصیتنامه ش نوشته بود :
.
💌 ای امام حسین (ع) روایت داریم که تو درکربلا یکایک شهدا را در آغوش می کشیدی و وداع می کردی آیا ممکن است وقتی من به خاک و خون میغلتم تو دست مهربان خود را برقلب سوزان من بگذاری و عطش عشقم را نسبت به خود و خدای خود سیراب کنی .دختران کوچکم دوست نداشتم شما را یتیم بگذارم من نمیخواستم در کودکی گرد بی پدری بر روی چهرتان بنشیند اما چگونه هنوز گمانم بر این است که حلقه ریسمان به گردن بچه های حسین (ع) است . هنوز بچه ها به دامن آتش گرفته پا برهنه بر خار مقیلان میدوند.امان از دل زینب.
.
#شادی_روحش_صلوات
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh