آتش زدن نمادینِ برجام حرکت بینظیری بود که در شهرستان ما توسط علیآقا و سایر رفقای انقلابی اتفاق افتاد، علیآقا این کار را جلوی مسؤلین شهرستان انجام داد تا بدانند بچههای انقلابی پای حرفشان هستند. کسانی که حتی در مقابل آتش زدن پرچم آمریکا مقاومت میکردند حالا میدیدند حالا بچههای انقلابی شهر به سردمداری علیآقا نه تنها پرچم آمریکا بلکه نماد برجام را آتش میزدند. علیآقا زمانی که پرچم آمریکا را آتش میزد اینقدر بغض داشت که با صدای بلند مرگ بر آمریکا میگفت، او این کار را با اعتقاد کامل انجام میداد.
در یکی از برنامههای راهپیمایی با برخی از مسئولین شهرستان به مشکل خورده بودند. یک بنر طراحی کرده بودند که مسعود رجوی در حال مسابقه با فتنهگران بود که سران فتنه در مسابقه از سران منافقین هم جلوتر زده بودند! عکس این کاریکاتور را در مراسم راهپیمایی، از پل عابر پیاده آویزان کردیم. این کار به مذاق برخی از مسؤلین خوش نیامد و یکی از مسؤلین شخصاً با تهدید گفت: "هرچه زودتر این عکسها رو پایین بکشید، اینها جزو ذخایر نظام هستند!". علی خیلی محکم جلویش ایستاد و گفت: "شما کاملاً بر خلاف منویات مقام معظم رهبری صحبت میکنید، ما سربازان آقا این اجازه رو نخواهیم داد. اینها سران فتنه هستند و باید رسوا شوند". یکی از رفقای علی داشت فیلم میگرفت و تا آن مسؤل متوجه شد خیلی زود محل را ترک کرد. بعدها با پیگیری دوستان، مسؤل حامی فتنهگرها محکوم شد. علی اسلامش به روز بود و حق و باطل را میشناخت.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
آتش زدن نمادینِ برجام حرکت بینظیری بود که در شهرستان ما توسط علیآقا و سایر رفقای انقلابی اتفاق اف
یک سال برنامهی روز 9 دی در مسجد جامع برگزار میشد و علی آقا یک متن اعتراضی از قبل آماده کرده بود تا در فرصت مناسبی به گوش مسئولین برساند. علیآقا با مجری برنامه هماهنگی لازم را انجام داد و بالای سِن رفت. بسم الله گفت و شروع کرد به سخنرانی. از گوشهای از صحبتهایش فیلم گرفتم؛ او با همان شجاعت و صراحت همیشگیاش سخنرانی کرد: "اگر مسؤلین بخواهند از فتنهگر حمایت کنند و در شهرستان فتنهگری کنند، ما سربازان و شیرمردهای سید علی کوتاه نخواهیم آمد. تعدادی از آقایون که به چسابندن عکس سران فتنه اعتراض میکنند و میگویند اینها سابقهی انقلابی دارند و برخی لباس روحانی بر تن دارند، بدانند! مگر در سال 1388 که فتنهگرها عکس امام خمینی و مقام معظم رهبری رو آتش زدند اینها مگر از سادات و روحانی نبودند، آن موقع شما کجا بودید؟ روز عاشورای سال 88 پرچم امام حسین (ع) و خیمهی عزای سید الشهداء (ع) رو آتش زدند، آن موقع شما کجا بودید؟! مگر اینها برای شما قداست نداشتند که سکوت کرده بودید؟! مگر پوشیدن لباس مصونیت میآورد؟! اینها به تعبیر امام عزیزمان آخوند انگلیسی و آخوند آمریکایی و ضدولایت و نظام هستند". بعد از هر صحبت کوبندهی علی تکبیر حضار بلند میشد.
علی ادامه داد: "سؤال من این است چرا در مراسم 9 دی جای برخی از مسؤلین شهر خالیست؟! مگر 9 دی به تعبیر مقام معظم رهبری یومالله نیست؟! چرا در برگزاری مراسم 9 دی کمترین مشارکتی ندارند؟ در بحث اطلاعرسانی کوتاهی میکنند. اگر 9 دی نبود طومار انقلاب پیچیده میشد. اگر این انقلاب نبود برخی از این آقایان لیاقت گوسفند چرانی هم نداشتند! به برکت همین انقلاب به پست و مقام رسیدهاند و الان سکوت کردهاند. چرا از جوانهای انقلابی شهر حمایت نمیکنید؟".
تا علی این جمله را گفت سکوت همهجا را فراگرفت. جملهی گوسفندچرانی برای برخی بسیار سنگین بود و برای علی ممکن بود گران تمام شود.
علی همینطور به سخنرانیاش ادامه داد: "چرا وقتی شهید گمنام مهمان شهر ما بود ذرهای حمایت نکردید؟ حتی یک بنر تبلیغ نزدید! اما یک مسؤل دسته چندم دولتی وقتی وارد شهر میشود کل شهر پر از بنر این آقا بود! ما مردم حزبالله شهرستان سکوت نخواهیم کرد. اما در پایان صحبتهایم خطاب به شهدا عرض میکنم که شهدا شرمندهایم، شهدا شرمنده ایم که شما هیچ جایگاهی در بین برخی از مسؤلین ما ندارید! افسوس که شهدا رفتند و این پُست و مقام برای شما باقی ماند. اگر شهدا بودند شما بر این مسندها نبودید. شهدای گمنام شرمندهایم که بعد از گذشت یک سال و نیم هنوز مزار شما خاکی است. در آخر عرایضم دشمنان امام خمینی و دشمنان امام خامنهای بدانند و دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی بدانند، سپاه سید علی در راه هستند و نمیگذارند امام حسین (ع) زمان خود را شهید کنند. به خدای امام حسین (ع) قسم و به خدای همین شهدا قسم به یک اشارهی امام خامنهای عزیز از سرهای دشمنان کوه خواهیم ساخت. هشدار میدهم اگر یکبار دیگر در شهرستان و جای جای کشور عزیزمان شاهد فتنهگری این ها باشیم ما امت حزب الله در نطفه این فتنهها را خفه خواهیم کرد، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (ص) ".
وقتی صحبتهای علیآقا تمام شد همهی ما به وجد آمده بودیم؛ بالاخره یک نفر شجاعت این را پیدا کرده بود تا در حضور برخی از مسؤلین شهر اینقدر با شجاعت و صلابت روشنگری کند، گرچه صحبتهای منطقی و انقلابی علیآقا به مذاق برخی خوش نیامد اما او آنچه را که وظیفهی خود میدانست به نحو احسن انجام داد.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
آتش زدن نمادینِ برجام حرکت بینظیری بود که در شهرستان ما توسط علیآقا و سایر رفقای انقلابی اتفاق اف
خبر صحبتهای علی در شهر پیچید و حسابی برای علی مشکلساز شد. آقایان عافیتطلب این کار را تندروی میدانستند. گزارشهایی به فرماندهی سپاه استان ارسال شده بود که یکی از بسیجیها در شهرستان رزن به مسئولین دولتی اهانت داشته و وجههی بسیج را مخدوش کرده است. سردار شهید ابوحمزه، فرماندهی وقت سپاه، ایشان را جهت توضیحاتی دعوت کردند. علی قبل از اینکه پیش سردار برود، آمد پیش من. خیلی ناراحت بود، میگفت: "متأسفانه من هم از جبههی مقابل حرف میشنوم و هم از دوستان به اصطلاح انقلابی، شاخص ما ولایت و نظر ایشان هست، وقتی مقام معظم رهبری تأکید برل مقابله و روشنگری در خصوص فتنه دارند چرا باید کوتاهی کنیم؟". چند روز قبل من با سردار درخصوص فعالیتهای علیآقا در شهرستان کامل صحبت کرده بودم. بعد از اینکه علی آقا با سردار صحبت و موضوع را تبیین کرده بود سردار تمام قد ایستاد، صورت و پیشانی علی را بوسید و گفت: "ماشاءالله جَوون، شما با همین قوّت به فعالیتها و روشنگیهاتون ادامه بدید". علی بعد از اینکه از اتاق سردار بیرون آمد خیلی خوشحال بود، گفت: "خدارو شکر بالاخره یک نفر پیدا شد که حرف ما رو متوجه بشه، گرچه اگر همه با من مخالفت کنند من باز هم به این فعالیتها ادامه خواهم داد چون طبق فرمودهی حضرت آقا روشنگری، جهاد در مقابل دشمنان انقلاب و اسلام است".
9 دی سال 1399 اوج ویروس کرونا بود و جهت برگزاری مراسم با مخالفتهای زیادی روبهرو بودیم. قرار شد که این مراسم با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برگزار شود. علیآقا در شهرستان نبود، با من تماس گرفت و تأکید بسیار زیادی برای برگزاری این مراسم داشت، او در خصوص نحوهی اجرای مراسم هم مرا راهنمایی کرد. تماس علی آقا واقعاً قوت قلبی برای ما بود، الحمدلله با راهنماییهای ایشان برنامهی بسیار باشکوهی برگزار شد.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
هدایت شده از کمیته خادمین شهدا استان همدان
برایعکسبالاچاسمی پیشنهاد میدین ⁉️
آخرین تصویر از رئیس بیمارستان کمال عدوان غزه پیش از اسارت که خیلی دیده شد ...
اسممستند«ایستادهدرغبار» درباره سردار#حاجاحمدمتوسلیان روشنیدهبودید؟
حالا برای عکس این رئیس بیمارستان فلسطینی که(قبلترهمپسرششهیدشده) و اینجاتا لحظه آخر وایساده ،چیپبشنهاد میکنید ❓
#غزه 🇵🇸
#جبههمقاومت
#اخٌفـــــــــــــیالله
#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
هدایت شده از مهدی
🔹️ثبت نام اعتکاف ایام البیض ماه مبارک رجب ۱۴۰۳
🔸️مهلت ثبت نام🔸️
۱۹ لغایت ۲۲ دی ماه
ساعت ۱۳:۳۰ الی ۱۷:۳۰
🔹️شروع اعتکاف🔹️
سحرگاه ۲۵ دی ماه
🔸️مکان ثبت نام🔸️
مسجد جامعه همدان
🔹️اعتکاف ، معنویت و مقاومت🔹️
┈┈┈•✾•◈💠◈•✾•┈┈┈
در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر
با شماره زیر تماس حاصل فرمایید
✨️۰۹۰۲۶۴۵۸۸۰۳✨️
ستاد مردمی اعتکاف استان همدان
@etekaf_hmd
یکبار در رزمایش نیروهای بسیجی، علی آقا از فرصت استفاده کرد و صحبتهائی در خصوص مباحث سیاسی داشت. بعد صحبتها را به خاطرات شهدا مخصوصاً شهید ابراهیم هادی وصل کرد. خیلی با حرارت و انرژی صحبت میکرد و برخی از بسیجیهای حاضر که رزمنده و آزاده بودند مجذوب صحبتهای علی آقا شده و با صلوات و تکبیرهای مداوم صحبتهای او را تأیید میکردند. یکی از این رزمندهها که کنار من نشسته بود گفت: "این پاسداری که امشب برای ما صحبت کرد کی بود؟! تا حالا کمتر جوانی رو به این صلابت و با این قدرت تحلیل بالا دیده بودم". علی نسبت به خیانت خواص بیتفاوت نبود و روشنگری میکرد، او شدیدا از مسؤلین خائن بیزار بود. خیلی مسائل را خوب تحلیل میکرد و جریان نفوذ که از زمان حضرت امام هم بودند را برایمان توضیح میداد؛ او معتقد بود باید جریان نفوذ را بشناسیم و رسوا کنیم.
ولایت فقیه، مهمترین اصل جامعه ماست (خانواده ودوستان)
براساس دلایل دقیق دینی و شرعی به ولایت علاقهی زیادی داشت و میگفت: "با اینکه پدر و مادرم رو بیاندازه دوست دارم اما اگر حتی اونها هم مخالف ولایت باشن حتماً جلوی اونها میایستم، با اینکه نور چشمان من هستند اما ولایت خط قرمز در زندگی من است". هرجا انتقادی میشد، علی آقا خیلی صحبت میکرد. جایی بحثی بود و یک نفر به رهبری توهین کرد، علیآقا خیلی ناراحت شد و خیلی با او صحبت کرد و وظایف رهبری را تبیین کرد. گاهی بعضی مواقع که فضا برای بحث نبود، مجلس را ترک میکرد و حتی در مسجد هم این برخورد را از او دیده بودم. در هر مجلسی که انتقاد غلط میشد و مقام معظم رهبری را مقصر همهی اتفاقات میدانستند، علی خیلی منطقی و مستدل جواب میداد.
هیچوقت حرف زور را قبول نمیکرد؛ در بیمارستان که بستری بود، یک نفر که از افکار علی خوشش نمیآمد با کنایه گفت: "حالا حالاها کارت دست من گیره". من خیلی ناراحت شدم و علی هم خیلی محکم گفت: "من فقط تو این دنیا سرم رو جلوی یک نفر خم میکنم، اونم رهبرم سیدعلی هستش". این حرف را که زد من خیلی احساس غرور کردم، آن بندهخدا حسابی پا پس کشید و گفت: "من منظوری نداشتم"، علی در آن روزها هم همچنان پشت ولایت فقیه بود. در بیمارستان وقتی همراهان بیمارها شروع میکردند به گلایه و اینکه مشکلات کشور بهخاطر کمکاری رهبری هست، علی مثل همیشه با بیان خوبش خیلی شفاف مسائل را توضیح میداد: "رهبری طبق قانون اساسی وظایف مشخصی دارد و واقعاً نمیتونه در خیلی از موضوعات دخالت مستقیم داشته باشد؛ از مظلومیت رهبری همین که متاسفانه کوتاهی و کمکاری همهی مسئولین به پای ایشان نوشته میشه". غالباً با صحبت و گفتگو نظرشان عوض میشد و میگفتند ما از این موضوعات اطلاع نداشتیم. حتی چندبار دیدم در مورد انتخابات ریاستجمهوری راهنماییشان میکرد، با اینکه هنوز چند ماهی تا انتخابات زمان باقی مانده بود. علی در همهحال همچنان دغدغهی انقلاب و ولایت را داشت و تا آخرین لحظه کوتاهی نکرد. همیشه میگفت: "به رهبری امام خامنهای بگید؛ منظور از امام، معصوم بودن نیست! امام یعنی پیشوا، فرمانده و سکاندار انقلاب". خیلی روی کلمهی امام خامنهای حساس بود و همیشه اسم آقا رو اینطور به زبان میآورد.
یکبار با هم رفته بودیم تهران، با اصرار علی آقا به دفتر رهبر معظم انقلاب مراجعه کردیم. علی میگفت: "دوست دارم فضای زندگی آقا رو از نزدیک ببینم! تمام آرزوی من دیدن چهرهی مبارک حضرت آقاست. نامهای نوشته بود و آنجا نامه را تحویل مسئول دفتر دادند. در دفتر که نشسته بودیم نگاهش به تصویر رهبر معظم انقلاب بود و اشک شوقش سرازیر.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
هدایت شده از 🦋طلبه مجاهد🦋
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معرفی کتاب بابا سعید و روایت های عجیب از شهید سعید زندی
شهیدی که روزانه ۵ تا ۱۴ هزار ذکر صلوات داشته است
فوق العاده زیبا پیشنهاد دانلود 👌
#روایتگری
#خادم الشهدا
#طلبه مجاهد
https://eitaa.com/Arabi_khadem_shohda