eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم دها میلیون به تماشای برنامه ی فوتبال 💔امام ماآواره بیابان هاهست ودرسوگ آوارگی ومرگ میلیون هامسلمان خون میگرید😭 ⁉️اونوقت مابه دنبال چی هستیم ؟؟ ♨️سرگرمی هایی که برایمان نه دنیارامیسازدونه آخرت را😔 ⁉️آیاهمانقدری ڪه برای تماشای بازی فوتبال اشتیاق داریم وباتمام وجودمون بی تاب بردهستیم، 👈 برای ظهـــــوروفرج مهدی فاطمه(س)این همه اشتیاق داریم؟وبرای ظهورشون لحظه شماری وبی تابی میڪنیم؟😭 💔اگرفقط ده درصداین مشتاقان فوتبال امروز ، خالصانه بهرفرج دعامیڪردن وحرفشون باعملشون یکی بودالساعة امرفرج محقق میشد😭 👈شیعیان به خودبیاییم،، ⚠️ سرگرمی هایی که یهودیان وشیطان صفتان برای مادرست کردن ،برای من وشمامولانمیشود 🌸اللهم عجل لولیڪ الفرج 🌸 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
😁 ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎﯼ ڪﻤﯿﻞ📖❤️ ﭼـ💡ـﺮﺍﻏﺎﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﺣـﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﺎﺻـﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ کﺴﯽ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ڪرﺩ ﻭ ﺍشڪ😢 ﻣﯿﺮﯾﺨـﺖ ﯾﻪ ﺩﻓﻌـﻪ ﺍﻭﻣـﺪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺧـﻮﯼ بـﻔﺮﻣﺎ ﻋﻄـﺮ ﺑﺰنـ🔮 ﺛـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ –ﺍﺧـﻪ ﺍﻻ‌ﻥ ﻭﻗﺘﺸـﻪ؟😐 ﺑﺰﻥ ﺍﺧـﻮﯼ،ﺑﻮ ﺑﺪ ﻣﯿـﺪﯼ،ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣـﺎﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﺠﻠﺴـﻤﻮﻧﺎ😓 ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﺻـﻮﺭﺗﺖ ﮐـﻠﯽ ﻫﻢ ﺛـﻮﺍﺏ ﺩﺍﺭﻩ🙈  ﺑﻌﺪ ﺩﻋـﺎ ﮐﻪ ﭼـ💡ـﺮﺍﻏﺎ ﺭﻭ ﺭﻭﺷﻦ ڪرﺩﻧﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﻤﻪ ﺳـﯿﺎﻩ ﺑﻮﺩ😳 ﺗﻮ ﻋﻄـﺮ ﺟﻮﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ😷😂😂 ﺑﭽـﻪ ﻫﺎ هم ﯾﻪ ﺟﺸـﻦ ﭘﺘﻮﯼ ﺣﺴــﺎﺑﯽ ﺑﺮﺍﺵ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ…😌  @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله مجتهــدی (ره): 🌼خیلی مواظب #چشــمهایت باش گاهی یڪ نگاه حـال عبادت را از انســـان می گــیرد. من ۱۵ سال در خـــانه ای مستاجر بودم حتی یڪبار هم ســــهوا زن صاحب خــانه را نـــدیدم. 🚫 #نــگاه_حــرام_ممــنوع @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
ساکش آماده بود.انگار همیشه آماده ی مأموریت بود.هرچه اصرار می کرد استراحت کنم قبول نکردم.ناهار فسنجان درست کردم.😋 خیلی دوست داشت.به زهرا بانو و بابا هم گفتم بیایند. توی اتاق تنها بودیم.کیفم را آوردم👜 و تسبیح 📿 را به او نشان دادم. _صالح جان...این تسبیح رو خانوم یکی از شهدای مدافع حرم بهم داده.دفعه ب قبلی که رفتی،باهاش برای سلامتیت صلوات می فرستادم.با خودت ببرش.😔 دستم را بوسید و گفت: _ای شیطون😉 از همون موقع دلتو دادی رفت؟؟!! می خوام پیش خودت باشه که دوباره برا سلامتیم صلوات بفرستی.😊 تسبیح را به تخت آویزان کردم.بغض داشتم😞و صالح حال دلم را می فهمید. دستش را زیر چانه ام گرفت و گفت: _قول میدم وقتی برگردم هر چقدر دوست داشتی مسافرت ببرمت.تو فقط منو ببخش.بخدا دست خودم نیست.اعلام اعزام کنن باید برم. بغضم ترکید و توی آغوش مردانه اش جا گرفتم.😭 _تو فقط برگرد.سالم و سلامت بیا پیشم من قول میدم ازت هیچی نخوام.مسافرت فدای یه تار موی تو.من صالحمو می خوام.صحیح و سالم...😫 نوازشم کرد و آنقدر بی صدا مرا در آغوشش گرفت که خودم آرام شدم و از او جدا شدم و به آشپزخانه رفتم که غذا را وارسی کنم. همه هوای دلم را داشتند و زیاد پا پیچم نمی شدند.غذا خورده شد،چ خوردنی.فقط حیف و میل شد و همه با غذایمان بازی می کردیم. حتی صالح هم میل چندانی نداشت.بخاطر دل من بیشتر از بقیه خورد اما مشخص بود که رفتارش تصنعی ست.😞 هر چه از لحظه ی بدرقه بگویم حالم وصف ناشدنی ست.زیر لب و بی وقفه صلوات می فرستادم و آیه الکرسی می خواندم.قرآن و کاسه ی آب آماده بود.رفتم از توی اتاق کوله اش را بردارم که خودش آمد و گفت: _سنگینه خوشگلم.خودم بر می دارم.😊 به گوشه ای رفتم و به حرکاتش دقیق شدم. چشمانم می سوخت و گونه ام خیس شد.😰 هرچه سعی کردم نمی توانستم جلوی اشکم را بگیرم. _مهدیه تو را خدا گریه نکن.بند دلم پاره میشه اشکتو می بینم.😞 سریع اشکم را پاک کردم و لبخندی زورکی به لبم نشاندم.🙂 _قولت که یادت نرفته ؟ برایم احترامی نظامی گذاشت و گفت: _امر امر شماست قربان...👊 گونه اش را بوسیدم 😘 و گفتم: _آزاد... و هر دو خندیدیم.😁 میلی به خداحافظی نداشتیم.بی صدا دست هم را گرفتیم و از اتاق بیرون آمدیم.این بار بابا هم با پدر صالح همراه شد.برگشته بود و از توی شیشه ی عقب ماشین آنقدر نگاهم کرد👀 که پیچ کوچه را رد کردند.دلم فرو ریخت و سریع به داخل خانه و اتاقمان دویدم.زجه زدم و های های گریه کردم.😫😫 انگار بی نابی سلما اینبار به من رسیده بود.سری قبل،من محرم دلتنگی سلما بودم و حالا زهرا بانو و سلما هر چه می کردند نمی توانستند مرا آرام کنند. حالم خیلی بد بود و انگار اتاق برایم تنگ و تنگ تر می شد.روی تخت نشستم و چنگ انداختم به تسبیح.📿 اللَّهُمَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرجَهُم @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#یا_حضرت_مادر🌹 چیزی نمانده است به آن ماتم عظیم😭 چیزی نمانده زینب کبری شود یتیم😔 چیزی نمانده به #ایام_فاطمیه @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 😔❤️
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 😔❤️
😍❤️ زمان_و_مکان_شهادتش_را_میدانست😭 ❓شهیدوقت های آزادخودراصرف چه کارهایی می کردند؟🤔 ازنظررفتارهای اعتقادی بیشتر به هیئات و تجمعات مذهبی علاقه داشت.☺️ ازنظرشخصیتی هم به هرچیزی که باعث تخلیه انرژی سرشارش بشه مثل موتورسواری🏍، ورزش های رزمی کوهنوردی وفعالیت های نظامی علاقه داشت درکنارش درفضای مجازی بسیارفعال بود وبیشتردرزمینه شهداکار می کرد.🍃 .... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣ ‌
#دُڂٺَــــــــــــــــرانہِ دَڔمیانِـ هَیاهُویِـ شَهڔ🏙 میانِـ دَݟدَݟه ُ چِۺمُـ هَݥـ چِۺݥے👁 زَناݩـ ُ دُڂٺراݩے ڪهِ اِصالَټـ دیرینِہ خوڋرا بہِ دَښٺِـ فَراموۺے سِپُڔدِه اَند...😔 #تُـ خـانُـوݥـ باۺـ☺️ بہِ قِیمَتِـ لَٻخَݩدِ مادَڔ♥️ نِگاهِ مِهرَبانِ اَڔبابـ😍 شادیـ دِلِ آقا😘 #سَڂټـ اَښٺـ دَڔ اَماݩ ماݩدَݩ اَز نِگاهِ... #دیگَراݩ اَما ٺُـ خـانُـوݥـ باشـ :) @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفت
4_5924885081066832725.mp3
17.82M
بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی یا 💚 صوت🍃 با نوای حاج مهدی کرمی🌹 http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae کانال❣شهادت+دهه هفتاد❣