#رمان_مجنون_من_کجایی ❤️
#قسمت_31
تا برسیم مقر اسکان خادمین شهدا چندجا استراحت کردیم
یه جا که ایستاده بودیم که یهو یه عروسک قرمز پاندا🐼 جلوم حاضرشد
پشت سید بود که صداش در میاورد
خانم خوشگله شما چرا از همسرت خجالت میکشی؟😁
انقدر هیجانم بالا بود
انقدر خوشحال بود
دلم میخاست جیغ بکشم دستامو گذاشته بودم جلوی دهنم😃
یهو خرس رفت کنار و سید گفت اینم یه خرس خوشگل تقدیم به یه خانم خجالتی😇😁
-ووویییی خیلی قشنگه
مرسی آقای❤️
بعداز 18ساعت ⏰رسیدیم اهواز پادگان شهید مسعودیان
قرار بود امشب اینجا بمونیم فردا صبح هرکس سر پستش بره خوشحال بودم
خیلی خوشحال آخه با مرد زندگیم اینجام😊
خادم شهدا
مجتبی مسئول کل خادمین ناحیه هویزه بود
بعداز رسیدن به هویزه
مجتبی یه جلسه با کل خادمین گذاشت🙂
مجتبی:بسم الله الرحمن الرحيم
خواهرا و برادرای محترم ان شاالله ما10روز با همیم
خواهرا مسئولتون خانم جمالی همسر بنده هستن🙃
هرمشکلی بود به ایشان برسونید
ایشان به بنده میگن
ان شاالله شاهد کمترین برخود میان خواهران و برادران باشیم☺️
جایگاه قرارگیری هرکدوم از براداران مشخص شد
منم جایگاه خوهران به خودشون واگذار کردم
و به سفارش مجتبی خودم تو حسینیه هویزه قرار گرفتم
همه حواسم به تموم خواهرا بود
اما مرد من چه خاکی خادم الشهدا بود
اون حسینی مغرور معراج الشهدا رو بعداز عقد شناختم😇
و حالا اینجا با لباس خاکی بدون کفش👞 با چفیه عربی سیاه خادم الشهدا بود
اینا برای من یعنی خود خود خوشبختی😇😍
شب اول خادمی انقدر خسته بودم که ساعت⏰ 10-9خوابیدم😴
اما روز دوم بعداز اینکه تایم استراحت شروع شد
سید بهم زنگ زد
-جانم
سید:جانت بی بل😍ا
میگم اگه بیداری بیا تا جاده اصلی هویزه محل شهادت شهید علم الهدی بریم
-اوووم الان حاضر میشم🙂
پاشدم چفیه عربی که شبیه چفیه مجتبی باشه از چمدون آوردم بیرون و به عنوان روسری ، سرش کردم🙃
چادر لبنانی
بیرون که اومدم چون سرباز و همکارای مجتبی زیاد بودن از لفظ آقای حسینی استفاده کردم
وقتی که از خوابگاه دور شدیم
سید دستمو فشار داد و گفت عاشقتم رقیه😍
مرد من الان منتظر شنیدن اون جمله ای دو طرفه بود
سرم زیر انداختم و گفتم منم دوست دارم❤️
سید:رقیه چی گفتی؟ 😁
همچنان سربه زیر گفتم همونی که شنیدی خخخخخ😄
#ادامه_دارد ....
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#عاشقانه_شهدا 🌹
#تشکرازخدا🙏
میلاد پیامبر(ص) بود که مهریه را معین کردند.همان روز با هم با حضور فامیل ها،یک مراسم عقد ساده برگزار کردیم.💍
صیغه عقد را که خواندند،رفتیم با هم صحبت کنیم.دیدم دنبال چیزی می گردد؛گفت: ((اینجا یه مهر است؟)) پرسیدم مهر برای چه؟مگه نماز نخوندی؟!گفت: ((حالا تو یه مهر بده.)) گفتم تا نگی برای چی می خوای،نمی دم.
می خواست نماز شکر بخواند که خدا در روز میلاد رسول الله(ص) به او همسر عطا کرده!ایستادیم و با هم نماز شکر خواندیم...
#شهید_عبدالله_میثمی🍃🌹
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
لحظه هاےبـےقرارے و دل گرفتگے،
لحظه هاے نابِ زندگے انسان است.
شايد خدا ميخواهد
در اين لحظات ڪ ارتباط تو
با ديگران به هر دليلے قطع مےشود،
خود را به تو نشان دهد
و ارتباط عميقے بين تو و خودش ايجاد ڪند.
اين لحظه ها را از دست ندهيم،
از آن فرار نڪنيم،
دل گرفتگے يعنے دل ما از همه خسته شده و خدا را ميخواهد:)
|...استاد پناهيان...|
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❣°•.رفیق شهید.•°❣
گاهی از آن بالا
نگاهی به ما #اسیرانِ دنیـ🌍ـا کن
دیدنی شده حال خسته ی😞 ما
و چشم های پر از #حسرتمان !
حسرتِ پرکشیدن🕊 تا آسمان !
من، خسته میان خاکها #جاماندم
ای کاش کمی دلتـ❤️
#برایم می سوخت😔
#رفیقِ_شهیدم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شبتون_شهدایی🌙
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
PART-13.mp3
12.12M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء سیزدهم
👤با صدای استاد پرهیزگار
#التماس_دعا_برای_ظهور
http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
🔷🔹🔹 #معـــــرفے_شهیـــــد ●نام⇦ نورالدیــــن مقــــدم ●تاریخ تولد⇦ ۱۳۴۰/۸/۲۵ ●تاریخ شهادت⇦ ۱۳۶۵/۲
🌷🕊🌷
#فرازےازوصیتنـــــامہ
💌 بندهٔ خطاکار سراپا تقصیر کوچکتر از آن هستم که از خود چیزی بگویم یا وصیّتی نمایم که در این بحبوحه از زمان که خوب و بد چون شب و روز روشن و مبرهن هستند.
🔻آنان که در خط ولایت سرخند حقّند و میدانم که امّت سلحشور و مؤمن ما اجازه نمیدهد که دشمن کافر از هر طبقه و از هر نژاد و مملکتی که میخواهد باشد بر ایشان مسلّط شوند و عقدههای چرکین و شوم خود را برایشان تحمیل نمایند و بر خرابههای شوم خود قهقهه سر دهند.
■فرمانده گردان زرهی لشکرمکانیزه 31عاشورا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
#شهیـد_نورالدیـــــن_مقــــدم🌹
《ســــالروز شهــادتــــ》🕊
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
تو این ماه #رمضان...
برید کنار گودی قتلگاه...💔😔
امام حسین(ع) هیچ کس رو دست خالی برنمیگردونه...🌸
ساربان رفت کنار گودی #قتلگاه، دست خالی برنگشت...
دیگری رفت،پیراهن حسینو برنگشت...
دیگری رفت، پیراهن حسینو
برداشت، دست خالی برنگشت...💔
دیگری رفت،انگشترو برداشت، دست خالی برنگشت...
زینب(س) رفت،دست خالی برنگشت...💔
شمر رفت، دست خالی برنگشت...😓
آقا هیچ کسو دست خالی بر نمیگردونه...😊
#حاج_آقا_پناهیان
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
بارهاااا شنیدیم که میگن....
دارا که باشی💰
سارا خودش با پای خودش میاد👸😒.
ولی مــــــــن میگم⬇⬇.
((( دارا بمونه واسه اهلش....!!!)))).
↘علی↖که باشی.
اومدن که هیچ.... ↘زهـــ❤ــــرا↖زندگیتو بهشت میکنه😊
مرد باش!!!!
اگر کسی نگــــاهت را خواست
بگو:واگذار شده به پسر فاطمه😊✌️
•
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#عاشقانہ_شهدا
امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ میزد و میپرسید چه میڪنے ؟
اگر میگفتم ڪارے را دارم انجام میدهم میگفت:
«نمیخواهد! بگذار ڪنار
وقتے آمدم با هم انجام میدهیم.»💕
میگفتم:
«چیزے نیست،
مثلاً فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است» 🍽🍶
میگفت:
«خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم میشوریم!»😎😁
مادرم همیشہ به او میگفت:
«با این بساطے ڪه شما پیش میروید همسر شما حسابے تنبل میشود ها!»😐
امین جواب میداد
«نه حاج خانم!
مگر زهرا ڪلفت من است؟
زهرا رئیس من است.»😌🙊😊
بہ خانہ ڪه میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش میگرفت و میگفت:
《سلام رئیس.》✋🏻🙄❤️😅
#همسرشهید_امین_کریمی
#عاشقانههایهمسرانشهدا
#شهدای_مدافع_حرم
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
سلام😍👊
خوبین عشقام😁😘
*۹۸#
اینترنت رایگان یک گیگ 😊😉
همراه اول
ایرانسل
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🕊 «بنا بر روایات هر کس این دعا [مجیر] را در «ایام البیض» [روز های سیزدهم و چهارهم و پانزدهم] ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده میشود، هرچند به عدد دانه های باران و برگ های درختان و ریگ های بیابان باشد. خواندن آن برای شفای بیمار و ادای دین و بینیازی و توانگری و رفع غم و اندوه سودمند است»
مصباح کفعمی
@shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
mojir-arzi.mp3
8.89M
🎤 دعای مجیر
#حاج_منصور_ارضی
http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🔷🔸
#بــــرگــــےازخــاطــــراتــ🍃
🔹《چند وقت قبل از شهادت محمد حسین پسر خواهرم که او نیز شهید شده است به خواب محمدحسین میآید و او را خواب میبیند که در یک باغ خیلی وسیع زندگی میکند پر از میوه است و سر سبز، محمدحسین به او میگوید پسرخاله جای به این قشنگی داری و ما را دعوت نمیکنی و یک سیب و یک انار به او میدهد و او در جواب به محمدحسین میگوید نگران نباشید چند وقت دیگر شما هم میآئید اینجا و درست چند وقت بعد از خوابش به شهادت رسید.》🔹
#شهیــدمحمــدحسیــننامــــدار🌹🍃
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣