eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃عرفه آمد ومن باز مصفا نشدم حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم همه گشتند سفید و دل من هست سیاه باز هم شکر که پیش همه رسوا نشدم ✍امروز ازخدا میخواهیم هرچه امام حسین (ع) در دعای عارفانه ی از خدا طلبیده است خدا به شما خوبان هدیه دهد🙏 🎊 روز عرفه روز دعوت عاشقانه بسوی خدا و عید قربان ، مبارک🎊 🌺 عرفه @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#خواب_فرمانده_لشکر #شهید_ابراهیم_همت 🌼 وقتی که عملیات می شد، دیگر خواب و خوراک نداشت از سه بعدازظهر تا سه صبح جلسه می گذاشت همه را یکی یکی صدا می زد🙂 و توجیه شان می کرد گاهی بیشتر از نیم ساعت در شبانه روز نمی خوابید حتی بعضی وقت‌ها سه چهار شب اصلاً نمی خوابید☹️ روز پنجم عملیات «خیبر» بود که دنبالش می گشتم توی جیپ پیدایش کردم👀 گفتم «کارت دارم #حاجی » گفت «صبر کن اول نمازمو بخونم☺️ » منتظر شدم نمازش را خواند بعد چراغ قوه🔦 و نقشه را آوردم که به او بگویم وضعیت از چه قرار است چراغ قوه را روشن کردم🔦 و روی نقشه انداختم و گفتم « کارور از اینجا رفته👈، از همین نقطه، بقیه هم » نگاهی بهش انداختم😕، دیدم سرش در حال پایین آمدن است😐 گفتم « #حاجی ، حواست با منه؟ گوش می کنی؟» به خودش آمد و گفت «آره، آره بگو » ادامه دادم «ببین #حاجی ، کارور از اینجا » که این دفعه دیدم با سر افتاد روی نقشه و خوابید😐 همان طور که خواب بود، به او گفتم «نه #حاجی ، الآن خواب از همه چیز برای تو واجب تره بخواب، فردا برات توضیح می دم😐😂 📷 اطلاعات عکس جبهه غرب، قلاجه ، تابستان ۱۳۶۲ 📑 منبع کتاب برای خدا مخلص بود ، صفحه ۸۱ 📑 راوی:سردار شهید سعید مهتدی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-از چہار حرفے‌های خوبِ زندگے؟ +نماز 🌱
#برباݪ_سـخن 🔷پدر و مادر عزيزم خوشحال باشيد كه من سرم را در راه دين و احيا مكتب مقدس اسلام فدا خواهم كرد و به نداي هل من ناصر امام كه از يارانش كمك مي‌‌خواهد مي‌‌گويم: لبيك اي امام، اي ياور مظلومان و مستضعفان جهان لبيك تا آخرين لحظه و تا آخرين قطره خونم از اسلام عزيز دفاع خواهم كرد. #شهید_علےاصغر_ناهیدی🌷 #سالروز_ولادت @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌼🍂 ساعت 07:30 صبح ، امام جمعه وقت گیلان به استانداری آمد ، از من پرسید ، آقای استاندار کجاست؟ جواب دادم ، اطلاعی ندارم . هنگام رفتن ، یادداشتی با کنایه برای انصاری نوشت استاندار و والی نظام جمهوری اسلامی ، باید به ‌موقع در محل کارش حضور یابد! نیم ساعت بعد که آقای انصاری آمد ، فهمیدم که ساعت ۶ صبح به کشتارگاه انزلی رفته و از کشتار دام آنجا بازدید کرده‌اند ، وقتی یادداشت را به آقای انصاری دادم ، ایشان گفتند با آقای لاهوتی تماس بگیرید و بگویید انصاری گفت ، من بعد از اینکه برای نماز صبح بیدار شدم ، به محل کارم رفتم ، محل کار من فقط پشت میز استانداری نیست ، جای‌ جای استان ، محل کار من است. آقای لاهوتی وقتی این را شنید خیلی خجالت کشید و در پاسخ گفت ، من چطوری از این جوان عذرخواهی کنم؟.... 📕 استاندار آسمانی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
doaye_arafe.mp3
1.97M
🌷دعای عرفه مقدماتش همه نعمت های خداست، امام حسین علیه السلام یکی یکی همه نعمت ها خدا را شکر کرده... ✅حجت الاسلام رفیعی http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
⏰ساعت به وقت رمان☺️🙃
✍ مـریـم سـرخـه اے 🌹قسـمـت وهـفـتـم روبه روی آیینه، ساعت مچی اش را بالا آورد یکی از پاهایش را جلو تر از پای دیگری گذاشت چشمانش را به ساعت مچی اش دوخت و گفت: -بابا بیایید بریم دیگه الان دیر می شه ها!! ابروهایم را بالا انداختم وبلند خندیدم و بعد گفتم: -آخه کی میاد زن تو بشه با این ادا اصولات. -الان چه ربطی داشت واقعا؟! -برادر من زن گرفتن تو به همه چی مربوطه. -مثل شوهر کردن تو. به هم نگاهی کردیم و دوتایی زدیم زیر خنده. مادر در حالی که چادرش را در دستش گرفته بود از اتاق بیرون آمدو گفت: -چه خبرتونه شما خواهر برادر سر صبحی باز شوخیتون گل کرده؟! من_نه بابا مامانم این آقا پسرتون حس خوشگلی بهش دست داده. برادرم در حالی که سمت من می آمد گفت: -والا اگه همین آقا پسر نبود کی براتون عروس می آورد؟! مادر_کو عروس مامان جان؟!تو اگر زن بگیر بودی تا الان زن میگرفتی. خندیدم وگفتم: -فیلمشه.کی به این زن میده؟! مادر_هیچ کس!!! محمد هم خندید و بعد صورت مادرم را بوسید. پدر از اتاق بیرون آمد لبخند عمیقی بر چهره اش بود رو به ما کرد و گفت: -خب عزیزان دلم.حرکت کنیم؟؟ و همه گفتیم حرکت کنیم.مادرم چادرش را سرش کرد برادرو پدرم چمدان هارا برداشتن و راهی شدیم. به خودم آمدم خیابان ها را پشت سر گذاشته بودیم.به فرودگاه رسیده بودیم.معطلی ها را گذرانده بودیم.و حالا هرکداممان روی یکی از صندلی های هواپیما نشسته بودیم. لبخندی زدم نفس عمیقی کشیدم و در دلم گفتم: -دارم میام ادامه دارد.... @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• #قرار_عاشقی⏰ •] ڪبوتر حرمت شد "🕊" دل زمین گیرم "💚" به جز حریم تو "☺️" از هر چه آسمان سیرم"🌤" #دنیاےمنے #آقاےمنے @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣