eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.8هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟امام_رضا علیه‌السلام فرمودند: ✅ «بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در قرآن، آیه مباهله است.» 📚 بحار الانوار، ج ۳۵، ص ۲۵۷ @shahadat_dahe_haftad کانال❣ شهادت +دهه هفتاد❣
4_5888673430110209128.mp3
2.19M
🎙 حجت الاسلام بندانی نیشابوری 🎵 گناه زبان @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
آره این دست و پا گیر است... این 🎀 یک جاهایی; دست مرا گرفته💛 است ک فکرش را هم نمیکنی💞 @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+دهه هفتاد❣
قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش كه در محشر نگویند چرا پرونده ات امضاء ندارد  @shahadat_dahe_haftad کانال❣ شهادت +دهه هفتاد❣
هم قد گلوله توپ بود گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟ گفت : با التماس ! گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟ گفت : با التماس ! به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری #شهید میشه😄؟ لبخندی زد و گفت : #با_التماس ! وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدر التماس کرده😔 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
خدایا برایم ننگ است که شهادت همرزمانم را ببینم و به مرگ طبیعی بمیرم.. #شهیـد_سیــدجمــال_قریشـی شهیدی که حضـرت آقـا با شال سیادت ایشان نماز خواندند. @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍃🌺 زندگی یعنی دو ساعت گریه کردن بر غمت می شود روزی بیاید من بمیرم در غمت؟ .... ❣ @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
درود خدا بر شهدا و دوستان شهدا✋ وقتی با یک شهیدی خو میگیریم ، اولش همش شک و تردید...نکنه یک رابطه ی یک طرفه است😔 نکنه منو نمیبینه😔 انقد دوستای پاک و مخلص داره که اصلا من گناهکار به چشمش نمیام💔 یک خرده که میگذره شک میکنی به رابطه!؟میپرسی اصلا اون منو میبینه😳اصلا منو به عنوان دوستش قبول داره؟!😳 عکسشو میگیری روبه روت بهش میگی اگه توهم منو به عنوان دوستت قبول داری یه نشونه بفرست😔 بزار بفهمم تو هم میخای رابطمون حفظ بشه😔 وقتی که یک نشونه ازش دیدی😍بهش ایمان میاری دنبال وقت خالی میگردی که بهش نگاه کنی و حرف بزنی باهاش دلت که میگیره به خودش میگی میگی داداشی دلم از زمینیا شکسته😢 خودت نگام کن😔 اصلا حس میکنی که داره نگات میکنه👀 با یک لبخند کنج لبش😊میگه من هستم ازاون موقع به بعد دیگه اون آدم سابق نیستی...اطرافیانت تغییرات رو در تو احساس میکنن😉 حرف و کنایه و نیش بقیه واست بی اهمیت میشه😏 توی دلت واسشون دعا میکنی و میگی داداشی دعا کن اینا هم یک روزی مثل من اسیر دوست شهید بشن و حال امروز منو بفهمن😔 میدونی ،میخوام یک چیزی بگم😔 همه ی ما ازوقتی دوست شهیدمون وارد زندگیمون شده حالمون خوب شده و این حال خوب رو اول از همه مدیون خدا و بعد شهدا هستیم😔 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
4_5947536824485282447.mp3
8.7M
خوش به حال رقیه که تو عموشی عباس🍃 صدقه میده وقتی زره میپوشی عباس .... زیبا👌 با نوای: سید رضا نریمانی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت دلشکسته چه کند؟ گر نکند بر تو سلامی #چهارشنبه_هاے_امام_رضایے🌷 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
💠طلائیه کجاست؟؟ جایی است که ✾خاکش طلاست ✾خودش طلاست ✾همه چیزش طلاست. ⚜جاییه که دست فرمانده پیروزلشکر14 ازتنش جداشد. ⚜اونجاجاییه که سرنازنینه سردار خیبرازتنش جداشدو رانندش تیکه وپاره شد وپر پر شد🕊. ⚜اونجاجاییه که وقتی ردمیشدشب عملیات جنازه برادرش 👥حمیدباکری افتاده ولی رد شدو 🔰بچه هاهرچی فریادزدند🗣حاجی جنازه حمید و برگردونید عقب ودرآخربه اصرارفرمانده پشت بیسیم📞 گفت ایناکه اینجاافتادن همه کدومشونوبرگردونم⁉️ 🔰خواهرباکری میگه ماسه تابرادرداشتیم هرسه تاشون شدند هیچ کدومشون برنگشتند😔. 🔰یکی ✓علی باکری بودزمان طاغوت ساواک شاه علی مارودستگیرکردند کردندوهیچی ازجنازش به مانرسید. 🔰داداش ✓حمیدماروهم که مهدی تو ورفت 🔰خوده ✓آقامهدیم تووصیت نامش نوشته بود📝خدایاازتومیخام وقتی کشته میشم پیدانشه 🚫تا من ی وجب ازخاک این دنیارواشغال نکنم؛ که توعملیات بعدی جنازش افتاد تو جنازشوآب برد🌊 ازسه برادر برنگشتن❌... @Shahadat_dahe_haftad
🍃☘ #پروفایل😎 #پسرونه👨✌️ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍃☘ #پروفایل😎 #دخترونه👩✌️ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🔹اینبار اگر #رقیه گریان گردد 🔸 #زینب ز جسارتی پریشان گردد 🔹بر خیل یزیدیان زجان می تازیم👊 🔸تا #عبرت جن و انس و شیطان گردد @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
۵🌻 روزی که صالح می خواست بازگردد فراموشم نمی شود.😊 سلما سر از پا نمی شناخت. از اول صبح به دنبال من آمده بود که با هم به تدارکات استقبال بپردازیم. منزلشان مرتب بود. با سلما رفتیم میوه و شیرینی خریدیم و دسته گل بزرگی که پر از گلهای نرگس بود.💐 سلما می گفت صالح عاشق گل نرگس است. اسپند و زغال آماده بود و حیاط آب و جارو شده بود. سلما بی قرار بود و من بی قرارتر😅 از وقتی که با سلما تنها شده بودم و از صالح تعریف می کرد و خصوصیات او را در اوج دلتنگی هایش تعریف می کرد و از شیطنت هایش می گفت، حس می کنم نسبت به صالح بی تفاوت نبودم و حسی در قلبم می پیچید که مرا مشتاق و بی تاب دیدارش می کرد. "علاقه؟؟؟!!!😳 اونم در نبود شخصی که اصل کاریه؟ بیجا کردی مهدیه.😡 تو دختری یادت باشه☝️🏻 در ضمن چشاتو درویش کن"😒 صدای صلوات بدرقه اش بود و با صلوات هم از او استقبال شد. سعی کردم لباس مناسبی بپوشم و با چادر رنگی کنار سلما ایستاده بودم. یک لحظه حس کردم حضورم بی جاست.😰 نمی دانم چرا دلم فشرده شد. قبل از اینکه از ماشین پدرش پیاده شود خودم را از جمعیت جدا کردم و توی حیاط خودمان لغزیدم. از لای در به آنها نگاه کردم و اشک شوق سلما را دیدم که در آغوش با شرم و حیای صالح می ریخت. آهی کشیدم و چادر را از سرم در آوردم و داخل خانه رفتم. " مثل اینکه سلما خیلی سرش شلوغه که متوجه نبودِ من نشده😔" یک ساعت نگذشته بود که پدر و مادرم بازگشتند. ــ چرا اومدی خونه؟؟😯 ــ حوصله نداشتم زهرا بانو(به مامانم می گفتم) ــ چی بگم والا... از صبح که با سلما بودی. تازه لباست هم پوشیدی چی شد نظرت عوض شد؟😒 ــ خواستم سلما گیر نده. وگرنه از اول هم حوصله نداشتم.😔 ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
۶🌻 فردای آن روز سلما با توپ پر به دیدنم آمد😒 و من در برابر تمام حرف ها و غر زدن هایش لبخند می زدم و سکوت می کردم.😊 خودم هم نمی دانستم دلیل ترک آنجا چه بود. فقط این را می دانستم که به حرف دلم گوش داده بودم. بعد از کلی حرف زدن از لای چادر رنگی اش پیشانی بندی را با عنوان "لبیک یا زینب" بیرون آورد و به سمتم گرفت.😍 ــ صالح داد که بدمش به تو. گفت پیشونی بند خودشه اونجا متبرکش کرده به ضریح خانوم. بدون حرفی آن را از سلما گرفتم و روی نوشته را بوسیدم. چند روز بعد هم صالح را در مسیر رفتن به هیئت دیدم و سرسری احوالپرسی کوتاهی با او داشتم.😅 چقدر لاغر شده بود.😔 حسی عجیب تمام قلبم را فراگرفته بود. حسی که نمی دانستم از کجا سر درآورد و چگونه می توانستم آنرا درمان کنم؟😖 یک روز سلما به منزل ما آمد و دستم را گرفت و به داخل اتاقم کشاند. ــ بیا اینجا می خوام باهات حرف بزنم. ــ چی شده دیوونه؟ چی می خوای بگی؟ ــ با خواهر شوهرت درست حرف بزن ها... دیوونه خودتی.😒 برق از چشمانم پرید و تا ته ماجرا را فهمیدم😳 فقط می خواستم سلما درست و حسابی برایم تعریف کند. دلم را آماده کردم که در آسمان دل صالح، پر بزنم و عاشقی کنم.👼🏻 ــ زنِ داداشم میشی؟ البته بیخود می کنی نشی. یعنی منظور این بود که باید زنِ داداشم بشی.😉 از حرف سلما ریسه رفتم و گفتم: ــ درست حرف بزن ببینم چی میگی؟😅 ــ واضح نبود؟ صالح منو فرستاده ببینم اگه علیاحضرت اجازه میدن فردا شب بیایم خاستگاری.☺️ گونه هایم سرخ شد و قلبم به تپش افتاد. "یعنی این حس دو طرفه بوده؟ ما از چی هم خوشمون اومده آخه؟؟؟" گلویم را با چند سرفه ی ریز صاف کردم و گفتم: ــ اجازه ی خاستگاری رو باید از زهرا بانو و بابا بگیرید اما درمورد خودم باید بگم که لازمه با اجازه والدینم با آقاداداشت حرف بزنم.😌 ــ وای وای... چه خانوم جدی شده واسه من؟! اون که جریان متداول هر خاستگاریه اما مهدیه... یه سوال... تو چرا به داداشم میگی آقا داداشت؟!😜 ــ بد می کنم آقا داداشتو بزرگ و گرامی می کنم؟🙄 ــ نه بد نمی کنی فقط... گونه ام را کشید و گفت: ــ می دونم تو هم بی میل نیستی. منتظرتم زنداداش.🌸 بلند شد و به منزل خودشان رفت. بابا که از سر کار برگشت گفت که آقای صبوری(پدرصالح و سلما) با او تماس گرفته و قرار خاستگاری فردا را گذاشته. بابا خوشحال بود اما زهرا بانو کمی پکر شد. وقتی هم که بابا پاپیچش شد فقط با یک جمله ی کوتاه توضیح داد ــ مشکلم شغلشه. خطرآفرینه😔 بابا لبخندی زد و گفت: ــ توکل بخدا. مهم پاکی و خانواده داری پسره وگرنه خطر در کمین هر کسی هست. از کجا معلوم من الان یهو سکته نکنم؟!🤔 زهرا بانو اخمی کرد و سینی استکان های چای را برداشت و گفت: ــ زبونتو گاز بگیر آقا... خدا نکنه...😠 بابا ریسه رفت. انگار عاشق این حرکت و حرف زهرا بانو بود. چون به بهانه های مختلف هرچند وقت یکبار این بحث را به میان می کشید و با همین واکنش زهرا بانو مواجه می شد و دلش قنج می رفت😍 ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#یا_حسین_ع #محرم_نزدیکه @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#یا_حسین_ع #محرم_نزدیکه @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهادت چه زیباگلچین می کنی خوبان عالم را...!ومن مبهوت هرشهیدم که چه زیبا میرودتا عرش اعلا. . . #شهیدمحمدغفاری #سالروزشهادت @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
اَلسَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يااَبَاالْفَضْلِ‌الْعَبّاس💔 ارمنـ☺️ـی یک بار رو زد حاجـــت خود را گرفت خــــوش به حال ما که عمری در پــِی‌اَت آواره ایم #حضرت‌ابوالفضلی‌ها😍💚 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهید است که مصداق شیدایی است . ❧(شین )اوشوق وصال را می نماید ✿(حاء)او حریم وصل را نمایان است😍 ❧(یاء) او #یار را تجلی می کند ✿(دال ) او هم دلالت بر حق بودنش است👌 #شبتون_شهدایی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا