جمعه عاشق ترین روز هفته است....
آنقدر که رنگ قریب انتظارش را
برقلب همه اهل زمین،میپاشد...
هفته به وقت دلتنگی رسیده؛یک جرعه نگاهت،درمان تمام بیقراری ماست....
✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
✨﷽✨
#تلنگــــــر
#ریا_کاری_ممنوع⛔️
🔹شخصی ۳۰ سال صف اول نماز
جماعت میایستاد..و پشت سر پیشنمازی
نماز میخواند؛یک شب آمد و دید صف
اول جا نیست ...
👈🏻صف دوم ایستاد و متوجه شد که
کمی ناراحت است ولی نه ناراحت اینکه
ثواب صف اول را درڪ نڪرده؛بلڪه ناراحت
است ڪه چرا در انظار مردم در صف اول
نایستاده است ...
🔸فهمید که ایستادنش در صف اول برای
ریاکاری بوده است ...
نماز ۳۰ ساله اش را قضا کرد !!!
🍃 #آیتالله_مجتهدی(ره)🍃
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
✅#حق_الناس_در_آخرت😭
✨ روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.😰
✨ رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند .😦 علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . 😓
✨ در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند:😇 حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند 😰😓و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.😭
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
seyedrezanarimani.ir -ramazan9619(6).mp3
7.12M
#مداحی
از زبان #همسران_شهدای_مدافع_حرم
🎤 #سیدرضانریمانی
💔گفت دوسه تا امانتی میزارم
اینابایدپیش خودت بمونه
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتادی حمایت #قسمت_35 هیتی که توی خانه راه انداخته بودیم طوری بود که هم
#شهید_احمد_مکیان
#شهید_دهه_هفتادی
سرگروه
#قسمت_36
من و برادر دو قلویم با احمد و دوستش برای خودمان یک گروه بودیم گروهی که بیشتر جاها با هم بودند بین ما احمد قدرت مدیریت بیشتری داشت به همین خاطر نقش سرگروه را برایمان بازی می کرد نه اینکه بخواهد نظرش را به ما تحمیل کند ولی طوری بود که ما از احمد حرف شنوی داشتیم. مثلا اگر بحث می شد برای تفریح کدام کوه برویم و هر کس نظری می داد حرف احمد ختم کلام بود طوری بود که دیگر روی حرفش حرف نمی زدیم.
دیگران هم که ما را می دیدند همین حس را داشتند احمد را بزرگ ما حساب می کردند نمونه اش بحث رنگ کاری ساختمان بود اول از همه من کار را پیدا کردم بعد بچه ها آمدند و کارمان گروهی شد ولی صاحب کارمان وقتی می خواست کاری را به گروه محول کند کار را به احمد می داد.
راوی: برادر شهید
محمد حسین مکیان
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣