eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
💝🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ✨ســـــلام مــــولاےخوبمـ ... ✨این روزها که همچون باد میگذرد ✨هر لحظـہ اش نبودنت را به رخ دلــــ♥ـــمـ میکشد... ✨دلــ♥ــمـ بین نبــودن و بـودنت ســــرگردان است ... ✨نیستے و نمے بینمت، هستے و حست میکنم... ✨هر سہ شنبـہ در توسل هاےدلتنگے ... ✨هر جمعـہ در ندبـہ هاے فراق ... ✨هر روز ؛ هر لحظــہ سخت است مولا ... ✨سخت است این که تو باشے همین اطراف ✨و من محروم باشم از تو ... از دیدنت ... از شنیدن صدایت و ... ✨خستــہ ام... خستـہ از غرق شدن در روزمرگـــے ها... ✨و ترس از غفلت از شما... خستـہ از شهرے خاکسترے ؛ ✨ آقـــــاے من ... گاهے حس وصلہ اے ناجـــــور را دارم...😔 ✨مےترسم از "جــــور" شدن با این دیار ... این دیارِ بے تو ... ✨مولاے نازنینم ... مهربانم! دلـــــــ♥ـــــمـ گرفتــہ از اینجا دلــــــ♥ــــمـ فقط تـــو را میخواهد ... فقط تو را ... 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❣رفیق جـان خـدا هس🍃 وقتی بخاطر لبخندش گناهی رو تـرک میکنی⛔️ وقتی کنایه های دیگران رو بخاطر رضایتش میکنی شک نکن داره نگات میکنه😄 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداے مـن .. ..♥️ میگویند ڪه ابتدای صبح☀️، رزق بندگانت را تقسیم میکنی؛ میـشود رزق من امروز رفاقتی باشـد؟! از جنـس #شھیدان... با عطـر #شھـادت...😍 #روزتون_مملو_از_یاد_شهدا🌹 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
⁉️ نگاه نکردن به فایده ای هم دارد؟ 🔻1⃣رهایی از حسرت💔 👈کسی که چشم👀 خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش💘 بیشتر می گردد. 👈آنچه را چشم به قلب انتقال🔃میدهد مضر است، چون چشم چیزهایی را می بیند که رسیدن به آن، مقدور نیست❌ او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.😭 🔻2⃣نورانی شدن قلب💖 👈چشم پوشیدن🙈 از نامحرم قلب را روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی دیگر اعضای بدن نمایان می گردد. 🔻3⃣غلبه💪بر نفس 👈این عمل یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به نامحرم به مراتب خوبتر و زیباتر است، چون این شخص با دشمن خود یعنی 👹 قهر نموده، خود را لبیک نگفته🔞 و بر نفس خود غالب آمده است. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
شهید طهرانی مقدم سالها با دست خالی تلاش کرد ومارا جزوقدرت های موشکی کرد این یعنی در بقیه مسائل مانند اقتصاد هم می توانیم باتفکر انقلابی پیشرفت کنیم اما نفوذی ها وجریان سازشکار وغربگرا اعتنایی نمی کند. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
••خاطره اے از حاج آقا قرائتے🌱 ••از عشق تا شهادت ⇠رفتم خونه پدر سه تا شهید، یه خرده احوالپرسی کردم. گفتم: کجا وضو بگیرمـ؟! ⇠گفتش: که دو سه تا پله باید بری پایین. رفتم وضو گرفتم، دیدم پیرمرد حوله آوردهـ😁 ⇠گفتــ: حوله آوردم دستــ و صورتت رو خشک ڪنی.✨ ⇠گفتم: حدیثــ داریم اگر وضو گرفتید و [جای وضو رو] خشک نکنید، ثوابش سی برابره!😌 ⇠پدر سه تا شهید جواب داد: حدیث نداریم که اگر یه پیرمرد با درد پا براتــ حوله آورد خیطش نکن؟!☹️😂 •••گفتم من علم دین دارم فهم دین ندارم🍂✋🏻 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
  سہ شنبہ شدُ و پَرزدم سوی تو شدَم سائل ديدن روی ِتو بہ اِذنْ چهارده نور پاڪ جهان شدم جان نثار امام زمان عج #دوباره_سه_شنبه_و_دلتنگ_جمکران_شدم. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
♥️ شب آخر جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید می‌گوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک می‌شود و یا اینکه پاک می‌شود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.😢 یک تیر به بازوی سمت چپش خورد، دستش را پاره کردو سه تا از تکفیری‌ها را کشت ، سه یا چهار تیر به سینه و پهلویش ‌خورد و ❤️شهید❤️ می‌شود و هنوز پیکر مطهرش برنگشته است. محل شهادتش جنوب ، خان طومان، باغ زیتون است و همه محله یافت آباد تهران هنوز منتظر بازگشت پیکر پاک و نورانی مجید هستند. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
اختصاصی برای خـدا گفتم:" با فرمانده تان کار دارم." گفت:"الان ساعت یازده است،ملاقاتی قبول نمی کند." رفتم پشت در اتاقش در زدم،گفت:"کیه؟" گفتم :"مصطفی من هستم."" گفت :"بیا تو." سرش را از سجده بلند کرد ،چشمهای سرخ، خیس اشک و رنگش پریده بود. نگران شدم :"گفتم چه شده مصطفی؟ خبری شده؟کسی طوری اش شده؟" دو زانو نشست. سرش را انداخت پایین.زُل زد به مهرش .دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشتهایش رد می کرد. گفت :"ساعت یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم.بر می گردم کارهایم را نگاه می کنم. از خودم می پرسم کارهایی که کردم ،برای خدا بود یا برای دل خودم؟" 🌺🍃شهید حجت السلام مصطفی ردانی پور🌺🍃 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
@Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣