🍃🍃🍃
🌷نزدیک مراسم #عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده #عروس باید برایت بخرند.
🌷خلاصه با هم برای #خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا #حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ...
🌷هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید #امام_زمان(عج) امشب #ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.» یعنی گویا تمام لحظات زندگی، #منتظر یک اتفاق مهم بود یا حداقل شناخت من از محمودرضا اینطور بود.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#سیره_شهدا 🌺🍃
زمانی که فرمانده بود ، یک عده پشت سر او حرف می زدند.
یک روز به او گفتم بعضی ها پیش دیگران بدِ شما را می گویند.
خیلی تو هم رفت!! ، از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم.
رو به او کرده و گفتم: محمد جان! زیاد به این قضیه فکر نکن!
گفت ، من از اینکه پشت سرم حرف می زنن ناراحت نیستم! ، من که چیزی نیستم؛ از این ناراحتم که چرا آدم های به این خوبی ، غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو می کنن ؛ از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرام شدم؟!
سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم ، خدایا این کجاست و من کجا... !!!
#سردارشهیدمحمد_بروجردی
📕 یادگاران
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
هر کاری مى كردن دکترا، سید به هوش نمی اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می گفت؛ دوباره از هوش می رفت😔. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید.🍃
چشماشو باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: #آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..!😔من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم😭،تازه #راز یازهرا(س) گفتناشو فهمیدم.💔
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
✨🌸✨
#وصیت_شهید
ما توی کشور بقیه الله (عج) هستیم ،
خادم این ملت هستیم ،
مردم ما رو به اینجا رسوندند ،
باید براشون کار کنیم ...
صیاد دلها امیر سپهبد
#شهیدعلی_صیادشیرازی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#رمان_مجنون_من_کجایی❤️
#قسمت_54
وای شدم توپ فوتبال اوقاف، کمیته امداد و ....😢
هرروز کارم همین بود از این اداره به اون اداره
بازم نبود سید واضح بود
یاد مجوز کانون قرآنی افتادم
چه عاشقانه میرفت دنبال کارا😞😢
امروز بالاخره بعداز یک سال موافق به گرفتن تمام مجوزا شدم😁
الانم با فرحناز داریم خونه مامانمو اول وسایل جمع و جور کنیم
اون اساسی که کاملا نو بود رو تصمیم گرفتیم بدیم به کسی
دکورهای مادر جمع کردیم تو جعبه نمیدونستم باید چیکارشون کنم بفروشم نفروشم😢
وای خدا چقدر وسیله
در حالی که آخرین وسیله بار کامیون شد بچه ها گفتن جهاز مادر بفروشیم با پولش فرش خریدیم
خونه فرش شد
چندتا همرزمای سید که جانباز بودن شده بودن حامی خیریه ما😊
تختهای بچه ها سفارش و تو اتاق ها قرار گرفت
تاب و سرسره برای حیاط ها سفارش و بعد نصب شد
امروز بعداز یک ماه خیریه ها آماده پذیرش بچه هان😊😁
تابلوها نصب شد
موسسه خیریه شهدای مدافع حرم
موسسه خیریه چشم به راه
امروز قراره با فرحناز بریم برای شناسی بچه های کار
-فرحناز تو ماشین🚙 منتظرتم
فرحناز:باشه
گوشیم📱 زنگ خورد شماره ی جواد بود
-الو سلام آقا جواد خوب هستی؟
آقا جواد:ممنون آجی خانم
آجی میگم فرحناز خانم پیشت که نیست؟
-نه چطور؟🤔
جواد:آجی یه خبر بد دارم
محمد هادی زیر شکنجه داعش شهید شده😞
-وای یا امام حسین بعد از دوسال انتظار😔😢
جواد:آجی مطهره میاد کانون به سید محمد هم زنگ زدم
محدثه خانم بیان یه جوری بهش بگید
پیکر محمد هادی یک هفته دیگه برمیگرده شهر😔
آمادش کنید
-باشه کاری نداری؟
جواد:نه مراقب خودت و بچه ها باش
یا علی
جواد پسر خاله من بود
سرم گذاشتم روی فرمان اشکام جاری شد😭😢
وای خدایا
فرحناز میزد به شیشه چی شده چرا گریه کردی؟
-هیچی بابا
دلم گرفت یهو😢
فرحناز:رقیه نمیدونم چرا از دیروز حس میکنم محمدهادی آرومه دیگه اذیتش نمیکنن
انگار داره میاد😞
-فرحناز عصر بریم مزار شهدا
محدثه هم از قم میاد
فرحناز:آره عزیزم
بچه ها اومدن کانون
همه رفتیم مزار😔
محدثه:فرحناز خوبی خواهر؟
فرحناز : بچه ها برای محمدهادی اتفاقی افتاده؟
-فرحناز محمد هادی😢
فرحناز : شهید شده؟
محدثه:فرحناز آروم باش عزیزم پیکرش میاد تا یک هفته دیگه😞
#ادامه_دارد ....
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهادت
همیشہ حرف زدیمـ از شهید و شهادٺـ🗣
همیشہ پایان رساندیمـ حرفامان را با التماس دعاے شهادٺـ🏻
هیچ گاھ آنے نشدیمـ ڪہ باید شویمـ
هیچ گاھ ادعاهامان پایان نرسید🍂
هیچ گاھ کلمہ ے شهید را شهیدانہ
درڪ نکردیمـ💔
آیا تو تا کنون گفتہ اے شهید یعنے چہ؟!
آیا تفسیرش کردھ اے؟!
اصلا میدانے شهادٺـ چیسٺـ و چہ میخواهد؟!
آدمـ هاے بے انصافے شده ایمـ حرف میزنیمـ براے مشهور شدنـ :(
اما عمل نمیکنیمـ براے شهید شدنـ🕊
یادٺـ باشَد شرطِ شهادٺـ شهیدانہ زیسٺن اسٺـ🎈
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌼🍃🕊✨
🍃✨
🕊
✨
°•{مــــــدافــــــع حـــــرم
#شھیـد_مصطفی_جعفـــــری🍃🌹}•°
●لشکر فاطمیـــــون
💢 #مننگرانمصطفـــــیبودم
#اونگرانحضرتزينــــــــب
◽️مصطفی در كمال قاطعيت به من جواب میداد كه شما چطور در ماه محرم به سر و سينه میزنيد و حسين حسين میگوئيد و آرزو میكنيد كه ای كاش در كربلا با امام حسين(ع) بوديد؛
◽️الآن هم زمانی است كه بايد در دفاع از حرم بیبی زينب(ع) اسلحه بگيريم و به جهاد بپردازيم.
🔘➼┅═🕊═┅┅───┄
🍃 #تولد ⇦ ۱۳۶۳/۳/۲۶
🍂 #شهادت ⇦ ۱۳۹۳/۳/۲۶
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزولادتــــــــــــ🌸
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ🍃💔}•°
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
توی گردان!
ما به گروه اخراجی ها معروف بودیم ،چون خیلی شلوغ می کردیم🙊
حاج مهدی فرمانده گروهان مون بود و ماهم دستورات شو مو به مو انجام میدادیم 👌
ولی خوب باز شیطنت مون زیاد بود، حاجی هیچ وقت به ما کوچکترین حرفی نمیزد و اجازه نمی داد کسی به ما حرف بزنه،بلاخره محیط نظامی بود و ماهم یک فرد نظامی✌️.
یادمه حاج مهدی میگفت بچه ها ان شاء الله پس از برگشتمون به ایران همه شما ها رو مجدد جمع میکنم از شما فیلم اخراجیهای 4 رو می سازم . 😂
رابطه صمیمی حاج مهدی با رزمندگان فاطمیون زبانزد همه بود سایر رزمندگان حاضر در منطقه مایر به تعجب میگفتند : یه فرمانده ایرانی اومده مثل مصطفی صدر زاده ، رابطه گرمی با بچه های افغانستانی برقرار کرده رزمنده های فاطمیون هم خیلی دوستش دارن☺️ ، حتی این موضوع به گوش (حاج قاسم) هم رسیده بود..!!
موقع برگشت به ایران، تو راه همه ی این بچه ها با چشمانی اشکبار و غمناک از حاج مهدی عذرخواهی کردندو حلالیت گرفتند،
می گفتن: فرمانده شرمنده که داریم تنهات میزاریم 😔 ، شرمنده ایم که شب عملیات نتونستیم عقب بیاریم ات،شرمندایم که نتونستیم سرباز خوبی برات باشیم، آخه حاج مهدی تنها شهید گروهانمون بود!!! 💔
حالا بعد چهار ماه ،اصلا باورم نمیشه که حاج مهدی که مثل یک پدر واقعی برامون بود، در جمع ما نیست!
خدا کنه در آخرت شفیع ما باشه، ما هم پاسدار خونش باشیم ،انشاءالله 😞 ✌️
شهید مدافع حرم #حاج_مهدی_قاسمی_ملقب به ابومائده 🍃
راوی:رزمنده لشکر فاطمیون 🌹
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
چادُرَم را با اشتیاق سَر کردَم که ناگَهان
تردیدی دَر دِلَم اُفتاد😑❗️
خُودَش بود(شِیطآن👿)
هَمیشه وَسوَسه ام میکَرد
وَ جلویِ کارهایم رآ میگِرفت😣
ولی این دفعه تَصمیم جَدی گِرفته اَم 😤
+اینجوری خوشگل نیستیا کسی نگاهت نمیکنه 😏
_مهم اینه که آدم از نظر خدا خوشگل باشه بقیه که مهم نیستن☺️❤️
+ دوستات بهت میخندن یادته همش بهت میگفتن امل 😐
_اشکال نداره مهم اینه که وقتی چادر سرمه امام زمان ازم راضیه 😊✨
+حداقل یکم آرایش کن این که اشکال نداره
_چادرم حرمت داره آرایش حرمتشو میشکنه😏
با لَبخَند به خُودَم دَر آینه خیرِه شُدَم وَزیر لَب گُفتَم:
🌺هٰذا اَمآنَتِکَ یآ زَهرآ(س)🌺
چادرم یادگار مادرم...
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣