#بہ_تَوَڪـُلِ_نامِ_أعظَمَتٌـــ_💕
💓خُداوندا #بی نگاهِ
لُطفــِ #تــُ
هیچ کاری
#بـــِ سامان
نِمیرِسَد😍
نِگاهَـت را اَز ما نَگیر💜✋
https://rubika.ir/a22111375
🌹طلبه جوان🌹
دوست عزیز از صفحه روبینو بنده در روبیکا دیدن بفرمایید باتشکر 💟
✨#دوراهــــــــــے
✍ مـریـم سـرخـه اے
🌹قسـمـت #نـــوزدهــــم
تیپ این دفعه ی من نسبت به قبل خیلی بدتر بود...
فقط منتظر کوچکترین حرکت از سمت روشنک بودم.
دیگه کار از آستین های بالا زده ام گذشته بود.از خانه بیرون آمدم به بافت کوتاهی که تنم بود نگاهی انداختم.کمی ترسیدم با خودم گفتم روشنک امشب به تیپ من گیر می دهد!!
دستم را سمت پایین بافتم بردم و از دو طرف پایین تر کشیدمش بعد راهی شدم.
سر خیابان که رسیدم ماشین روشنک را دیدم.برایم بوق زدو به سمتش رفتم.
سوار ماشین شدم لبخند عمیقی که بر لبش بود کمی محو شد...به صورتم نگاهی کرد ولی مدتی نگذشت که دوباره به حالت عادی برگشت.
نفسم را با خوشحالی بیرون دادم بالاخره تونستم نظر روشنک را جلب کنم...
دستش را سمت من آورد و به من دست داد...
-سلام عزیزم.
چشمانم را ریز کردم لبخندی زدم و گفتم:
-سلام روشنک جان.
-خوبی؟
خندیدم و گفتم:
-الحمدلله هستم.
او هم بلند خندید و گفت:
-ای شیطون.
ماشین را روشن کرد از آیینه عقب را نگاه کرد و وارد خط شد...
-خب چه خبرا؟
دستم را روی موهایم کشیدم و گفتم:
-سلامتی شما چه خبر؟
-سلامتی شما.
-خب حالا کجا میریم.
خندید و گفت:
-می خوام بدزدمت.
بلند خندیدم وگفتم:
-چه خوب.
نگاه اول روشنک به من شاید کمی از لبخندش کم کرد ولی سریع به حالت عادی برگشت...
او هنوز هم بی توجه به تیپ من با من حرف می زد خیلی عادی.لجم را در آورده بود.باید امشب سر از کارش در بیاورم.
روشنک ادامه داد:
-گفتم شام امشبو با تو بخورم.
چشم هایم را گرد کردم و گفتم:
-جدی؟؟؟؟؟؟
-آره.دوست نداری؟
-نه این چه حرفیه اختیار داری.باعث افتخارمه.
هر دو خندیدیم...
#ادامه_دارد...
@shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
هرگز نمازت را ترک مکن " 🔴
میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ؛
تا " سجده " کنند، فقط یک سجده 🌷
از پاهايی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..👌
قبرها، پر است از جوانانى که
میخواستند در پیری توبه کنند...🤔
#حَےِعَلیْالَصلاة 🌱
بسم رب الشهدا....
یکشنبه های هر هفته معتلق است به امیرالمومنین و خانم فاطمه الزهرا است
پس روزمان را اینگونه آغاز میکنیم
💝
💝
💝
اَلسَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِالنَّبَوِیَّةِ، وَ الدَّوْحَةِ الْهاشِمِیَّةِ الْمُضیئَةِ، الْمُثْمِرَةِ بِالنَّبُوَّةِ،الْمُونِقَةِبِالْإِمامَةِ، وَ عَلى ضَجیعَیْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَیْهِمَا السَّلامُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِكَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقینَ بِكَ، وَ الْحآفّینَ بِقَبْرِكَ، یامَوْلاىَ یا اَمیرَالْمُوْمِنینَ، هذا یَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ یَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ، وَاَنَا ضَیْفُكَ فیهِ وَ جارُكَ، فَاَضِفْنى یا مَوْلاىَ وَا َجِرْنى، فَاِنَّكَ كَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَیْكَ فیهِ، وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَیْتِكَ عِنْدَاللَّهِ، وَ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّىاللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ وَسَلَّمَ، وَ عَلَیْهِمْ [وَعَلَیْكُمْ] اَجْمَعینَ. اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذى خَلَقَكِ، فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، اَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ، صابِرٌ عَلى ما اَتى بِهِ اَبُوكِ وَ وَصِیُّهُ، صَلَواتُاللَّهِ عَلَیْهِما، وَ اَنَا اَسْئَلُكِ اِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ اِلاَّ اَلْحَقْتِنى بِتَصْدیقى لَهُما لِتُسَرَّ نَفْسىفَاشْهَدىاَنّى ظاهِرٌ بِوَِلایَتِكِ، وَ وَِلایَةِ آلِ بَیْتِكِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَاها
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌺🌺🌺
✅ امیرالمؤمنین علیه السلام
گناه، درد است ، آمرزشْ خواهى داروى آن است و تكرار نكردن ، درمانِ آن ....
📕 غررالحکم ؛ 1890
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
°•|🍃🌸
#بر_بال_سخن
▫️میگفت اگه میـــخوای شکـــــرگذار نعمتهای خدا باشی باید با ادمای ساده زیست و مؤمن رفت و آمد کنی ...
▫️و برکـــت زندگیـــت و، از رفت و آمد با آزادهها وجانبازان و مخصوصاً سادات و شهـــــدا بگیری ...
راوی 👈 همسر شهید
°•{مدافــــع حــــرم
#شهید_مصطفـــی_عـــــارفی🕊🌹}•°
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
✨حال ما خوب است ...
امّا☝️
پنج وعده،در نمـاز📿
حال ما را فقط سجده بر خاڪ تو خوب مے کند🙃
#حَےِعَلیْالَصلاة 🌱
#سیره_شهدا 🌸🍃
آخرین نفری که از عملیات برمی گشت خودش بود .
کلاه خودش افتاد ته دره ،
حالا آن طرف دموکرات ها بودند و آتش شان هم سنگین بود ، تا نرفتو کلاه خود را برنداشت ، برنگشت .
گفتیم ، اگر شهید میشدی ؟!!!!
گفت ، این بیت المال بود....
#جاویدالاثر_حاج_احمدمتوسلیان
📕 ستارگان خاکی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#تلـــنــگـــــــراݩہ_امــــروز ⚠️
گاهے تلنگر مےتوانـد همین باشد
ڪھ حرفی از شھیدے گفتھ شـود
و آن این باشـد ڪھ :👇
•{ مـا از حلالش گذشتیم😊
شما از حرامش نمےتوانید بگـذرید؟! }•😔
#شهیدمحمودرضابیضایی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
اگر آدم جوانے اش را براے خدا صرف ڪند جوانے اش ابدے مے شود...:)
خدایا!
من از چیزهایے ڪھ دلم مے خواست؛
برایم جاذبھ داشت؛
بخاطر تو گذشتم
بخاطر تو نگاه نڪردم؛
بخاطر تو نگفتم؛
بخاطر تو از هواے خودم گذشتم،
بخاطر "تــو" ...
و تعداد این" بخاطر تو"ها...
اگر زیاد بشود، آن وقت ممڪن است آدم بھ جایـے برسد ...🙃
یا حتے نَمیرد
و
شھــ♥️ـید بشود ...
#بخاطرخدایم
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
قبل از عملیات والفجر 4، هنوز مصطفی را باردار بودم، که قرار شد برای دیدن #ابراهیم، به اسلام آباد غرب بروم🙂. راهی طولانی را به همراه مهدی؛ که تازه زبان باز کرده بود، از اصفهان پشت سر گذاشتم و به آن خانه رفتم. وقتی در را باز کردم، دیدم خانه را مثل دسته گل تمیز کرده☺️. حتیّ یخچال را هم شسته و کلیّ میوه ی فصل توی آن گذاشته بود🍎🍐🍎🍊. روی اجاق گاز؛ یک سینی پرُ از نان و کباب قرار داشت🍢 و کنار دسته گلی، با یک عکس خودش، نامه ای برایم گذاشته بود، با این مضمون:👇☺️
«سلام بر همسر مؤمن و مهربان و خوبم☺️. گرچه بی تو ماندن در خانه برایم بسیار سخت بود، ولیکن یک شب را تنهایی در این جا به سر آوردم. مدام تو را این جا می دیدم😌. خداوند نگهدار تو باشد و نگهدار مهدی، که بعد از خدا و امام، همه چیز من هستید. ان شاءالله که سالم می رسید. کمی میوه گرفتم،🍊🍎🍏 نوش جان کنید. تو را به خدا به خودتان برسید. خصوصا آن کوچولوی خوابیده در شکم، که مدام گرسنه است. از همه ی شما التماس دعا دارم. ان شاءالله به زودی، به خانه ی امیدم می آیم😌.
#حاجهمت12 / 7/ 62
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ♥️
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣