به رقیه میگم از جا موندن...😭💔

____

حـُسین را همان‌هایی کشتند ؛ که عقل‌شان به چشم‌شان بود. ↫ #بیوگرافی ׁ ֶָ֢ ׁ🖤🪿‌ՙՙ

حسین جان! دوریمان به درازا کشید... ما را ببر پیش خودت :)

#شبهه چگونه صدای #حضرت_رقیه از خرابه به کاخ یزید رسید؟ 🚫 فریب و جنگ رسانه در گذشته اینگونه بوده است 🎙حجت الاسلام راجی

شمر امروز را بشناس👌 شهید مطهری (ره) : اگر حسین بن‏ علی بود می‏ گفت اگر می‏ خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. ✅ شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. #محرم امسال برای نابودی رژیم صهیونیستی دعا کنیم #فلسطین #غزه

حکایت رقیه ❤️

ای جان حسین ❤️

توبیاروضہ‌بخوانگریہ‌بہ‌پایش‌باما جان‌سپردن‌زغمڪربُ‌بلـایش‌باما!'(:🥲💔 #اباعبداللـہ!'🌿

#شعــر ☕️🎼 تاریخ به خود ندیده هرگز اسمِ یک دخترک سه‌ساله بی‌بی باشد #شاعرانه

تعریف ماه محرم از زبان حضرت زینب(س) برای کودکان نامه های ماریه قسمت دوم2⃣

تعریف ماه محرم از زبان حضرت زینب(س) برای کودکان نامه های ماریه قسمت چهارم4⃣

بغض آقای مخبر در دیدار هیأت دولت با رهبرانقلاب داغی که هیچوقت سرد نخواهد شد😔 آقای مخبر چقدر عزیز شد بعد از شهادت رئیسی. ای کاش آقای پزشکیان از ایشون استفاده کنه تا کارهای نیمه‌تموم شهید رئیسی رو به ثمر برسونه.

[🤍🥺] تعجیل کن بخاطر صدها هزار چشم ای پاسخ گرامی امن یجیب ها....... #امام_زمان

- وای از مرد یهودی بابا... • #یارقیه‌خاتون💔 • #استوری📲

شرمنتدتم تو روضه هات نمردم .. #حضرت_رقیه #مداحی #محمد_حسین_حدادیان

[🖤🥺] گر دخترکی پیـش پدر ناز کند گره کرب‌و‌بلای همه را باز کند گاهگاهی من هوایی می‌شوم غرق نور و کبریایی می‌شوم با خودم آهسته میگویم زیر لب یا رقیه کربلایی می‌شوم؟! #محرم/#حضرت_رقیه

دخترا بابایی‌ اند...🥀

https://harfeto.timefriend.net/17114828949503 سلام بچه ها خوبید؟! هستید‌ یکم صحبت کنیم؟

یکی‌میگفت؛ بازن‌وبچه‌رفتیم‌کربلا:) شب‌اول؛ همسرم‌گفت‌خستم رفتن‌هتل بادخترم‌رفتیم‌حرم؛🖐🏻:) بین‌الحرمین . . . داشتن‌روضه‌میخوندن ماهم‌رفتیم. به‌خودم‌اومدم؛ دیدم‌دخترم‌نیست! میگفت‌همه‌جاروزیروروکردم‌ولی‌ نبود؛) روش‌نمیشدبدون‌بچش‌بره‌هتل! نشست‌همونجاتاصبح‌‌شایدپیداشد؛ گذشت . . . نیومدمنم‌‌عصبی‌شدم؛ بلندشدم رفتم‌حرم‌حضرت‌عباس گفتم‌این‌رسم‌مهمون‌داریِ؟! من‌الان‌جواب‌زنم‌چی‌بدم؟! گفت‌ناامیدبرگشتم‌خونه .‌ . دراتاق‌که‌بازکردم؛ دیدم‌دخترم توی‌بغل‌همسرم‌خوابیدهｼ به‌همسرم‌گفتم‌دخترمون‌کِی‌اومده؟! گفت:دیشب‌یه‌آقایی‌اوردش‌.‌.. دخترم‌که‌بیدارشد؛ ازش‌پرسیدم‌کی‌آوردتت‌اینجا؟! گفت‌یه‌آقای‌مهربون‌منوآورد. بهم‌گفت‌به‌بابات‌بگو؛ مایه‌سه‌ساله‌گم‌کردیم💔؛) نمیزارم‌دیگه‌کسی‌شرمنده‌زن‌وبچش بشه!.؛)

📲 #استوری| (سری 11) 🏴ویژه ماه #محرم

چله عشق شد آغاز..... 😓 #محرم .