eitaa logo
♡عشق من حجاب ♡
2.1هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
24.2هزار ویدیو
500 فایل
🌹بانویی از تبار زهرا🌹 چادرم یادگار مادرم زهراست♥️ کپی؟! `یه استغفرالله واسمون میگین..` کپی از اسم و پروف؟! راضی نیستم! تبلیغاتمونه:) @tabligat59 جانم؟! https://daigo.ir/secret/54018085 لحظه رویش! ¹⁴⁰⁰٫³٫¹⁵ 2k...✈️‌...3k
مشاهده در ایتا
دانلود
°•این روزها...سعۍڪن مدافع‌قلبت‌باشۍازنفوذشیطان شایدسخت تراز مدافع‌حرم‌بودن مدافع‌قلب‌شدن‌باشد↯ " الْقَـلْبُ‌حـــــَرَمُ‌اللَّه "ِ قلب‌حرم‌خداوندمتعال‌است...♡ پس‌درحـرم‌اوغیراوراساڪن‌نڪن...^•^
من خدایے را میپرستـم ڪہ بودنـش جبࢪان همہ‌ۍ نبودن هاسـٺ . . .♥️
🙃💔 بنویسید که شب تار می گردد یک نفر مانده ز این قوم که ...
میگفت؛ -مهم‌ترین‌کشفے‌که‌یڪ‌انسان‌میتونہ‌ در‌زندگیش‌داشته‌باشہ کشفِ‌محبت‌ِ‌امام‌حسین‌علیھ‌‌السلام در‌دلش‌است...❣
من یڪ خانمم با دخترانہ ها و زیبایے ها اما یاد گرفتہ ام دخترانہ هایم را خرج هر نگاهے نکنم... من خانمم با چاشنے حجاب و نمک حیا هرکسےلایق‌دیدن‌زیبایےهایم‌نیست.. ‌ ✌🏻⃟⃟😍¦↜ ______💙🌨️🌈____________
میگویند به وقت بارش‌باران💧درهای اسمانت را برای اجابت🤲 باز‌ میکنی می شود....❓ در این باران بخواهم برای باران بعدی نماز باران را پشت سر مولایمان بخوانیم🤲
↻<🍁🎨>•• ..کت‌وشلواردامادے‌ا‌ش‌را تمیز‌ونو‌درکمدنگه‌داشته‌بود به‌بچه‌هاے‌سپاه‌مے‌گفت: براے‌این‌که‌اسراف‌نشود هرکدام‌از‌شماخواستید دامادشوید ازکت‌وشلوار‌من‌استفاده‌کنید این‌لباس‌ارثیه‌ے‌من‌برای‌شماست پس‌از‌ازدواج‌ما کت‌وشلوار‌دامادی‌محمدحسن وقف‌بچه‌های‌سپاه‌شده‌بود ودست‌به‌دست‌مے‌چرخید هرکدام‌از‌دوستانش‌کھ میخواستند‌داماد‌شوند برای‌مراسم‌دامادی‌شان همان‌کت‌وشلوار‌را‌می‌پوشیدند جالب‌تر‌انکه هرکسی‌هم‌ان‌کت‌وشلوار‌ را‌میپوشید به‌شهادت‌می‌رسید!♥️🙃 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ <🎨>ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ❥ 🍁⃟🎨|↣ 🍁⃟🎨|↣ 𝒿ℴ𝒾𝓃↷ ↝❲ ⛅️❳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معنی کلمه "بای" چیست؟؟ ▪️کلمه بای نام یکی از خدایان کافر هاست یعنی وقتی کسی موقع رفتن میگوید "بای" یعنی در پناه خدای کافران!! ▪️تا به حال به معنی خداحافظ یا خدانگهدار فکر کردید؟!! یعنی که خداحافظت باشد یا خدانگهدارت باشد اما وقتی میگیم"بای" یعنی نیازی به مراقبت خدا نیست!! پس از این به بعد به جای استفاده از این کلمه از کلمه های ✨خداحافظ ✨خدانگهدار ✨یاعلی استفاده کنیم ...
♪🦋 بہ خدا گفت : خداوندا عزیزترین بندگانت چه کسانی هستند ؟ خداوند فرمود : آنان که میتوانند تلافی کنند '' امابه خاطر من می‌بخشند (:🌿''
چند وقٺ پیش کھ تهران زلزلھ اومدھ بود، بعضۍ از مردم از ٺرس جونشون با لباس راحٺۍ, حٺۍ بعضۍ بدون کفش اومدھ بودن ٺو خیابون رفٺم بھ چندٺاشون گفٺم: 20 میلیون میدم بهٺون برید ٺو خونھ هاتون...!🚶‍♀ گفتن : مگه دیوونھ‌ایم برا 20 میلیون جونمون رو بھ خطر بندازیم...😒 یادم اومد بعضۍ از همین مردم میگفٺن: برای پول میرن...!🤦‍♀ ...💔
ویروس ڪرونـا ثابٺ کرد: زنی کھ زیر ماسڪ میتونه نفس بکشھ قادرھ زیر چادر هم نفس بکشھ. . .!🤷‍♀ کسۍ کھ مغازش رو بھ خا‌طر ویروس سھ ماه میبندھ میتونھ اونو براۍ اداۍ‌ نمـاز در مسجد هم چند دیقھ‌ای ببنده. . .!🚶‍♀ 😔 ...💔
『💖🌸』 ° ° میگفٺ‌: جورےنباشید ڪه‌وقتۍدلتون‌واسه‌ تنگ‌شدوخواستید‌برید رازونیاز‌ڪنید فرشٺه‌هابگن⁦ ببین‌ڪی‌اومده ! همون‌ ..:)💔 ° ° 🌸͜͡💕¦⇠
یک سال زحمت کشید... کنکور کارشناسی ارشد داد... ارشد حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شد.... ثبت نام کرد.... ولی... ولی یهو رگ غیرتش زد بالا:☝️ +وحالا دست هایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست(وصیتنامه) غیرتی شد:😢 ما برای دفاع از اعتقادات و ناموس خودمون اینجاییم .ما مدافعان خود و ناموس کشورمونیم(فیلم) از تعلقات دنیایی دل برید...💔 و حضرت زینب دعوتش کرد....😍 +من خواب حضرت زینب س رو دیدم دیگه طاقت ندارم باید برم از حرمش دفاع کنم.. کوله بار سفر بست...😌✌️ +نگران من نباشید من اونجا برم بی مادر نمی مونم که، میرم پیش مادر اصلی همه امون حضرت زینب س... راهی سفر عشق شد....😢 +اینجوری نمیشه..مسجد باب الحوائج باید یه شهید بده.🕊 +دوست دارم شهید بشم..میشه منم بخرین؟؟!!!حضرت زینب خانوادمو سپردم به خودت.بعد از من..... و خدا خریدارش شد....😭 چه کسی میداند.شاید واسطه ی اجابت دعای اهالی مسجد باب الحوائج تو باشی...... خوشتیپ اسمانی(شهید رضویه مدافع زینبی بابک نوری هریس)🌹
✅شهیدی که بعد از شهادت شخصی را که منکر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد‼️👇👇   مادرشهید: یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه می‌کرد💔😞 او تعریف می‌کرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچه‌ای پاک و طاهر بودم و قرآن‌خوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان از راه به‌در شدم و 17 سال خدا و ائمه را شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است😔  اسم من بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند😞😞😞 یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا می‌زند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را که گفت بلند شدم و چهره‌اش به دلم نشست🙂❤️ 10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان می‌گفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبه‌ام و مال‌های حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگی‌ام را فروختم تا مال‌های حرام از زندگی‌ام بیرون برود
بهـِ امید ِ ظھورش صلوات🌱(: هرکی یه صلوات بفرسته برا یکی دیگه هم بفرسته ببینیم چقدر صلوات میشه😍 یاعلی😉✋🏻
『🌱✨ . +گفــت : اصــل‌بـده!😁 -گفتـم : مـادرم کنیز ‌ربـاب... بـابـام‌ هم غلامــ عبــاس... برادرم غلامــ علے اکبر... خودمم کنیــز زینـــب...(★_★) مــا اصل و نصبمــون غلامــ در خــونه حسـینھ...✋🏻 جــد در جــدمون‌نــوکرش‌بــودن...😌 غلامـ خانـه زادشیــم...☺️ +گفــت : تُ دنیــا چے دارے؟😃 -گفتــم : یــه چادر که رنگــش مشکیــه چــون تا ابد عــزادار حسیـنِ و یه سَر که اگــه لایق بــاشــه افتاده زیــر پــاشون...🙃 +خندید و گفت : روانے خدا شفات بده 😂 -گفتــم : بیمارِ حسیــنم شــفا نمیخــوام ☺️ و جــــزحسیـ♥️ـــــن و کربـ😍ــــلا از خــ🌿ـدا چیــزے نمیخوام...:)
‌.•°‌♡‌°•.📃💡‌.•°‌♡‌°•. 💡 از «کرونا» آموختیــم📙 جواب‌ امر به معروف💛 و نهی از منکر🔥 به توچه ، نیست❗️ آلودگی یک نفر 😷 به همه ربط دارد 🌎✨