نشد برات ببافم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'💔𖥸 ჻
#بہوقتدلتنگی
قدیمـےتریـنرفیقـم"حُسـیـن"♥️:)
♡عشق من حجاب ♡
'💔𖥸 ჻ #بہوقتدلتنگی قدیمـےتریـنرفیقـم"حُسـیـن"♥️:)
'💔𖥸 ჻
درعَجبمازکسانےکههـزارانگُناهُ
حقالناسمیکنند،!
ولیمعتقدندیکقطرھاشکـ :)
براۍ'حسین'ضامن ِبهشتآنهااست.'!
-شھیدچمران!
'💔𖥸 ჻
#استوری
میگن دنیا میلیاردها سالشه..!
اما دنیاے من
فقط... سہ سالشہ
شــاہ بـانو یارُقَیــه-!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقای مهربون:)!🖐🏿
‹💜💭›
-
-
تـازهمـۍفهـممچرامشڪےسترنـگ
چادرت؟
مـاهراتاریڪیشب،اینقدرجذابڪرد…
💭⃟💜¦⇢ #چادرانہ ••
بـاعـطـرپـرچمـتدلمـاراتڪانبده
بـرڪوچہهـاۍمـردهۍایـنشـھـرجـانبده
‹ 💔🏴⸾⸾ #عزیزمـ_حسـین°•
امام حسینے💔
دستمنمےࢪسد
بہتماشآۍڪࢪبلا ...
بابغضبہࢪوۍ
عڪسِحـࢪم
دستمیڪشم(:" ... !
اتل متل خرابه!
اینجا یه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جگرش کبابه...!
اتل متل اسیری!
سیلی و سربه زیری!
کی تا حالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری...؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوز یه پا نهاله...!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تاول زده پاهامون...!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم می گیره!
برام قرآن می خونه...!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب!
به یاد عمو عباس...!
اتل متل یتیمی!
خدا، چقدر کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه عمهی صمیمی...!
اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لبالب!
دلم می سوزه خیلی!
به حال عمه زینب...!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد...!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه!
عمه چقدر غریبه؟!
خیلی دلم می سوزه...!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی!
عمه شده گرفتار...!
اتل متل خدایا !
تو این همه بلایا !
عمه مظلومه ام !
چیا کشید خدایا !
#حضرت_رقیه
روز چهارم ؛ ملحق شدن "حرّ" به کاروان حسینی✨🌿
کاروان امام حسین(ع) کاروانی است که هر کسی اذن ورود به آن را ندارد مگر کسی که حاضر باشد از جان و نفس خویش برای احیای امر اهلبیت(ع) عبور کند و در این راستا از زینتهای دنیا بگذرد. خداوند به محبت خود قوانین عالم حسینی را طوری قرار داده است که هر کسی در هر زمانی میتواند با تزکیه و توبه وارد کاروان شود. تاریخ به اثبات رسانده بسیاری از افراد به واسطه یک لحظه توجه خداوند و با توسل به درگاه امام حسین(ع) دچار تحول روحی شده و به سعادت ابدی رسیده است. بنابراین قوانین الهی همواره بر اساس محبت و رحمت و دستگیری از مستضعفان بوده است.
شاید بهترین داستانی که خداوند در این باره برای تمام انسانها قرار داده است، ماجرای ملحق شدن "حر بن یزید ریاحی" باشد
حر کم کم به حسین(ع) نزدیک میشد. مهاجر بن اوس او را با وضع غیر عادى دیده پرسید اراده کجا دارى آیا مىخواهى بر حسینیان حمله کنى؟ حر، پاسخى نداده و همان وقت لرزه سختى اندامش را فراگرفته بود. مهاجر که وضع غیر عادى او را مشاهده مىکرد اظهار داشت عمل امروز تو مرا به شک مىاندازد. سوگند به خدا در هیچ کار زارى تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند غیر تو نمیگویم و امروز چه پیش آمده که تو را بر خلاف انتظار مىبینم؟
حر، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیر میان بهشت و دوزخ مىیابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتى را بر بهشت بر نمىگزینم؛ سپس اسب خود را به سوى حسین(ع) راند و دستها بر سر نهاده گفت:
حرّ عرضه داشت خدا مرا فداى تو کند من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیرى کردم و در راه همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوى و تو را در این مکان وحشتناک و خون خوار فرود آوردم و خیال نمىکردم این مردم حق جد تو را رعایت نکنند و تو را به این حال گرفتار سازند و به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتارى با تو انجام نمیدادم اینک از در توبه آمده و از خدا مىخواهم از کرده من درگذرد شما که سیدى کریمید درباره من چه اندیشه دارید آیا توبه مرا مىپذیرید؟
حسین(ع) فرمود: آرى خدا توبه تو را مىپذیرد اینک فرود آی.
#یااباعبداللہ ♥️
ما را علے براے حسینش بزرگ ڪرد
از ڪودڪے بزرگ شده بین هیأتیم
منصب چہ منصبے!همگے عبد زینبیم
ما نوڪریم و تا بہ قیامت رعیتیم