eitaa logo
شهیـــღـد عِشـق
816 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
کانال بایگانی شد... به یاد شهیــღـد محمــღـدحسین محمـღـدخـانی کپی حلال حلال اینستا «آرشیو عکس ها و فیلم های شهید»👇🏻 https://instagram.com/hajammar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
یک‌بار در کافی شاپی در شهر برازیلیا نشسته بودم. یک سرخ‌پوست برزیلی نزدیکم شد و گفت: "می‌توانم شما را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنم؟" قبول کردم. پرسید: اهل کجایی؟ گفتم: ایران با تعجب نگاهم کرد و گفت: "تو باید احمق باشی که خمینی را رها کردی و به جهنم آمدی! اگر ما سرخ‌پوست‌ها رهبری مثل خمینی داشتیم، این‌طور اسیر اشغالگران سرزمینمان نبودیم." - فاطمه بهبودی - پوتین قرمزها، ص۷ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
ما ١٠ با سینا برید رستوران فرمانیه میز رزرو کنید، این... رو دعوت کنید. فردا میز کرایه شده بود یک ساعت خلوت رستوران. آرش و سینا یک سر رفتند رستوران و یک جعبه دستمال کاغذی را برداشتند و سیستم شنود رویش کار شد. طی هفته‌ی قبل تا حالا دوبار با... تلفنی تماس گرفته بودند و تذکر داده بودند که متوجه کار های مخفیانه‌ی تو هستیم و طرف کمی تردید و ترس را همراه خودش کرده بود و حالا از طرف سازمان به رستوران دعوت شده بود و گفته بودند مشاوره و کار ضروری حضوری است تا بیاید و همکاری کند. او خودش می‌دانست چه کرده و حالا می‌خواست بفهمد چقدر دیگران فهمیدند او چه خیانت ها دارد می‌کند. امیر با آرش بررسی کرده بود ببینند اهل عیاشی است، سیگاری، قلیانی، فضای مالی... که رسیده بودند به فضای مالی خوب، نهایتا قلیان... رستوران را هم با پرستیژ و منش خودش بالای تهران گرفته بودند. از زمانی که از محل کارش راه افتاد ت.م رویش سوار بود؛ سفید بود... آمد. امیر مقابلش که نشست چند دقیقه از پذیرایی و گفت‌وگوی اولیه که گذشت. حرف های امیر که شروع شد، نه توانست انکار کند و نه توانست نه بیاورد برای همکاری. مرد مدام رنگ عوض کرد. صحبت امیر مرد را از خودش و خیانتی که داشت در مؤسسه به زنها می شد بیزار کرد. چند تا از صوتها را شنید و البته بحث آبرویش هم در میان بود؛ قبول کرد که هم‌کاری کند. گره‌ها داشت یکی یکی باز می شد. امیر گزارش تکمیلی را پیش مسؤل بالا دستی وقتی برد که پرونده برای خیلی ها مهم و حیاتی شده بود! با رضایت مسئول مافوق، تشکیلات پر انرژی تر کار را پیش برد. تیم کاری سه دسته‌ی منظم شدند؛ موسسات، پژوهشکده ها، مدلها. با گزارشات دقیق مسئول ... و اطلاعات جمع آوری شده از فروغ حالا یک پنجره‌ی بزرگ که نه، دو پنجره بزرگ مقابلشان حل شده بود. فروغ و ارتباطش با وزرات خانه ها. اسپانسرهای مالی داخلی این جریان. رفت و آمدهای فروغ به سفارت خانه‌ی فرانسه، کانادا، هلند، سوییس، انگلیس و... نه عادی بود و نه برای ارتقاء سطح همکاری بین دو کشور و نه حتی برای صدور ویزا! طبق مکالمات و گفتگوها، فروغ دستور می گرفت و به بقیه نیروها ابلاغ می کرد! و البته پول هایی که حالا منشا آنها دقیق شناسایی شده بود؛ به دلار از سفارت خانه ها دریافتی داشت و به ریال از آقازاده‌ها! _ با کنترل حساب ها، به پنج سرشاخه رسیدیم. پنج نفر اصلی تأمین مالی آقازاده‌هایی که پدراشون الآن دم و دستگاه دولتی دستشونه و پا رو دم هرکدوم بذاریم توی این اوضاع که دولت شعارش آزادی زنان و اسلام منافی آزادیه... بوقای تبلیغیشون فضا رو دست می گیرند! گزارشات شهاب همه را به سکوت کشانده بود: _ کمترین دریافتی فروغ و فتانه شش هزار دلار و بیشترین دریافتی فتانه یه ویلای شش میلیاردی از یکی از آقازاده هاست. 🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸 ⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🧡✋🏻 🌹•| ڪربَلایـے شـدنِ مـا بہ همین سادگـے اسٺ |•🌹 🦋•| دَسـٺ بَر سینـہ گذاریـم و بگوییـم ، حُسیـْـن |•🦋 ✋🏻 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
دردهای ما دَرِ این خانه درمان می‌شود چون که درد شمع با پروانه درمان می‌شود هر دل زخمی دخیل پنجره فولاد توست چون کبوتر در میان لانه درمان می‌شود ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
اگــر ڪسی صداۍرهبــر خود را نشنود به طور یقین صداۍامام زمـان(عج) خود را هم نمےشنود... و امروز خط قرمــز باید توجه تمام و اطاعت از ولےخود، رهبرۍنظام باشد... {} ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🕶 . . ما بهشون میگیم آقا😌 همون کہ خطاب بہ کم‌حجابا گفت: او یک¹ نقص دارد مگر من نقص ندارم؟!🌱 نقص او در ظاهر است اما نقص‌هاے من در باطن ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
*﷽* 🌹 {🌴أَل٘سَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبْدِاللَّهِ🌴} شبهای جمعه سینه پریشان کربلاست شبهای جمعه ذکرفقط،ذکرسرجداست ای «مادری ترین» پسرِفاطمه، حسین شبهای جمعه مادرتان «زائر» شماست . أَلْسَّلٰام؏َـلَى ألْحُسَيْن(؏) وَ؏َـلىٰ؏َـليِّ بْنِ ألْحُسَيْن(؏) وَ؏َـلىٰ أوْلادِ ألْحُسَيْن(؏) وَ؏َـلىٰ أصْحاٰبِ ألْحُسَين(؏) أَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ کَرْبِلٰاْ أَللّهُمَّ ارْزُقْنیٰ شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُود ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
به خاطر مراودات خارج از عرفی که بل چند تا از اونا داره دریافتی بالایی داره که البته یه قلمش ویلاست! راستش آقا ما دوباره خوردیم به پست آقازاده‌ها! مملکت که دست باباهاشونه دیگه چرا مثل كفتار تکه تکه می کنند خدا عالمه! آرش کمر خم شده روی لب تاب را صاف کرد و گفت: _ اما من، آرش کمانگیر پدر چهار فرزند به نتایج عالیه رسیدم؛ امیر صدای خنده های نیروهایش را میان این حجم کاری و روحیه‌ی خوب آرش را می ستود: _ حالا پدر چهار فرزند؛ پسردار که نشدی؟ _ آقا امیر! پسر یکیش بسه، دختره که میشه براش هفت شهر عشق رو ساخت! باباها فداها! _ فداها باباها! اوه اوه! _ آی آی آی آقا سینا! حسودی نداشتیم! اسمشم گذاشتم فاطمه! پرونده جمع بشه برم ببینمش! امروز فرداست که بیاد من پیشش نیستم! هی دنیا... یالان دنيا! حرکت و حس نمایشی آرش برای لحظه ای درد و غم زنان مظلوم ایرانی را که در جهالت، اسیر نقشه های مردان مست غربی و آمریکایی می شوند را برد. _ سینا برادر طرف چه کرد؟ _ توی مؤسسه‌ی سوم شده حسابدار. اما اون اطلاعاتی که ما می خواهیم رو تا حالا نیاورده. یعنی من فکر می کنم زبلی برادرش رو نداره. فقط این آقا از خونه‌ی کناری هم تونسته یه سری عکس بگیره، یعنی از آدماش دیگه! ابروهای امیر بالا رفتن: _ اِ چه جوری؟ _ اینا مثل اینکه میان اتاق فروغ. اینم حدس میزنه که این مردا از خونه‌ی بغلی هستن. خودش رو می چاپونه توی اتاق فروغ به بهانه‌ی به قول خودش آرتیستی و با گوشی عکس گرفته بود. گوشیش صد تا عکس گرفته بود. آرش هم زیر و روشون رو درآورد. بیشترشون محكوميت داشتند. فقط یکیشون هست که دیگه مخشونه وآره دیگه کار رو اون اداره می‌کنه! امیر چشم تنگ میکند روی صورت آرش تا بقیه‌ی حرف را بشنود. آرش صفحه را روشن می کند: _ آقا این پنج تا مرد و دوتا زن توی اون خونه هستند. اینا هسته‌ی اصلی هست و توی جاهای مختلف افرادی دارن که پول میگیرن و انفرادی کار میکنن. البته ما داریم این شبکه رو رد می زنیم. مسئولشون اینه که امیر زمزمه کرد: _ دانشجوی اخراجی سال ۸۸. فتنه ۸۸. اونجام دانشجوها رو این تحریک کرد و به خیابون کشوند. این جا چی؟ سينا لب گزید. آرش گفت: _ اجازه بدید این مکالمه رو بشنویم! سکوت جمع و پخش صدا: «ببین من بلیط برای پنج نفرشون میتونم رزرو کنم اما برای اینکه فضا رو داشته باشیم و شک برانگیز هم نشه، ایران هم همین جور پر از نیاز باشه ، شما دوتا دوتا ارسال کنید. این جا هم روند را داشته باشیم که به مشتریا بگیم جنس جديد داره میاد، همون دوتا دوتا بفرستید! فقط مشخصات کامل برام بدید. _ دیروز یکیشون زنگ زد خیلی زر زر کرد اعصاب فروغ رو به هم ریخت همه مون رو به صلابه کشید. بهشون بگو خود احمقشون خواستند بیان، خود کثافتشون هم میدونستند دارن میرن کجا! الآن که خوشی شون تموم شده دارن اشک تمساح میریزن. _ غلط کرده بگو کدومشون بوده خودم پدرشو در میارم. _ اسمشو که نمیدونم فقط صوتشو دارم برات میذارم ببین کدومه! 🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸 ⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🧡✋🏻 سلام می‌دهم و دلخوشـــــــــم که فرمودید.... هر آنکه در دلــ♥️ خود یاد ماست زائر ماست.. السلام علیک یا اباعبدالله‌ع✋ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا