من شکسته تر از آنم که گمان میکنی...
ناشناخته تر!
ویرانه تر از ویرانه های یک جنگ تحمیلی!
مرا دیگر اشک هم کفاف نمیدهد!
باید جان بکنم...
باید جان بکنم...!
هدایت شده از سطل ِزباله|satlezobaleh
وقتی باهاتون حرف میزنم خالی میشم
و خب خیلی حس خوبی میگیرم:)
وحين تضحك شيئاً ما
يعود إلى صدري مثل ذلك
السلام الذي يعود الى المدينة،
بعد هُدنة الحرب…
«و وقتی میخندی،
چیزی به سینهام برمیگردد
مثل آن آرامشی که بعد از
آتش بَس جنگ به شهر باز میگردد:).»
لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا :)
تو چه دانی، شاید خدا از این پس امری تازه پدیدآورد :)
صد نامه فرستادم…
صد راه نشان دادم…
یا نامه نمیخوانی…
یا راه نمیدانی….
یا #راه نمیدانی:)))….
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد..جهان دار مکافات است:)!!!