میگن که : مرحوم ناصر الدین شاه ، وقتی می‌ره فرنگ ، میخوره میخوره میخوره بعد میگه که : مستر جان ، دستشویی کجاست ؟😶 بهش میگن که : دستشویی چیه 🤔 اونم میگه : چیزه ... قضای حاجت و ... میگن آها ... پشت کاخ یه جایی هست برا تخلیه و ... پ.ن : مکان درست و حسابی برا قضای حاجت نداشتن !!!!

خب دیگه این بحث چندش را بگذریم 🚶‍♂😐

در جاهلیت ، اگه خدای نکرده پدر کسی فوت میکرد و سنش کمتر از حوالی ۲۰ سال بود ، دیگه بهش پناه نمی‌دادن ! اصلا آدم حسابش نمیکردن!

اما اسلام گفت که : فَأَمَّا ٱلۡيَتِيمَ فَلَا تَقۡهَرۡ سوره ضحی ، آیه ۹

اگه یتیم اومد سمتت ، رو بر نگردون!! یتیم نوازی کن ! اسلام گفت : همینطور که دست می‌کشی رو سر یتیم ، گناهان تو هم می‌ریزه اسلام گفت : اگه میخای قلبت آروم بشه ، به یتیم ها مهربونی کن ! و...

تا قبل از اسلام ، هر کسی ، هر جور میخواست وارد خونه ی شخص دیگه ای میشد 😐 بیشعوری محض !! اسلام گفت : آهاااای ! میخای وارد خونه ی کسی بشی ، اول اجازه بگیر ، بعدش هم به اهل خونه سلام کن یـایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوتـا غیر بیوتکم حتی تستانسوا... • فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم.... ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید این برای شما بهتر است

یه شخصی بود به اسم ثمرة ابن جندب پدرِ ناریه خانم ، اون زن بد اخلاقِ ی مختار بود .... یادتونه ؟

خونه شو ، یه بنده خدا خرید ولی گفت من این درخت رو نمیفروشم😐🚶‍♂ درخت کجا بود ؟ وسط حیاط!

صاب خونه رفت خدمت پیغمبر و عرض کرد : پیغمبر جان! این ثمره نمی‌فهمه 😐 اصن نمیگه ما تو خونه ناموس داریم سرشو مث چی میندازه پایین و میاد .

پیغمبر به ثمره فرمود : این درختتو بفروش به من گفت نمیفروشم 🙄 پیغمبر فرمود بهت یه درخت تو بهشت میدم. گفت نچ🚶‍♂ پیغمبر فرمود سه تا ... گفت نچ 🚶‍♂🚶‍♂ پیغمبر تا چهل تا هم پیش رفت اما ثمره ، واقعا نمی‌فهمید !!! چرا ؟ چون بزرگِ یک طایفه عظیم بود اگه اون ، قاعده ی اذن رو می‌پذیرفت ، بقیه اون قبیله هم باید می‌پذیرفتن ... لذا قبول نکرد

پیغمبر هم فرمود: درختشو از ریشه در بیارید و بندازید جلوش 😏هه حقته پ.ن: داستان ، نقل به مضمون

تا قبل از اسلام ، زن ، فقط برده بود! یه ضعیفه ! که اکثرا کشته میشد ، بعد از تولد ... زنده به گور میشد ... بقیه ی نسل عرب هم ، از کسانی به وجود میومد که از زیر زنده به گور شدن در می‌رفتن. حالا یا باباهه دلش می‌سوخت ، یا مامانه فراری میداد و ... مثلاً ، سمیه ، مادرِ عمار ، نقل می‌کنه که : پدرم هنگام تولد من ، دلش به حالم سوخت منو مخفیانه بزرگ کرد تا به عقد یاسر در آومدم. پ.ن: یاسر و سمیه ، اولین شهدای اسلام و پدرو مادرِ صحابی کبیر رسول الله و امیر المومنین صلوات الله علیهما ، عمار بودند .

تا قبل از اسلام ، چیزی به اسمِ مهریه نبود و هیچ تعهدی نسبت به زن نبود ... تا قبل از اسلام ، زن ، هیچ اجازه ای از خودش نداشت و بقیه براش تصمیم میگرفتن و به زور ازدواج میکرد و ... اما اسلام ، با گذاشتن مهریه و همچنین تعیین وظایف زن ، و همچنین دادن اختیار برای ازدواج ، زن رو گرامی کرد! به زن عزت داد ! پ.ن : اون زمان پیروان ز.ز.آ ، کجا بودن 😏😏😏

با خوردن شراب و مستی جات ، حال می‌کردن 😂 یهو مست میکرد و هر غلطی انجام میداد شنگولیّت محض!

اختیار امور زندگیش و کاراش از دستش می‌رفت ، اصطلاحا باعث زوال عقلش میشد !

اسلام با تحریم این #شراب باعث جلوگیری از هزاران جنایت ، از قبیل اعمال نامشروع جنسی و قتل و ... شد !

نکته آخری که قصد داشتم از فواید قرآن و اسلام بگم ، اینه که : زمان قدیم ، پیرو عقل نبودن! پیرو تعصب بودن ! تعصب زیاد داشتن ، باعث گمراهی است! میگفتن چون بابامون بت پرستیده ، ما هم می‌پرستیم 😐💔 بابامون سنگ پرستیده ، ما هم میپرستیم . بابامون با دست راست سوت بلبلی زده ، ما هم با دست راست سوت بلبلی می‌زنیم ( من خودمم بلد نیستم ، ولی دو انگشت میذارن تو دهنشون و چنان سوتی میزنن🤫😲)

اسلام می‌گفت : فکر کن ! تو عقل داری ! به وسیله ی عقل ، به خدا برس !

رفقا ! هنوز خیلیا هستن که از نعمات اسلام بی بهره اند!

هنوز جاهلانی داریم که بچه زنده به گور میکنن ... آمار رسمی ، از سقط جنین تو ایران خودمون سالانه بیش از ۵۳۰ هزار سقط جنینه!!! این همون زنده به گوره!