eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
399 دنبال‌کننده
268 عکس
199 ویدیو
182 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ # مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، روضه حضرت زهرا سلام الله علیها :سید مهدی میرداماد 🏴🏴 الا،که صاحب عزای تمام غم های دوباره فاطمیه آمده نمی آیی *مولا ی من...* برای ،گریه به غم های مادرت آقا نه اینکه فکر کنم ،مطمئنم اینجایی *ای آقا ....آقا جان ....آقای من....* کجا سیاه به تن کرده ای،غریبانه کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی *دیدی اونهایی که تازه داغ می بینن مشت به سینه میزنن امشب هی بچه های علی به سینه زدن آخ مادر مادر .....وای مادرم وای مادرم .....* کجا،سیاه به تن کرده ای غریبانه کجا،به سینه ی خود میزنی به تنهایی *آقاجان* کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی *خوش به حال اونایی که صدای مولا رو میشنون،سرشو تو چاه میکنه از امشب به بعد....* الا ای چاه یارم را گرفتن *با من میگی* الا ای چاه یارم را گرفتن همه دار و ندارم را گرفتن میان کوچه ها ........ *این شب ها به اعتقاد من سخت ترین شبای عمر علی بود،خدا هیچ مردی رو به روز علی نندازه،بمیرم برات،قهرمان خیبر باشی،دلدل سوار عرب باشی،لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار باشی،تو یه روز نود تا زخم بخوری خم به ابرو نیاری ،اما امشب کار علی به جایی رسید ، میخواست بدن رو بشوره دستاش میلرزید....." اسماء داره آب میریزه،یه دفعه دیدن علی سر به دیواره میزنه....،آقا چتون شد ، شما دستور دادید بچه ها گریه نکنن، دیدن هی زیر لب میگه الهی دستت بشکنه قنفذ ،ببین با بازوی فاطمه چه کردن، منتظر روضه ای، بگم؟حالا داد بزن ... آی مردم ،یه بدنو بخوان دفن کنن،تا پزشک اجازه نده،دفن نمی کنن دکتر باید مجوز صادر کنه،دکتر باید امضا کنه ، امضا برا چی؟ باید زیر برگه دفن بنویسه علت مرگ چی بوده"؛سکته بوده،تصادف بوده،سرطان بوده.... تا دکتر زیرش امضا نکنه،اجازه نمیدن بدن دفن بشه،از امام باقر پرسیدن مادر هجده ساله شما چرا به شهادت رسید؟حضرت گفت سبب شهادت مادرم اون ضربه های غلافه تو کوچه هاست ..... آی ..... وای..... حالا وقتشه ، بگم برات ،میخوام بگم بهتر ناله بزنی آگه مادرو تو کوچه ها با غلاف شمشیر زدند ،حسین شو تو گودال با خوده شمشیر زدن .....اونم نه یه شمشیر حسین....... آگه روزی فاطمیه میخوای بلند بگو حسین ........
4_5951597230732348564.mp3
4.53M
‍ ‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه وشو ر حضرت زهرا شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مسعود فیروزه ای خدا حافظ ای همسر مرتضی خدا حافظ ای لشگر مرتضی خدا حافظ ای کوثر مرتضی خدا حافظ ای باور مر تضی خدا حافظ ای همسر مرتضی . ببین بقض گرفته گلوی. علی شفای تو هست ارزوی. علی بخندی دوباره به روی. علی بازم راه بری روبه روی. علی اینه خواهش اخر مرتضی خداحافظ ای همسر مرتضی گمون می کنم که. مداوا شدی می بینم که از بسترت پا شدی براکار خونه مهیا. شدی جوونه رشیدم چقدر. تا شدی نزار بسته شه دفتر. مرتضی خدا حافظ ای همسر مرتضی تو این روز ها تو بی گمون. می روی گله یاس من ارغوون می روی جوون اومدی قد کمون می روی با این پهلوی غرق خون. می روی خدا حافظ هم سنگر. مرتضی خدا حافظ. ای همسر مرتضی چقد زود زمینگیر شدی. فاطمه از این زندگی سیر شدی. فاطمه به بستر تو زنجیر شدی. فاطمه به پای علی پیر شدی. فاطمه خدا حافظ ای دلبر مرتضی خدا حافظ ای همسر مرتضی رضا نصابی
4_5899787684485793332.mp3
11.31M
‍ هدیه به امام حسن صلوات شور یه زمینه ی رو ضه ای کوچه امام حسن شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مجید رضا یی ای کاش من و مادر تنها نبودیم ای کاش تنها تو کوچه ها نبودیم ای کاش مسیر ما جای دیگه بود ای کاش میونه نامردا نبودیم مردم تو کوچه وقتی رسید از راه که نامرد مردم تو کوچه دستش و وقتی که بلند کرد مردم تو کوچه سیلی به روی مادرم زد ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه ای کاش دست عدو کوچک تر بود ای کاش قدم کمی بلند تر بود ای کاش صورتم توی کوچه ها ای کاش سپر برای مادر بود مردم تو کوچه مادرو نیمه جون دیدم مردم تو کوچه مادر و ار غوون دیدم مردم تو کوچه مادر و قد کمون دیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه. ار غوان ننه ای کاش انصاف کمی تو ی دلا بود ای کاش بابا علی کنار ما بود ای کاش تو مسیر بر گشت تا خونه ای کاش همراه مادرم عصا بود ن مردم تو کوچه مادرو روی خاکا دیدم مردم تو کوچه ناسزا وقتی که شنیدم مردم تو کوچه مادرو تا خونه کشیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه
4_5911284126526211618.mp3
2.88M
🔘🔘۹۳۰🔘🔘 ☑️بنداول حیدر شد خون جگر/میزد ثانی به در ای وای ای وای بین دیوارو در /زهرا شد بی پسر ای وای ای وای به در لگد زد در افتادُ«۳» فتنه به پا کرد در افتادُ«۳» از جورنامرد در افتادُ«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم ثانیه بی حیا/با ضربه های پا کشت محسن رو فِضةُ خُذینی/می زد زهرا صدا کشت محسن رو عزیزمادر میزد پر پر«۳» جوون حیدر میزد پر پر«۳» با دله مضطر میزد پر پر«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم آه از یاس کبود بین آتیش و دود می‌گفت حیدر آه از درب و دیوار نوک داغ مسمار آه از مادر ..... می‌گفت دله خون علی سوختم«۳» دله پریشون علی سوختم«۳» باچشم گریون علی سوختم«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم دستای بوتراب/رو بستن با طناب چل تا مزدور جلوچشم حسن/حیدر رو میبردن با ضرب و زور ...... آه از جفای چهل نامرد«۳» فاطمه با اون تن پر درد«۳» می‌گفت علی جان نرو برگرد«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• 💠💠💠9⃣3⃣0⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
4_5821296783489238852.mp3
6.19M
🔸زمينه🔸 شعله ها به خرمن باغ مصطفي زدن .. شعر رضا نصابی كربلايي حسین ستوده
4_5803216418577066867.mp3
2.87M
هدیه. به ارباب. صلوات. زمینه و شور روضه. با لگد می زد حرف بد می زد ایهاالغریب. حسین می دیدم با پا نشست رو سینت شمر تا نجیب حسین وقتی. افتادی. به روی خاکا دست و پا زدی حسین مادرو داشتی توی قتلگات صدا می زدی حسین من دیدم .سنانو رو به روت اومد نوک نیزه شو تو گلوت میزد ایهاالغریب ایهاالغریب ایهاالغریب غریب. غریب. حسین بند دوم تکیه گاه من ای پناه. من ته گودالی. حسین بس که خردی تیر خردی تو شمشیر خیلی. بی حالی حسین سر تو بین پنجه ی گرگه پیش چشمای ترم نفسای اخر و می کشی ای غریب مادرم. ضربه ها می زد پشت گردنت تاجدا کنه سر رو از تنت. ایهاالغریب ایهاالغریب ایهاالغریب غریب غریب حسین غریب مادر. پناه خواهر تورو بد جور کشتنت هروله کردن ولوله کردن با مرکب روی تنت می کنم. گریه واسه زخمای بدنه تو‌ ای داداش. حتی به غارت می‌ره عباو پیرنه تو‌ ای داداش دیدم ساربون که از دور رسید انگشتر و و برد انگشت و برید مظلومم. حسین. مظلومم. حسین. رضا نصابی. مجید مراد زاده
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 مگه یادم میره نمازتونشسته خوندی قنوتتو آهسته خوندی حاجت گرفتی ونموندی مگه یادم میره کمک ز زانومی گرفتی دستت به پهلومی گرفتی حتی زمن رومی گرفتی مگه یادم میره سیلی زده به روی ماهت نیمه های شب آه آهت باچشمای کبود نگاهت مگه یادم میره هق هق گریه هاتو آن شب یواشکی شنیده زینب ازضرب گریه کرده بود تب مگه یادم میره ناله واشک وشوروشینت بی تابی های نورعینت به سر زدنهای حسینت مگه یادم میره: غم شده روی دوشم آوار سرمو کوبیدم به دیوار زینب مون شده پرستار 🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شعر:علی اکبراسفندیار(مداح)
لینک گروه تلگرامی🦋 👇👇 https://t.me/+gqCI8PsLv3E4ZjJk 💚🍃🌹🍃💚 لینک کانال ایتا (مناجات عارفین)🦋 👇👇👇 @Monajate_arefin 💚🍃🌹🍃💚 لینک گروه ایتا مداحان خادمین حضرت زهراسلام الله علیها🦋👇 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f 💚🍃🌹🍃💚 بامدیریت خادمه اهل بیت(ع) خدادادی🙏 ارسال متون مداحی و 🌹 🌹 🌹 💚🍃🌹🌹🍃💚 🦋🕊🦋🕊🦋🕊 دوستانتون رو به گروه معرفی بفرمایید اجرتون باچهارده معصوم علیهم السلام🤲🙏
خدادادی خادمه الزهرا سلام الله علیها: یا حسین مظلوم روضه سوزناک بلال حضرت زهرا س🖤😭😭😭 💠💠💠💠 السلام علیک یا فاطمه الزهرا س🖤🖤 💠💠💠 مجسم کن گلیم خانم در خونه پهنه😭😭 حسن یه گوشه زانو بغل گرفته حسین یه گوشه ام کلثوم یه گوشه زینب هم مثل پروانه دور مادر میگرده😭😭😭 شندین تو نه ساله زندگیه با علی یه جا فاطمه از علی خواهش نکرده اما یه وقت صدا زد حسینم بابات علی را بگو بیاد کارش دارم😭😭😭 علی خوشحاله خانمش می خواد چی بگه علی جان یه خواهشی دارم چیه خانمم علی جان شنیدم بلال اذان گوی بابام اومده مدینه علی جان می خوام بری دنبال بلا ل به بلال بگید دختر پیغمبر سلام رسوندن به بلال بگو امروز برو بالای مناره برام اذان بگو علی اومد تو کوچه های مدینه آی مادر من خواهر من😭😭 تا بلال علی را دید اشکه چشای بلال جاری شد😭😭😭 علی جان شنیدم هیزم آوردن در خونتو آتیش زدن علی جان شنیدم جلوی چشای امام حسن تو صورت مادرش سیلی زدن 😭😭 دیگه چی؟ علی جان شنیدم چهل نفر در را به روی خانمت فشار دادن های های های به به😭😭 آخر مجلس یه حال وهوایی داری ها😭😭 علی جان شنیدم هر موقعه فاطمه نفس می‌کشه خون از سینش بالا میاد😔😔😭ای امان ای امان به به😭😭 صدا زد بلال همه ی این کارها را انجام دادن بلال پاهام با ریسمان بستن بلال دستام بستن بلال بلال آنچنان مغیره بلال به بازوی فاطمم زد😭😭جگر علی را مردم مدینه آتیش زدن🔥🔥وای وای وای 🔥🔥 بلال زهرا دلش گرفته گفته اگه میشه برو برام اذان بگو بلال رفت بالای مناره گلیم مادر را در خونه پهنش کردن الله می خواد چخبر بشه فاطمه گوش داره میده بلال می خواد اذان بگه الله اکبر خدا زن و مرد دیدن مادر امام زمان گریه اش شروع شده یه نگاه به حرم بابا انداخت بابا یا رسول الله بلندشو بیا ببین فاطمتو خونه نشبنش کردن😭😭 بابا از وقتی رفتی از علی رو مبگرم بابا الله اکبر یا الله این زینبه خسته حسین خسته حسن خسته مادرشون داره جلوی چشاشون بال بال میزنه صدا زد بابا فاطمه صدا زد بابایه روز اذان می‌گفت بلال می اومدی خونه ی من بابا منو بغل میکردی میگفتی فاطمه ی من تو بوی بهشت میدی بابا اما بابا حالا بیا همون سینمو بو کن بوی خون گرفته😭😭😭 یا الله حسین دیگه طاقتش نمیاد زینب چکار کنم خواهرم مادرم داره میمیره خواهر نگاه کن مادر دیگه نمیتونه نفس بکشه زینب صدا زد حسینم حسنم برید به بلال بگید دیگه اذان نگه😭😭 اشهد ان محمد ن رسوالله یازهرااا صدا زد بابا بیا ببین دیگه دستم بالا نمیاد😭😭 دستات بیار بالا هر گوشه نشستی بگو یا زهرا یا زهرا یا زهرا😭😭 دختر پیغمبر فاطمه گل علی😭😭 https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f 💠😭🙏🏻💠💠💠💠
4_5958739933144288350.mp3
6.83M
😭😭😭 (س) اذان گفتن بلال ☘☘☘☘☘ التماس دعا🙏