شور: ای جانا کربلایی جبار بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

شور: حیدرحیدر کربلایی جباربذری حاج محمدرضا بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

شور: بازم جبرئیل خبر آورده کربلایی جبار بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

شور: هم ابن الکریمی کربلایی جبار بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

شور: نور چشم حیدری حاج محمدرضا بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

مدح حاج محمدرضا بذری 📆جشن ولادت امام حسن عسکری(ع) ‌ ۱۴۰۳/۰۷/۲۰

تامی توانی سعی دردین باوری کن ازبهر دین ورهبرانش نوکری کن درمحضرشان خویش را منمای تبلیغ اعمال خودرانیز ائمِّه محوری کن درسایه سارپیشوایان کن تمنّا درهرنفس اظهارضعف وکهتری کن گر، مادحی آل پیمبررا به اخلاص ازباطن دل دائما مدحتگری کن ازبهر پاکت هیچگه لب باز منمای ازبهراولادپیمبرچاکری کن رزّاق میداندبهای نِیَّتت را پس سجدهٔ اخلاصِ طولانی تری کن برکت به قطر پاکت هرگزنیست جانا آنچه خدایت دادحسِّ برتری کن آنچه خداداده بَرَکَت دارباشد با باورو ایمان خودبهره وری کن ای «محسنی» بربذل حق ایمان بیاور با قدرت ایمان خیال بهتری کن🌹🙏

دنیاکجاگفت ای بشردرمن الی آخربمان پیغام دنیاراتوازتابوت وقبرستان بخوان پیغام دنیابرمن وتوای برادریک کلام این است، هشدارای بشر، هستی تودرمن میهمان اینجامکان وجای تونبود، توئی والامقام بایدپس اندازی کنی بهرسرای جاودان اینجازراعتگاه توباشدبرای آخرت این چندروزدنیوی را، ای بشرفرصت بدان آوردنت اینجاکه توفکری پی فرداکنی بهرنیازاخروی کاری نماای نکته دان هرآنچه رااینجابکاری می کنی آنجادرو جوکارگندم نروددرهرزمان وهرمکان گرتخم حنظل کاشتی حنظل نصیبت میشود پس بذرگندم رابکارای نازنین مهربان اینجاسرای آخرین باشدبرایت گوش کن کاری بکن قبروقیامت راکنی دارالأمان حاشااگرغیبت کنی،حاشااگرتهمت زنی حاشااگرظلم وستم داری روابردیگران سعی وتلاش مهربانی باشدوعفووگذشت خوشروئی وخوش خلقی وتبریک،بهراین وآن اینهاهمه جزوعبادات است هان منمادریغ گرشک وتردیدی بود،آیات قرآن رابخوان خواهی سعادت رااگر،پس مال مردم را نخور کن زندگانی درجهان مانندخیل شیعیان شیعه کسی باشدکه داردپیروی هاازامام ازحضرت مولاعلی،تامهدی صاحب زمان شیعه حسینی باشدوراه حسین رامیرود امربمعروفش بودچون خسرولب تشنگان بانهی ازمنکرکندشیعه دراین دوران عمر دنیای خودراباعنایات خداامن وامان شیعه پی آسایش همنوع خود دارد تلاش آن راکه درعسروهرج بیند شوددل نا گران شیعه جهادی باشدودائم نمایدجدوجهد جان برکف وایثارگرباشدچوعاشورائيان شیعه نماید اقتدابررهبرومولای خود سرمیدهد درراه دین، برامر خلاق جهان جانم فدای تشنه ای که بین دودریای آب لب تشنه شدرأسش جداازتیغ وتیر دشمنان شمرستمگرسرجدابنمودشه راازقفا لب تشنه جان بسپردمولابرلب آب روان راسش جداکشت ازبدن،جسم شریف بیکفن درزیرسم اسبهاپامال ازظلم خصان خواهرمیان قتلگه ازپیگربی سرچو دید جسم بخون غلطیده رادرلُجّه ای ازخون طپان گفت ای عزیز فاطمه، آیاحسین من توئی آیا توهستی نورچشم خاتم پیغمبران گر نورچشمان منی، ازچیست بی پیراهنی جسمت میان خاک وخون،رأست چرا شدبرسنان (انسان چرا افتاده ای※برخوردار کوسرت) ازچه میان آفتاب افتاده اینسان پیکرت※ ازچیست عریانی چنین بهرت بمیردخواهرت※ ازمن مپرسی یا اخا ای خواهرم کومعجرت※ خیزوببین جاری شده اشک ازدوچشم دخترت※ میشنوم ازگوش جان آه ونوای مادرت※ حسین من حسین من ای نورهردو عین من※ بس کن ازاینغم محسنی،دیگرندارم طاقتی از این مصیبت جاری است، ازدید ه ام اشک روان @@@@@@@@@@@@@@@@

(قدرت  موبایل) بگویم  از  موبایل  و   قدرت  او چه گویم از  جلال  و   هیبت  او ز  بُمب و موشک و  اِژدر جلو  زد رقابت   می‌کند   یکتاز     بی حد تلفن  را  ز   کُل  بر   زیر  پا  خُرد تلهِ ویژن ز  دستش  دیگر  افسُرد رادیو بی‌صدا  در گوشه ای خُفت توگویی  آب در هاون همی سُفت دگر  رایانه  خاک  غم  به سر کرد که  لب تاب  آمد  و عزم سفر کرد به  روزنامه   جفا   بسیار   گردید مجله رفت  و او  هم خوار گردید بگویم من ز  عکاس  نگون  بخت نگه  کن زندگی بر او شده سخت نکه کن کاست و ضبطش فنا شد به آلبوم های رنگی بس  جفا شد چراغ قوه  به  کلی   بی بها  شد دگر    آئینه   هم    باد   هوا  شد موبایل آمد بساطِ  عشق  برچید به  جمع  خانواده خوش بخندید به هربزمی روی گوشی امیراست ببین آدم  به  دست او اسیر است چه شوهرها زِزن هایش جدا کرد چه زن ها غافل و شوهر رها کرد موبایل  آمد  که چشمانت  بگیرد رفیقت  عینک   و   با  تو  نشیند موبایل  آمد که  بر  ما  او  بتازد به هردردی خودش چاره  بسازد تمام    هستی ات   ناگه    رُباید هّکِرها  در  کمین  صفرت  نماید موبایل و هوش مصنوعی تبانی حواست  جمع کن  غافل  نمانی خلاصه آنچه گفتم بی هدف نیست که گاهی دُر میان یک صدف نیست موبایل باشد   وسیله   ما   گنه کار به  دست  خود  شده انسان گرفتار هزاران   فایده     دارد    تو   دانی ضررهایش   چرا   بر  خود  نشانی ترا   گفتم    که    هشیارت   نمایم اگر     که    خفته    بیدارت  نمایم همه کس ( بیقرار )این شعرخوانده موبایل از  دست  تو  بیچاره مانده موبایل خدمت به تو بی حد نموده جوابش از  چه  باشد  این  سروده بیقرار اصفهانی