شور3.mp3
4.62M
✅شور ماندگار و حماسی مولاعلی(ع)
امیر بی بدل حیدر.....
به قلم ؛
کربلایی دانیال قهاریان
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور4.mp3
6.73M
✅شور حضرت زهرا(س)
خدا یار بی بی زهراست ....
به قلم ؛
کربلایی مجتبی نامور
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
واحد.mp3
7.12M
✅واحد
حضرت زهرا سلام الله
انسیه الحورا.....
به قلم ؛
کربلایی مجتبی فلاح نیا
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور5.mp3
3.35M
✅شور حماسی امام حسن علیه السلام
ضربه رو برم چه بی تردیده.....
به قلم ؛
کربلایی میثم خوانساری
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور 7.mp3
4.59M
✅شورهای قدیمی....دهه ۸۰
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور 6_.mp3
2.54M
✅شور حضرت رقیه سلام الله
آهنگ قشنگ رو لبامی......
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور 8.mp3
5.96M
✅شور پایانی لطمه زنی
حضرت زهرا سلام الله
این کوچست یا .....قتلگاه.....
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
شور 8.mp3-.mp3
1.84M
✅شور پایانی لطمه زنی 😭😭
حضرت زهرا سلام الله
آه مادر.......😭😭
(شب دوم روضه)
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
روضه.mp3
38.02M
✅خونمون ریخت بهم .....😭😭😭
هیئت مقتدای مسیح شیراز (فسا)
فاطمیه ۱۴۰۳
🎤بانوای؛
#حاج_محمد_علی_رحمانی
4_6010448015083441500.mp3
33.15M
🎙 کربلایی علی کرمی
📆 ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ( روایت ۷۵ روز ) _ ۱۸ آبان ۱۴۰۱
▪️هیئت سائلین العباس علیه السلام
#علی_کرمی
#امام_حسین
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
#مداحی
#روضه
#فاطمیه
#کربلا
#فاطمیه
#سبک
دار دل جون تو یه دنیا آرزو
درد و دلاتو این دم آخر به من بگو
حتی رمق نداری که ،از من بگیری رو
از این شکستنت ،جونم بدم کمه
زخم تو مرهمی نداشت ،ای مرهم همه
ای زخمی غلاف ،کارم کشید به اه
بده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه
بازوی یک حوریه ،مگه چقدر تاب دار
یکی نگفت ای غنفز ،زدن هم اداب دار
تو برو بیا میزد فاطمه رو
خیلی بی ها میزد فاطمه رو
حق دار اگه علی گریه کن
یه غلام سیاه میزد فاطمه رو
&
صدا زد فاطمه جان :
لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن
شانه کردن حق طفلان من است
میهمان سر زده خوب است اما، لیک نه
چه شد از صبح تابوت تو مهمان است
فاطمه جوابش داد علی :
#سبک
شرمنده چشات شده این صورت کبود
اگه تو بستر افتادم تقصیر من نبود
شرمنده ام دل میکنم از خونه ی تو زود
گریه نکن علی ، دیگه بیا بخند
من سر به زیر شدم که تو سرت باشه بلند
اشکای چشم تو ، شبیح اتیشه
آقا سر غسل تنم موهات سفید میشه
میگم به پیغمبر که تو کوچه تنها بودی
با دستای بستت هم پناه زهرا بودی
&
گفت علی :
امشب به بازویم که رسیدی حلال کن
بر زخم پهلویم که رسیدی حلال کن
شرمنده ام که غسل من افتاده گردنت ...
آرام کردن حسن افتاد گردنت
من خیش را روانه سوی قبر میکنم
اما برای تو طلب صبر میکنم
پس چشم ز جان خویشتن بست
بگرفت جنازه را سر دست
تنها غریب ،ایستاده ، جان بر سر دست خود نهاده
کس نیست جنازه را بگیرد، ای وای اگر علی بمیرد
دیدم برای اولین بار، لرزید علی، در آن شب تار
از ما گذشت زندگی ما به باد رفت
دیگر زنی نسوخت به پشت در این چنین
دست نبی امانت خود را گرفت گفت
دستت ندادم به خدا دختر این چنین
گفت یا رسول الله :
هنگام غسل مانده ام این ضربه های دست
دارد مگر اثر ز روی معجر این چنین
غسل شبانه بدنی زیر پیروهن
یا رب نکن نصیب کسی دیگر این چنین
گفته بودی شب بده غسلم گفتم به چشم
شب که خود تاریک بود از زیر پیراهن چرا
خواستی هم پهلو هم بازوی خیش تو فاطمه خواستی نهان سازی ز طفلان گو دگر از من چرا
تو نباشی پیش من اینان زمینم میزنند
(امروززمین خوردنش تو مدینه دیدن )
همه شهر به افتادنمان خندیدن
من زمین خورده ترین مردخ جهانم چه کنم
#گریز
#علی_اکبر
(حسینشم یه جا کربلا زمین خورد)
صدا زد علی اکبرم :
دیدی آخر همه زانو زدنم را دیدن
کمکم کن من افتاده ز پا را پسرم
#سبک
از ابن سعد علی هستم گلایه من
یکی نبود بهش بگه بلند بلند نخند
قطعه به قطعه یی باید علی بشی
میچینمت کنار هم شاید علی بشی
بالا سرت هزار قم میبینم
از خنده کوفیان ستم میبینم
این پیکر توست یا خطای دید است
من جسم تورا زیاد کم میبینم
#سبک
شباهتی داشت داغت به برگای پاییزی
دیدم که از روی اسب ،داری زمین میریزی
&
ااااای
پیغمبران رفتی زیر نزول تیغ
مثل شروع سوره مریم شدی علی
من هر چه شد از بدنت جمع کرده ام
ای وای بر دلم چقدر کم شدی علی
چه مادرانه دور تو میگشت خواهرم
با دست های عمه مومم شدی علی
+برخیز رو به حرمله بد نظر نده
پنجاه سال زحمت من هدر نده +
(کدوم زحمت میگی بابا )
سایه خواهر مارا زن همسایه ندید
مانده حالا وسط این همه لشگر پسرم
حسین جان حسین جان ...
بیهوده بود کشتن او بین قتلگاه
کار حسین را علی اکبر تمام کرد
(میخواستم عالم پر از نام علی باشد
حالا به روی دست خود یک عالم علی دارم )
مثل تسبیح تنت یک صد یک دانه شد
با تنت ذکر گرفتم که خدایا پسرم
یه خط قاسم بخونیم :
اکبرم دانه تسبیح تو هم خاک تیمم شده یی+
رفتی اما تو بدان خون پدر گردن توست
تو مرا میکشی از قصه نه اعداع پسرم
ادب را حد علی میپسندد
قدم را پشت بابا میپسندد
ببین بالا بلند کربلا را
خودش پایین پارا میپسندد