صد آدم عاقل نصیحت کرده اند او را ولی او یک نفر هم صحبتِ دیوانه میخواهد دلش. #حر

●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): #سلامتی و تندرستی با حوادث دردناک پیوند خورده است. | نَهجُ‌البلاغه،خطبه۹۱

‹🖤📓› مثلافریادبزنیم⇩ بی‌بی‌گدانمیخواهی؟ عبدبی‌دست‌وپانمیخواهی؟ کاش‌می‌شدزمن‌سؤال‌کنی فرزندم💔 کربلانمیخواهی؟🙂✋🏼

بوی حرم میکنه بی قرارم!.. میکنه بی قرارم:)... #محمدرضابذری

هر‌ چقد‌ هم‌ خوب‌ باشی‌ مردم‌ اون‌ قسمتی ‌رو‌ یادشون‌ میمونه ‌که‌ خوب‌ نبودی‌.. #حر

'' پـاۍمجنـون‌بشکنـدهم سوے‌لـیلا‌میـرود '' #دلبرانه

تصورش‌هم‌قشنگہ>>>

تا محرم مرا نگہ دارید ؛ دلِ من لک زدھ برایِ حسیــن..💔 "⁵روز"

بارها روی از پریشانی به دیوار آورم ور غم دل با کسی گویم به از دیوار نیست؛

روایتی دارم در سر که می‌گويد: من کجا و او کجا؟ من در فرش و او در عرش..

والعُسر مهما قسَى فاليِسر يتبعهُ وعد من الله وهذا الوعد يكفَينا.. و سختی هر چقدر هم که سخت باشد آسانی وعده ای از جانب خداوند به دنبال دارد و همین وعده ما را بس است.. #حر

خواهش می کنم...🙏🏻 #حر #دست_ما_را_به_محرم_برسانید #کربلایی_سجاد_محمدی

- وقتے با دلبرتون قهر بودین خیلے عاشقانہ مثلِ حمید رها ، بهش بگید : ‹-دل نیاز تو ڪند دل را اجابت میڪنی؟! #حر

نوکرت‌بمیره،گریه‌می‌کنی‌پابه‌پای‌ من...(:💔 قبل خواب خودتون رو شارژ کنید...🫀 #حر

شبتون بخیر 😄

؛

ای آن که طبیبِ درد‌های مایی این درد زِ حد رفت چه می‌فرمایی؟! #ایهاالعزیز

مَرا‌خیالِ‌وصلِ‌آرزو‌های‌بلند‌‌نیست؛ یک‌تو،زِ‌این‌جهان‌برایم‌کافیست:)

به سامانم نمی‌پرسی، نمی‌دانم چه سر داری به درمانم نمی‌کوشی، نمی‌دانی مگر دردم؟ #حر

《رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ.》 پروردگارا، به هر خیری که به سویم بفرستی سخت محتاجم. #حر

'🤍🧷'

●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): #بلاغت یعنی؛ پاسخ بگویی و در پاسخ‌گفتن درنگ نکنی و درست بگویی و اشتباه نکنی‌. | غُررالحِکم،حدیث۲۵۵۰

بسے آرام ‌بخش و زیبا ! - پیشنهادِ‌ دانلود بخون مسلمون:)چله روز سی هفتم

🕸🌊 #پروف

ヅ....♡ •°روزۍبہ‌ایشان‌گفتم: محمودرضا‌ توگوشیت‌ چہ‌فیلم‌و‌عڪس‌هایی‌داری؟ فورا‌بدون‌واهمہ‌گوشے‌را داد، گوشۍپر‌بود‌از فیلم‌هاۍ‌ڪوتاه‌ از‌سخنرانے‌های‌رهبر‌انقلاب! واقعیتے‌ڪہ‌الان‌ از‌چڪ‌شدن‌گوشی ‌واهمہ‌داریم #بہ‌نقل‌از‌همرزم‌شهید #شهید_محمودرضا_بیضایی✌️🇮🇷 ‌‌‌‌

رمان شب #بدون_تو_هرگز 25 "شروع انقلاب 🇮🇷 " با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 😌 هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو میبرد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... ❤️ هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی، قوی تر از محبتش نسبت به من بود ... توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ... #انقلاب_اسلامی 📝(شهید سیدعلی حسینی)🥀

چند روزی دور مارو خط بکش...🥀

این سلامم رو قبول کن! اینـ یکی فرق، دارهـ.... #پویانفر