eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
418 دنبال‌کننده
105 عکس
4 ویدیو
23 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اصغر علیه السلام ◀️ حضرت رباب ◀️ دستان خونی ◀️ مثل زهرا سلام الله علیها ◀️ زینب محیی امامت ◀️ حروف مقطعه! ◀️ نزدیک خیام بودند 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 حضرت رباب یکی از سنگین‌ترین داغ هایی که بر اهل بیت وارد شد در روز عاشورا داغ شهادت علی اصغر علیه السلام بود. کودک بی گناهی که بنا به روایات در آغوش پدر توسط تیری ذبح شد. اما با توجه به عظمت این داغ انتظار می‌رفت تا مادر این کودکدر رثای کودکش شعری بگوید یا برای او بی تابی کند. به مقاتل که می بینیم جز در چند مورد نامی از جناب رباب برده نشده است. 1-اینکه بعد از واقعه عاشورا و در مجلس ابن زیاد وقتی برای بار دوم این خاندان را جمع کرد و قصد توهین به سر مقدس را داشت. رباب اختیار از کف داده و با شتاب به سمت سر دوید و سر را در آغوش گرفت. و دعا بهم ابن زياد مرة أخرى فلما أدخلوا عليه رأين النسوة رأس الحسين بين يديه و الأنوار الإلهية تتصاعد من أساريره إلى عنان السماء فلم تتمالك «الرباب» زوجة الحسين دون أن وقعت عليه تقبله(مقتل مقرم -ص 344) إن الذي كان نورا يستضاء به - بكربلاء قتيل غير مدفون آن كه نورى بود كه از پرتو او، روشنايى گرفته مى شد در كربلا كشته شد؛ ولى دفن نشد . سبط النبي جزاك اللّه صالحة - عنا و جنبت خسران الموازين اى پسر پيامبر ! خداوند به تو از جانب ما پاداش نيكو دهد! در قيامت ، تو از خسارت و كمبود در روزى كه ترازوها بر پا مى شوند ، دور داشته شده اى . قد كنت لي جبلا صعبا ألوذ به - و كنت تصحبنا بالرحم و الدين تو براى من كوهى سِتَبر بودى كه به آن پناه مى بردم و تو با مهرورزى و ديندارى با ما همراهى مى كردى؛ من لليتامى و من للسائلين و من - يعنى و يأوي إليه كل مسكين همان كسى كه براى يتيمان و نيازمندان ، پناه بود و بى نياز مى گرداند و هر مسكينى به او پناه مى برد و اللّه لا أبتغي صهرا بصهركم - حتى أغيّب بين الماء و الطين‌ به خدا سوگند ، با مردى از شما وصلت نمى كنم تا اين كه در ميان ماسه و گِل ، پنهانم كنند. 2-بعد از آنکه اباعبدالله در کربلا به شهادت رسید حکومت یزید برای آنکه نشان دهد که امام از دین خارج شده است.(نستجیربالله) و بر امام مسلمین خروج کرده چند اقدام انجام داد. الف: عدم دفن ابدان مطهر شهدا: بدن‌های مطهر شهدا در کربلا توسط سپاه عمر بن سعد دفن نشدند تا بگویند این‌ها (العیاذ بالله) مسلمان نیستند. ب: اسارت اهل بیت امام: اسارت اهل بیت امام هم تحت همین عنوان انجام شد. آنها اهل بیت امام را به عنوان خانواده کسی که بر امام جامعه خروج کرده و از دین اسلام خارج شده اسیر کردند. در حقیقت آنها معتقد بودند که احکام مسلمین بر اهل بیت اسیر شده جاری نمی شود. ج: تخریب خانه امام: یکی دیگر از کارهایی که حکومت انجام داد تخریب خانه های منتسب به امام در مدینه بود. أنَّ سَعيدَ بنَ العاصِ هَدَمَ دارَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، ودارَ عَقيلٍ ، ودارَ الرَّبابِ بِنتِ امرِئِ القَيسِ ـ وكانَت تَحتَ الحُسَينِ ـ وهِيَ اُمُّ سُكَينَةَ .( شرح الأخبار : ج 3 ص 269 ح 1173) سعيد بن عاص ، خانه على بن ابى طالب عليه السلام و عقيل و نيز خانه رَباب را ـ كه دختر امرؤ القيس ، همسر حسين عليه السلام و مادر سَكينه بود ـ ، خراب كرد . 3-اتفاق دیگری که در رابطه با جناب رباب در تاریخ ثبت شده است عدم ازدواج ایشان بعد از اباعبدالله بود. در جامعه آن زمان ازدواج زنی که شوهر نداشت امری بسیار عادی بود و اتفاقا ازدواج نکردن چنین زنی به چشم می آمد که در تاریخ ثبت شده است. شدت عشق و علاقه حضرت رباب به امام به حدی بود که بعد از ایشان حاضر به ازدواج با هیچ مردی نشد تا اینکه یکسال بعد از واقعه عاشورا از دنیا رفت. كانَتِ الرَّبابُ مِن خِيارِ النِّساءِ وأفضَلِهِنَّ ، فَخُطِبَت بَعدَ قَتلِ الحُسَينِ عليه السلام فَقالَت : ما كُنتُ لِأَتَّخِذَ حَما بَعدَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله .( الأغاني : ج 16 ص 361) رَباب ، از زنان برگزيده و برترينِ آنان بود . از اين رو ، پس از شهادت حسين عليه السلام از او خواستگارى شد و او گفت : پس از پيامبر خدا ، پدرْشوهرى براى خود بر نمى گيرم . 4-عشق و علاقه به امام حسین علیه السلام آنقدر در دل رباب وجود داشت که بعد از آنکه در عاشورا امام را آنگونه مقطع الاعضا و زیر تابش مستقیم آفتاب دید تا زمانی که زنده بود زیر سقف نمی رفت. وبَقِيَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ(الكامل في التاريخ : ج 2 ص 579) 5-رباب در یکسالی که بعد از عاشورا زنده بود غمگین و محزون بود. اما حزنش چگونه بود؟ وعاشَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ ، حَتّى بُلِيَت وماتَت كَمَدا(تاريخ دمشق : ج 69 ص 119) علت مرگش را افسردگی و غم او گفته اند در حقیقت رباب دق کرد. کَمَدَ: یعنی الحُزْنُ الشديدُ لا يُستطاعُ إِمْضَاؤُه. یا الحُزْن المَكْتوم یا مَرَضُ القَلْب مِنْهُ‌ أَي من الحُزْن الشديد همه این ها یعنی رباب از غصه ی امام حسین علیه السلام دق کرد.
📍دقت کنید که در هیچ کجا نامی از غصه خوردن برای فرزندش نیامده و این اوج ولایت و امام شناسی او را نشان می دهد که با وجود اینکه مادر بود و بصورت عادی احساسات مادری در چنین اتفاقاتی غلیان می کند اما او فقط از حسین می گوید. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚دستان خونی سید بن طاووس در لهوف می نویسد امام فرمودند که کودک را به من بدهید تا با او وداع کنم. آنگاه خم شد تااو راببوسد که ناگهان حرمله تیری زد و سر کودک را برید. سپس حضرت به خواهرش فرمود زینب جان کودک را بگیر و دستانش را از خون گلوی کودک پرکرد و به آسمان پاشید. فَتَقَدَّمَ إلى بابِ الخَيمَةِ، وقالَ لِزَينَبَ: ناوِليني وَلَدِيَ الصَّغيرَ حَتّى اُوَدِّعَهُ، فَأَخَذَهُ وأومَأَ إلَيهِ لِيُقَبِّلَهُ، فَرَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ بِسَهمٍ فَوَقَعَ في نَحرِهِ فَذَبَحَهُ. فَقالَ لِزَينَبَ: خُذيهِ، ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيهِ حَتَّى امتَلَأَتا، ورَمى بِالدَّمِ نَحوَ السَّماءِ .( الملهوف: ص 168) علی القاعده حضرت زینب باید در نزدیکی امام حسین علیه السلام بوده باشد که امام به او فرمودند کودک را بگیر. یعنی احتمال اینکه بعد از اصابت تیر لباس و دستان زینب کبری نیز خونی شده باشد وجود دارد. حالا به نظر شما بر حضرت رباب که منتظر بازگشت کودکش بود بعد از دیدن دستان و لباس خونی زینب کبری چه گذشته است؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚مثل زهرا سلام الله علیها فرزند رباب در دامان پدر ذبح شد. اما جایی ننوشته است که رباب علیهاالسلام از خیمه ها بیرون آمده باشد و سراغ از پسرش گرفته باشد. رباب می داند که چه بر دل امامش دارد می گذرد. او شنیده است که امام خطاب به پرودگار عرض کرد چون تو می بینی تحمل می کنم. قالَ: هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بي أنَّهُ بِعَينِ اللّه ِ(الملهوف: ص 168) آنچه بر من وارد مى شود ، برايم آسان است ؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست. او می داند که این داغ با داغ های دیگر تفاوت دارد. چرا که در هیچ کدام از داغ های قبلی از آسمان تسلیت گفته نشد. اما در این مصیبت منادی از آسمان ندا داد که : فَنودِيَ مِنَ الهَوا: دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ .( تذكرة الخواصّ: ص 252.) از آسمان ، ندايى رسيد : «او را وا گذار ـ اى حسين ـ ، كه او را در بهشت ، شير مى دهند» در داغ های قبلی امام کوفیان را نفرین می کرد اما در این داغ لحن امام عوض شد: ثُمَّ قالَ: رَبِّ إن كُنتَ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِكَ لِما هُوَ خَيرٌ، وَانتَقِم لَنا مِن هؤُلاءِ الظّالِمينَ.( مثير الأحزان: ص 70 .) آن گاه گفت : «پروردگارا ! اگر يارىِ آسمانى ات را از ما دريغ داشتى ، آن را براى جاى بهترى قرار ده و انتقام ما را از اين ستمكاران ، بگير» رباب می داند که امام برای اینکه بتواند برای کودکش جرعه ای اب تهیه کند به این قوم رو زده است و آنها جوابی ندادند. فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ويَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا.( تذكرة الخواصّ: ص 252.) همچنين حسين عليه السلام ، به سوى يكى از كودكانش كه از تشنگى مى گريست ، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت : «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد ، بر اين كودك ، رحم كنيد» . در اين حال ، مردى از آنان ، تيرى به سوى او انداخت و ذبحش كرد . حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت : «خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند ، امّا ما را كُشتند ، داورى كن» . لذا رباب برای اینکه امامش را بیش از ناراحت نبیند از خیمه بیرون نیامد. در زیارتنامه عرض می‌کنیم: «أَشْهَدُ أَنَّک تَشْهَدُ مَقَامِی» گویا ایشان نمی خواستند تا لحظه‌ای که زنده هستند، حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را خجالت بدهند لذا اسمی از علیِ خود نبردند و هر چه سخن فرمودند از حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه فرمودند. درست مثل فاطمه زهرا سلام الله علیها که وقتی محسنش شهید شد امیرالمومنین را صدا نزد بلکه خادمه اش را صدا زد تا شاید امامش ناراحتی کمتری داشته باشد. آه يا فضة إليك فخذيني، فقد والله قتل ما في أحشائي من حمل (بيت الأحزان، 121) 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 زینب محیی امامت حضرت زینب سلام الله علیها مُحیی امامت است. هر جا که به قلب ابی عبدالله فشار وارد میشد و کار سخت میشد حضرت زینب سلام الله علیها به کمک اباعبدالله می‌آمد. ۱- هنگامی که ابی عبدالله علیه السلام بالای بدن علی اکبر علیه السلام به حال احتضار درآمده بود. ۲- هنگامی که حرمله با تیر سه شعبه گلوی نازدانه اباعبدالله را درید باز برای تسلی دل حضرت، عمه سادات حضور داشت که فرمود:"خذیه یا زینب" حضرت بدن بیجان علی اصغر را بدست گرفت و اباعبدالله دستانش را از خون گلوی اصغر پر کرد و به اسمان پاشید. فَرَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ بِسَهمٍ فَوَقَعَ في نَحرِهِ فَذَبَحَهُ. فَقالَ لِزَينَبَ: خُذيهِ، ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيهِ حَتَّى امتَلَأَتا، ورَمى بِالدَّمِ نَحوَ السَّماءِ وقالَ: هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بي أنَّهُ بِعَينِ اللّه ِ. قالَ الباقِرُ عليه السلام : فَلَم يَسقُط مِن ذلِكَ الدَّمِ قَطرَةٌ إلَى الأَرضِ. لهوف ص۱۶۸ ۳- جای سوم برای نجات جان خود اباعبدالله بود که امد و بانگ‌زد: ویحک یا عمر أیُقتَلُ ابوعبدالله و انت تنظر؟ آیا اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟ سپس رو به آن جمع صدا زد: اما فیکم مسلم... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله ⛔️ محتوای این متن شامل روضه سنگینی است. پیشاپیش از محضر امام زمان عذرخواهم. 📚 حروف مقطعه! 🔻وقتی کاروان به کربلا رسید، حضرت پس از آنکه دید اسبش حرکت نمی کند(مقرم، ) و نام این زمین را پرسید و گعتند اینجا کربلاست، فرمودند: قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها، فَهاهُنا وَاللَّهِ مَناخُ رِكابِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ سَفْكُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ هَتْكُ حَريمِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ ذِبْحُ اطْفالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ تُزارُ قُبُورُنا، وَ بِهذِهِ التُّرْبَةِ وَعَدَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِهِ». (عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها؛ مكارم شيرازى، ناصر جلد:1صفحه:381) 🔻حضرت به سربریدن فرزندانشان اشاره کردند. در لغت ذبح را برای زمانی به کار می برند که بخواهند سر از بدن زنده‌ای جدا کنند. 🔻این اتفاق ۳ بار در کربلا برای فرزندان اهل بیت رخ داد. و ۳ بار کلام اباعبدالله به ناگاه قطع شد! 🔻بار اول زمانی بود که حضرت شیرخوارش را در آغوش داشت، حضرت با سپاه صحبت می کردند و یا با خود کودک، ناگهان تیری از کمان حرمله لعنه الله رها شده و هم کودک را ذبح کرده و هم کلام حضرت قطع شد! 🔻بار دوم زمانی بود که عبدالله بن حسن در دامان امام حسین علیه السلام با دستی قطع شده در حال درد کشیدن بود، حضرت در حال صحبت بودند که باز هم حرمله تیری رها کرد و ذبح الغلام... 🔻و بار آخر در مناجات پایانی امام بود که کلامش قطع شد. قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است. فرصت بده این آخرین راز و نیاز است. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 نزدیک خیام بودند بعد از شهادت حضرت عباس دشمن به خیمه‌ها نزدیک شده بود... و رجع الحسين إلى المخيم منكسرا حزينا باكيا يكفكف دموعه بكمه و قد تدافعت الرجال على مخيمه مقتل مقرم،ص۲۸۳ پس می‌توان حدس زد که چطور تیر انقدر دقیق بر حلقوم این شیرخواره نشست... به تو از چند قدمی تیر زدند... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9