eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
432 دنبال‌کننده
97 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔻 نکاتی از مقتل سیدالشهدا علیه السلام پیشاپیش از امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف عذر میخواهم بابت این چند خط. ۱- اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا پنجاه و چند سال سن داشت، در کربلا حضرت نمیتوانست یکجا بایستد چون ۴۰۰۰ نفر تیرانداز بودند و عده ای سنگ انداز بودند، لحظه ای توقف مساوی بود با اصابت تیر و سنگ البته این اتفاق افتاد، زمانی که گفتند فوقف و قد ضعف عن القتال اتاه حجر علی جبهه...مثیرالاحزان ص۷۳ حضرت لحظه ای ایستاد تا نفس تازه کند که سنگی آمد بر پیشانی حضرت اصابت کرد. ۲- بعد از شهادت ابالفضل علیه السلام دشمنان به اباعبدالله و خیمه گاه نزدیک تر شدند ، حضرت هم گویا خیلی از خیمه ها دور نمیشدند. ۳- امام نگران خیمه هایش بود، بعد از شهادت ابالفضل علیه السلام و قبل از رفتن به میدان بانگ زد که هل من ذاب عن حرم رسول الله، مثیرالاحزان ص۷۰ سپس به میدان رفت و می جنگید و رجز می خواند انا حسین ابن علی احمی عیالات ابی مناقب ج۴ ص ۱۱۰ حتی لحظات آخرش هم نگاهی به خیمه ها داشت تدیر طرفا خفیا الی رحلک و بیتک،(زیارت ناحیه، المزار الکبیر ص۵۰۴) ۴- اباعبدالله تا جان داشت از خیام خود دفاع کرد، دشمن هم برای اینکه امام را به تسلیم وادار کند در زمان حیاتش به خیامش حمله کرد، که حضرت بانگ زد یا شیعه ال ابی سفیان، اگر در دنیا دین ندارید لااقل ازاده باشید. لهوف ۱۲۰ ۵- وقتی تیر به سینه امام حسین علیه السلام اصابت کرد، حضرت نتوانست تیر را از جلوی سینه در بیاورد، و مجبور شد از پشت سر در بیاورد، شاید دشمن خیلی نزدیک شده بود به حضرت... به تو از یک قدمی تیرزدند... ۶- در وداع حضرت با اهل حرم جناب سکینه ناله برآورد، حضرت او را در آغوش گرفت و فرمود( نقل به مضمون): دخترم تا زمانی که روح در تن دارم مانند یتیمان گریه نکن و قلبم را مسوزان. لاتحرقی قلبی بدمعک حسره مادام منی الروح فی جثمانی مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۱۰۹ ۷- از مصائب و بلایایی که بر اباعبدالله علیه السلام وارد شد یکی این بود که تیری که به سینه مبارک اصابت کرد، تیری مسموم بود. فاخذ الثوب لیمسح الدم عن جبهته فاتاه سهم مسموم له ثلاث شعب فوقع علی قلبه... لهوف/۱۲۱ امام حسین علیه السلام مسموم هم شده بود در عین تشنگی شدید. ۸- حضرت در حال وداع با اهل بیتش بود که عمر سعد بانگ زد که منتظر چه هستین، اگر او از وداع فارق شود قسمت چپ و راست لشکر را یکی می کند. حضرت در کنار اهل بیتش بود که تیرباران خیام شروع شد و انقدر تیر زدند که تیرها طناب های خیمه ها را پاره کردند و زنان وحشت زده و فریادکنان به خیمه ها رفتند. مقتل مقرم/ ۲۷۸ ۹- کوفیان اباعبدالله علیه السلام را خارجی میدانستند(العیاذ بالله) کار به جایی رسید که اباعبدالله دعای قربانی میخواند. بسم الله و بالله و علی مله رسول الله حضرت میخواهد بگوید من مسلمانم ای اهل کوفه... ۱۰- در زیارت ناحیه مقدسه اینطور آورده که گویا حضرت وقتی جان داشتند و از اسب بر زمین افتادند و اسبها بر حضرت... فهویت الی الارض جریحا تطئوک الخیول بحوافرها... بحارالانوار ج۹۸ ص ۳۲۲ ۱۰-آجرک الله یا صاحب الزمان رمل بیابان نمک دارد، بدنی زخمی اگر بر رمل قرار بگیرد بگونه ای که مرمل بدماء شود چه عذابی می کشد. تشنگی، مسمومیت بر اثر تیر سه شعبه، زخم تیرها و رمل بیابان ۱۱- خاندان اباعبدالله با دیدن اسب حضرت گویا شوکه شدند، چه دیدند؟ زین واژگون شده... از این حالت زین متوجه شدند امام به شکل بدی زمین خورده... و نظرن سرجک علیه ملویا زین واژگون شده را دیدند که به سمت قتلگاه دویدند. المزار الکبیر-ص ۵۰۴ ۱۲- امشب وقتی قاسم پرسید عموجان من هم شهید می شوم و حضرت خبر شهادت را داد فرمود همه ی مردان ما به بلا عظیم دچار می شوند، حتی کودکم کودک شیرخواره ام نیز شهید میشود، قاسم گفت: عموجان، یا عمَّ و یصلون الی النساء حتی یقتل عبدالله آیا به خیام زنها حمله می کنند وشیرخواره ات را می کشند؟ قاسم و باقی‌اهل بیت و اصحاب چه کشیدند با فکر حمله دشمنان به خیام. الهدایه الکبری، ص ۲۰۴ شدت مصیبات به حدی است که نمیشود بیش از این نوشت... اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام التماس دعا 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
کوفه قرار بود پایگاه اهل بیت شود. قرار بود امام به کوفه برود و حکومت اهل بیت تشکیل شود. نشد. کوفه بر سر قرارش نماند. ۱۸ هزار نفر با امام بیعت کردند. ۳۰ هزار نفر در جلوی امام صف کشیدند. امام را کشتند. سرش را هدیه برای عبیدالله و یزید بردند. حالا نوبت خاندانش بود. اهل بیت امام را وارد کوفه کردند. بزرگ این خاندان حالا زینب کبری دختر امیرالمومنین است. امیرالمومنین حاکم کل جهان اسلام بود. +کی؟ - ۲۰ سال قبل +پایتخت حکومتش کجا بود؟ -کوفه حالا فرزندانش را به شهری که پدرشان حاکمش بود مانند اسیران ترک و دیلم (یعنی نامسلمان) آوردند. +مردم کوفه چه کردند؟ -جمع شدند تا اسیر ببینند! خدا می‌داند آنها که جمعدمی‌شدند اسیر ببینند چه نیتی داشتند. بگذریم. خوب نیست آدم به خیلی چیزها فکر کند. حال و روز بهم ریخته اسرا مردم کوفه را به ضجه و گریه انداخت. اما دیگر چه فایده.... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚ورود اهل بیت به کوفه 🔻دوازدهم محرم اهل بیت امام حسین علیه‌السلام را وارد کوفه کردند. 🔻اتفاقاتی در زمان ورود اهل بیت رخ داده که ضمن ترسیم فضا شرایط سخت اهل بیت را بیان می‌کند. 🔻این نکته هم قابل توجه هست که کوفه شهر محبین امام حسین علیه السلام بود . وقتی در کوفه اینگونه شد در شام بر اهل بیت چه گذشت؟ 🔸 اول یزیدیان ناموس پیغمبر را همانند اسیران وارد کوفه کردند. ساقَ القَومُ حَرَمَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن كَربَلاءَ كَما تُساقُ الاُسارى الفتوح : ج 5 ص 120 🔸دوم سربازان این اسیران را دوره کرده بودند. مَعَهُمُ الأَجنادُ مُحيطونَ بِهِم الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8 🔸سوم اهل بیت را بر شتران بی جهاز و پوشش وارد کوفه کردند. اُقبِلَ بِهِم عَلَى الجِمالِ بِغَيرِ وِطاءٍ الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8 🔸چهارم هنگام ورود اهل بیت مردم جمع شدند تا اسیران جدید را ببینند. وَاجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلى سَبيِ آلِ الرَّسولِ مثير الأحزان : ص 85 🔸پنجم حالت این اسیران گویا طوری بود که با اسرای دیگر تفاوت داشت. این اسیران شبیه اسیران ترک و دیلم نبودند. به زبان عربی صحبت می‌کردند. لذا برای برخی از اهل کوفه جای تعجب داشت که این ها کیستند؟ پس پرسیدند شما کیستید؟ گفتند ما از خاندان رسالتیم! فَأَشرَفَتِ امرَأَةٌ مِنَ الكوفِيّاتِ ، فَقالَت : مِن أيِّ الاُسارى أنتُنَّ ؟ فَقُلنَ : نَحنُ اُسارى آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله . الملهوف : ص 190 🔸ششم نوع پوشش این اسیران طوری بود که شایسته خاندان نبوت نبود. لذا تا فهمیدند که این اسیران از خاندان پیغمبر هستند برایشان البسه و چادرهایی آوردند تا خود را بپوشانند. فَجَمَعَت مُلاءً واُزُرا ومَقانِعَ فَأَعطَتهُنَّ فَتَغَطَّينَ چادر و پيراهن و مقنعه جمع كرد و به آنان داد تا خود را بپوشانند . الملهوف : ص 190 🔸هفتم با دیدن این صحنه و حالت اسیران زن‌های کوفی به گریه افتادند. انقدر گریه کردند که صدای گریه‌شان بلند شد. مردها هم همراه زن‌ها گریه می‌کردند. تا جایی که صدای ضجه‌شان بلند شد. مردها موی صورت می‌کندند. زن ها لطمه به صورت می زدند. امام زین‌العابدین با دیدن این صحنه فرمود اگر شما اینگونه گریه می‌کنید پس عزیزان ما را چه کسی کشت؟ ألا إنَّ هؤُلاءِ يَبكونَ ويَنوحونَ مِن أجلِنا ، فَمَن قَتَلَنا ؟! الفتوح : ج 5 ص 120 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد. کوفیان جمع شدند تا ببینند این اسیرانی که مردانشان بر حاکم وقت خروج کرده‌اند کیستند؟ مردان ابن‌زیاد دور اسرا را گرفته‌ بودند و مست از این پیروزی ظاهری بودند. ابن‌زیاد می‌خواست همه ببینند عاقبت خروج بر یزید چیست! تا به حالا اسیرانی که به این شهر وارد می‌شدند دو ویژگی داشتند ۱- نامسلمان بودند ۲-غیرعرب بودند. حالا این اسیران هم شبیه همان‌ها وارد شهر شدند اما هم به زبان عربی فصیح صحبت می‌کردند و هم آیات قرآن را می‌خواندند. ماجرا جالب شده بود که ناگهان با پرسش زنی، شالوده فکر و خیالات کوفیان فروریخت. زنی پرسید شما اسیران کدام قومید؟ گفتند ما اسیران از خاندان پیغمبریم. مردم تازه فهمیده بودند چه شده است. و حالا شروع به سرزنش خود می‌کردند. اما چه فایده؟ بعد از حسین سرزنش چه سودی دارد؟ بعد از حسین هزار هزار هم که کشته شوی و بکشی حسین که زنده نمی‌شود! ننگ کشتن حجت خدا که پاک نمی‌شود. زینب کبری که بار حفاظت از جان امام سجاد را به دوش می‌کشید و علمدار کاروان اسرا بود آغاز به سخن کرد. یک اسکتوا گفت و همه ساکت شدند. حتی باد هم نوزید. حتی زنگ شتران به صدا حرکت در نیامد. او آن‌روز علی ترین زن روی زمین بود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 ای اهل کوفه 📍 هشت ویژگی کوفیان در کلام حضرت زینب سلام‌الله‌علیها 🔻ابن زیاد می‌خواست همه از پیروزی‌اش باخبر شوند. 🔻پس اعلام کرد که قرار است اسیران را وارد کوفه کنند. مردم جمع شدند تا ببینند این اسیران چه کسانی هستند. 🔻با ورود اسرا مردم دیدند این افرادی که شبیه اسیران غیرمسلمان وارد شهر شده‌اند به زبان عربی صحبت می‌کنند و آیات قرآن می‌خوانند. 🔻زینب کبری در همان ابتدا کوفیان را خطاب قرار داد و با برشمردن صفات زشتشان آنان را مذمت کرد. 🔻بعد از این خطبه صدای ضجه کوفیان بلند شد. 🔸اول ای اهل کوفه؛ ‌ای اهل نیرنگ و نفاق! یا اهلَ الکوفَةِ، یا اهلَ الخَترِ وَالخَذلِ 🔸دوم کار شما «بدان زنی ماند که رشته خویش را پس از محکم تابیدن، باز می‌گشود؛ (از آن‌رو که) سوگندهایتان را (وسیله) خیانت و فریب میان خود قرار می‌دهید» الا فَلا رَقَاَتِ العَبرَةُ، ولا هَدَاَتِ الرَّنَّةُ، انَّما مثَلُکُم کَمَثَلِ» «(الَّتی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ اَنکَـثًا تَتَّخِذُونَ اَیْمَـنَکُمْ دَخَلَا بَیْنَکُمْ) سوره نحل، آیه 92 🔸سوم آیا در شما چیزی جز تکبر و خودستایی، (سینه‌های پر از) کینه، چاپلوسی کنیزکان و طعنه‌زنی دشمنان وجود دارد؟ آیا شما جز به سبزه‌های روییده در منجلاب یا گچبری‌هایی بر گور (مردگان) می‌مانید؟ الا وهَل فیکُم الَا الصَّلَفُ وَالشَّنَفُ، ومَلَقُ الاِماءِ، وغَمَزُ الاَعداءِ؟ وهَل انتُم الّا کَمَرعی عَلی دِمنَةٍ، وکَفِضَّةٍ عَلی مَلحودَةٍ 🔸چهارم بسیار بگریید و‌ اندک بخندید که به ننگ و عاری آلوده شدید که هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد. فَابکوا کَثیرا وَاضحَکوا قَلیلاً، فَلَقَد فُزتُم بِعارِها وشَنارِها، ولَن تَرحُضوها بِغَسلٍ بَعدَها ابَدا 🔸پنجم تلاشتان هدر رفته و در معامله زیان کرده‌اید. به خشم خدا بازگشتید و ذلت و خواری به نام شما زده شد. لَقَد خابَ السَّعیُ وخَسِرَتِ الصَّفقَةُ، وبُؤتُم بِغَضَبٍ مِنَ اللّه» (برگرفته از سوره بقره آیه ۹۱) «وضُرِبَت عَلَیکُمُ الذِّلَّةُ وَالمَسکَنَةُ» 🔸ششم به راستی کاری چنان زشت و ناپسند کردید که نزدیک است از زشتی آن آسمان‌ها از هم بشکافد و زمین بگسلد و کوه‌ها در هم شکسته، فروریزد». (لَّقَدْ جِئْتُمْ شَیْـئا اِدًّا• تَکَادُ السَّمَـوَ تُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنشَقُّ الْاَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا)[سوره مریم، آیه۸۹-۹۰.] 🔸هفتم می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریدید و چه پرده‌نشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید و چه خونی از او ریختید؟ اتَدرونَ ایَّ کَبِدٍ لِرَسولِ اللّه ِ فَرَیتُم؟ وایَّ کَریمَةٍ لَهُ ابرَزتُم؟ وایَّ دَمٍ لَهُ سَفَکتُم؟ 🔸هشتم کار شما به زنی زشت و نادان و حریص مانَد که (صفات زشتش) زمین و آسمان را انباشته است. لَقَد جِئتُم بِها شَوهاءَ خَرقاءَ، شَرُّها طِلاعُ الاَرضِ وَالسَّماءِ 📎 (منبع: بلاغات النساء ص23) 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
دستگاه محاسباتی مردم در طول پنجاه سال بعد از پیغمبر چنان تغییر کرده بود که قتل امام حسین علیه‌السلام نوه پیغمبر و غارت و اسارت ناموس او را امری الهی می‌دیدند. و آنان که بنی‌امیه را به حکومت رساندند برای توجیه خود و اعمالشان سعی کردند تا دستگاه محاسباتی مردم را تغییر دهند. مثلا جایگاه جانشینی پیامبر از شخص مقدس به صندلی مقدس تغییر کرد! یعنی مهم نبود که چه کسی جانشین پیامبر می‌شود مهم این بود که این صندلی و منبر مقدس است هر کس رویش نشست مقدس است ولو اینکه باشد یا دیگری! یا اینکه گفتند که گفته خود پيغمبر مقدس و معصوم است؟ البته این حرکت از زمان خود پیامبر شروع شد. در موارد مختلف سعی کردند تا پیامبر را از جایگاه عصمت به سان یک رهبر معمولی جائزالخطا و حتی گاهی دارای اشتباهاتی معرفی کنند.(معاذالله) مجموعه‌ این اقدامات منجر به این شد که مردم نسبت به قتل امام حسین بی تفاوت نباشند! عده‌ای قتل امام را درست و عده‌ای حرکت امام را غلط می‌دیدند. کار به جایی رسید که مردم مدینه برای شراب‌خواری و باقی گناهان یزید اقدام به قیام کردند اما برای قتل امام توسط او نه! 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 کار خدا بود؟؟!! 🔸 ابن‌زیاد مست از پیروزی ظاهری‌اش بر اباعبدالله‌ الحسین علیه‌السلام می‌خواست تا همه قدرت او را ببینند. 🔻وقتی او پسر پیغمبر را اینگونه می کشد دیگر باقی مخالفین حساب کار دستشان می‌آید. برای اینکه بتواند قدرت‌نمایی‌اش را کامل کند 2 جلسه در بدو ورود اسرا تشکیل داد. 🔺جلسه اول بار عامی بود که مردم داده شد و روسای قبایل و مردم عادی را به دارالاماره راه دادند تا برخورد ابن‌مرجانه با اهل بیت را ببینند و جلسه دوم در مسجد بود که به مردم گزارش فتح و ظفر خویش را داد. هر کدام از این جلسات نکاتی دارد که در ادامه می‌آید. 🔸 اول 📍جسارت به سر مقدس بعد از آنکه مردم و بزرگان قبایل آمدند، سر مقدس امام را در جلوی عبیدالله قرار دادند و او مدتی با چوب دستی‌‌اش به سر مقدس جسارت کرد. این رفتار او با سر نوه پیغمبر در دل‌های بزرگان قبایل و مردم ترسی ایجاد کرد. فَإِذا رَأسُ الحُسَينِ عليه السلام مَوضوعٌ بَينَ يَدَيهِ ، وإذا هُوَ يَنكُتُ بِقَضيبٍ بَينَ ثَنِيَّتَيهِ ساعَةً تاريخ الطبري : ج 5 ص 456 🔸دوم 📍مقدس نمایی جنایت(پیروزی خدا) این کار ابن‌زیاد(جسارت به سر مطهر) آنقدر امری فجیع و هولناک بود که زید ابن ارقم گریان شد و نتوانستند تحمل کند و به او اعتراض کرد که داری جایی را با چوب‌دستی‌ات می‌زنی که خودم دیدم پیامبر آنجا را می‌بوسیده است. اما او در پاسخ گفت: آیا از پیروزی خدا گریانی؟ فَقالَ لَهُ ابنُ زِيادٍ : أبكَى اللّه ُ عَينَيكَ ، أتَبكي لِفَتحِ اللّه ِ ؟ الإرشاد : ج 2 ص 114 🔸سوم 📍کار خدا بود ابن‌زیاد تاکید بسیاری داشت بر اینکه بگوید قتل امام حسین؟ع؟ کار خدا بود. و مشیت الهی این بود که کسی که بر حاکم بر حق مسلمین (یعنی یزیدلعنه‌الله) قیام کند توسط سربازان خدا کشته می‌شود. و این امر الهی است و ما هم حکم خدا را اجرا کردیم. البته این موضوع در کلام و رفتار باقی قاتلان امام نیز نمایان بود. 🔸چهارم 📍دیدی خدا چه کرد؟ برای نمونه او در مواجهه با حضرت زینب؟سها؟ با اشاره به کشته شدن اهل بیت ایشان می‌گوید: ديدى خدا با خاندانت چه كرد؟ یعنی آن جنایتی که در کربلا رخ داده همه‌اش حکم خدا بود و ما مجریان حکم خدا بودیم که پسر پیغمبر را کشتیم! فَكَيفَ رَأَيتَ اللّه َ صَنَعَ بِأَهلِ بَيتِكَ ؟ الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 481 🔸پنجم 📍خدا شما را رسوا کرد؟ نمی‌شود گفت که مردم نسبت به قتل امام کاملا بی تفاوت بودند. امام نوه پیغمبر خدا بود و در زهد و تقوی شهره بود اما چرا مردم پذیرفتند این قتل و جنایت و غارت را؟ چون بنی‌امیه و قبل‌ترش دستگاه محاسباتی مردم را تغییر داده بودند. آنها می‌گفتند یزید حاکم و بر حق است. هر کس که در مقابل او بایستد ناحق است. باید کشته شود. حکم خدا این است. اگر ایرادی دارید به خدا باید بگیرید که این حکم را داده!!!! فَقالَ لَها عُبَيدُ اللّه ِ : الحَمدُ للّه ِِ الَّذي فَضَحَكُم وقَتَّلَكُم وأكذَبَ اُحدوثَتَكُم ! عبيد اللّه به او گفت : ستايش ، خدايى را كه شما را رسوا كرد و شما را كُشت و سخن دروغتان را آشكار كرد ! تاريخ الطبري : ج 5 ص 457 🔸ششم 📍خدا علی ابن الحسین را کشت! تاکید زیاد عبیدالله بر اینکه جنایتش را به خدا نسبت دهد جالب توجه است. بعد از آنکه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها جوابی کوبنده به او داد و نظریه او را در جلوی همه مردود کرد او به امام سجادعلیه‌السلام رو کرد و پس از اینکه فهمید او علی‌بن الحسین علیهماالسلام است به گفت آیا خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ فَقالَ لَهُ : ألَم يَقتُلِ اللّه ُ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ ؟ أنساب الأشراف : ج 3 ص 412 🔸هفتم 📍خدا حق را پیروز کرد! بعد از بار عام عبیدالله در کاخ حالا وقت سخنرانی برای مردم در مسجد رسیده بود. او باز هم تاکید می‌کند که این پیروزی و کشته شدن امام و یارانش امری الهی بود و خواست خدا بر این بود که حق! (یعنی یزید و بنی امیه) را پیروز گرداند. صَعِدَ المِنبَرَ ابنُ زِيادٍ ، فَقالَ : الحَمدُ للّه ِِ الَّذي أظهَرَ الحَقَّ وأهلَهُ ، ونَصَرَ أميرَ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنَ مُعاوِيَةَ وحِزبَهُ ، وقَتَلَ الكَذّابَ ابنَ الكَذّابِ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ وشيعَتَهُ . تاريخ الطبري : ج 5 ص 458 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 من نگفتم بکشد! 🔸یزید میگفت خدا لعنت کند عبیدالله را که حسین را کشت. اگر نمی کشت هم من راضی بودم. 🔻یعنی من دستور ندادم که حسین را بکشد! این را در شام بعد از آنکه اهل بیت امام را با آن وضع فجیع از کوفه به شام برده بودند گفته بود. 🔻اما آیا او نگفته بود امام را بکشند؟ 🔸اما کشته شدن امام و کاری که اسرا بعد از شهادت امام انجام دادند باعث شد که یزید مجبور شود کفرش را پنهان کند و نفاق در پیش گیرد. 📍شهادت امام باعث شد که دیگر هیچ کدام از حاکمان نتوانند علنا اظهار کفر کنند. 🔺این بخشی از ثمرات قیام و شهادت امام حسین علیه‌السلام برای عالم اسلام بود و هست. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 من نگفتم بکشد 🔸اول در ماه رجب سال ۶۰ وقتی معاویه مرد یزید نامه‌ای به ولید بن عتبه حاکم مدینه نوشت که از حسین بیعت بگیر و اگر بیعت نکرد او را بکش و سرش را برای من بفرست! 🔺فَخُذِ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ وعَبدَ الرَّحمنِ بنَ أبي بَكرٍ وعَبدَ اللّه ِ بنَ الزُّبَيرِ وعَبدَ اللّه ِ بنَ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ أخذا عَنيفا لَيسَت فيهِ رُخصَةٌ ؛ فَمَن أبى عَلَيكَ مِنهُم فَاضرِب عُنُقَهُ وَابعَث إلَيَّ بِرَأسِهِ الفتوح : ج 5 ص 9 🔸دوم وقتی یزید باخبر شد که مسلم نماینده امام در کوفه است به عبیدالله حکمی داد که به کوفه برو و مسلم را بکش و قائله حسین را ختم کن. 🔺فَانظُر أينَ تَطلُبُ مُسلِمَ بنَ عَقيلِ بنِ أبي طالِبٍ بِها ، فَاطلُبهُ طَلَبَ الخَرَزَةِ ، فَإِذا ظَفِرتَ بِهِ فَاقتُلهُ ، ونَفِّذ إلَيَّ رَأسَهُ ، وَاعلَم أنَّه لا عُذرَ لَكَ عِندي دونَ ما أمَرتُكَ بِهِ ، فَالعَجَلَ العَجَلَ ، وَالوَحا الوَحا الفتوح : ج 5 ص 36 . 🔸سوم یزید حتی منصوبان پدرش را که با امام حسین مماشات کرده بودند عزل کرد. عَزَلَ يَزيدُ بنُ مُعاوِيَةَ الوَليدَ بنَ عُتبَةَ عَن إمرَةِ المَدينَةِ لِتَفريطِهِ ، البداية والنهاية : ج 8 ص 148 و نیز نعمان بن بشیر را که حاکم کوفه بود عزل کرد و ابن‌زیاد را به حکومت کوفه گمارد. 🔸چهارم به دستور یزید اهل بیت امام را از کوفه به شام بردند به چه وضعی؟ حضرت زینب اینکونه وصف می کند این حال را! 🔺وسَوقُكَ بَناتِ رَسولِ اللّه ِ سَبايا ؟ قَد هَتَكتَ سُتورَهُنَّ ، وأبدَيتَ وُجوهَهُنَّ ، يَحدو بِهِنَّ الأَعداءُ مِن بَلَدٍ إلى بَلَدٍ ، ويَستَشرِفُهُنَّ أهلُ المَناقِلِ [4] ويَبرُزنَ لِأَهلِ المَناهِلِ [5] ، ويَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القَريبُ وَالبَعيدُ ، وَالغائِبُ وَالشَّهيدُ ، وَالشَّريفُ وَالوَضيعُ ، وَالدَّنِيُّ وَالرَّفيعُ ، لَيسَ مَعَهُنَّ مِن رِجالِهِنَّ وَلِيٌّ ، ولا مِن حُماتِهِنَّ حَميمٌ ، 🔻دختران پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را به اسارت مى بَرى ، پرده شان را دريده اى و صورت هايشان را آشكار نموده اى و دشمنان ، آنان را از اين شهر به آن شهر مى برند و مسافران ، آنان را مى نگرند و در جلوى چشم اهالىِ آبادى ها ، ظاهر مى شوند و نزديك و دور و حاضر و غايب و شريف و پست و فرودست و فرادست ، صورت هايشان را مى بينند ، [در حالى كه] كسى از مردانشان ، سرپرست آنها نيست و حمايتگرى ندارند ؟! الاحتجاج : ج 2 ص 123 الرقم 173 🔸پنجم یزید اگر ناراحت بود از کشته شدن امام، دیگر دستور نمی داد شهر را طوری تزیین کند که به دیده غیر شامیان انگار جشن بزرگی دارند! از قول سهل ساعدی نقل شده وقتی وارد شام شد گفت: 🔻لَعَلِّ لِأَهلِ الشّامِ عيدا لا نَعرِفُهُ نَحنُ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج 2 ص 60 و مردم آنقدر شاد از کشتن دشمن اصلی حکومت باشند که دف و طبل زنان به رقص و پای کوبی بپردازند. وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ ، وعِندَهُم نِساءٌ يَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ  🔸ششم اگر کشته شدن حسین علیه‌السلام تنها نوه پیغمبر آنقدر بر یزید گران تمام شد پس چرا می گفت کاش بزرگان بنی امیه که در بدر کشته شدند بودند و می دیدند چطور انتقام گرفتم! 🔻لَيتَ أشياخي بِبَدرٍ شَهِدوا جَزَعَ الخَزرَجِ مِن وَقعِ الأَسَل 0 لَأَهَلّوا وَاستَهَلّوا فَرَحا ولَقالوا يا يَزيدُ لا تُشَل 0 0 فَجَزَيناهُم بِبَدرٍ مَثَلاً وأقمَنا مِثلَ بَدرٍ فَاعتَدَل 0 0 لَستُ مِن خِندِفَ [2] إن لَم أنتَقِم مِن بَني أحمَدَ ما كانَ فَعَل 🔺كاش پدرانم در بدر ، اكنون بودند و بى تابى خزرج را از زخم سلاح مى ديدند ! 0 0 هلهله مى كردند و از شادى ، فرياد مى كشيدند و مى گفتند : اى يزيد ! پاينده و سربلند باشى . 0 0 ما جزاى بدر را به آنها داديم و مانند آن را بر سرشان در آورديم و اكنون ، برابريم . 0 0 من از خِندِف [1] نيستم ، اگر انتقام آنچه را خاندان احمد كرده اند ، از آنها نگيرم 🔸پس چرا می گفت بنی‌هاشم با حکومت بازی کرد و نبوت و وحیی در کار نبود! 🔻لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلكِ فَلا خَبَرٌ جاءَ ولا وَحيٌ نَزَلَ هاشميان ، با فرمان روايى ، بازى كردند ، و گر نه نه خبرى آمده و نه وحيى نازل شده است الاحتجاج : ج 2 ص 122 الرقم 173 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 من نگفتم بکشد 🔰 بخش دوم 🔸هفتم یزید می گفت من نگفتم عبیدالله بکشد. قَبَّحَ اللّه ُ ابنَ مَرجانَةَ ، لَو كانَت بَينَهُ وبَينَكُم رَحِمٌ أو قَرابَةٌ ما فَعَلَ هذا بِكُم ، ولا بَعَثَ بِكُم هكَذا . تاريخ الطبري : ج 5 ص 461 📍اگر این حرف را قبول کنیم. سر بریده در طشت طلا را چه کنیم؟ 📍زنان و اسیرانی که به وضع بدی به مجلس آورده شدند را چه کنیم؟ قالَت فاطِمَةُ بِنتُ الحُسَينِ : يا يَزيدُ بَناتُ رَسولِ اللّه ِ سَبايا ! فَبَكَى النّاسُ وبَكى أهلُ دارِهِ حَتّى عَلَتِ الأَصواتُ . مثير الأحزان : ص۹۸ 📍با چوب دستی به لب و دندان امام زدن را چه کنیم؟ ووَضَعَ الرَّأسَ بَينَ يَدَي يَزيدَ لَعَنهُ اللّه ُ في طَستٍ ، فَجَعَلَ يَنكُتُهُ عَلى ثَناياهُ بِالقَضيبِ مقاتل الطالبيّين : ص 119 🔻مجلس فتح و ظفر با حضور سفرا را چه کنیم؟ فَلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ ، ثُمَّ أدخَلوهُم ، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ تاريخ الطبري : ج 5 ص 390 🔸هشتم اگر عبیدالله امام را به دستور یزید نکشت، پس چرا یزید می گفت اختیار اهل بیت امام به عنوان اسرای جنگی با من است و من میتوانم به هر کس که بخواهم آنها را ببخشم! 📍إنَّ ذلِكِ لي ، ولَو شِئتُ أن أفعَلَ لَفَعَلتُ الإرشاد : ج 2 ص 121 🔻و این تصور برای آن مرد شامی چشم آبی! ایجاد شد که می‌تواند از یزید بخواهد که... فَقامَ إلَيهِ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ أحمَرُ ، فَقالَ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، هَب لي هذِهِ الجارِيَةَ 🔸نهم آری یزید گفت من نگفتم. وقالَ : قَد كُنتُ أرضى مِن طاعَتِكُم بِدونِ قَتلِ الحُسَينِ ، لَعَنَ اللّه ُ ابنَ سُمَيَّةَ ، أما وَاللّه ِ لَو أنّي صاحِبُهُ لَعَفَوتُ عَنهُ ، فَرَحِمَ اللّه ُ الحُسَينَ ، ولَم يَصِلهُ بِشَيءٍ تاريخ الطبري : ج 5 ص 459 چرا؟ چون اول فکر می کرد با کشتن امام دیگر وقت علنی کردن کفر است و کار اسلام تمام شد. او می‌خواست آرزوی پدرش که نابودی اسلام بود را به سرانجام برساند. شرح نهج البلاغة نویسنده : ابن ابي الحديد    جلد : 5  صفحه : 129 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻فرزدق از شاعران برجسته عصر امام سجاد در مدح آن حضرت می‌گوید: او جز در تشهدش "لا، یعنی نه" نگفته است. 🔻 یعنی کرم حضرت آنقدر هست که هیچ سائلی را ناامید بر نمیگرداند. 📍 به دستور هشام بن عبدالملک فرزدق پس از سرودن این قصیده زندانی شد. 🔹 امام سجاد علیه السلام نیز ۱۲۰۰۰ درهم برای او فرستاد. 🔻او مبلغ را پس داد و گفت: «من مدح تو برای رضای خدا گفتم، نه عطا». 🔻حضرت (علیه‌السلام) مبلغ را باز فرستاده فرمودند: «ما که اهل بیتیم، چون چیزی به کسی بخشیم، باز نستانیم». 📎 كشف الغمة في معرفة الأئمة، المحدث الإربلي، ج 2 ، ص637 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم 🚩🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 📚 📚 با آنها مدارا کن! 🔸شیخ مفید ره در ارشاد در رابطه با بازگرداندن اهل بیت امام از شام به مدینه نوشته است که یزید لعنه‌الله به نعمان بن بشیر این ماموریت را داد و به او سفارش کرد که: ۱- شبها ايشان را راه برند 🔸أن يسيرَبهم في الليلِ ۲- همه جا آنان در پيش روى باشند بدانسان كه از ديدارشان نيفتند (و خود در پشت سر آنان حركت كنند) 🔸ويكونوا أَمامَه حيثُ لا يفوتونَ طَرْفَه ۳- هر كجا فرود شدند آنان از ايشان دور شوند و خود و همراهانش مانند نگهبانانى در اطراف آنان پراكنده شوند 🔸فإِذا نزلوا تنحّى عنهم وتفرّقَ هو وأَصحابُه حولَهم كهيئةِ الحَرَسِ لهم ۴- جاى خود را چنان قرار دهند كه اگر يكى از آنان خواست وضو بگيرد يا قضاى حاجت كند از آنان شرم نكند 🔸وينزل منهم حيثُ إِذا أَرادَ إِنسانٌ من جماعتِهم وضوءاً أَو قضاءَ حاجةٍ لم يَحتشِمْ. منبع: الإرشاد، الشيخ المفيدجلد : 2  صفحه : 122 🔹حالا سوال این است اگر قرار بود که با این خانواده مدارا نمی‌کردند چه می‌شد؟ 🔻آنگونه که جناب فاطمه بنت الحسین علیه‌السلام فرمود شما آنچنان به کشتن اباعبدالله مباهات ورزیدید که شاعرتان گفت: ما على و فرزندان على را كشتيم با شمشيرهاى هندى و نيزه ها و ما زنانشان را به سانِ زنان تُرك ، اسير كرديم و آنان را [نمى دانى] چگونه به خاك و خون كشيديم! 🔻نَحنُ قَتَلنا عَلِيّا وبَني عَلِيّ بِسُيوفٍ هِندِيَّةِ ورِماحِ 🔻وسَبَينا نِساءَهُم سَبيَ تُركٍ ونَطَحناهُم فَأَيَّ نِطاحِ منبع: الملهوف : ص 194 🔸اگر قرار باشد اسرا را به سبک اسیران ترک ببرند چگونه می‌شود؟؟؟ ولاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم التماس دعا 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
قرار بود کسی نفهمد چه شده است. قرار بود نور حسین را در صحرای بی آب و علف کربلا خاموش کنند. قرار بود همه چیز در کربلا دفن شود و سیاهی و ظلمت جهان را بگیرد. این قرار را یزیدیان با خودشان گذاشته بودند. اما مگر می توان خواست خدا را تغییر داد؟ خدا می خواست حسین را تنها در خون خویش غلطان ببیند تا قلوب همه انسان‌های حق جو را به سمت او هدایت کند. آن روز حسین تنها و غریب و تشنه در کربلا کشته شد اما نورش خاموش نشد هرگز! نورش چراغ راهی شد برای انسان‌هایی که نمی‌خواستند در تاریکی بمانند. این همه سال گذشته است و این حسین است که مانده و می ماند. خاصیت حق این است. يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد (8-سوره صف) تازه این اول قصه‌ست حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست. رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد عرش را غرق تحیّر کند و برگردد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 زیارت مخصوص 📍روز بیستم صفر یا روز اربعین روزی خاص است و دارای زیارتی خاص ماثور از امام معصوم است. اما این سوال مطرح است که علت عظمت این روز چیست؟ در ادامه به دو دلیل از دلایل عظمت این روز اشاره می‌کنیم. 🔹 اول: زیارت مخصوص شیعیان 🔺بعد از وجود مقدس امام رضاعلیه السلام شیعه بصورت رسمی و علنی به رسمیت شناخته شد. 🔻هر چند خطر شیعیان برای حکومت همچنان باقی بود اما حالا دیگر شیعه یک حزب مخفی نیست بلکه گروهی است که رهبرش ولیعهد حکومت شده است . 🔻حالا وقت آن رسیده است که مناسک شیعی در جامعه پر رنگ تر شود و اتفاقا شیعه اجتماعی پیدا کند . برای همین علت می بینیم که بعد از امام رضا علیه السلام مناسک شیعی رشد کرده است. 🔸زیارت جامعه کبیره، زیارت غدیریه، زیارت حضرت زهرا؟سها؟، انگشتر در دست راست گذاشتن و بسیاری از موارد دیگر بعد از وجود مقدس امام هشتم و توسط ائمه پایانی به شیعیان آموزش داده شد. 📍زیارات مخصوص امام حسین علیه السلام در همه ایام سال بود ولی اربعین خاص شیعیان است چرا؟ 🔺 چون روز اربعین هیچ ویژگی تقویمی ندارد! باقی ایام سال، روزهای مشترک بین شیعیان و باقی فرق بود. نیمه رجب، نیمه شعبان، لیالی قدر و... ولی اربعین نه! 🔻اربعین هیچ مناسبت تقویمی ندارد و مختص شیعیان است. 🔻یعنی در اربعین می توان جمع و اجتماع شعیان را شاهد بود لذا یکی از علائم مومنین(شیعیان ) همین زیارت اربعین است! 🔹دوم: الحاق سر مقدس به بدن شریف 🔸وجهه دیگر عظمت روز اربعین این است که طبق برخی نقل‌های تاریخی و روایی در روز بیستم صفر سر مقدس امام به بدن شریفش ملحق شده است. و لذا شیعیان این روز را با عظمت می‌شمارند این موضوعی است که جناب علامه مجلسی هم در بحار به آن اشاره‌ای داشته است. 📎بحار الأنوار - العلامة المجلسي ج 101 ص 334 🔻از علمای اهل سنت نیز عده‌ای به این موضوع اشاره داشته اند. برای مثال ابوریحان بیرونی در کتاب الاثار الباقیه عن القرون الخالیه در صفحه 410 به این موضوع اشاره دارد که روز بیستم صفر روز الحاق سر مقدس به بدن شریف است. 🔸و فی عشرین رد راس الحسین الی جثته حتی دفن مع جثته، و فیه زیاره الاربعین 🔺شمس الدین قرطبی نیز در کتاب التذكرة بأحوال الموتى وأمور الآخرة در صفحه 1122 می گوید شیعیان معتقدند که در این روز سر مقدس امام به بدن شریفش ملحق گشته است و زیارت در این روز را زیارت اربعین می خوانند. 🔸الإمامية تقول إن الرأس أعيد إلى الجثة بكربلاء بعد أربعين يوماً من المقتل وهو يوم معروف عندهم يسمون الزيارة فيه زيارة الأربعين 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
در تاریخ آمده که مردم مدینه در پایان حکومت خلیفه دوم فکر می‌کردند سقیفه ناگهانی بوده! می‌گفتند لقد کانت بيعة ابي بكر فَلتَةً. این را خلیفه دوم هم تایید کرد. صحیح بخاری ج۸،ص۱۶۸ ولی آنچه در تاریخ رخ داده خبر از اتفاقی می‌دهد که مجریانش مدت‌ها به آن می‌اندیشیدند. این را می‌توانید در برخی از نوشته‌های مستشرقین هم ببینید. مانند: ویلفرد مادلونگ: در کتاب جانشینی پیامبر اسلام(ص)، ص۶۱. القصه جریانی در اسلام وجود داشت که از زمان حضور پیامبر در مکه بوجود آمده بود.(طبق آیات اولیه سوره عنکبوت که سوره‌ای مکی است) این جریان را می‌نامیم. جریانی که بعدها منجر به رخ دادن اتفاقات مهمی در تاریخ اسلام و تاریخ بشر شد. از مهمترین ویژگی این جریان، معصوم ندانستن پیامبر بود. موارد متعددی از جملات، حرکات و رفتارهای این عده در طول دوران حیات شریف پیامبر و بعد از آن هست که موید این ادعا است. پیامبری که معصوم نباشد پس ممکن الخطاست و این پیامبر ممکن است بر اثر درد زیاد هذیان بگوید!!!! نستجیر بالله. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا رسول الله 📚 مصیبت روز پنجشنبه 🔻در آخرین پنجشنبه عمر شریف پیامبر ؟ص؟ حال جسمانی ایشان رو به وخامت گذاشت. 🔺 او گاهی از هوش می‌رفت و گاهی به هوش می‌آمد. اصحاب کنار بستر او بودند. 🔻یکبار که ایشان به هوش آمد، خواستند به مسلمین وصیتی کنند که هرگز بعد آن گمراه نشوند. 🔸ائْتُونِي بِكِتَابٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔻ایشان دستور دادند که دوات و صحیفه‌ای(به بیان امروزی قلم و کاغذ) بیاورند. اما نه دستورش را اجرا کردند و نه به وصیتش گوش دادند. 🔺یکی از حضار که بعدها خلیفه دوم مسلمین شد پیامبر را به هذیان‌گویی متهم کرده و گفت: کتاب خدا برای ما کافیست! 📍 یعنی نیازی به وصیت پیامبر نیست!!! 🔸قَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَلَبَهُ الوَجَعُ، وَعِنْدَنَا كِتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا. 🔻پیامبر از هوش رفت. بین اصحاب دعوا بالاگرفت. عده‌ای موافق حرف خلیفه دوم بودند! و عده‌ای در پی انجام دستور پیامبر! 🔸فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔻پیامبر دوباره به هوش آمد.این صحنه را مشاهده کرد. فرمود شایسته نیست در کنار پیغمبر خدا به تنازع بپردازید. 🔸قَالَ: «قُومُوا عَنِّي، وَلاَ يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ» 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔺موافقین خلیفه دوم رفتند. 🔻عده‌ای از اصحاب پیامبر ماندند و خواستند دستور پیامبر را اجرا کنند اما حضرت فرمود: حالا که این تهمت را به من زدید برایتان بنویسم؟ 🔸فقیل له: الا ناتیک بما طلبت؟ قال: اوبعد ماذا؟ قال: فلم یدع به. 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 📍ابن عباس دائما با گریه از این ماجرا یاد می کرد و می گفت هیچ مصیبتی مانند مصیبت روز پنجشنبه نیست! 🔸فجعل يعني -ابن عباس- يبكي ويقول يوم الخميس وما يوم الخميس اشتد بالنبي ؟ص؟ وجعه فقال ائتوني بدواة وصحيفة أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعده أبدا قال فقال بعض من كان عنده إن نبي الله ليهجر قال فقيل له ألا نأتيك بما طلبت قال أو بعد ماذا قال فلم يدع به 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 *** 🔸فَخَرَجَ ابْنُ عَبَّاسٍ يَقُولُ: «إِنَّ الرَّزِيَّةَ كُلَّ الرَّزِيَّةِ، مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبَيْنَ كِتَابِهِ» 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔰اما این سوال مطرح است که چرا پیامبر؟ص؟ بعد از این ماجرا و وقتی اصحاب به او عرض کردند که برایتان آنچه خواسته بودید بیاوریم تا وصیتتان را بنویسید، دیگر وصیتی ننوشتند؟ 🔸قال فقيل له: ألا نأتيك بما طلبت؟ قال: «أو بعد ماذا» ؟ 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 🔻در پاسخ باید گفت آنچه بین مسلمین بصورت ظاهری مسلم بود این بود که پیامبر، اُمّی است. 🔻یعنی سواد خواندن و نوشتن ندارد. با شنیدن این حرف که می‌خواهم چیزی بنویسم عده‌ای پیامبر را متهم به هذیان گویی کردند. نستجیربالله 🔻این اتهام آنقدر سنگین بود که وصیتی که نوشته می‌شد را هم به هذیان بودن محکوم می کرد. 🔻وقتی در زمان حیات پیامبر کلام او منجر به دعوای بین اصحاب شد، قطعا با فرض اینکه عده‌ای او را متهم به هذیان گویی کردند، بعد از او نیز وصیتش می‌توانست منجر به بروز اختلافات داخلی و تضعیف نظام نوپای اسلامی گردد‌ 📍از نکات قابل توجه و قابل بحث و تحقیق در این ماجرا این است که بعد از آنکه خلیفه‌دوم پیامبر را به هذیان‌گویی متهم کرد عده‌ای این حرف را تایید کردند و به طرفداری از او و حرفش با آنها که پیامبر را از هذیان‌ گفتن مبری می‌دانستند به تنازع پرداختند. 🔸یعنی در زمان پیامبر افرادی بودند که برای او عصمت قائل نبودند و خیال می کردند درد می‌تواند بر پیامبر غلبه کرده و منجر شود که پیامبر غیر از حق صحبتی کند. 🔸این افراد گویا هیچ وقت این آیه را نشنیده بودند که: ﴿ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ﴾ [ سورة النجم: 3 و 4] 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
اینکه فرزند امام باشی هم منجر به این نمی‌شود که آدم خوبی باشی و بشوی! چه بسا پیغمبرزاده‌ای که به پدر خود ایمان نیاورد. یا امام‌زاده‌ای که به امام حسد ورزید. قطعا بخشی از مشکلاتی که برای ائمه ما پیش می‌آمد از جانب امام‌زادگان حسودی بود که به جایگاه امام نزد شیعیان حسادت می‌کردند. همان‌ها که روزی از امام صادق علیه‌السلام می‌خواستند تا با ایشان بیعت کند، روزی از روی حسادت بدِ موسی بن جعفر را پیش هارون گفتند و موجبات شهادتش را فراهم آوردند. روزی به امام رضا علیه‌السلام تهمتی ناروا زدند و... روزی بعد از امام حسن عسکری علیه السلام با خانواده‌اش چه‌ها که نکردند. آدم باید همیشه مضطرب عاقبتش باشد. اللهم اختم عواقب امورنا خیرا 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت ابیک 🔻گوشه ای از اقدامات جعفر کذاب برادر امام؛ بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ۱- غارت خانه امام بعد از شهادتشان ابو الحسین حسن بن وجناء از پدرش و او از جدّش روایت می‌کند که گفت: در خانه امام حسن علیه السّلام بودیم که همراه جعفر ما را فرا گرفتند و به و  مشغول شدند و تمام توجّه من به قائم علیه السّلام بود که آسیبی نبیند، گوید: در این حال و در مقابل چشمم ناگهان او پیش آمد و از در خانه بیرون رفت، در آن هنگام او شش ساله بود و هیچ کس او را ندید تا از دیدگان نهان شد. نام کتاب : ترجمه کمال‌الدین و تمام‌النعمه نویسنده : الشيخ الصدوق؛ مترجم منصور پهلوان    جلد : 2  صفحه : 220 ۲-  ادعا و غصب ارثیه حضرت َبعد از شهادت امام، با توجه به زنده بودن مادر حضرت او مدعی ارثیه حضرت شد. ۳ - تلاش جهت زندانی کردن خانواده امام جعفر  کذاب برادر امام پس از شهادت ایشان در حبس كنيزكان آن حضرت و گرفتارى زنان او كوشيد، وسَعى في حَبْسِ جواري أبي محمد واعْتقالِ حلائِلهِ/ارشاد شیخ مفیدج۲ص۳۳۶ ۴- تقبیح و دشنام و آزار شیعیان حضرت در اعتقادشان بوجود حضرت صاحب الامر عج  او (جعفر) به اصحاب آن جناب كه انتظار ديدار فرزندش را داشتند و اظهار ميكردند ما يقين به وجود چنين فرزندى كه او امام است داريم ميگفت و بدگوئى ميكرد، و آغاز با ايشان كرد تا آنجا كه ايشان را و پراكنده ساخت، و بخاطر سماجتى كه در اين باره كرد بزرگى براى باز ماندگان حضرت عسكرى‌  فراهم شد، چه آنكه ايشان را به افكندند يا به كشيدند يا تهديد كرده و اهانت و خوارى دادند، ترجمه ارشاد/ج۲/ص۳۲۱ ۵- تلاش برای معرفی خود به عنوان امام او پس از شهادت حضرت، نزد خلیفه عباسی رفته و به او پیشنهاد داد تا در ازای سالانه ۲۰ هزار دینار مرتبت و منزلت برادرش(امام حسن عسکری علیه السلام) را برایش قائل باشد،   اما خلیفه او را مطرود ساخت. ۶- تکذیب علم غیب امام بعد از شهادت حضرت، عده ای از قم به سامرا آمده بودند تا اموال و وجوهاتی که مردم برای امام فرستاده بودند را تقدیم کنند، پس از شنیدن خبر شهادت امام، جعفر را به عنوان امام به آنها معرفی کردند، ایشان نزد وی رفتند و از او خواستند تا مانند امام حسن علیه السلام میزان اموال و اسامی فرستانندگانش را به تفکیک اعلام کند، ولی او گفت: اینان مردمی دروغگو هستند و بر برادرم دروغ می‌بندند و این علم غیب است. و علم غیب نزد خداست. ترجمه کمال الدین.../ج۲/ص۲۲۷ و ۲۲۹ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻این مطلب نگاهی اجمالی به دوران 23 ساله رسالت نبی مکرم اسلام است. 🔻۲۳ سالی که پر از رنج بود برای پیامبری که به هدایت قومش حریص بود(آیه128سوره توبه) و طبق فرموده ایشان هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد(مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ) 📎(کشف الغمة في معرفة الأئمة علی ابن عیسی اربلی ج۲ , ص۵۳۷). 🔸اما این اذیت‌ها و آزارها چه بود؟ 🔺آنچه که می‌شود از تاریخ متوجه شد این است که بیشتر این آزارها از جانب مسلمان‌نماها بود. 🔻منظور از مسلمان‌نما همان منافقین است. 🔻منافقینی که در کنار پیامبر بودند اما در مواقع حساس طوری رفتار می‌کردند که جایگاه پیامبر و تقدس او را زیر سوال می‌بردند. 🔺یک بار به پیامبر می‌گفتند عدالت را رعایت کن!(نستجیربالله) 🔺یک بار می‌گفتند تو فکر می‌کنی پیامبر خدایی؟ (نستجیربالله) 🔺یک‌بار در جنگ‌ها او را تنها می گذاشتند! 📍و در مقابل هر آنچه که او می خواست انجام دهد کارشکنی می‌کردند. 🔰پیامبر تا لحظات و روزهای پایانی عمر شریفش به مردم ملاک تشخیص را داد ولی مردم تشخیص درستی ندادند و شد آنچه نباید می‌شد... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔰می توان دوران رسالت ۲۳ ساله نبی مکرم اسلام را به دوره‌های مختلفی تقسیم کرد. 🔺این تقسیم بندی گاهی بر اساس حضور ایشان در شهری است: مثلا ۱۳ سال در مکه و ده سال در مدینه. 🔺گاهی بر اساس نوع تبلیغ است: مثلا ۳ سال اول بعثت و ۲۰ سال بعد! یا تشکیل حکومت: ۱۳ سال بدون حکومت و فقط تبلیغ و ۱۰ سال حکومت در مدینه. 📍در این نوشتار سعی می‌کنیم تقسیم بندی جزئی تری ارائه داده و اهم اتفاقات هر دوره را مرور کنیم. 💠دوره اول: ۳ سال اول بعثت 🔺در این سال‌ها پیامبر بزرگوار اسلام اقدام به تبلیغ دین مبین کرده و تعدادی از اهالی مکه به اسلام روی آوردند. این ۳ سال بر خلاف آنچه تصور می‌شود خیلی هم تبلیغ مخفیانه نبود بلکه برخی از سیره‌نویسان بر این باورند که آنقدر در این 3 سال مردم به اسلام روی آوردند که خبرش در مکه پیچید: 🔺ثُمَّ دَخَلَ النَّاسُ فِي الْإِسْلَامِ أرْسالًا مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ، حَتَّى فَشَا ذكرُ الْإِسْلَامِ بِمَكَّةَ، وتُحدث بِهِ. ثُمَّ إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَمَرَ رسولَه ؟ص؟ أَنْ يَصْدعَ بِمَا جَاءَهُ مِنْهُ ابن اسـحاق گویـد: سـپس مـردم از زنـان و مـردان، دستهدسـته وارد اسلام میشـدند و خبـر اسلام در مکـه پیچیـده بـود. سـپس خداونـد بـه رسـولش امـر کـرد کـه آنچـه را که برایش آمده، آشـکار کند و مـردم را بدان فراخواند. 📎سيرة ابن هشام ج1 ص 237 💠دوره دوم: دعوت از اقوام و آغاز شکنجه‌ها 🔺بعد از آنکه خداوند به پیامبر امر می‌کند که خاندانش را به اسلام دعوت کند، پیامبر بزرگان عشیره‌اش را دعوت کرده و آن ها را به دین مبین اسلام دعوت می‌نماید. در همین جلسه ایشان پسرعموی خود علی‌ابن‌ابی‌طالب را به عنوان جانشین خود معرفی می‌کنند. 🔺این خبر در شهر پیچید. جانشینی پیامبر قرار نیست در قبیله‌ای غیر از بنی‌هاشم باشد. آن ها که می‌دیدند قرار نیست منفعتی دنیایی و مادی از این دین جدید نصیبشان شود آغاز به شکنجه کردن مسلمین و تلاش برای سرکوب و از بین بردن دین اسلام نمودند. 💠دوره سوم: هجرت مسلمین به حبشه 🔺 طی 2 سال بعد از دعوت آشکار و اعلام وصایت امیرالمومنین فشارها بر مسلمین زیادتر شد. مشرکان از هیچ شکنجه و اذیتی فروگذار نبودند؛ برخی را می‌زدند، گروهی را با گرسنگی می‌آزردند، جمعی را هنگام داغ شدن ریگ‌های مکه برهنه کرده و آنها را روی ریگ‌ها می‌خواباندند، تا مسلمانان از دین خود دست بردارند. در این میان برخی هم استقامت می‌ورزیدند و هر گونه آزاری را بر خود هموار کرده؛ ولی دست از دین خود بر نمی‌داشتند. 🔺مهاجرت به حبشه در دو مرحله انجام گرفت که شرحش در کتب تاریخی موجود است. 💠دوره چهارم: محاصره در شعب ابی‌طالب 🔺ناکامی قریش در بازگرداندن مهاجران حبشه به مکه و خطر ایجاد پایگاهی خارج از قدرت سیاسی قریش در آنجا و نیز نفوذ رو به گسترش مسلمانان در میان جوانان قریش، آنان را به اتخاذ راه حلی جدید کشاند و آن‌ اندیشه قتل پیامبر ؟ص؟ بود. 📎السيرة الحلبية أبو الفرج الحلبي الشافعي ج 1 ص 475 🔺مشرکان از ابوطالب خواستند تا دو برابر دیه قتل آن حضرت را دریافت کند تا فردی غیر از قریش، پیامبر را به قتل برساند اما ‌‌‌‌‌‌‌او با قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض و از رسول خدا ‌‌‌‌‌حمایت کرد. 📎تاريخ اليعقوبي احمد بن ابی یعقوب ج 2 ص 31 🔺مشرکان به ناچار پس از اجتماع در دارالندوه ـ ‌محل شورای قریش ‌ـ تصمیم گرفتند، بنی‌هاشم و بنی‌مطلب را در محاصره کامل اقتصادی‌ ـ ‌اجتماعی قرار دهند تا شاید بدین‌وسیله آنان را به تسلیم پیامبر ؟ص؟ به قریش مجبور کنند 🔺شروع محاصره از اوایل ماه محرم سال هفتم هجری بنا بر قول مشهور به مدت سه سال ذکر شده است. 📎الطبقات الكبرى ابن سعد ج 1 ص 209 💠دوره پنجم: بعداز محاصره تا ابتدای هجرت 🔻سال دهم بعثت سال مصیبت بزرگ برای پیامبر بود از دست دادن دو تن از حامیان بزرگ اسلام و مسلمین یعنی حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه؟عهما؟ برای پیامبر بسیار سخت بود. قریش دیگر برای رسیدن به پیامبر و قتل او سد محکمی چون ابوطالب را در مقابل نداشت. 🔻2 سال بعد عده ای از اهل مدینه به مکه آمدند و طی پیمان عقبه ضمن مسلمان شدن آماده فراهم کردن مقدمات هجرت پیامبر به مدینه شدند. یک سال بعد یعنی در سال 13 بعثت پیامبر به مدینه هجرت کرده و در مدینه حکومت اسلامی را تشکیل دادند. 💠دوره ششم هجرت به مدینه تا جنگ بدر 🔺پیامبر به مدینه هجرت کردند و به تبلیغ دین و استوار کردن حکومت پرداختند به مرور مسلمانان مکه نیز به مدینه هجرت کردند. آنها که از خانه‌ها و اموالشان دل کنده بودند و به مدینه آمدند وضعیت مالی خوبی نداشتند و در فقر زندگی می کردند. خبر رسید که کاروان تجاری قریش از نزدیکی های مدینه عبور خواهد کرد . 🔺مسلمانان تا پیش از هجرت به طرق گوناگون مورد اذیت و آزار و شکنجه و تبعید کافران قرار گرفته و از خانه و کاشانه خود بیرون رانده و از مناسک حج بازداشته شدند ولی از سوی خداوند اجازه رویارویی و جنگ با مشرکان قریش را نداشتند و تنها به صبر فرا خوانده می‌شدند. حالا، خداوند ضمن
برشمردن ستم‌هایی که بر مسلمانان شده بود، به آنان اجازه مبارزه داد: 🔺«اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ‌اللّهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن‌دِیرِهِم بِغَیرِ حَقّ اِلاّ اَن یَقولوا رَبُّنَا اللّهُ » 📎سوره حج، آیه۳۹ ۴۰. سوره انفال، آیه34.سوره بقره، آیه 2. این گونه جنگ بدر رخ داده و مسلمانان در این جنگ به پیروزی و غنایمی رسیدند. 💠دوره هفتم: جنگ بدر تا پایان جنگ خندق 🔺با پیروزی مسلمین در جنگ بدر آن‌هم با دست خالی کفار بیشتر از قبل به فکر نابودی مسلمین و دین جدید افتادند آن‌ها برای انتقام بار دیگر به مدینه حمله‌کردند و این‌بار در جنگ در کنار کوه احد بین دو گروه درگرفت و بنا به سهل انگاری مسلمین جنگ با شکست مسلمین به پایان رسید. 🔺در طول سال‌های بعد از جنگ غزوات مهمی رخ داد از جمله: غزوه بنى قينقاع(سال دوّم)، غزوه بنی‌نضير(سال‌چهارم)، اما مهمترین غزوه شاید غزوه خندق یا احزاب بود که در سال پنجم هجرت رخ داد. 🔺در جنگ احزاب تمامی کفر به مقابل تمامی اسلام آمدند و پس از کشته شدن عمرو بن عبدود توسط امیرالمومنین و شکست کفار دیگر قریش نتوانست به جنگ مسلمین بیاید. 💠دوره هشتم: بعد از خندق تا فتح مکه 🔺این‌سال‌ها تا فتح مکه اتفاقات و جنگ های مختلفی رخ داد اهم این اتفاقات عبارت است از:غزوه بنی‌غریظه(سال پنجم)،غزوه بنی‌مصطلق(سال ششم)،غزوه حدیبیه و پیمان حدیبیه(سال ششم)،غزوه خیبر(سال هفتم)، جنگ موته(سال هشتم)، جنگ ذات السلاسل (سال هشتم) و در نهایت در سال هشتم غزوه فتح مکه رخ داد و مکه توسط سپاه اسلام فتح شد. 💠دوره نهم :بعد از فتح مکه تا تبوک 🔺با فتح مکه بر تعداد ظاهری مسلمین افزوده شد هر چند همه آن ها که شهادتین بر لب جاری کرده بودند دارای ایمانی قوی نبودند. پیامبر همراه ده هزار تن از یارانش که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان مکه، برای جنگ عازم حنین شد. 📎الطبقات الكبرى ابن سعد ج 2 ص 150 🔺با اینکه این غزوه در سال هشتم رخ داد اما پیامبر مانند غزوه احد که در سال سوم رخ داده بود در مقابل کفار تنها شده بود و جز چند نفر محدود از این سپاه چند هزار نفری در کنار او نماندند. یکی از تازه مسلمانان نیز قصد جان پیامبر را کرده بود که به مقصودش نرسید. 📎الطبقات الكبرى ابن سعد ج 2 ص 151 📎مغازي الواقدي الواقدي ج 3 ص 909 💠دوره دهم : از تبوک تا پایان عمر 🔺دو سال پایانی عمر پیامبر مصادف شده بود با فعالیت‌های رو‌به‌رشدمنافقین. منافقین که از مکه فعالیت‌هایشان را آغاز کرده بودند(طبق آیات ابتدایی سوره عنکبوت) در این برحه از تاریخ بیشتر از قبل فعالیت کرده و منسجم‌تر شدند. 🔺تبلیغات وسیع منافقان مدینه برای پراکندن مسلمانان و صف آرایی نیروهای عبداللّه بن ابیّ در برابر سپاه پیامبر و سپس بازگشت منافقان به مدینه و بنابر روایتی، سوء قصد به جان پیامبر به هنگام بازگشت از تبوک، از جمله اقدامات آن ها بود. این فعالیت ها تا پایان عمر شریف ایشان ادامه داشت. 📎تاريخ طبری ج 3 ص 103 📎إعلام الورى بأعلام الهدى الشيخ الطبرسي ج 1 ص 245 💠سال آخر و غدیر خم و وصیتی که گفته نشد... 🔺پیامبر باید آخرین و مهم‌ترین پیام الهی را ابلاغ کند. یعنی مساله جانشینی و وصایت امیرالمومنین؟ع؟ را مطرح کند. او نگران کارشکنی منافقین است. خدا دلش را مطمئن می‌کند. (وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ). پیامبر در غدیرخم پیام الهی را ابلاغ می‌کند اما منافقین همچنان کارشکنی می‌کنند. 🔺پیامبر بیمار شدند و فعالیت های آن‌ها بیشتر شد. پیامبر فرمودند چیزی بیاورید تا برایتان وصیتی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید. اما یک نفر در آنجا گفت پیامبر هزیان می‌گوید! 📎صحیح بخاری ج1 , ص34 🔺اتفاق مهمی که در این بین مظلومیت پیامبر را نشان می‌دهد این است که بعد از گفتن این جمله اینطور نبود که همه یکصدا گوینده را مواخذه کنند بلکه عده‌ای موافق این جمله بودند و عده‌ای مخالف و بحثی بین آن‌ها بالا گرفت.(فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ). 🔺پیامبر با همین نگرانی به دیدار معبودش شتافت و امتی که نتوانستند به درستی حق را تشخیص دهند و بالای سر پیامبر بر سر اینکه ایشان هذیان می‌گویند یا نه! به بحث و دعوا پرداختند بعد از او نیز نتوانستند تشخیص درستی بدهند و با آن همه تاکیدات پیامبر اتفاقاتی رخ داد که نباید!!!! 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
مساله این است که اگر مردم پای کار امام نباشند، برای امام هم راهی جز صلح با طاغوتی مثل معاویه نمی‌ماند. حالا عده‌ای می‌خواستند با طاغوت سازش کنند می‌گفتند درس صلح را از امام حسن علیه‌السلام می‌گیریم. خب وقتی مردم دنبال دنیا رفتند، از امام چه کاری بر می‌آید؟ امام حسن علیه‌السلام مجبور شد صلح را بپذیرد، چرا؟ چون یارانش، سربازانش آماده بودند که او را به معاویه تحویل دهند. حالا همان‌ها که پای کار امام نبودند به او می‌گفتند تو ما را خوار کردی! و ای خوار کننده مومنین!!!! عجب دنیای عجیبی است. امام با معاویه بیعت نکرد بر خلاف تصور بعضی که فکر می کنند امام مجتبی را باید به صلحش شناخت. امام با معاویه معاهده‌ای را امضا نمود و شروطی را مطرح کرد. هر چند معاویه هیچ کدام از شرط‌هایی که پایش را امضا زده بود اجرا نکرد اما این کار باعث شد تا چهره پلید بنی‌امیه برای مردم و تاریخ روشن شود.
بخش دوم 🔰آیا امام در طول تاریخ امامتش سکوت کرد؟ 🔻شاید این تصور در عده ای ایجاد شده باشد که امام بعد از ماجرای صلح دیگر اعتراضی به معاویه نکرده و اصولا از عرصهسیاست کنار کشیدند و به زندگی روزمره خود مشغول شدند. 🔻اما حقیقت این گونه نبود. امام از هر فرصتی برای بیان حقیقت دین استفاده می کرد. یک نمونه‌اش زمانی است که امام در پاسخ معاویه که از ایشان خواست تا برای جنگبا خوارج به او کمک کند نوشت: 🔻ای معاویه! اگر می‌خواستم با کسی از اهل قبله جنگ کنم، اول با تو نبرد می‌کردم؛ ولی من از تو دست برداشتم و برای صلاح امت اسلام و حفظ خون مسلمانان با تو کنار آمدم. 📎ابن‌اثیر، ابوالحسن علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۰۹ 🔰علت شهادت امام چه بود؟ 🔻یکی دیگر از وجوهی که می‌توان اثبات کرد که امام بعد از قرارداد صلح دست از مبارزه و جهاد (البته به غیر از جهاد با شمشیر) بر نداشتند ماجرای شهادت ایشان است. 🔻اگر قرار بود امام مانند دیگر مردم عادی باشد دیگر لزومی نداشت که معاویه او را به قتل برساند. حضور امام به عنوان شایسته ترین فرد برای خلافت و قرارداد صلحی که با معاویه بسته شده بود باعث شد تا معاویه ایشان را بزرگترین مانع برای هدفش که جانشینی یزید بود ببیند و لذا درصدد قتل حضرت برآمد. بعد از شهادت امام معاویه باقی مخالفان و معترضان به ولایتعهدی یزید را یکی پس از دیگری از جلوی راهش برداشت تا به مقصودش برسد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📍 بیعت یا معاهده 📚بررسی اجمالی صلح علیه‌السّلام با معاویه بخش اول 🔻یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ شیعه که بحث‌ها و نظرات مختلفی را در طول تاریخ به خود دیده است مساله صلح امام حسن ؟ع؟ است. اینکه صلح امام با معاویه به چه علتی بوده است؟ آیا این صلح به معنای بیعت با معاویه بوده است؟ اگر امام حسن؟ع؟ با معاویه بیعت کرد چرا امیرالمومنین؟ع؟ معاویه را ابقا نکرد تا از خونریزی و جنگ جلوگیری شود؟ آیا امام در طول تاریخ اماتش سکوت کرد یا فعالیت سیاسی داشت؟ و اینکه چرا امام حسن؟ع؟ به شهادت رسید؟ در این نوشتار کوتاه سعی در پاسخ به این سوالات به صورت مختصر خواهیم کرد. 🔰 چرا امام حسن؟ع؟ با معاهده صلح موافقت کرد؟ 🔻حدود 7 ماه پس از شهادت امیرالمومنین و آغاز امامت امام حسن؟ع؟ قرار داد صلح بین امام و معاویه بسته شد. برخی از مهم‌ترین دلایل انعقاد این قرار داد عبارت بود از: بقای نظام امامت حفظ جان شیعه عدم حمایت مردم خستگی مردم از جنگ خطر خوارج لشکر غیرمتوازن 🔰خسته از جنگ 🔻امام حسن (علیه‌السّلام) برای اینکه مردم را برای جنگ با معاویه امتحان کند، فرمود: اگر آماده نبردید، صلح را رد کنیم و با تکیه بر شمشیرمان کار او را به خدا واگذاریم، اما اگر ماندن را دوست دارید، صلح او را بپذیریم و برای شما تامین بگیریم. 🔻در این هنگام مردم از هر سوی مسجد به فریاد در آمدند و با ندای «البقیه، البقیه» صلح را امضا کردند. 📎الكامل في التاريخ ج 3 ص 406 🔰 صلح یا بیعت؟ 🔻امام با معاویه صلح کرد اما این به معنای بیعت با او نبود. گواه این ادعا آنچیزی است که در کتب تاریخی آورده شده است: 🔻فسمعت القاسم بن محیمة یقول: ما وفی معاویة للحسن بن علی صلوات الله علیه بشیء عاهده علیه. 🔻از قاسم بن محیمه شنیدم که گفت: معاویه به چیزی از آن‌چه با حسن بن علی پیمان بسته بود عمل نکرد. 📎شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۲۱۲ 🔻فی کلام له (علیه‌السّلام) مع زید بن وهب الجهنی قال (والله لان آخذ من معاویة عهداً احقن به دمی وآمن به فی اهلی خیر من ان یقتلونی...) . 🔻در سخنان حضرت با زید بن وهب آمده است که فرمودند: قسم به خدا اگر از معاویه پیمانی بگیرم که خونم را به وسیله آن حفظ کنم و اهل بیتم را ایمن گردانم بهتر از کشته شدن من است. 📎طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۹۰. 🔰چرا امیرالمومنین حاضر نشد با معاویه کنار بیاید؟ 🔻پاسخ به این سوال را می‌توان در کلام امام حسن علیه‌السلام بعد از قرارداد صلح با معاویه پیدا کرد. 🔻امام در پاسخ شخصی که به صلح اعتراض کرد، چنین فرمود: من به این علت حکومت را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با او نداشتم. 🔻اگر یارانی داشتم، شبانه‌روز با او می‌جنگیدم تا کار یکسره شود. 📎طبرسی، فضل بن حسن، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج‌۲، ص۱۲ 🔻امام در نامه‌ای به معاویه نیز این نکته را یادآور شدند که اگر یارانی می‌یافتم که صابر و تسلیم امر من بودند حکومت را به تو نمی‌دادم چرا که حکومت بر تو و خاندانت حرام است. 📎قطب‌ راوندی‌، سعید بن هبة‌اللّه‌، الخرائج‌ و الجرائح‌، ج‌۲، ص۵۷۶. 🔰مفاد صلح نامه چه بود؟ 🔻اولین شرط : این است که معاویه به کتاب خدا و سنت پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عمل کند. 🔻دومین شرط : معاویه حقّ تعیین خلیفه پس از خودش را ندارد و خلافت از آنِ حسن بن علی (علیهماالسلام) است. 🔻سومین شرط :معاویه حق ندارد به علی بن ابی‌طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) کوچکترین بی احترامی‌ و اهانتی بکند. 🔻چهارمین شرط: این صلح‌نامه، تعهّد معاویه بود به عدم تعرض به شیعیان امیرالمؤمنین علی ؟ع؟، و رعایت حقوق مالی و جانی آنان در هر کجا که باشند. 📎ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج۲، ص۱۹۳ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9