حکاکی اشک مجموعه ای از برشهای تاریخی مربوط به زندگانی ائمه اطهار و مناقب آن بزرگواران است.
امید است که این قلیل مورد رضای خداوند متعال و اولیاءالله قرار گیرد.
#سیداحمدابوترابی
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#شب_اول
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
🚦 سردار شرمنده
در ماجرای کربلا ۲ نفر بیش از همه شرمنده ارباب شدند که نتوانستند ماموریتی که آقا بهشان سپرده بود را به اتمام برسانند.
یکی جناب مسلم بن عقیل علیهالسلام و دیگری جناب ابالفضل العباس علیهالسلام
هر دو تمام تلاششان را انجام دادند ولی نشد!
هر دو متحیر شدند یکی در کوچه های کوفه متحیرانه راه می رفت و دیگری وقتی دو دستش قطع شده بود متحیرانه ایستاد که چه باید بکند!
هر دو ازروی بلندی زمین خوردند، یکی از روی دارالعماره و دیگری از روی اسب.
صورت هر دو بزرگوار بدون سپر بر زمین خورد یکی سر بریده اش از دارالعماره بر زمین خورد و دیگری با بدن بی دست و با صورت بر زمین خورد.
هر دو موقع جان دادن غریبانه جان دادند یکی بالای دارالاماره و دیگری بین سپاه.
هر دو با پیکری خون الود، یکی از شدت سنگباران و دیگری از شدت تیرباران.
ولا حول و لا قوه الا بالله
@hakakiashk
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#شب_اول
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
🚦 شباهات ماجرای مسلم و کربلا
🔻 غربت
در غربت مسلم همین بس که در بین شهری که روزی ۱۸۰۰۰ نفر یاریش کرده بودند، حالا در کاخ ابن زیاد مورد فحش و ناسزای او قرار گرفته
[الملهوف : ص 120 ]
و برای اینکه رسالتش را درست انجام بدهد و امام را از خطر مکر کوفیان آگاه کند، مجبور میشود از عمر بن سعد ملعون بخواهد و به او وصیت کند...
[دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 4 صفحه : 328]
درست مانند زینب کبری سلام الله علیها که برای حفظ جان امام به عمر بن سعد رو زد اما آن ملعون رویش را برگرداند..
🔻خَرَجَت اُختُهُ زَينَبُ إلى بابِ الفُسطاطِ ، فَنادَت عُمَرَ بنَ سَعدِ بنِ أبي وَقّاصٍ : وَيحَكَ يا عُمَرُ ! أيُقتَلُ أبو عَبدِ اللّه ِ وأنتَ تَنظُرُ إلَيهِ ؟ فَلَم يُجِبها عُمَرُ بِشَيءٍ ، فَنادَت : وَيحَكُم ، أما فيكُم مُسلِمٌ ؟! فَلَم يُجِبها أحَدٌ بِشَيءٍ .
[ الإرشاد، الشيخ المفيد،جلد : 2 صفحه : 112]
و لا حول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
#سیداحمدابوترابی
محرم الحرام ۱۴۴۴
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#ورودیه
#شب_سوم
🚦 خستگی راه
🔻از روز هشتم ذی الحجه که امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رهسپار شد، حدود ۲۰ الی ۲۲ روز در راه بودند تا زمانی که با سپاه حر روبرو شدند.
🔻در این مدت اهل حرم حضرت دلنگرانیهای زیادی متحمل شدند.
🔻هر روز خبری از کوفه و بی وفایی کوفیان میرسید.
⬅️یک روز خبر شهادت مسلم و هانی، یکروز خبر شهادت قیس بن مسهر، روزی خبر شهادت عبدالله بن یقطر.
🔻در کل این مسیر خانواده حضرت دائما خوف از دست دادن پدر را داشتند.
🔻این اضطراب ها وقتی به سپاه حر رسیدند بیشتر شد که در جواب امام حسین علیه السلام که فرمود: با مایی یا علیه ما؟ عرض کرد: به خدا قسم علیه شما؟
↙️چه ترسی در دل کودکان امام حسین علیه السلام افتاد که روز عاشورا جناب حر در وقت توبه می گفت: اللهم انی ارعبت قلوب اولیائک.
🔻چند روزی کاروان امام حسین علیه السلام آواره در صحرا شد تا به کربلا رسید، زمینی بی آب و علف در کنار نیزار نینوا و دشت سرسبز غاضریه!
↙️حالا حر دستور ابن زیاد را اجرا کرد که گفته بود جعجع بالحسین!
[نام کتاب : مقتل الحسین علیه السلام نویسنده : خوارزمی جلد : 1 صفحه : 331]
به حسین سخت بگیر! و او را در زمینی دور از آب و پناهگاه اسکان بده و به انتقام خون عثمان آب را بر او بببند.
🔻کودکانی که روز ۸ ذی الحجه به راه افتاده بودند حالا پس از حدود ۲۴ روز به کربلا رسیدند.
↙️ آنها هنگام ورود به کربلا شنیدند که پدر چگونه این زمین را وصف کرده و تقریبا مطمئن شدند که این زمین محل فراق است که فرمود: ههناسَبيُ حَريمِنا ....
الملهوف : ص 139
↙️۸ روز در کربلا هم پر اضطراب بود. هر روز بر سپاه دشمن اضافه میشد و ترس از دست دادن پدر قوی تر می شد تا روز تاسوعا.
🔻روز تاسوعا روزی که محاصره کامل شد و از رسیدن نیروی کمکی قطع امید شده بود.
الكافي : ج 4 ص 147 ح 7 ،
🔻بعد از عاشورا اهل بیت امام حسین که #مخدرات (یعنی در پوشش) خوانده می شدند اسیر دست وحشیانی شدند که در دینشان اینان چون اسیران دیلم و ترک بودند و سبی نامیده می شدند!
↙️۲۰ روز دیگر سفر طول کشید، ۴۰ منزل! با طعم داغ پدر و ترس از ربوده شدن و سنگینی نگاه های پلید مردم!
🔻کاروانی خسته و داغ دیده بعد از حدود ۵۲ روز خستگی راه، روز اول صفر وارد شهر شام شدند.
🔻و امان از شام.
↙️مردم دسته دسته جمع شدند تا این کاروان را ببینند.
🔻آفتاب که سر زد وارد شهر شدند و هنگام ظهر به کاخ یزید رسیدند، چرا؟
نفس المهموم،ج۱،ص۲۹۴
↙️کاروانی که در بین زنان و مردان و جوانانی که می رقصیدند و دف می زدند و هلهله می کردند و شاد از کشتن پسر پیغمبر بودند.
(همانجا)
🔻خستگی و اضطراب و داغ عزیزان در مجلس یزید به اوج رسید که دخترامام حسین دید پلیدی او را می نگرد و با یزید صحبت می کند...
(نام کتاب : الإرشاد (الشيخ المفيد) ، جلد : 2 ، صفحه : 121)
🔻جسارت ها تمام نشد و به یک مجلس ختم نشد که امام سجاد فرمود: کان یتخذ مجالس الشرب...
چند مجلس شراب گرفتند و اهل بیت را بردند.
( الملهوف على قتلى الطّفوف (السيد بن طاووس) ، جلد : 1 ، صفحه : 220)
🔻به همه ی آنچه از قبل گذشت، اضافه کنید داغ از دست دادن خواهری کوچک در دل شب در خرابه را.
و لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم
التماس دعا
#سیداحمدابوترابی
محرم الحرام ۱۴۴۴
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#ورودیه
#شب_دوم
#شب_سوم
#مخدرات
🔻وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسید و از نام سرزمین پرسیدند و فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا ههنا والله مناخ رکابنا و....
↙️ شخصی جلو آمد و گفت یابن رسول الله من با پدرت امیرالمومنین بودم وقتی در جریان جنگ صفین از این مسیر گذشتیم، مشتی از این خاک گرفت و بو کرد و مثل آنچه تو فرمودی فرمود!
حضرت به او فرمود حالا که حجت بر تو تمام شده آیا همراه ما میمانی؟
گفت: من در کوفه بدهکارم و نیز عیالوارم(زن و دختر و فرزند دارم) و نمی توانم با شما بمانم که از آنها در هراسم!!! ((المطالب العالیه،ج۴،ص۳۳۶،ح۴۵۱۷))
↙️حضرت به او فرمود از این پول هایی که جلویت هست بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام شود.
🔻راستی مگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد که او بخاطر زن و دخترش نماند؟
🔻جناب زهیر هم بعد از ملاقات اول با امام حسین علیه السلام به همسرش گفت من تو را طلاق میدهم که بعد از من آزار نبینی!!! ((الملهوف،ص۱۳۲))
🔻آری در قانون اسلام اموی کسی که بر حاکم خروج کند، خارجی استو جان و مالش حلال!
و اسیران در آن جنگ، برده و کنیز می شوند.
🔻جسارت را به جایی رساندند که حضرت در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: و سبی اهلک کالعبید...
ولاحول و لاقوه الا بالله العظیم
#سیداحمدابوترابی
محرم الحرام ١٤٤٤
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#شب_سوم
#اسارت_و_مخدرات
🚦 #احساس_ناامنی
۱- در سوره مبارکه انفال، آیه ۲۶ خداوند متعال وضعیت زمان جاهلیت را اینطور بیان می کند که ((تخافون ان یتخفطکم الناس))، شما می ترسیدید که نکند شما را بربایند این حس ناامنی که در بین مسلمانان وجود داشت را خداوند رفع کرد.
۲- ساعات پایانی عمر شریف امیرالمومنین علیه السلام حضرت زینب سلام الله علیها نزد پدر می روند و می پرسند که پدر جان ام ایمن حدیثی از مصائب ما نقل کرده است، آیا این حدیث درست است؟ میخواهم یک بار دیگر از زبان شما بشنوم!
حضرت فرمودند: دخترم حدیث همان گونه است که ام ایمن گفت، گویا میبینم شما را که مانند اسیران وارد این شهر می کنند و ((تخافون ان یتخفطکم الناس)) می ترسید که دشمنان شما را برباید.( كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق (ابن قولويه القمي) ، جلد : 1 ، صفحه : 278)
۳- این احساس ناامنی در بین این خانواده ماند تا جایی که شیخ مفید در ارشاد مینویسد که جناب فاطمه بنت الحسین علیه السلام می فرماید که در مجلس یزید دیدم که شخصی اشاره به من کرده و با یزید صحبت می کند...(ارشاد جلد ۲ صفحه ۱۲۱)
🔻 این احساس ناامنی برای دخترانی که سایه شان را آفتاب ندیده بود و سابقه ترس و مواجهه با نامحرم را نداشتند بسیار سخت بود...
و لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم
#سیداحمدابوترابی
#محرم_الحرام ۱۴۴۴
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#شب_سوم
#اسارت_و_مخدرات
🚦 #شتر_بی_جهاز
وقتی که ابوذر در شام به معاویه اعتراض کرد و نسبت به کارهای او معترض شد برای اینکه ابوذر را تنبیه کند به دستور عثمان او را به مدینه فرستاد با شتر بی جهاز!
(الكامل في التاريخ - ط دار صادر و دار بیروت، ابن الأثير، عزالدین جلد : 3 صفحه : ١١٣)
🔻معاويه او را بر شتر بى جهازى سوار كرده روانه نمود و تا به مدينه رسيد پوست و گوشت رانهاى او سائيده شد(تاريخ اليعقوبي نویسنده : احمد بن ابی یعقوب جلد : 2 صفحه : 172)
🔻 او مردى بود ضعيف و لاغر و بلند بالا داراى موى سر و محاسن سفيد.
(ترجمه نهج البلاغه، فيض الاسلام اصفهانى، على نقى جلد : 1 صفحه : 404).
اگر حالِ ابوذر رحمه الله که مرد بود بر روی شتر بی جهاز این بود، حال اهل بیت اباعبدالله الحسین علیهالسلام چه بود که گفتند:
فَسارَ القَومُ بِحَرَمِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِنَ الكوفَةِ إلى بِلادِ الشّامِ عَلى مَحامِلَ بِغَيرِ وِطاءٍ ، مِن بَلَدٍ إلى بَلَدٍ ومِن مَنزِلٍ إلى مَنزِلٍ ، كَما تُساقُ اُسارَى التُّركِ وَالدَّيلَمِ .
حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را از كوفه تا شام بر مَركب هاى بدون جهاز ، از اين شهر به آن شهر و از اين جا به آن جا مى بردند ، آن سان كه اسيران تُرك و ديلم را مى بردند.
(الفتوح لابن اعثم ،ابن أعثم؛ جلد : 5 صفحه : 127)
و لایوم کیومک یااباعبدالله...
#سیداحمدابوترابی
#محرم_الحرام ۱۴۴۴
@hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#حکاکی_اشک
#ورودیه
#شب_دوم
#شب_سوم
#مخدرات
🚦 در کوفه دختر دارم!
🔻وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسید و از نام سرزمین پرسیدند و فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا ههنا والله مناخ رکابنا و....
↙️ شخصی جلو آمد و گفت یابن رسول الله من با پدرت امیرالمومنین بودم وقتی در جریان جنگ صفین از این مسیر گذشتیم، مشتی از این خاک گرفت و بو کرد و مثل آنچه تو فرمودی فرمود!
حضرت به او فرمود حالا که حجت بر تو تمام شده آیا همراه ما میمانی؟
گفت: من در کوفه بدهکارم و نیز عیالوارم(زن و دختر و فرزند دارم) و نمی توانم با شما بمانم که از آنها در هراسم!!! ((المطالب العالیه،ج۴،ص۳۳۶،ح۴۵۱۷))
↙️حضرت به او فرمود از این پول هایی که جلویت هست بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام شود.
🔻راستی مگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد که او بخاطر زن و دخترش نماند؟
🔻جناب زهیر هم بعد از ملاقات اول با امام حسین علیه السلام به همسرش گفت من تو را طلاق میدهم که بعد از من آزار نبینی!!! ((الملهوف،ص۱۳۲))
🔻آری در قانون اسلام اموی کسی که بر حاکم خروج کند، خارجی استو جان و مالش حلال!
و اسیران در آن جنگ، برده و کنیز می شوند.
🔻جسارت را به جایی رساندند که حضرت در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: و سبی اهلک کالعبید...
ولاحول و لاقوه الا بالله العظیم
#سیداحمدابوترابی
#محرم_الحرام ۱۴۴۴
@hakakiashk