eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
432 دنبال‌کننده
96 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 بیان نکاتی از رمقتل جناب قاسم بن حسن علیهما السلام ◀️ زخم سطحی ◀️ دو قمر بنی‌هاشم ◀️ شبیه_مادر ◀️ نکاتی از شهادت قاسم بن الحسن علیه‌السلام 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 زخم سطحی در جنگ‌های قدیمی مبارزان معمولا زره می پوشیدند. زره در میدان جنگ تن به تن باعث می شد تا زخم های سطحی بر بدن ننشیند و مبارز اذیت نشود. زخم سطحی باعث می شد تا هم خون از بدن برود و هم ضعف بر بدن مبارز غلبه کند. لذا با پوشیدن زره این دسته از زخم ها بر بدن کمتر می نشست. حالا تصور کنید اگر رزمنده‌ای وارد میدانی شود که دورش را گرفته‌اند. و همه می‌خواهند او را بکشند زره ای بر بدن نداشته باشد. وعَلَيهِ قَميصٌ وإزارٌ او پيراهنى و بالاپوشی بر تن داشت مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي :ج 2 ص 27 این رزمنده چقدر از زخم‌های سطحی باید رنج کشیده باشد. خدا می‌داند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚دو قمر بنی‌هاشم قاسم بن الحسن به میدان آمد. در وسط ظهر زیر نور مستقیم خورشید. در این روشنایی هیچ روشنی دیگری دیده نمی شود. چرا که نور خورشید از همه نورها بیشتر و شدید تر است. قاسم بن الحسن به میدان آمد. خَرَجَ إلَينا غُلامٌ كَأَنَّ وَجهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ تاريخ الطبري: ج 5 ص 447 جوانى به سان پاره ماه ، شمشير به دست ، به سوى ما آمد. قاسم هم چون عمویش ابالفضل مثل ماه می درخشید. اما آنچه کوفیان با این دو ماه پاره بنی هاشم کردند یکسان بود. در حقیقت کوفیان دو شق القمر در کربلا کردند. اولین شق القمر، در رابطه با قاسم بود. فَشَدَّ عَلَيهِ ، فَما وَلّى حَتّى ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيفِ، فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ، آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشير ، بر سرش زد . آن جوان ، به صورت ، [بر زمين] افتاد.. تاريخ الطبري: ج 5 ص 447 دومین شق القمر مربوط به علقمه بود. فقتله الملعون بعمود من حديد ملعونی (ابالفضل) را با عمود آهن به شهدت رساند. مناقب آل أبي طالب ابن شهرآشوب ج3 ص 256 هر دو با صورت به زمین افتادند با یک تفاوت که در رابطه با حضرت قاسم نگفتند که بدنش پر از تیر شده بود. اما ابالفضل علیه السلام از شدت نشستن تیر بر بدن مانند خار بر بدن خارپشت تیر بر بدن داشت. وأوهَنَتهُ الجِراحُ مِن النَّبلِ، زخم تيرها ، او را ناتوان كرد شرح الأخبار: ج 3 ص 191 البته این دو ماه بنی هاشم تفاوت دیگری هم داشتند. قاسم در لحظلت آخر عمرش پا بر زمین می کشید. وَالغُلامُ يَفحَصُ بِرِجلَيهِ تاريخ الطبري: ج 5 ص 447 اما در رابطه با ابالفضل نوشته اند وقَطَعوا يَدَيهِ ورِجلَيهِ حَنَقاً عَلَيهِ دست ها و پاهايش را از سرِ كينه ورزى با او و به سبب گرفتارى[ هايى كه برايشان به وجود آورده بود ] و كُشتارى كه از آنها كرده بود ، قطع كردند . شرح الأخبار: ج 3 ص 191. و لا حول و لا قوه الا بالله 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 شبیه_مادر 🔻 در منقبت صدیقه کبری آورده شده است که علت اینکه به ایشان زهرا می گفتند این بود که [یزهر لعلی]، صورت حضرت در روز هم برای امیرالمومنین می‌درخشید، براین درخشش صورت طوری بود که حتی آن شخصی که به درب خانه حضرت لگد زد هم می گفت: فَأَقْبَلَتْ إِلَیَّ بِوَجْهٍ أَغْشَى بَصَرِی نور صورت حضرت زهرا چشمانم را خیره کرد... [بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 30 صفحه : 294] 🔻 حالا در روز عاشورا نوجوانی از خیمه‌های اباعبدالله به سمت میدان آمد. 🔻 تاریخ نویس دشمن می گوید: صورتش مثل ماه می درخشید، كأن وجهه شقة قمر وسط روز! زیر خورشید! نور صورتش چشم دشمن را خیره کرده بود! سرنوشت قاسم هم شبیه مادر شده بود، او هم مثل فاطمه زهرا علیهاالسلام فدای راه امامش شد او هم برای حفظ جان امامش مقابل لشکر کفر قرار گرفت... حال او و امامش هم شبیه حال فاطمه زهرا علیهاالسلام و امامش شد قاسم پا به زمین می کشید، وَالغُلامُ يَفحَصُ بِرِجلَيهِ، [تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، ابن جرير جلد : 4 صفحه : 341] و عمو نگاه می کرد و افسوس می‌خورد که کاری از دستش بر نمی‌آید... قالَ: عَزَّ وَاللّه ِ عَلى عَمِّكَ أن تَدعُوَهُ فَلا يُجيبَكَ ، أو يُجيبَكَ ثُمَّ لا يَنفَعَكَ! صَوتٌ وَاللّه ِ كَثُرَ واتِرُهُ [5] وقَلَّ ناصِرُهُ. (همانجا) امیرالمومنین هم وقتی وارد حجره شد دید که حضرت زهرا به خود می پیچید، و هي تقبض يمينا و تمدّ شمالا [الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) نویسنده : الأنصاري الزنجاني، إسماعيل جلد : 15 صفحه : 108] امام حسین از این رنج می برد که پاسخش به صدای قاسم دیگر سودی برایش ندارد، امیرالمومنین هم هر چه صدا زد جواب نگرفت... فألقى عن عاتقه الرداء و العمامة عن رأسه و حلّ إزاره و أقبل حتى أخذ رأسها في حجره و ناداها: يا زهراء، فلم تجبه. فناداها: يا بنت محمد المصطفى، فلم تكلّمه. فناديها: يا بنت من حمل الزكاة على طرف كمّه، فلم تجبه. و ناداها: يا فاطمة، أنا بن عمك علي بن أبی طالب (عليه السلام). [همانجا] ولاقوة الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 نکاتی از شهادت ۱ - ابی عبدالله علیه السلام هر دو پسر امام حسن علیه السلام را به آغوش کشید عبدالله را وقتی دستش قطع شد به سینه چسباند ((فضمه الی صدره)) قاسم را در موقع اذن میدان طلبیدن و موقع برگرداندن بدنش از میدان. ۲ - ابی عبدالله علیه السلام در هنگامی که قاسم علیه السلام اذن میدان طلبید از شدت گریه بی حال شد (( حتی غشی علیهما)) ۳- قاسم علیه السلام با دیدگانی گریان وارد میدان شد. فخرج و دموعه تسيل على خديه ۴ - مبارزین معمولا برای خود رجز مشخصی دارند که از قبل آماده می کنند، رجزی که قاسم علیه السلام خواند گویا نشان دهنده این بود که از قبل خود را برای مبارزه آماده کرده بود. ۵ - مبارزین معمولا در جنگ ها زره می پوشیدند تا از زخم های سطحی در امان باشند زیرا زخم سطحی هم درد زیادی داشت هم به تدریج قوت و توان مبارز را می گرفت جناب قاسم علیه السلام زره به تن نداشت بلکه پیراهنی به تن داشت و این منجر به زخم برداشتن بدن می شد. عليه قميص و إزار ۶ - دور قاسم علیه السلام را هم مانند ابی عبدالله علیه السلام از همه سو گرفته بودند يكفيك قتله هؤلاء الذين تراهم قد احتوشوه من كلّ‌ جانب ۷- اگر عبدالله بن حسن علیهما السلام شبیه حضرت زهرا سلام الله علیها سهید شد و بازو از دست داد حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام شبیه امیرالمومنین علیه السلام شهید شد. فما ولّى وجهه حتّى ضرب رأس الغلام بالسيف ۸ - چند شهید از اهل بیت علیهم السلام ضربه بر سرشان خورد و شهید شدند علی اکبر علیه السلام ابالفضل العباس علیه السلام ابی عبدالله علیه السلام امیرالمومنین علیه السلام قاسم ابن الحسن علیه السلام فما ولّى وجهه حتّى ضرب رأس الغلام بالسيف ۹ - شباهت حضرت قاسم علیه السلام به ابی عبدالله و ابالفضل العباس علیهما السلام این بود که هر سه با صورت‌به زمین خوردند فوقع الغلام لوجهه ۱۰ - امام حسین علیه السلام با شتاب خود را رساند و قاتل قاسم علیه السلام را به درک واصل کرد و سواران کوفه نیز به اشتباه بر بدن قاتل قاسم تاختند. ۱۱- ابی عبدالله علیه السلام ایستاده بود و قاسم علیه السلام در حال جان دادن و پا بر زمین کشیدن فإذا أنا بالحسين عليه السلام قائم على رأس الغلام و الغلام يفحص برجليه ۱۲ - امام بالاسر قاسم علیه السلام می فرماید سخته که از من چیزی بخوای و نتونم جواب بدم چاره ساز همه بیچاره شده عز و اللّه على عمك أن تدعوه فلا يجيبك أو يجيبك فلا ينفعك صوته، ۱۳ - حضرت می فرماد امروز روز بی باری و غربت من است ، هذا يوم و اللّه كثر واتره و قل ناصره. ۱۴ - امام حسین علیه السلام قاسم را به سینه چسباند ولی گفتند پای قاسم به زمین کشیده میشد دو احتمال وجود داره یا بدن قاسم کشیده شده ( که احتمالی برای این کم هست) یا ابی عبدالله علیه السلام خمیده شده بود. ثم احتمله على صدره فكأني أنظر إلى رجلي الغلام تخطان في الأرض و قد وضع الحسين عليه السلام صدره على صدره ۱۵ - حضرت بعد از شهادت قاسم می فرمایند به اهل بیتشان که صبوری کنید که ریگر ذلت نخواهید دید. صَبْراً يَا بَنِي عُمُومَتِي صَبْراً يَا أَهْلَ بَيْتِي لَا رَأَيْتُمْ هَوَاناً بَعْدَ هَذَا الْيَوْمِ أَبَدا.» ۱۶ - با توجه به جو و فضاسازی که بر علیه ابی عبدالله علیه السلام ایجاد شده بود قاسم علیه السلام در ررجز اشاره به انتساب امام به پیغمبر می کند تا خط بطلانی بر این اراجیف باشد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻 بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اصغر علیه السلام ◀️ حضرت رباب ◀️ دستان خونی ◀️ مثل زهرا سلام الله علیها ◀️ زینب محیی امامت ◀️ حروف مقطعه! ◀️ نزدیک خیام بودند 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 حضرت رباب یکی از سنگین‌ترین داغ هایی که بر اهل بیت وارد شد در روز عاشورا داغ شهادت علی اصغر علیه السلام بود. کودک بی گناهی که بنا به روایات در آغوش پدر توسط تیری ذبح شد. اما با توجه به عظمت این داغ انتظار می‌رفت تا مادر این کودکدر رثای کودکش شعری بگوید یا برای او بی تابی کند. به مقاتل که می بینیم جز در چند مورد نامی از جناب رباب برده نشده است. 1-اینکه بعد از واقعه عاشورا و در مجلس ابن زیاد وقتی برای بار دوم این خاندان را جمع کرد و قصد توهین به سر مقدس را داشت. رباب اختیار از کف داده و با شتاب به سمت سر دوید و سر را در آغوش گرفت. و دعا بهم ابن زياد مرة أخرى فلما أدخلوا عليه رأين النسوة رأس الحسين بين يديه و الأنوار الإلهية تتصاعد من أساريره إلى عنان السماء فلم تتمالك «الرباب» زوجة الحسين دون أن وقعت عليه تقبله(مقتل مقرم -ص 344) إن الذي كان نورا يستضاء به - بكربلاء قتيل غير مدفون آن كه نورى بود كه از پرتو او، روشنايى گرفته مى شد در كربلا كشته شد؛ ولى دفن نشد . سبط النبي جزاك اللّه صالحة - عنا و جنبت خسران الموازين اى پسر پيامبر ! خداوند به تو از جانب ما پاداش نيكو دهد! در قيامت ، تو از خسارت و كمبود در روزى كه ترازوها بر پا مى شوند ، دور داشته شده اى . قد كنت لي جبلا صعبا ألوذ به - و كنت تصحبنا بالرحم و الدين تو براى من كوهى سِتَبر بودى كه به آن پناه مى بردم و تو با مهرورزى و ديندارى با ما همراهى مى كردى؛ من لليتامى و من للسائلين و من - يعنى و يأوي إليه كل مسكين همان كسى كه براى يتيمان و نيازمندان ، پناه بود و بى نياز مى گرداند و هر مسكينى به او پناه مى برد و اللّه لا أبتغي صهرا بصهركم - حتى أغيّب بين الماء و الطين‌ به خدا سوگند ، با مردى از شما وصلت نمى كنم تا اين كه در ميان ماسه و گِل ، پنهانم كنند. 2-بعد از آنکه اباعبدالله در کربلا به شهادت رسید حکومت یزید برای آنکه نشان دهد که امام از دین خارج شده است.(نستجیربالله) و بر امام مسلمین خروج کرده چند اقدام انجام داد. الف: عدم دفن ابدان مطهر شهدا: بدن‌های مطهر شهدا در کربلا توسط سپاه عمر بن سعد دفن نشدند تا بگویند این‌ها (العیاذ بالله) مسلمان نیستند. ب: اسارت اهل بیت امام: اسارت اهل بیت امام هم تحت همین عنوان انجام شد. آنها اهل بیت امام را به عنوان خانواده کسی که بر امام جامعه خروج کرده و از دین اسلام خارج شده اسیر کردند. در حقیقت آنها معتقد بودند که احکام مسلمین بر اهل بیت اسیر شده جاری نمی شود. ج: تخریب خانه امام: یکی دیگر از کارهایی که حکومت انجام داد تخریب خانه های منتسب به امام در مدینه بود. أنَّ سَعيدَ بنَ العاصِ هَدَمَ دارَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، ودارَ عَقيلٍ ، ودارَ الرَّبابِ بِنتِ امرِئِ القَيسِ ـ وكانَت تَحتَ الحُسَينِ ـ وهِيَ اُمُّ سُكَينَةَ .( شرح الأخبار : ج 3 ص 269 ح 1173) سعيد بن عاص ، خانه على بن ابى طالب عليه السلام و عقيل و نيز خانه رَباب را ـ كه دختر امرؤ القيس ، همسر حسين عليه السلام و مادر سَكينه بود ـ ، خراب كرد . 3-اتفاق دیگری که در رابطه با جناب رباب در تاریخ ثبت شده است عدم ازدواج ایشان بعد از اباعبدالله بود. در جامعه آن زمان ازدواج زنی که شوهر نداشت امری بسیار عادی بود و اتفاقا ازدواج نکردن چنین زنی به چشم می آمد که در تاریخ ثبت شده است. شدت عشق و علاقه حضرت رباب به امام به حدی بود که بعد از ایشان حاضر به ازدواج با هیچ مردی نشد تا اینکه یکسال بعد از واقعه عاشورا از دنیا رفت. كانَتِ الرَّبابُ مِن خِيارِ النِّساءِ وأفضَلِهِنَّ ، فَخُطِبَت بَعدَ قَتلِ الحُسَينِ عليه السلام فَقالَت : ما كُنتُ لِأَتَّخِذَ حَما بَعدَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله .( الأغاني : ج 16 ص 361) رَباب ، از زنان برگزيده و برترينِ آنان بود . از اين رو ، پس از شهادت حسين عليه السلام از او خواستگارى شد و او گفت : پس از پيامبر خدا ، پدرْشوهرى براى خود بر نمى گيرم . 4-عشق و علاقه به امام حسین علیه السلام آنقدر در دل رباب وجود داشت که بعد از آنکه در عاشورا امام را آنگونه مقطع الاعضا و زیر تابش مستقیم آفتاب دید تا زمانی که زنده بود زیر سقف نمی رفت. وبَقِيَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ(الكامل في التاريخ : ج 2 ص 579) 5-رباب در یکسالی که بعد از عاشورا زنده بود غمگین و محزون بود. اما حزنش چگونه بود؟ وعاشَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ ، حَتّى بُلِيَت وماتَت كَمَدا(تاريخ دمشق : ج 69 ص 119) علت مرگش را افسردگی و غم او گفته اند در حقیقت رباب دق کرد. کَمَدَ: یعنی الحُزْنُ الشديدُ لا يُستطاعُ إِمْضَاؤُه. یا الحُزْن المَكْتوم یا مَرَضُ القَلْب مِنْهُ‌ أَي من الحُزْن الشديد همه این ها یعنی رباب از غصه ی امام حسین علیه السلام دق کرد.
📍دقت کنید که در هیچ کجا نامی از غصه خوردن برای فرزندش نیامده و این اوج ولایت و امام شناسی او را نشان می دهد که با وجود اینکه مادر بود و بصورت عادی احساسات مادری در چنین اتفاقاتی غلیان می کند اما او فقط از حسین می گوید. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚دستان خونی سید بن طاووس در لهوف می نویسد امام فرمودند که کودک را به من بدهید تا با او وداع کنم. آنگاه خم شد تااو راببوسد که ناگهان حرمله تیری زد و سر کودک را برید. سپس حضرت به خواهرش فرمود زینب جان کودک را بگیر و دستانش را از خون گلوی کودک پرکرد و به آسمان پاشید. فَتَقَدَّمَ إلى بابِ الخَيمَةِ، وقالَ لِزَينَبَ: ناوِليني وَلَدِيَ الصَّغيرَ حَتّى اُوَدِّعَهُ، فَأَخَذَهُ وأومَأَ إلَيهِ لِيُقَبِّلَهُ، فَرَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ بِسَهمٍ فَوَقَعَ في نَحرِهِ فَذَبَحَهُ. فَقالَ لِزَينَبَ: خُذيهِ، ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيهِ حَتَّى امتَلَأَتا، ورَمى بِالدَّمِ نَحوَ السَّماءِ .( الملهوف: ص 168) علی القاعده حضرت زینب باید در نزدیکی امام حسین علیه السلام بوده باشد که امام به او فرمودند کودک را بگیر. یعنی احتمال اینکه بعد از اصابت تیر لباس و دستان زینب کبری نیز خونی شده باشد وجود دارد. حالا به نظر شما بر حضرت رباب که منتظر بازگشت کودکش بود بعد از دیدن دستان و لباس خونی زینب کبری چه گذشته است؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚مثل زهرا سلام الله علیها فرزند رباب در دامان پدر ذبح شد. اما جایی ننوشته است که رباب علیهاالسلام از خیمه ها بیرون آمده باشد و سراغ از پسرش گرفته باشد. رباب می داند که چه بر دل امامش دارد می گذرد. او شنیده است که امام خطاب به پرودگار عرض کرد چون تو می بینی تحمل می کنم. قالَ: هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بي أنَّهُ بِعَينِ اللّه ِ(الملهوف: ص 168) آنچه بر من وارد مى شود ، برايم آسان است ؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست. او می داند که این داغ با داغ های دیگر تفاوت دارد. چرا که در هیچ کدام از داغ های قبلی از آسمان تسلیت گفته نشد. اما در این مصیبت منادی از آسمان ندا داد که : فَنودِيَ مِنَ الهَوا: دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ .( تذكرة الخواصّ: ص 252.) از آسمان ، ندايى رسيد : «او را وا گذار ـ اى حسين ـ ، كه او را در بهشت ، شير مى دهند» در داغ های قبلی امام کوفیان را نفرین می کرد اما در این داغ لحن امام عوض شد: ثُمَّ قالَ: رَبِّ إن كُنتَ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِكَ لِما هُوَ خَيرٌ، وَانتَقِم لَنا مِن هؤُلاءِ الظّالِمينَ.( مثير الأحزان: ص 70 .) آن گاه گفت : «پروردگارا ! اگر يارىِ آسمانى ات را از ما دريغ داشتى ، آن را براى جاى بهترى قرار ده و انتقام ما را از اين ستمكاران ، بگير» رباب می داند که امام برای اینکه بتواند برای کودکش جرعه ای اب تهیه کند به این قوم رو زده است و آنها جوابی ندادند. فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ويَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا.( تذكرة الخواصّ: ص 252.) همچنين حسين عليه السلام ، به سوى يكى از كودكانش كه از تشنگى مى گريست ، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت : «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد ، بر اين كودك ، رحم كنيد» . در اين حال ، مردى از آنان ، تيرى به سوى او انداخت و ذبحش كرد . حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت : «خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند ، امّا ما را كُشتند ، داورى كن» . لذا رباب برای اینکه امامش را بیش از ناراحت نبیند از خیمه بیرون نیامد. در زیارتنامه عرض می‌کنیم: «أَشْهَدُ أَنَّک تَشْهَدُ مَقَامِی» گویا ایشان نمی خواستند تا لحظه‌ای که زنده هستند، حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه را خجالت بدهند لذا اسمی از علیِ خود نبردند و هر چه سخن فرمودند از حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه فرمودند. درست مثل فاطمه زهرا سلام الله علیها که وقتی محسنش شهید شد امیرالمومنین را صدا نزد بلکه خادمه اش را صدا زد تا شاید امامش ناراحتی کمتری داشته باشد. آه يا فضة إليك فخذيني، فقد والله قتل ما في أحشائي من حمل (بيت الأحزان، 121) 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 زینب محیی امامت حضرت زینب سلام الله علیها مُحیی امامت است. هر جا که به قلب ابی عبدالله فشار وارد میشد و کار سخت میشد حضرت زینب سلام الله علیها به کمک اباعبدالله می‌آمد. ۱- هنگامی که ابی عبدالله علیه السلام بالای بدن علی اکبر علیه السلام به حال احتضار درآمده بود. ۲- هنگامی که حرمله با تیر سه شعبه گلوی نازدانه اباعبدالله را درید باز برای تسلی دل حضرت، عمه سادات حضور داشت که فرمود:"خذیه یا زینب" حضرت بدن بیجان علی اصغر را بدست گرفت و اباعبدالله دستانش را از خون گلوی اصغر پر کرد و به اسمان پاشید. فَرَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ بِسَهمٍ فَوَقَعَ في نَحرِهِ فَذَبَحَهُ. فَقالَ لِزَينَبَ: خُذيهِ، ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيهِ حَتَّى امتَلَأَتا، ورَمى بِالدَّمِ نَحوَ السَّماءِ وقالَ: هَوَّنَ عَلَيَّ ما نَزَلَ بي أنَّهُ بِعَينِ اللّه ِ. قالَ الباقِرُ عليه السلام : فَلَم يَسقُط مِن ذلِكَ الدَّمِ قَطرَةٌ إلَى الأَرضِ. لهوف ص۱۶۸ ۳- جای سوم برای نجات جان خود اباعبدالله بود که امد و بانگ‌زد: ویحک یا عمر أیُقتَلُ ابوعبدالله و انت تنظر؟ آیا اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟ سپس رو به آن جمع صدا زد: اما فیکم مسلم... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله ⛔️ محتوای این متن شامل روضه سنگینی است. پیشاپیش از محضر امام زمان عذرخواهم. 📚 حروف مقطعه! 🔻وقتی کاروان به کربلا رسید، حضرت پس از آنکه دید اسبش حرکت نمی کند(مقرم، ) و نام این زمین را پرسید و گعتند اینجا کربلاست، فرمودند: قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها، فَهاهُنا وَاللَّهِ مَناخُ رِكابِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ سَفْكُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ هَتْكُ حَريمِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ ذِبْحُ اطْفالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ تُزارُ قُبُورُنا، وَ بِهذِهِ التُّرْبَةِ وَعَدَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِهِ». (عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها؛ مكارم شيرازى، ناصر جلد:1صفحه:381) 🔻حضرت به سربریدن فرزندانشان اشاره کردند. در لغت ذبح را برای زمانی به کار می برند که بخواهند سر از بدن زنده‌ای جدا کنند. 🔻این اتفاق ۳ بار در کربلا برای فرزندان اهل بیت رخ داد. و ۳ بار کلام اباعبدالله به ناگاه قطع شد! 🔻بار اول زمانی بود که حضرت شیرخوارش را در آغوش داشت، حضرت با سپاه صحبت می کردند و یا با خود کودک، ناگهان تیری از کمان حرمله لعنه الله رها شده و هم کودک را ذبح کرده و هم کلام حضرت قطع شد! 🔻بار دوم زمانی بود که عبدالله بن حسن در دامان امام حسین علیه السلام با دستی قطع شده در حال درد کشیدن بود، حضرت در حال صحبت بودند که باز هم حرمله تیری رها کرد و ذبح الغلام... 🔻و بار آخر در مناجات پایانی امام بود که کلامش قطع شد. قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است. فرصت بده این آخرین راز و نیاز است. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 نزدیک خیام بودند بعد از شهادت حضرت عباس دشمن به خیمه‌ها نزدیک شده بود... و رجع الحسين إلى المخيم منكسرا حزينا باكيا يكفكف دموعه بكمه و قد تدافعت الرجال على مخيمه مقتل مقرم،ص۲۸۳ پس می‌توان حدس زد که چطور تیر انقدر دقیق بر حلقوم این شیرخواره نشست... به تو از چند قدمی تیر زدند... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻 بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اکبر علیه السلام 📚رد امان نامه 📚اربا اربا(1402) 📚خورشید تابان 📚نجات جان امام 📚داغ علی اکبر 📚تشییع پیکر 📚مقام حضرت علی اکبر علیه السلام 📚اذن شهادت 📚اربااربا(1401) 📚 وداع 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚رد امان نامه مادر بزرگ حضرت علی اکبر دختر ابوسفیان بود. (مادر جناب لیلا) یعنی حضرت علی اکبر پسر دختر عمه یزید بود. لذا برخی از سپاه کوفیان به علی اکبر گفتند که با توجه به این قرابتی که با بنی امیه و یزید داری از جنگ دست بردار و امان نامه ما را قبول کن. دَعا رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ الأَكبَرَ ـ واُمُّهُ آمِنَةُ بِنتُ أبي مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِيِّ واُمُّها بِنتُ أبي سُفيانَ بنِ حَربٍ ـ فَقالَ: إنَّ لَكَ بِأَميرِ المُؤمِنينَ قَرابَةً ورَحِماً، فَإِن شِئتَ آمَنّاكَ، وَامضِ حَيثُما أحبَبتَ! (الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 470). اما علی اکبر این امان‌نامه را رد کرد و گفت قرابت با رسول خدا اولی است از قرابت با ابوسفیان. آنگاه رجزی خواند: أنَا عَلِيُّ بنُ حُسَينِ بنِ عَلِيّ نَحنُ وبَيتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِيِّ 0 0 مِن شَمِرٍ وعُمَرٍ وَابنِ الدَّعِيّ من على ، پسر حسين بن على ام . به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله ، نزديك تريم } { از شمر و عمر [ بن سعد ] و ابن زياد ! سپاه کوفه که این چنین دید به او حمله کرد. مره بن قیس ضربه ای به او زد. علی اکبر با ضربه نیزه بر زمین افتاد. فَاعتَرَضَهُ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ (تاريخ الطبري: ج 5 ص 446) بغض کوفه باعث شد تا او را دوره کردند. وَاحتَوَلَهُ علی نیزه خورده. زخمی است. توان جنگیدن ندارد. شاید این اولین جایی از کربلا باشد که دیدند شمشیرها بالا می‌رفت و پایین می‌امد. فَقَطَّعوهُ بِأَسيافِهِم. علی مانند پدرش امام حسین مقطع الاعضا شد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚اربا اربا در مقاتل مختلف آمده است که وقتی مره بن قیس لعنه‌الله از پشت به علی اکبر علیه السلام نیزه زد. و بقیه با شمشی زدنش. فَطَعَنَهُ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ عَلى ظَهرِهِ غَدراً ، فَضَرَبوهُ بِالسَّيفِ (المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 109 .) بعضی مقاتل گفتند تیری به علی اکبر زد. فَرَماهُ مُنقِذُ بنُ مُرَّةَ العَبدِيُّ بِسَهمٍ فَصَرَعَهُ (الملهوف: ص 166 .) برخی گفتند با شمشیر بر فرقش زد. ضَرَبَهُ مُنقِذُ بنُ مُرَّةَ العَبدِيُّ عَلى مَفرِقِ رَأسِهِ ضَربَةً صَرَعَهُ فيها. در همین حال دشمن شروع کرد با شمشیر به علی زدن. وضَرَبَهُ النّاسُ بِأَسيافِهِم. علی اکبر دست بر گردن اسب نهاد. فَاعتَنَقَ الفَرَسُ فَحَمَلَهُ الفَرَسُ إلى عَسكَرِ عَدُوِّهِ، اسب علی را به دل دشمن برد. دشمن علی را قطعه قطعه کرد. از نوع اربا اربا. قطعوه که مشخص است به چه معنایی است. اما اربا اربا یعنی چه؟ قَطَّعْتُه إِرْباً إِرْباً أَي عُضْواً عُضْواً. (لسان العرب ، ج1 ص209) پس معنای این جمله که در مقاتل آمده فَقَطَّعوهُ بِأَسيافِهِم إرباً إرباً، یعنی آن‌ها با شمشیرهایشان علی را عضو عضو کردند. و شاید همین علت این موضوع باشد که برای بردن بدنش نیاز بود تا حدود 17 نفر از جوانان بنی هاشم بیایند. ثُمَّ أقبَلَ مَعَ فِتيانِهِ إلَى ابنِهِ، فَقالَ: اِحمِلوا أخاكُم ، فَحَمَلوهُ مِن مَصرَعِهِ حَتّى وَضَعوهُ عِندَ الفُسطاطِ الَّذي يُقاتِلونَ أمامَهُ . ( مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 30) آن گاه ، با جوانان [ خاندان خود ] به سوى فرزندش رفت و فرمود : «برادرتان را ببريد !» آنها ، او را از آن جايى كه بر زمين افتاده بود ، برداشتند و آوردند و پيشِ روى خيمه اى نهادند كه جلوى آن مى جنگيدند . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚خورشید تابان علی اکبر روی خاک افتاد. حسین علیه السلام خودش را به بدنش رساند، چه رساندنی! حالا دشمن دارد روایت می کند آن چه دیده است. می گوید حسین علیه السلام کنار بدن علی اکبر آمد. فَصاحَ الحُسَينُ عليه السلام : قَتَلَ اللّه ُ قَوماً قَتَلوكَ! يا بُنَيَّ حسین فریاد زد، خدا بکشد قومی را که تو را کشتند پسرم. اما حسین داغی دید که از قلبش بیرون نخواهد رفت. این را امام صادق علیه السلام فرمود: لا تَسكُنُ عَلیكَ مَن أَبیكَ زَفرَةٌ حینَ وَ دَّعَكَ لِلفِراقِ حسین گویا داشت جان می داد. باید کاری کرد که لحظه ای این داغ فراموش شود. ناگهان دشمن می گوید دیدم خورشید تابانی از خیمه های حسین به سمت بدن علی اکبر دوان دوان می آید. لَكَأَنّي أنظُرُ إلَى امرَأَةٍ خَرَجَت مُسرِعَةً كَأَنَّهَا الشَّمسُ طالِعَةً، (مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 30) دقت کردید. دشمن می گوید. خورشید تابان! هنوز حجابی دست نخورده. هنوز غارتی نشده است. شمس الطالعه خورشید تابان به میدان آمد تا جان حسین را نجات دهد. جاءَت حَتَّى انكَبَّت عَلَيهِ، زینب خود را به روی علی اکبر انداخت. حالا نگاه حسین و حواس حسین به زینب مشغول شده است. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9