✨﷽✨
📓سوال یک دختربچه ۹ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند
📓ما درکلاس ۲۴نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . . وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم.
📓شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت وکسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد، آیا پیامبر(ص)، به اندازه معلم ما، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی به هم نریزد؟
📓جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولی ات بیا کارش دارم، دانش آموز رفت و فرداش با دوستش اومد. مدیرگفت: پس چرا ولیتو نیاووردی ، مگه نگفتم ولیتو بیار؟ دانش آموز گفت: این ولیه منه دیگه.
📓مدیر عصبانی شدوگفت: منظور من از ولی سرپرسته، پدرته، رفتی دوستتو آوردی؟ دانش آموز گفت: نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سرپرست ، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست؟
▫️✨بنازم به این بچه شیعه✨▫️
🔖نشر دهید...
💐💐💐
@hal_khosh
شهداء دعا داشتند؛ ادعا نداشتند
نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند
حیا داشتند؛ ریا نداشتند
رسم داشتند؛ اسم نداشتند
ولی در دنیای وارونه امروز ما
ادعا دارند ولی دعا ندارند
نمایش دارند نیایش ندارند
ریا دارند ولی خبری از حیا نیست
اسم دارند ولی رسم مردانگی را زیر پا له کرده اند.
آره اینجوریاس رفیق...🌱
اللهم عجل لولیک الفرج💚
💕💚💕
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، ثروتمندمغروری به او رسید و با تکبر گفت:
بکار، که از تو کاشتن است و از ماخوردن!
کشاورز نگاه معنا داری ب او انداخت و گفت:
دارم یونجه میکارم ! 😆
#طنز
@hal_khosh
به علت تن ندادن پسران به ازدواج و نداشتن هیچگونه تمایلی به زن گرفتن به دلیل مشکلات اقتصادی
دفاتر ازدواج اعلام کردند با هر ازدواج دائم
یک ازدواج موقت هدیه بگیرید
هیچکس تنها نیست حتی همسر اول
همسرسل😂😂😂
#طنز
@hal_khosh
امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم
رفتم بیرون میپرسم چی شده !؟
بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم
واسه مامانت تعریف کردم،
اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی😐😐😂
#طنز
@hal_khosh
من موندم 🤔
اگر توی اون دنیا نامه اعمال خوبم رو بدن دست راستم ✋
اعمال بدمو بدن دست چپم 🖐
گوشیمو چیکارکنم؟ 📲😢😜
#طنز
@hal_khosh
پسر حیف نون گفته :
یبار کارنامهمو بردم خونه، مامانم بابامو صدا زد گفت بیا ببین پسرت تجدید نیاورده.
بابام اصلا نمیدونست تجدید چیه، اومد یکی زد پس کلهم گفت من وقتی همسن تو بودم، هم کار میکردم هم تجدید میاوردم😁😂
#طنز
@hal_khosh
حیف نون 1: امتحانو چیکار کردی؟
حیف نون 2: هیچی سفید تحویل دادم. تو چیکار کردی؟
حیف نون 1: هیچی منم سفید تحویل دادم
حیف نون 2: دیوووونه چرا اینکارو کردی حالا فک میکنن تقلب کردیم😕😂😂
#طنز
@hal_khosh
شش صد هزار تومن به داییم بدهکارم ، زنگ زده میگه میخوام خونه بخرم شش صد هزار تومن کم دارم،
میتونی از یکی برام بگیری...😐
#طنز
@hal_khosh
طرف زنگ زده بهم میگه :
شما برنده یک سکه بهار آزادی، یک دستگاه تلویزیون LED و یک عدد سشوار برقی شدید، چهل هزار تومن واریز کنید تا براتون ارسالش کنیم😊💰
بهش میگم آقا از اون جایزه ها به جا چهل تومن ، سشوار رو وردار بقیشو برام بفرست 😕
نمیدونم چرا قطع کرد؟! فک کنم خیلی خوشحال شد رفت به رئیسش بگه🤔😂
#طنز
@hal_khosh
رفتم الکتریکی محلمون گفتم: زنگ درمون خرابه🙂🙂
یاروگفت: برو میام درست میکنم😒
هرچی منتظر شدم نیومد😕
رفتم مغازش میگم چرا نیومدی؟😏
میگه اومدم هر چی زنگ زدم هیچکس درو باز نکرد :|😑😑
#طنز
@hal_khosh
گیاهخوارا واقعاً انسان های شریف و با کمالاتی هستن
خیلی دوسشون دارم
باعث میشن گوشت بیشتری به ما برسه 😋
#طنز
@hal_khosh
❌ فراخوان تشکیل تیپ اصلاحیونِ مدافع #پنجشیر
@hatefna https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🔵#غم_در_سیره_وگفتار_معصومین_علیهم_السلام (26)
✅غمهاى پسنديده (5)
3️⃣1️⃣غمهايى كه بخاطر هم سنخ بودن به انسان مىرسد
🔸گاهى غم و اندوه، به طور مبهم به انسان دست مىدهد،
مثلًا انسان مىگويد دلم گرفته، مىخواهم گريه كنم، نمىدانم چرا شاد نيستم و ...
🔹 شايد يكى از علل اين نوع از غمها، مسأله سنخيت افراد است كه حزن و غمشان يكى مىشود، مانند مادرى كه با خنده فرزندى، مىخندد و با گريه او محزون مىشود وگاهى با فاصله مكانى، چنين حزنى براى انسان ايجاد مىشود.
🔸شخصى به امام رضا عليه السلام عرض كرد: گاهى بر انسان غمى عارض مىشود و نمىداند سبب آن چيست.
🌸حضرت فرمود:
اگر چنين حزنى بر انسان عارض شود، بايد بداند كه برادر دينى اش غمگين است و متقابلًا آنجايى كه شادى بى علت بر انسان عارض مى شود، نشانه شادى اوست.(1)
🔸«جابر جعفى» نيز مىگويد: در محضر امام صادق عليه السلام بودم كه ناگهان حالت گرفتگى و حزن پيدا كردم.
به حضرت عرض كردم: قربانت گردم! چه بسا بدون دليل محزون مىشوم به طورى كه خانواده و دوستانم از چهرهام مىفهمند كه غمگين هستم.
🌸حضرت فرمود:
بله اى جابر! خداوند مؤمنين را از طينت بهشتى آفريده و با هم سنخيت دارند؛
اگر يكى از آنها محزون شود، ديگرى هم محزون مىشود.(2)
🔸 «ابوبصير» مىگويد: به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: فدايت گردم! يابن رسول اللّه! گاهى محزون مىشوم بدون آنكه علت آن را بدانم. امام فرمود:
اين حزن و شادى از ناحيه ما به شما مىرسد. آنگاه كه حزن و شادى به ما رخ مىدهد، به شما هم سرايت مىكند.(3)
4️⃣1️⃣محزون بودن در حزن ائمه عليه السلام
🔹يكى از غمهاى شايسته، محزون بودن در حزن ائمه معصومين عليهم السلام مىباشد.
🌸 امام صادق عليه السلام فرمود:
نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبَادَةٌ
▫️نفس محزون به جهت ظلمى كه به ما اهل بيت شده، تسبيح و غصهاش براى ما عبادت محسوب مىشود. (4)
🌸امام رضا عليه السلام به «ريّان بن شبيب» فرمود:
انْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنا فِى الدَّرَجاتِ الْعُلى فَاحْزَنْ لِحُزْنِنا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنا
اگر دوست دارى در درجات عاليه بهشت با ما باشى، محزون باش به حزن ما و شاد باش به شادى ما.(5)
🔹«سيد بن طاووس» در مقدمه «لهوف» مىگويد:
اگر نبود امتثال امر و دستور ائمه عليهم السلام كه در عزاى امام حسين عليه السلام، لباس سياه بر تن و عزادارى كنيم،
جاى داشت در مقابل فيض بزرگ شهادت و وصال به حق، لباس شادمانى و سرور بر تن كنيم.(6)
**************
⭕️پی نوشت
1-میزان الحکمه ، ج 74 ، ص227
2-بحارالانوار، ج 74 ، ص265
3-بحارالانوار، ج5 ، ص10
4-وسایل الشیعه ،ج 5، ص 393
5-وسایل الشیعه ، ج 5 ، ص286
6-لهوف ، ترجمه عقیقی بخشایشی ، ص 19
@hal_khosh
🟢#داستان_حجاب
🍃از زن بی #حجاب و زن چادری
🔸 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها !
زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:
🔹من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
🔸 من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
🔹 چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
🔸 زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
@hal_khosh
🏴در خرابه ی شام چه گذشت؟ 🌴چگونگی شهادت سه سالۀ حضرت سیدالشهدا، حضرت رقیه(علیها سلام ) -
از مصائب سختی که در شهر شام به اهل بیت رسید و در کتاب های مقاتل ذکر شده، خرابه نشینی اهل بیت و از دنیا رفتن دختر سه سالۀ حضرت سیدالشهداست.
امام صادق(ع) می فرمایند: اهل بیت را در خانه مخروبه ای نزدیک مسجد جامع دمشق با فاصلۀ کمی از محل حکومت یزید جا دادند. و چون آن خانه قابل سکونت نبود، در نوشته جات از آن تعبیر به خرابه شده.
وقتی اهل بیت را با آن عظمت و کرامت و شخصیتی که داشتند، در آن محل مخروبه جا دادند، به هم گفتند: (إنَّما جُعِلنا فی هذا البیت لِیَقَعَ عَلَینا فَیَقتُلُهُم)
قطعاً ما را آورده اند در این خانۀ خرابه که سقف هایش بریزد روی ما و ما را بکشند و نابود کند.
شیخ صدوق در کتاب امالی، سید ابن طاووس در لهوف نوشته اند، خانۀ خرابه ای که در آن اهل بیت را جا داده بودند، اهل بیت از گرمای روز و سرمای شب، در آن جا در امان نبودند، تا جایی که س از مدتی صورت دختران و زنان و کودکان پوست انداخت.
امام چهارم می فرماید: اهل بیت در آن خانه ی خراب روزها را گرسنه به سر می بردند، شب ها را به عبادت و گریۀ بر ابی عبدالله به صبح می رساندند و شهادت و کشته شدن ابی عبدالله و یاران و اهل بیتش را تا جایی که ممکن بود، از اطفال و کودکان پنهان می کردند. ولی یکی از آن ها که دختری سه ساله بود و نامش را کتاب های مهمی چون لهوف سید ابن طاووس ( صفحۀ 141) معال السطین ( جلد 2 صفحۀ 161) ، منتخب طریحی ودعوة الحسنیۀ آیت الله آقا شیخ محمد باقر بهاری و ریاحین الشریعۀ محلاتی جلد سه صفحۀ سیصد و نه و منتخب التواریخ ملا هاشم خراسانی صفحۀ دویست و نود و هشت، رقیه، ذکر کرده اند
و این مجموعه نوشته اند: این دختر به شدت عاشق حضرت حسین بود. امام هم به شدت به او علاقه داشت.
شب و روز در آن خانۀ خرابی که اهل بیت را جا داده بودند، گریه می کرد، بهانۀ پدر را می گرفت. هر چه به او می گفتند پدر به سفر رفته و منظورشان سفر آخرت بود، آرام نمی شد.
تا یک شب خواب پدر را دید. وقتی بیدار شد خیلی بی تابی کرد.
هر چه خواستند او را ساکت کنند، نشد. بلکه بی تابی اش بیشتر شد.
زنان و دختران دیگر اختیار از دستشان رفت، از گریه و حال او به گریه افتادند.
منتخب طریحی می گوید: زنان و دیگر دختران با گریۀ او لطمه به صورت می زدند، خاک خرابه را به سر می ریختند و مو پریشان می کردند و این همه ضجه و ناله یزید را از خواب بیدار کرد.
پرسید: چه خبر است؟
خواب دختر را گفتند.
گفت: سر پدر را برایش ببرید، بچه است، متوجه نمی شود، دیدن چهر ه پدر آرامَش می کند.
سر را در طبقی که روپوشی رویش انداخته بودند آوردند پیش بچه گذاشتند.
گفت: من طعام نمی خواستم، من پدر می خواستم.
گفتند: پدر آمده است.
وقتی روپوش را برداشت، سر بریده را دید، با آن دستان کوچک سر را برداشت و به سینه گرفت. مرتب می گفت:
پدر، چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرده است؟
چه کسی رگ هایت را برید؟
چه کسی مرا به این کودکی یتیم کرد؟
پدر چه کسی به فریاد یتیمان برسد؟
چه کسی از این زنان غصه دار پرستاری کند؟
چه کسی از این زنان شهید داده و اسیر دلجویی کند؟
چه کسی به فریاد این چشم های گریان برسد؟
پدر، کدام دست موهای پریشان این بچه ها را نوازش کند؟
پدر، بعد از تو تکیه گاه ما کیست؟
وای بر حال زار ما، وای بر غربت ما، پدر، ای کاش برایت بمیرم. پدر، ای کاش پیش از این کور شده بودم و این منظره را نمی دیدم. و بعد لب بر لب پدر گذاشت، چنان گریه کرد که غش کرد، ولی وقتی او را حرکت دادند دیدند از دنیا رفته است.
@hal_khosh