من نخواهم شد از این خلوت برون چونکه سرگرم‌‌ام به احوال درون http://eitaa.com/joinchat/2669543424C5d95ea5fba

سالی که نکوست از بهارش پیداست دوغ ترش از رنگ تغارش پیداست http://eitaa.com/joinchat/2669543424C5d95ea5fba

یاد ایام یاد آن روزی که ما هم دلخوشی‌ها داشتیم گرد کرسی مثل پروانه سر و پا داشتیم غرق در‌ گوشی شدیم و پشت کرده بر هم‌ایم یاد آن روزی که رو در روی هم جا داشتیم نه خبر از روغن پالم و نه مرغ هورمونی هرچه می‌خوردیم در منزل مهیا داشتیم برف می‌آمد دو متر و آب باران مثل سیل کی برای آبِ خوردن جنگ و دعوا داشتیم؟ خاله بود و عمه و عمو و دایی، هرکه بود از صمیم جان و دل ما حرمتش را داشتیم با صدای یک خروسی، صبح از بهر نماز چون فنر از جای می‌جستیم و تقوا داشتیم بود عشق و حال ما در خلوت و صوم و صلاة تا سحرگاهان به شام قدر غوغا داشتیم میخکوب گوشی و این قاب جادویی شدیم پیش از این در راه بودیم و دوتا پا داشتیم بود یک پا منزل خاله یکی دایی و ما آن زمان  از حال و روز هم خبرها داشتیم بود بین دولت و مردم تماما اعتماد کی نیاز  فیلتر و فیلترشکن‌ها داشتیم دولت ما صادق و ملت چنان او راستگو کی کلاه ملتی در بورس بر می‌داشتیم جنگ بود و زاسمان می‌ریخت آتش لیک ما ترس نه، بلکه شهادت را  تمنا داشتیم کودکی بودیم با شور و نشاط و اشتیاق باوجود کودکی‌مان آرزوها داشتیم دلخوری بین من و تو بود یک امر محال یک دل کوچک ولی مانند دریا داشتیم دلبری  در خانه بود و بود بی‌رنگ و لعاب لیک گویی پیش خود ما هم  زلیخا داشتیم می‌پرستیدیم مادر را تو گویی چون خدا بهر عشق این و آن در دل کجا جا داشتیم هست خواهر با برادر همچنان کارد و پنیر یاد آن روزی که عشقی چون مربا داشتیم لایک‌‌مان هر روز می‌آمد ولی از آسمان کی برای لایک‌های فیک ما جا داشتیم کاش آن ایام بر می‌گشت یک بار دگر گرچه آن آیام اکنون را تمنا داشتیم ثرایی

رابطه امشب با حال خوب این درگه ما درگه نومیدی نیست باز آی بیا هرآنچه هستی باز آی http://eitaa.com/joinchat/2669543424C5d95ea5fba

سلام به شما شب آرامی داشته باشید یه سوال آیا تو هم مثل حدود ۷۰ درصد از انسانها که به نوعی افسرده اند فکر می‌کنی تو زندگی هیچ دلخوشی نداری؟ سوال تاحالا شده زنگ‌ بزنی به عزیرت و جواب نده و ذهنت هزار راه بره؟! چه حالی داشتی اون وقت؟ شده یه خبر بد ذهنت را مشغول کنه و هی خدا خدا کنی؟! چه حالی داشتی؟ در یک کلام تا حالا شده گره توی کارت بیفته و بعد یه هویی گره باز بشه قبل و بعدش چه حالی داشتی؟ حالی که هنگام گرفتاری داشتی را یادته حالی که بعد از گرفتاری داشتی را هم یادته؟ سوال مگه اون گره دوباره برگشت سوال بعدی چرا اون حال خوش که بعد از گره گشایی داشتی را ادامه نمیدی یادته میگفتی خدایا اگه این مشکل حل بشه چه و چه میکنم یادته انگاری از خدا هیچی نمیخواستی جز رفع همون مشکل؟ چرا ذهنت را عادت داری به نگاه به قبل از مشکل ... هیچ فکر کردی شاید با این ذهنیت خودت داری میگی من با مشکل و ناخوشی بیشتر راحت هستم تا با خوشی؟! چیزی که حال دلت را بد یا خوب می‌کنه عوامل بیرونی نیستند عوامل ذهنی خودت‌اند تا وقتی یاد نگیری از کوچکترین زیبایی‌های زندگی‌ات لذت ببری همین آش است و همین کاسه! در عرفان به این حالت میگن مقام شکر هر وقت یادگرفتی از کوچکترین نعمتهای خدا شاکر باشی به آرامش میرسی و یه مرتبه از ایمان را داری هروقت یاد گرفتی حتی بر سختی های زندگی هم شاکر باشی به بالاترین مقام عرفان رسیدی در این صورت هیچ بلایی در زندگی نمی‌تونه نو را غمگین کنه و همیشه شاد و با نشاطی! تمام

حال خوب با بخشش عجیب خدا

گر قُرب خدا می‌طلبی، دلجو باش وندر پس و پیشِ خلق، نیکوگو باش. خواهی که چو صبح، صادقُ‌القول شوی خورشید صفت، با همه کس یک رو باش.

تاحالا برای دشمن خودت دعا کردی؟! https://eitaa.com/halekhoob20

هرکسی کسی دارد یار نو‌رسی دارد https://eitaa.com/halekhoob20