eitaa logo
حال ____دل
461 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
25 فایل
دلنوشته هایی از یه جامانده.. کپی آزاد با ذکر صلوات در تعجیل آقا صاحب الزمان💚 #اللهم_بارک_لمولانا_صاحب‌الزمان🥀 تبادل نداریم میشنویم👇 https://harfeto.timefriend.net/17053009006916
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات خاصه امیر المؤمنین علیه‌السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي نَبِیِّکَ وَ وَلِیِّهِ وَ صَفِیِّهِ [وَ وَصِیِّهِ ] وَ وَزِیرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِکْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَیٰ شَرِیعَتِهِ وَ خَلِیفَتِهِ فِی أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْکَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِی جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِیِّکَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ صَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَیٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَاءِ أَنْبِیَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ. ولادت یگانه مولود کعبه امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام بر تمام عالم مبارک باد.🌹🌹🌹🌹🌹 علیه السلام @halle_dell
تحیّر ‌ مصرع ناقص من کاش که کامل می‌شد شعر‌در وصف تو از سوی تو نازل می‌شد ‌ شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه‌در دست من‌آن گونه که می‌خواهم نیست ‌ من که حیران تو حیران توام می‌دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم ‌ همهٔ عالم و آدم به تو می‌اندیشد شک ندارم که خدا هم به تو می‌انیشد ‌ در زمین هستی و آن سو تر ا افلاک تویی علّت خلق زمین ای پدر خاک تویی ‌ ‌کعبه از راز خدا راز جهان آگاه است راز ایجاز خدا نقطه بسم‌ ‌الله است ‌ کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست (پیرهن چاک و غزل‌خوان صراحی در دست) ‌ کعبه وقتی که به آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید ‌ کعبه بر سینه خود نام تو ای مرد نوشات قلم خواجہ شیراز کم آورد نوشت : ‌ ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه ‌ راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌ست کهکشان ها نخی از وصله نعلین علی‌ست ‌ روز و شب از تو قضا از تو قدر می‌گوید (ها عَلیُُ بَشَرُُ کَیفَ بَشَر )می‌گوید ‌ مست اوصاف شدم می‌طلبم ساقی را تشنه‌ام تا که بگوید به من الباقی را ‌ ‌ میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و روز پدر مبارک باشه❤️🌷 @halle_dell
سلام دوستان متاسفانه حقیر کسالت دارم ومبتلا به اُ میکرون شدم و فعلا نمیتونم در خدمتتون باشم 😔 از همگی التماس دعا دارم واینکه خواهش میکنم‌باما بمونید🙏
تمام دار و نـدار مـن از دعــای رضـــــاست📿 خوشا به حال هر آنکس که مبتلای رضاست❤️ 💛 @halle_dell
آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟ گفت: طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. ️دوباره آیت الله پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد آیت الله بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان (عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. شما يكي از سربازان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید.☝️ 🌹؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394 درسوریه به رسید.🕊 @halle_dell
🔻حال و احوال این روز هایم تعریفی ندارد ... دلتنگم و آسمان دلم عجیب بارانی شده 😭 بی قرار و بی تاب سرزمینی شده ام که ان را ندیده ام و در خاک پاکش قدم ننهاده ام اما همیشه وصف آن را از زائرانش شنیده ام ... 🔅برایم از شلمچه و غروب های بی نظیرش ... از اروند و لاله های پرپر شده در امواجش ... از فکه و کانال کمیل و ابراهیم هایش... دهلاویه‌ طلائیه‌ دوکوهه... از همه و همه گفته اند اما این قلب ناآرام 💔را تنها شیرینی وصال آرام می کند و بس ... ای‌کاش‌زائران‌آن‌سرزمین‌بی‌همتابرای‌این‌جامانده‌دلتنگ‌هم‌دعا‌کنند💔 @halle_dell
دعای مجیر یادتون نره رفقا حقیرم دعا کنید😔🙏
کوتاه کن کلام … بماند بقیه اش مرده ست احترام … بماند بقیه اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام … بماند بقیه اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام … بماند بقیه اش شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام… بماند بقیه اش گویا هنوز باور زینب نمی شود بر سینه ی امام؟ … بماند بقیه اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام… بماند بقیه اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام….بماند بقیه اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یافاطمه! سلام … بماند بقیه اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی الدوام … بماند بقیه اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام … بماند بقیه اش بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام …بماند بقیه اش دلواپسم برای سرت روی نیزه ها از سنگِ پشت بام …بماند بقیه اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام …بماند بقیه اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام … بماند بقیه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام … بماند بقیه اش قصه به “سر” رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام … بماند بقیه اش 🖋 سلام الله @halle_dell
🥀 گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب 🥀 (س)🥀 @halle_dell
-984015102_-232779.mp3
2.59M
هرکسی‌مثل‌ما‌دلش‌پر‌میکشه‌برای و باجان‌دل‌گوش‌کنه🙏😔🕊
فردا‌مراسم‌ام‌داوود‌بگیرید‌ رزق‌اربعین‌اربابمون‌را🤲🥀 🤲
جان خواهرت بر لب آمده.mp3
4.63M
(س)🥀 🎶 جان خواهرت بر لب آمده 😔 / برخیز و ببین زینب آمده 🌾🕊 🎧 🏴 (س) @halle_dell
👌 ✅طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت ✍فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : 🌸یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : 🍃شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! 🌹شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : 🌟به آسمان رود و کار آفتاب کند .🌟 🍃 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! 🌹بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : "سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) " 🍃 پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، 🔹مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!  وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید :"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید " 🌼مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . 🦋 فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ 🌳گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . 🍃پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . 🌳هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست . نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . 🌺چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ 🌷راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . 🌿شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" 🍃طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : *🌻به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند🌻* *🌻به آسمان رود و کار آفتاب کند🌻* 💙به عشق امیر مومنان علی به اشتراک بگذارید منبع : کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸 🌾😭 @halle_dell
4_5794442311492438657.mp3
6.38M
-این‌دل‌دوباره‌دارد‌.. -حال‌وهوای‌زینب..💔 @halle_dell
هدایت شده از حال ____دل
_الهے !_ _فَࢪِّق بَینے و بینَ ذَنْبیٖ..._ خدایا بین منو گناهانم فاصڵھ بنداز! 🤲 ]ابوحمزھ‌ثمالےٖ[ @halle_dell
هدایت شده از حال ____دل
| اللهم إمْلأ قلبی حُبّ الحسين...| دلمو پُر کن از خودت؛ @halle_dell