eitaa logo
انتشارات حماسه یاران
2.9هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
829 ویدیو
31 فایل
حماسه یاران، یادآوری حماسه سازان بزرگی است که جان و مال خود را در راه دین و اعتقاد خود فدا کردند... وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بخش فروش:«پیگیری سفارش» @hamasehstore1 بخش روابط‌عمومی:«پاسخگویی به سوالات» @hamasehyaran2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆💠🔅 💠🔅 🔅 🎊🎁🎊🎁 اسامی برندگان 50 عدد کارت هدیه 100 هزار تومانی 🎊🎁🎊🎁 | @hamasehyaran
🔺 آفتاب‌نزده از خانه زد بیرون. همین‌طور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانه‌اش جاگذاشته و آمده. به راننده‌اش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.» ــ حاج‌آقا شما می‌موندید. چرا اومدید؟ ــ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. ▪️ به ‌جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقل‌ونبات را گرفته بود. تازه‌عروس خانه‌اش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست. 🎙 راوی: مهدی ایرانمنش 📚 منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 19 🔹کتاب 🔹خاطراتی جذاب و خواندنی از زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی + متن کامل 🔸رقعی | 256 صفحه 🔸 🔸 ☘️🌸🌹🌸☘️ | @hamasehyaran 🇮🇷
💐💐🌸🌸🌹🌹 به زودی فیلم قرعه کشی مراسم در کانال بارگذاری می گردد. ☘️🌸🌹🌸☘️ | @hamasehyaran 🇮🇷
🌹شهید 🔸مسئول طرح و عمليات تيپ انصارالحسين (ع) 🔸تولد: تهران ـ 1341 🔸شهادت: عمليات والفجر 8، فاو ـ 1364 🔸مزار: گلزار شهداي همدان 🔴 خواهرش ‌گفت «داداش! تا حالا هرچی بهم سفارش کردی قبول کردم. این‌که چله بگیرم و یه کاری رو خالصانه برای خدا تا چهل روز انجام بدم. محاسبه داشته باشم و کارهام رو روی یه کاغذ بنویسم و به حساب‌شون برسم. به ذکر گفتن عادت کنم و فقط هرجا لازم بود حرف بزنم. جایی که غیبت شروع می‌شه تذکر بدم و بلند بشم. نهج‌البلاغه و قرآن بخونم. همه‌ش درست، ولی شما که تجربه‌ت از من بیشتره و سر کلاس‌های اخلاق نشستی بهم بگو، بهم بگو چرا هر کاری می‌کنم اراده‌م قوی نمی‌شه تا محکم رو در روی گناه وایستم.» حسن خیلی جدی گفت «کاری نداره خواهر من. پنج تومن بده سوار تاکسی شو و برو از داروخونه امام چندتا قرص اراده بخر و روزی یه دونه بخور.» از خونسردی حسن حرصش درآمده بود. گفت «داداش! شوخی نکن دیگه!» این بار طوری جواب داد تا برای همیشه آویزه گوشش شود. «یه راه بیشتر نداری. روزه بگیر. رو...زه...ب...گیر!» کاری که خودش بیشتر وقت‌ها انجام می‌داد؛ بیشتر هم دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها. به همه می‌گفت «روزه یه نعمته. حیفه، ازش غافل نشید.» 🔹 راوی: خواهر شهید 🔹 منبع: ‌، ، صفحه | @hamasehyaran 🇮🇷
🔸 🔹 🔸 ▪️168 صفحه | 16000 تومان | 🍀درباره کتاب ین کتاب دربردارنده خاطرات تعدادی از شهدای جنگ ایران و عراق بوده و موضوع آن «خودسازی» است. این خاطرات شامل مراحل خودسازی از جمله مشارطه (شرط کردن با خود برای انجام ندادن گناه)، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه (مجازات خود برای نرفتن به سمت گناه) است. در هر خاطره، نام شهید ذکر شده و محل و سال تولد، محل و سال شهادت و مزار وی معرفی می شود. سپس متن خاطره نقل شده و منبع ارائه آن بیان می شود. در پایان هر خاطره نیز دستورالعمل های مختلف خودسازی از نگاه بزرگان دین و ائمه معصومین (ع) ارائه شده است. 📕خرید اینترنتی https://b2n.ir/770742 ☎️ خرید تلفنی 02537748051 📱خرید پیامکی (ارسال نام کتاب به سامانه) 3000191717 | @hamasehyaran 🇮🇷
🍀🌸🍀🌺🍀 🌹جانباز شهید ♦️تولد: شیراز ــ 6631 ♦️شهادت:شیراز ــ حادثه انفجارحسینیه كانون رهپویان وصال ـــ 7831 ♦️مزار: گلزار شهدای دارالرحمه شیراز 🌼 درسش را خوب می‌خواند به عشق این‌که اگر امام زمان یار خواست و بچه زرنگ‌ها را انتخاب کرد، محمدعلی هم یکی از آن‌ها باشد. صبح‌های جمعه خواندن دعای ندبه را برای خودش واجب می‌دانست؛ واجب‌تر از نان شب. 🎙راوی: مادر شهید 📚منبع: 4؛ خاطرات عشق شهدا به حضرت ولی عصر(عج)،، ص 60 🍀🌸🍀🌺🍀 | @hamasehyaran 🇮🇷
💢 از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هسته‌ای و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری که در دهه‌ی سی از عمر خود در حوزه‌ی قم و دانشگاه تهران درخشید و در دهه‌ی پنجاه با بال شهادت به ملکوت اعلی پرکشید. 💢 درود خدا بر شهیدان و سپاس ما به معلمان و خوشامد ما نثار نسل جوان خوش عاقبت ملت ایران باد. بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ 🍀🌸🍀🌺🍀 | @hamasehyaran 🇮🇷
🔺سلاح گرم مثل نقل‌ونبات ریخته بود توی دست‌وبال اشرار. تا می‌توانستند آتش می‌سوزاندند.‌عده کمی از مردم را هم به بهانه پول کشانده بودند سمت خودشان، گروگان می‌گرفتند، اخاذی می‌کردند و ترس و دلهره می‌انداختند به جان زن و بچه مردم. حاجی شرشان را خواباند. هم از رسانه‌ها اعلام کرد، هم بزرگان طایفه‌ها را دعوت کرد. حرف آخرش را اول زد. گفت: «تا تاریخ فلان باید سلاح‌هاتون رو تحویل بدید. داشتن سلاح جرمه و اگه تحویل ندید به‌عنوان شرور با شما برخورد می‌کنم.» همین‌طور اسلحه بود که می‌آوردند تحویل می‌دادند.  حاجی به قولش وفا کرد و به تک‌تکشان امان‌نامه داد. فکر بعدازاین را هم کرده بود. آدمی که بیکار باشد و درآمد نداشته باشد چه تضمینی داشت دوباره پایش نلغزد. چقدر به این‌ در و آن در زد تا توانست چهارصدتا تلمبه آب جور کند. همه را تقسیم کرد بینشان. هم سرشان را به زمین و کشاورزی گرم کرد هم لقمه حلال گذاشت توی سفره‌هایشان. 🎙 راوی: مهدی ایرانمنش 📚 منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 24 و 25 🔹کتاب 🔹خاطراتی جذاب و خواندنی از زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی + متن کامل 🔸رقعی | 256 صفحه 🔸 🔸 ☘️🌸🌹🌸☘️ | @hamasehyaran 🇮🇷