#لذت_مادری
🔶 مهدیار از کلاس اول دبستان با #دوچرخه مدرسه می رفت. روزهای اول خودم همراهش می رفتم اما می گفت چرا می آیی دنبالم؟ می گفتم تو دیگر مسیر را یاد گرفتی؟ می گفت: بله. اما باز هم صبح ها با هم می رفتیم و ظهر #خودش بر می گشت. حتی چند بار ظهرها می رفتم جلوی مدرسه اش و از لابه لای درخت ها از دور نگاه می کردم ببینم راه را درست می آید یا نه ؟ دیدم نه بلد است.
🔶 کلاس سوم که رسید، دوچرخه برایش کوچک شده بود، یک بار که خانه مادرشوهرم رفته بودیم پدرش از توی زیرزمین دوچرخه دوران مدرسه خودش را به مهدیار نشان داد. مهدیار گفته بود: می شود این دوچرخه را به من بدهید؟ پدرش هم قبول کرده بود. خلاصه آوردند تعمیرش کردند و مهدیار از آن به بعد با همان دوچرخه مدرسه رفت. اتفاقا دو تا از دوستانش همیشه #دوچرخه_سواری می کردند و دوچرخه های لوکسی هم داشتند اما مهدیار به دوچرخه قدیمی اش افتخار می کرد و می گفت: این دوچرخه بابایم است که داده به من. سال گذشته قبل از شروع مدرسه ها دیدم کمی رنگ و روی دوچرخه خراب شده، با هم رفتیم داخل پارکینگ و با اسپری مشکی رنگش کردیم و هنوز هم با همان دوچرخه مدرسه می رود.
🔺 تجربه خانم #شاملو از #استقلال فرزندش 🔻
#بازی_تمرین_زندگی
#استقلال_کودک
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸 instagram.com/hambazi.tv
🔸 sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi