eitaa logo
همدم (همراه دانش آموزان معارف)
6.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
276 ویدیو
723 فایل
🔸️🔷️ 📚 همدم 📚 🔷️🔸️ 👈🏻اخبار 👈🏻مشاوره 👈🏻و منابع کمک آموزشی ⚡️ویژه دانش آموزان رشته معارف ارتباط با مشاور: @Moshaver_hamdam 💠معاونت آموزش سازمان مدارس صدرا💠
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ راهنمای تصویری ثبت‌نام و پرداخت هزینه کلاس تست عربی روی لینک پرداخت ضربه بزنید و مطابق تصاویر راهنما اقدام نمایید. 🏧لینک ثبت‌نام: 🌐 https://pay.eitaa.com/?link=a1Ff1
مواسات.pdf
3.38M
گزارش فعالیتی مواسات صدرای مهربانی خیریه و گروه جهادی صدرا
📚قسمت بیستم: 🔻ما برای بدرقه خورشید آمده‌ایم🔻 🔷امروز چهاردهم ماه ذی الحجّه است ، کاروان آماده حرکت است ، هزاران حاجی می‌خواهند به خانه‌های خود باز گردند . 🔹یک انتظار بزرگ در چهره پیامبر به چشم می‌خورد . 🔷به راستی ، چه موقع وعده خدا فرا می‌رسد❓🤔 🔹کاروان حرکت می‌کند ، لحظه خداحافظی با خانه دوست است .۷۲ 💫آنجا را نگاه کن❗️ مردم مکّه هم آماده سفر شده‌اند ، امّا آنها کجا می‌خواهند بروند❓ 🔷مگر خانه و کاشانه آنها در این شهر نیست❓ 🔹پس چرا بار سفر بسته‌اند❓🤔 مردم مکّه می‌خواهند پیامبر را تا بیرون شهر بدرقه کنند ، آنها شنیده‌اند که این آخرین سفر پیامبر به مکّه است ،😔 می‌خواهند از پیامبر بهره بیشتری ببرند . آنها می‌خواهند مهمان‌نوازی خود را کامل کنند . 💫آن طرف را نگاه کن❗️ مردم یمن ، سوار بر شترهای خود شده‌اند ، آیا آنها می‌خواهند به یمن بروند❓ 🔷راه یمن از راه مدینه جدا می‌باشد ، آنها باید در همین مکّه با پیامبر خداحافظی کنند و به سوی جنوب بروند ، در حالی که مدینه در طرف شمال است . 🔹هر چه صبر می‌کنم ، می‌بینم که آنها برای خداحافظی نمی‌آیند . آیا آنها می‌خواهند بدون خداحافظی با پیامبر به یمن بروند❓ 🔷فهمیدم ، آنها هم می‌خواهند پیامبر را بدرقه کنند .👌 🔹کاروان از شهر مکّه جدا می‌شود و راه مدینه را در پیش می‌گیرد . 💫آفرین بر اهل مکّه و یمن❗️👏 🔷این مردم همچنان همراه پیامبر می‌آیند . 🔹اوّل قرار بود آنها فقط تا بیرون شهر مکّه بیایند ، امّا اکنون تصمیم می‌گیرند کیلومترها راه را در دلِ این بیابان به احترام پیامبر بیایند❗️۷۳ 🔷آفتاب به وسط آسمان می‌رسد☀️ ، موقع اذان ظهر است ، کاروان برای خواندن نماز متوقّف می‌شود ، بعد از نماز و استراحت ، کاروان حرکت می‌کند . 🔹دل پیامبر همراه این مردم است ، او آرزو می‌کند که این مردم همراه او باشند و متفرّق نشوند تا او بتواند پیام مهمّ خود را به گوش همه آنها برساند . 🔷هوا دارد تاریک می‌شود ، باید در جایی منزل کرد ، خوب است امشب در اینجا منزل کنیم . 🔹فردا به حرکت خود ادامه می‌دهیم ،مردم مکّه و یمن هم در دل این بیابان‌ها همراه ما هستند . 🔷نمی‌دانم چه شده است🧐 که این مردم ، سه روز تمام در دل این بیابان‌ها به همراه پیامبر می‌آیند❓۷۴ 🔹غروب روز هفدهم ماه ذی الحجّه فرا می‌رسد ، دیگر همه ما خسته شده‌ایم ، باید جایی را برای استراحت انتخاب کنیم . 💫آنجا را نگاه کن ، میقات جُحْفه را ببین❗️۷۵ 🔷حتما می‌پرسی جُحْفه دیگر کجاست❓ 🔹جحْفه یکی از میقات‌های حج است ، مردمی که از مصر برای حجّ خانه خدا می‌آیند در اینجا لباس احرام بر تن می‌کنند . 🔷البته حجّ امسال که تمام شد ، سال آینده اگر از راه کشور مصر به مکّه بیایی باید در اینجا لباس احرام بپوشی و لبّیک بگویی . 💫همسفر خوبم❗️ 🔹اینجا منزلگاه خوبی است و معمولاً کاروان‌ها در اینجا منزل می‌کنند ، ما هم شب را در اینجا می‌مانیم . 🔷سفر در این بیابان‌های خشک ، تو را حسابی خسته کرده است😞 ، ما نزدیک دویست کیلومتر راه آمده‌ایم .۷۶ 🔹اکنون خیمه‌ای ⛺️برای خودت بر پا کن و تا صبح ، خوب استراحت کن❗️ 🔷ما تا مدینه راه زیادی در پیش داریم ، تازه بعد از آن هم باید سریع به شهر خود باز گردی ، همه ، چشم انتظار تو هستند . ... 🍃🌼🍃🌼🍃 @amoozeshmaaref
📚قسمت بیست و یکم: 🔻زلال بِرکه در دل🔻 🔶امروز یکشنبه ، هجدهم ماه ذی الحجّه است و صدای اللّه اکبر به گوش می‌رسد .۷۷ 💫همسفر، برخیز❗️وقت نماز است .🤲 مردم همه در صف‌های منظّم پشت سر پیامبر به نماز می‌ایستند . 🔸بعد از نماز ، این کاروان بزرگ ، آماده حرکت می‌شود تا به راه خود در این بیابان ادامه دهد . 🔶آفتاب بالا می‌آید☀️ و صدای زنگ شترها سکوت صحرا را می‌شکند، کاروان ۱۲۰هزار نفری در دل بیابان پیش می‌رود .۷۸ 🔸انتظار در چهره پیامبر موج می‌زند ، به راستی کی وعده خدا فرا خواهد رسید❓🤔 🔶وقتی ما مقداری راه برویم به یک سه راهی می‌رسیم ، یک راه به سوی مدینه می‌رود ، یک راه به سوی عراق و راه دیگر به سوی مصر . 🔸من فکر می‌کنم در آنجا دیگر این کاروان ۱۲۰ هزار نفری تقسیم خواهد شد و هر کس به راه خود خواهد رفت . 🔶این اجتماع بزرگ به زودی ، متفرّق خواهد شد . 🔸ساعتی می‌گذرد ، ⏳ما حدود شش کیلومتر از جُحفه دور شده‌ایم ، آفتاب بر ما می‌تابد و تشنگی بر من غلبه می‌کند .۷۹😥 🔶به یکی از همراهان خود رو می‌کنم و می‌گویم :👤 ــ حاجی❗️آیا آبی داری به من بدهی❓ من خیلی تشنه شده‌ام❓ ــ قدری صبر کن ، در همین نزدیکی‌ها، یک غدیر هست که می‌توانی از آب آن بنوشی .🌊 ــ حاجی❗️حواست کجاست❓من آب می‌خواهم ، آن وقت تو به من آدرس غدیر می‌دهی❗️❓ ــ آقای نویسنده ، منظور من از غدیر ، همان برکه است ، در همین نزدیکی‌ها برکه و آبگیری هست که تو می‌توانی از آب زلال آن بنوشی .😄 ــ چه حرف‌ها می‌زنی❗️در این بیابان خشک ، برکه آب ، کجا پیدا می‌شود❓ 💫ــ نگاه کن ، آنجا را ببین❗️ 🔸 سیاهی درختان را می‌گویم ، اگر باور نمی‌کنی پس این درختانِ بزرگ، برای چه در آنجا روییده‌اند❓باید در آنجا آب باشد . ــ راست می‌گویی ، سیاهی درختان را می‌بینم ، خدای من❗️آنجا چقدر درخت هست ، امّا چگونه در این بیابان ، این برکه درست شده است❓ ــ کنار آن برکه ، چشمه‌ای هست که آب از آن می‌جوشد و به این برکه می‌ریزد . ــ بیابان و چشمه آب❓ ــ ما تا دریای سرخ فقط دوازده کیلومتر فاصله داریم 🌊، در فصل زمستان باران‌های سیل آسا می‌بارد🌨 و در دل زمین فرو می‌رود و در اینجا به صورت چشمه از دل زمین می‌جوشد .۸۰ ــ آیا این برکه همیشه در اینجا هست❓ ــ نه ، وقتی که تابستان فرا می‌رسد و هوا گرم می‌شود آبِ چشمه خشک می‌شود و با خشک شدن چشمه ، برکه هم خشک می‌شود . ــ خدا را شکر که الآن ، روزهای پایانی زمستان است و من می‌توانم آب زلال برکه را بنوشم .۸۱ ... ✨🌸✨🌸✨ @amoozeshmaaref
‼️فقط تا ساعت 10 فرصت دارید در کلاس تست عربی ثبت‌نام و شرکت نمایید. ✅اولین جلسه امروز رأس ساعت 11 برگزار می گردد. 🏧 https://pay.eitaa.com/?link=a1Ff1
📚قسمت بیست و دوم: 🔻مدال افتخار بر سینه غدیر🔻 💫خدای من❗️ 🔷چه بِرکه زیبایی❗️ 🔹چه آب باصفایی❗️ 🔷قربان بزرگی خدا بشوم که در دل کویر ، برکه‌ای به این زیبایی درست کرده است❗️ 🔹من کنار برکه می‌روم و از آب زلال آن سیراب می‌شوم و شکر خدا را به جا می‌آورم .🙏 🔷به راستی که این عرب‌ها چه زبان شیوایی دارند❗️ 🔹حتما می‌گویی چرا❓🤔 🔷آنها چه اسم خوبی برای این برکه انتخاب کرده‌اند: 💫 غدیر خُم❗️ 🔹حق داری از من سؤال کنی که معنای کلمه خُم چیست❗️ 🔷خوب حالا که سؤال کردی باید کمی حوصله کنی تا برایت توضیح دهم . 🔹وقتی تو جارو به دست بگیری و خانه🏡 خودت را حسابی تمیز کنی آن وقت هر کس به خانه تو نگاه کند می‌گوید : این خانه ، تمیز شده است .😊 🔷امّا اگر یک دوست عرب زبان داشته باشی، وقتی خانه تمیز تو را ببیند می‌گوید : خُمّ .👌 🔹منظور او این است که این خانه بسیار تمیز شده است .😄 🔷خوب ، اکنون به این برکه زیبا نگاه کن❗️آب این برکه چقدر زلال و صاف است❗️ 🔹اگر بخواهی اسمی برای اینجا بگذاری چه می‌گویی❓🧐 🔷درست حدس زدم❓ اسم پیشنهادی شما این است : بِرکه زلال . 🔹امّا اینجا سرزمین حجاز است و همه به عربی سخن می‌گویند ، پس ما باید این اسم شما را به عربی ترجمه کنیم .۸۲ به نظر شما ترجمه عربی برکه زلال چه می‌شود❓ 🔷درست ترجمه کردی : غدیر خم❗️ 💫دوست خوبم❗️ دیگر وقت نیست ، کاروان باید به حرکت خود ادامه دهد . 🔹کاش فرصتی بود تا کمی اینجا می‌ماندیم و صفا می‌کردیم❗️👌 🔷من نمی‌توانم از آبیِ این آب، چشم برگیرم❗️ 🔹ساعت حدود نه صبح است ، ولی ما نمی‌توانیم اینجا بمانیم ، ان‌شاءاللّه برای نماز ظهر در منزلگاه بعدی توقّف خواهیم کرد❗️۸۳ 🔷عدّه‌ای مشک‌ها را پر از آب می‌کنند و به کاروان ملحق می‌شوند . 🔹پیامبر در حالی که بر شتر خود سوار است به برکه می‌رسد . 🔷صدایی به گوش پیامبر می‌رسد : 💫 «یَـأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ...: 💫 ای پیامبر❗️آنچه بر تو نازل کرده‌ایم برای مردم بگو که اگر این کار را نکنی، وظیفه خود را انجام نداده‌ای 😳و خداوند تو را از فتنه‌ها حفظ می‌کند .»۸۴ 🔹وعده خدا فرا می‌رسد ، خدا می‌خواهد کنار این آب ، مردم را با ولایت آشنا سازد .۸۵ 🔷همان گونه که آب این برکه ، تشنگان کویر را جانی تازه می‌بخشد ، ولایت علی(ع) هم تشنگان مسیر کمال را جانی دیگر خواهد بخشید .👏 🔹مردم از آیه مهمّی که بر پیامبر نازل شده است خبر ندارند . 🔷صدای پیامبر سکوت صحرا را می‌شکند : 💫«شتر مرا بخوابانید❗️ به خدا قسم ، تا دستور خدای خویش را انجام ندهم از این سرزمین نمی‌روم .»۸۶ 💫همسفرم❗️ 🔹 اینجا سرزمین مقدّسی است ، خدا اینجا را برای بیعت مردم با علی(ع) انتخاب کرده است . 🔷سرزمین عرفات، شایسته این نبود تا جشنِ ولایت علی(ع) در آنجا برگزار شود ، امّا این سرزمین شایستگی دارد تا آیینه تمام نمای ولایت شود . 🔹شتر پیامبر را به زمین می‌خوابانند و پیامبر از شتر پیاده می‌شود . 🔷چهره پیامبر از خوشحالی می‌درخشد ، هیچ کس پیامبر را تا به حال این‌قدر خوشحال ندیده است . به خدا قسم ، هیچ قلمی✏️ نمی‌تواند این شادی پیامبر را به تصویر بکشد❗️ 🔹مردم ، همه در تعجّب هستند😳 ، آنها نمی‌دانند چرا پیامبر دستور توقّف داده است . 💫همسفرم❗️یادت نرفته که جمعیّت این کاروان ، ۱۲۰ هزار نفر است! 💫نگاه کن❗️ 🔷 اوّل کاروان چند کیلومتر جلوتر از ما هستند ، خیلی‌ها هم هنوز از ما عقب‌ترند ، من فکر می‌کنم که طول این کاروان چندین کیلومتر بشود .۸۷ 🔹باید صبر کنیم تا همه به اینجا برسند . 🔷پیامبر دستور می‌دهد تا چند سوار نزد او بروند ، پیامبر به آنها دستور می‌دهد تا به همه کسانی که جلوتر رفته‌اند خبر بدهند که برگردند .🗣 🔹همچنین پیامبر عدّه‌ای را می‌فرستد تا به آنهایی هم که عقب هستند خبر بدهند که زودتر خود را به اینجا برسانند ، همه باید کنار این غدیر جمع بشوند . ... 🍃🌼🍃🌼🍃 @amoozeshmaaref
📚قسمت بیست و سوم: 🔻زیر درختان سرسبز و بلند🔻 🔷آفتاب بر سر و صورت من می‌تابد ، خوب است زیر درختانِ کنار برکه بروم . چه درختان سرسبز و بلندی❗️🌴 🔹اینها درخت مُغیلان است ، درختی بسیار بلند و خار دار 🌵که کنار برکه‌های این صحرا روییده است 🏝.۸۸ 🔷این درختان با شاخه‌ها و برگ‌های انبوه خود ، سایبان ⛱خوبی برای مسافران هستند .۸۹ 🔹فضای سایه این درختان پر از بوته‌های خار شده است و ما نمی‌توانیم زیر سایه آن استراحت کنیم . 🔷شاخه‌های این درختان هم بلند شده و بعضی از آنها به روی زمین رسیده است . 💫نگاه کن❗️👀 🔹پیامبر هم به سوی این درختان می‌آید ، او نگاهی به این درختان می‌کند و به فکر فرو می‌رود . 🔷آنگاه چهار نفر از یاران خود را صدا می‌زند ، آیا آنها را می‌شناسی❓ 💫سلمان ، مقداد ، ابوذر ، عمّار . 🔹پیامبر از آنها می‌خواهد تا بوته‌های خار زیر این درختان را از زمین در آوردند و شاخه‌های اضافی را قطع کنند .۹۰ 🔷آنها فورا مشغول می‌شوند ، ابتدا بوته‌های خار را از ریشه در می‌آورند خارها به دست آنها فرو می‌رود ، امّا دردی احساس نمی‌کنند ، زیرا با عشقی مقدّس کار می‌کنند .💗 🔹به راستی در اینجا چه خبر است❓🤔 💫همسفرم❗️ 🔷بیا من و تو هم به کمک آنها برویم تا هر چه سریع‌تر ، سایبان این درختان آماده شود و زمین از خارها پاک شود . 🔹بعد از لحظاتی ، زیر درختان از بوته‌های خار خالی می‌شود ، امّا اگر خوب نگاه کنی👀 خارهای زیادی، روی زمین ریخته است و ممکن است به پای کسی برود . 🔷پیامبر دستور می‌دهد تا زیر این درختان جارو شود ، و مقداری آب در آنجا پاشیده شود💦 .۹۱ 🔹بیا سریع از گیاهان بیابان جارویی بسازیم و اینجا را جارو کنیم . 💫عزیزم❗️می‌دانم خسته شده‌ای😥 ، امّا تو به سفر عشق آمده‌ای ، باید تحمّل کنی ، تو داری به میعادگاه غدیر خدمت می‌کنی❗️ 💫به به❗️ 🔷حالا ، اینجا خیلی باصفا شد❗️ وقتی پیامبر زیر درختان غدیر را نگاه می‌کند ، لبخند زیبایی می‌زند . 💫گوش کن ، این سخن پیامبر است : «اکنون بروید و سنگ‌های بزرگ بیابان را جمع کنید و در آنجا منبری آماده کنید» .۹۲ 🔹بلند شو ، رفیق❗️پیامبر می‌خواهد مهم‌ترین سخنرانی خود را کنار غدیر ایراد کند🔊 . 🔷معلوم می‌شود که این سخنرانی بسیار مهم است که پیامبر دستور داده اینجا این‌قدر تمیز و مرتّب شود .😲 🔹سنگ‌ها از بیابان جمع می‌شود و در زیر یکی از درختان ، روی هم قرار می‌گیرد . 🔷هنوز ارتفاع منبر آن طور که باید و شاید بلند نشده است ، به نظر شما چه کنیم❓ 🔹دیگر در این اطراف که سنگی نیست❗️ 🔷اکنون، پیامبر دستور می‌دهد تا جهاز و رواندازهای شترها را جمع کنیم و بر روی سنگ‌ها قرار دهیم .۹۳ 🔹سرانجام منبری به ارتفاع یک انسان درست می‌کنیم ، یک پارچه زیبا بر روی آن می‌کشیم تا این منبر زیبا و دلنشین باشد ، خوب است پارچه‌ای هم پشت منبر نصب کنیم تا مانع تابیدن آفتاب باشد .۹۴ 🔷دیگر اذان ظهر نزدیک است ، پیامبر دستور می‌دهد همه مردم در نماز شرکت کنند .۹۵ 🔹مردم از آب زلال برکه ، وضو می‌گیرند و صف‌های نماز را تشکیل می‌دهند ، آنهایی که زودتر آمده‌اند در سایه درختان قرار می‌گیرند ، معلوم است که این جمعیّت ۱۲۰هزار نفری در زیر سایه این درختان جای نمی‌گیرند . 🔷کسانی که دیرتر آمده‌اند در زیر آفتاب قرار می‌گیرند🌕 ، زمین خیلی داغ است ، آنها مجبور می‌شوند تا عبای خود را زیر پای خویش پهن کنند .۹۶ ... 🍃🌺🍃🌺🍃 @amoozeshmaaref
‼️مهلت ثبت‌نام تمدید شد ثبت‌نام کلاس تست عربی 📆روز های زوج(شنبه،دوشنبه، چهارشنبه) ⏰ساعت ۱۱ صبح 🌐https://pay.eitaa.com/?link=b1OkS
🔊توجه ❗️ توجه❗️ 📝نتایج اولین هفته مسابقه کتابخوانی صوتی اعلام شد❓...😧 📚 💥بعد از ارسال فایلهای صوتی کتاب مورد نظر قرعه کشی صورت پذیرفت و ... 😰سرکار خانم ... 🤒خانم... 😃خانم حلیمه شکری☄ از صدرای میناب برنده هفته اول مسابقه کتابخوانی گردیدند.🎉🎊 🎀تبریک و تشکر 🙏🙏 🎈همچنین از دوستان عزیز صدرایی که در این مسابقه شرکت نمودند و فایل برایمان ارسال کردند کمال تشکر و قدردانی را داریم.🙏 💥 در ادامه جهت ارج نهادن به زحمات این دوستان، اسامیشان اعلام می گردد..👇👇 ♦️محمدجواد توکلی ،شهرستان تربت حیدریه👏 ♦️سید محمد مبین طباطبائی،مهریز👏 ♦️مبینا زرنگارپناه،شهرستان ابرکوه👏 ♦️فاطمه توکلی، تربت حیدریه👏 ♦️مائده حیدری، شهر قزوین👏 ♦️زهرا کارگران ،ابرکوه👏 ♦️حنانه نصیری،اصفهان👏 ♦️فاطمه حیدری👏 🍃🌸🍃🌸🍃 @amoozeshmaaref
📚قسمت بیست و چهارم: 🔻شکوه یک نماز در تاریخ🔻 🔶همه مسلمانان در صف‌های منظّم ایستاده‌اند و منتظرند ظهر بشود تا با پیامبر نماز بخوانند .🤲 🔸آنها می‌دانند که پیامبر می‌خواهد برایشان سخنرانی مهمّی بکند.📢 🔶در این میان به پیامبر خبر می‌رسد که عدّه‌ای از مردم از جمعیّت فاصله گرفته‌اند و در این اجتماع بزرگ شرکت نکرده‌اند .🤨 💫خدایا❗️مگر آنها سخن پیامبر را نشنیده‌اند که همه باید برای نماز جمع شوند❓❗️🧐 💫آری ، فرستادگان پیامبر بارها و بارها در میان جمعیّت اعلام کرده‌اند که همه باید در نماز شرکت کنند . 🔸آنها از بزرگان قریش هستند ، پس چرا آنها از مسلمانان جدا شده‌اند❓ 🔶من فکر می‌کنم که آنها فهمیده‌اند پیامبر امروز چه هدفی دارد ، برای همین می‌خواهند بهانه‌ای برای فردای خود داشته باشند .😠 🔸چه بهانه‌ای بهتر از اینکه بگویند ما سخنان پیامبر را در روز غدیر نشنیدیم❓❗️ 💫همسفرم❗️ به نظر شما باید چه کرد🤔❓ 🔶من به سمت آنها می‌روم تا با آنها سخن بگویم ، امّا وقتی به آنها می‌رسم ، می‌بینم آدم‌های معمولی نیستند ، اینها بزرگان قریش هستند . 🔸در این میان ،پیامبر علی(ع) را به حضور می‌طلبد و به او می‌گوید : 💫 «علی جان❗️به سوی آن گروه برو و آنها را به سوی ما بیاور» . 🔶علی(ع) حرکت می‌کند و به سمت آنها می‌رود . 🔸بعد از لحظاتی . . . همه آنها نزد پیامبر هستند .😳 🔶نمی‌دانم چه می‌شود که آنها به این زودی از تصمیم خود منصرف می‌شوند آنها از هیبت و شجاعت علی(ع) می‌ترسند ، می‌دانند که علی(ع) در اجرای دستور پیامبر کوتاهی نمی‌کند👌 .۹۷ 🔸اکنون دیگر همه مسلمانان جمع شده‌اند و آماده خواندن نماز هستند . 🔶پیامبر سجّاده خویش را کنار منبر می‌گستراند و آماده نماز می‌شود . 💫اللّه اکبر❗️ 🔸این صدای اذان است که به گوش می‌رسد .۹۸ 💫چه منظره زیبایی❗️ یک بِرکه آب ، درختان با شکوه و شکوه نماز جماعت❗️ 🔶اینجا غدیر خم است ، ظهر روز هجدهم ماه ذی الحجّه ، سال دهم هجری . ... 🍃🌸🍃🌸🍃 @amoozeshmaaref
📚قسمت بیست و پنجم: 🔻عترت پاک مرا بشناسید!🔻 🔷نماز ظهر غدیر به پایان می‌رسد❗️ و پیامبر از جای خود برمی‌خیزد ، از چند نفر می‌خواهد که سخنان او را با صدای بلند تکرار کنند تا همه ، سخنان او را بشنوند .📢 🔹پیامبر بالای منبر می‌رود و رو به مردم می‌ایستد ، همه ، منتظر شنیدن سخنان پیامبر هستند .۹۹ 🔷او ابتدا از مردم سؤال می‌کند : 💫«ای مردم❗️ آیا صدای مرا می‌شنوید❓من پیامبر شما هستم» .۱۰۰ 🔹وقتی او مطمئن می‌شود که همه مردم به سخنان او گوش می‌کنند ، سخنان خود را آغاز می‌کند. 🔷او ابتدا خدا را به یگانگی یاد می‌کند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ . ستایش خدایی که یکتاست و شریکی ندارد ، خدایی که به همه چیز آگاهی دارد ، آفریننده آسمان‌ها و زمین است 🌍. من به یگانگی☝️ او شهادت می‌دهم و به بندگی او اعتراف می‌کنم . 💫 ای مردم❗️ خدا آیه‌ای را به من نازل کرده است ،📖 گوش کنید ، 👂 💫این سخن خدا می‌باشد : یَـأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ ... 💫 ای پیامبر❗️آنچه را که به تو نازل کرده‌ایم به مردم بگو و اگر این کار را نکنی وظیفه خود را انجام نداده‌ای و خداوند تو را از فتنه‌ها حفظ می‌کند . 💫مردم❗️من می‌خواهم علّتِ نازل شدن این آیه را برای شما بگویم : جبرئیل بر من نازل شده و از طرف خدا دستور مهمّی را به من داده است . 💫 ای مردم❗️من به زودی به دیدار خدا خواهم شتافت و از میان شما خواهم رفت😔 ، اکنون از شما می‌پرسم من چگونه پیامبری برای شما بودم❓.»۱۰۱ اشک از چشمان ما جاری می‌شود😭 ، آخر چگونه باور کنیم که پیامبر به زودی از میان ما خواهد رفت❓ 🔹پیامبر سکوت کرده است و منتظر جواب است ، مردم ، همه با صدای بلند جواب می‌دهند : 💫«ما شهادت می‌دهیم✋ که در حقّ ما دلسوزی زیادی نمودی و پیامبر خوبی برای ما بودی ، خداوند به تو بهترین پاداش‌ها را بدهد🎁❗️» .۱۰۲ 🔷اکنون پیامبر علی(ع) را صدا می‌زند ، و از او می‌خواهد به بالای منبر بیاید ، علی(ع) از منبر بالا می‌رود و طرف راست پیامبر می‌ایستد .۱۰۳ 🔹پیامبر رو به جمعیّت می‌کند و می‌گوید : 💫 «ای مردم❗️من قرآن و عترت خود را به عنوان دو یادگار ارزشمند در میان شما باقی می‌گذارم . 🔷می‌خواهم بدانم شما بعد از من با این دو یادگار ، چگونه رفتار خواهید کرد .»۱۰۴ 💫همسفر خوبم❗️ 🔹من یک سؤال به ذهنم می‌رسد : چرا قبل از این سخن ، پیامبر علی(ع) را کنار خود فرا خواند❓ 🔷شاید پیامبر می‌خواست که عترت خود را به مردم نشان دهد ، او می‌خواست به مردم بگوید که علی(ع) ، محور عترت اوست❗️عترت پیامبر کسانی هستند که در خانه علی(ع) هستند ، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) عزیزان پیامبر می‌باشند. حتما یادت هست که پیامبر در سرزمین منا ، همین سخن را برای مردم بیان کردند . 🔹برای همین عدّه‌ای در فکر هستند تا عایشه ، دختر ابوبکر را که همسر پیامبر است به عنوان عترت پیامبر معرّفی کنند❗️❗️ 🔷آنها قصد دارند تا با تبلیغات وسیع خود ، عایشه را کنار قرآن قرار دهند❗️😳 🔹امّا امروز پیامبر ، علی(ع) را کنار خود آورد تا عترت خود را به همه نشان بدهد ، اگر دیروز مردم در تشخیص عترت پیامبر دچار شک بودند ، امروز دیگر برای همه روشن شد که منظور پیامبر از عترت خود (که مقامی همچون قرآن دارند) چه کسانی است . 🔷سخن پیامبر ادامه می‌یابد : 💫«ای مردم❗️در رفتار خود با عترت من ، خدا را فراموش نکنید ، مبادا حقّ آنها را از بین ببرید❗️» .۱۰۵ 💫خوب گوش کن❗️ پیامبر این جمله را سه بار تکرار می‌کند . ... 🍃🌸🍃🌸🍃 @amoozeshmaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افشاگری یک نماینده مجلس درباره از عللی که نمیگذارند کنکور حذف شود این است که سازمان سنجش از برگزاری کنکور نفع میبرد و بقای سازمان سنجش در کنکور است. 🆔 @Shamimeashena
‼️مهلت ثبت‌نام 📢 پنجمین مسابقه کتابخوانی ⚜️به مناسبت عید سعید غدیرخم ⚜️ 📚 با محوریت کتاب ⏰ هرشب رأس ساعت ۲۱ 🌀لینک ثبت‌نام در مسابقه: 🌐 https://b2n.ir/ketabkhani.ir 🌀لینک دریافت فایل کامل کتاب: 🌐 https://b2n.ir/ketabkhani5 📆تاریخ برگزاری آزمون کتبی: عید سعید غدیرخم ✅ ضمنا شما می توانید جهت شرکت در قرعه کشی هفتگی هر قسمت را تا ساعت ۲۱ روز بعد با صدای خود بخوانید و به آیدی 🆔 @rshn118 ارسال نمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺یک قدم تا خدا 👌داستان طلبه شدن جهانگیرخان قشقایی می خواهم بروم سیم تارم را درست كنم ، مرد پینه دوز به یك جمله او را موعظه كرد كه ای جوان ، برو سیم تار دلت را درست كن ، چقدر می خواهی از خدا دور باشی! او گفت : كجا بروم سیم تار دلم را درست كنم ؟ پیرمرد گفت :برو در این مدرسه كه مربوط به طلاب است . 📌 کانال؟ @hawzah1508
📚قسمت بیست و ششم: 🔻چه کسی روی دست آسمان است؟🔻 🔶محمّد و علی(ع) بر بالای منبر ایستاده‌اند و همه چشم‌ها به آنها خیره شده است . 🔸صدای پیامبر بار دیگر سکوت را می‌شکند : «ای مردم❗️ چه کسی بر شما ولایت دارد ❓» 🔶پیامبر ، منتظر جواب مردم است ، همه فریاد می‌زنند : 🗣 💫«خدا و پیامبر او» . 🔸برای بار دوم پیامبر سؤال می‌کند : «چه کسی بر شما ولایت دارد ❓» . 🔶مردم در جواب می‌گویند : 💫 «خدا و پیامبر او» . 🔸و بار سوم هم پیامبر همان سؤال را می‌کند و مردم همین جواب را می‌دهند .۱۰۶ 🔶همه مسلمانان ، اطاعت از خدا و پیامبر را بر خود واجب می‌دانند ، هیچ کس در ولایت خدا و پیامبر شک ندارد . 💫همسفرم❗️ نگاه کن❗️👀 🔸پیامبر دست علی(ع) را در دست می‌گیرد ، و تا آنجا که می‌تواند دست او را بالا می‌آورد و با صدای بلند می‌گوید : 🍃«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلیٌّ مَوْلاهُ؛ 🍃هر کس من مولای او هستم این علی، مولای اوست .» 🔶سپس پیامبر چنین دعا می‌کند:🤲 «خدایا❗️ هر کس علی را دوست دارد تو او را دوست بدار ویاری کن😃 ، و هر کس با علی دشمنی کند با او دشمن باش و او را ذلیل کن 😡.»۱۰۷ 🔸پیامبر این سخن خود را سه بار تکرار می‌کند .۱۰۸ 🔶پیامبر می‌خواهد همه مردم ، علی(ع) را ببینند ، برای همین ، بازویِ علی(ع) را با مهربانی می‌گیرد و او را بلند می‌کند . اکنون علی(ع) یک سر و گردن از پیامبر بالاتر قرار گرفته است .۱۰۹ 🔸ببین چگونه علی(ع) ، روی دست آسمان است❗️❗️ 🔶به راستی چرا پیامبر علی(ع) را این‌گونه بلند کرده است❓ او می‌خواهد همه مردم ، امام خود را به خوبی ببینند .👌 🔸صدای پیامبر به گوش می‌رسد : 💫 «ای مردم❗️ این علی است که برادر و جانشین من است ، او امیرمؤمنان است و به همه دانش‌های من آگاه است .»۱۱۰ 🔶و بعد از آن پیامبر می‌گوید : «ای مردم آیا شنیدید❓» . همه صدا می‌زنند : 💥 «آری ، ای رسول خدا❗️❗️» . پیامبر بار دیگر می‌گوید : «آیا شنیدید❓» . بار دیگر مردم جواب می‌دهند : 💥«آری، ای رسول خدا!» . اکنون پیامبر رو به آسمان می‌کند و می‌گوید : «خدایا❗️ تو شاهد باش که من وظیفه خود را انجام دادم ، من سخن تو را برای همه این مردم گفتم» . و بعد از آن می‌گوید : 🍃«ای جبرئیل❗️ تو هم شاهد باش» .۱۱۱ در این میان ، مردی از میان جمعیّت برمی‌خیزد و می‌گوید : 💫«ای رسول خدا! منظور شما از این که علی ، مولای ماست ، چیست❓» . من با تعجّب به او نگاه می‌کنم😳 ، سخن پیامبر خیلی واضح و روشن بود ، به نظر شما آیا جمله «هر کس من مولای او هستم ، علی مولای اوست» توضیح بیشتری می‌خواهد❓🤔 امّا پیامبر با روی باز جواب او را می‌دهد و می‌گوید : 💫 «هر کس من پیامبر او هستم این علی امیر اوست» .۱۱۲ علی(ع) امیر و آقای همه مسلمانان است . 🔸با این سخنِ پیامبر ، دیگر برای هیچ کس شکّی نمانده است . 🔶پیامبر بار دیگر مردم را مورد خطاب قرار می‌دهد . این سخنان پیامبر است: ای مردم❗️ هر دانشی که خدا به من داده بود به علی آموختم ، بدانید فقط او می‌تواند شما را به سوی رستگاری رهنمون کند ، از شما می‌خواهم هرگز با او مخالفت نکرده و از قبول ولایت او ، سرپیچی نکنید . 💫ای مردم❗️ آیا می‌دانید علی ، اوّلین کسی بود که به من ایمان آورد❓👌 آیا آن روز را به یاد می‌آورید که فقط من و علی ، به خدای یگانه ایمان داشتیم و هیچ کس همراه ما نبود❓ علی کسی است که بارها و بارها در مقابل دشمنان من ، جان خویش را به خطر انداخته است، علی ، پیش من از همه، عزیزتر است، او یاری کننده دین خدا و هدایت کننده شماست .۱۱۳ 💫ای مردم❗️بدانید که عترت و خاندان هر پیامبری از نسلِ خود او بوده است ، امّا عترت و خاندان من از نسلِ علی می‌باشد .۱۱۴ 🔸من راه مستقیم را به شما نشان می‌دهم ، بدانید که علی و فرزندان او ، راه مستقیم هستند .۱۱۵ 💫مردم❗️ خداوند می‌فرماید : (فَـٔامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا ) 💫 «به خدا و پیامبر و نوری که نازل شده است ، ایمان بیاورید .»۱۱۶...👇👇
📚ادامه قسمت بیست و ششم : 👇👇 💫ای مردم❗️بدانید آن نوری که شما باید به آن ایمان بیاورید ، علی و فرزندان او می‌باشد .🌅 💫ای مردم❗️خوبی‌های علی بیش از آن است که بتوانم آن را برای شما بگویم ، آن قدر بگویم که هر کس از او اطاعت کند به رستگاری بزرگی رسیده است .۱۱۷ 🔶من پیامبر خدا هستم و علی جانشین من و فرزندان او ، امامانِ شما هستند و آخرینِ آنها، مهدی است. ❤️مهدی همان کسی است که یاری کننده دین خدا می‌باشد و پیامبران قبل از من به او بشارت داده‌اند، او از جانب خدا انتخاب شده است و وارث همه علم‌ها و دانش‌ها می‌باشد، او ولیّ خدا در روی زمین می‌باشد🌍.۱۱۸ 💫ای مردم ، سخنان مرا به کسانی که در شهر و دیار خود هستند ، برسانید .۱۱۹ سخنان پیامبر به پایان می‌رسد. پیامبر می‌خواهد این سخنان او به گوش🗣 همه مردم برسد. 💫آری، این همان خطبه غدیر است که تاریخ📝 را مبهوتِ عظمت خود کرده است. 🍃خطبه غدیر، فریادِ بلندِ ولایت است 👏. بعد از لحظاتی . . .صدای اللّه اکبرِ پیامبر در غدیر می‌پیچد .۱۲۰ 💫خدایا چه خبر شده است ❓ 🔸گویا جبرئیل آمده و آیه جدیدی را آورده است : 🍃«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الاْءِسْلامَ دِینًا: 🍃امروز دین را بر شما کامل کرده و نعمت خود را تمام نمودم و به این راضی شدم که اسلام ، دین شما باشد 😄.»۱۲۱ پیامبر این آیه را برای مردم می‌خواند ، همه مردم می‌فهمند که اسلام با ولایتِ علی(ع) کامل می‌شود .۱۲۲ 🔶اسلام بدون ولایت ، دین ناقصی است که هرگز نمی‌تواند انسان را به کمال برساند . ... 🍃🌸🍃🌸🍃 @amoozeshmaaref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾️ ضرر پفک بیشتر است یا فلان بازی رایانه ای...؟؟؟ 🎙سخنان کمتر شنیده شده امام خامنه ای: مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلان‌جور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چه‌جور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این‌را دائماً می‌گویند، امّا ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال این‌ها را کسی جرئت نمی‌کند بگوید که نبادا متّهم بشوند به این‌که جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند. 📆16 خرداد 1395 🌀 کانال رسانه بدون فیلتر 🆔@resane97
پیشنهاد به مناسبت عید بزرگ غدیرخم
🏴14 ذی الحجه وفات آیةالله «شیخ علی اکبر برهان» (1378 ق)
📚قسمت بیست و هفتم: 🔻بیعت با مولای آب و آینه🔻 🔷پیامبر هنوز بالای منبر است ، او نگاهی به مردم می‌کند و می‌گوید : 💫«ای مردم❗️ اکنون وقت آن فرا رسیده است که به من تبریک بگوئید ،👏 زیرا خداوند ولایت و امامت را به عترت من داده است ، از شما می‌خواهم تا با علی بیعت کنید و به او با لقب «امیرِ مؤنان» سلام کنید ، خدا مرا مأمور کرده است تا از شما برای ولایت علی و امامانی که بعد از او می‌آیند و از نسل او هستند، اقرار بگیرم🤝.»۱۲۳ 🔹همه مردم به چهره پیامبر چشم دوخته‌اند👥، آنها می‌دانند که پیامبر منتظر شنیدن جواب آنها می‌باشد، برای همین آنها یک صدا جواب می‌دهند: 💫 «ما سخن تو را شنیدیم و به امامت و ولایت علی و فرزندان او اقرار می‌کنیم✋.»۱۲۴ 🔷اکنون پیامبر و علی(ع) از منبر پائین می‌آیند. 🔹پیامبر می‌خواهد مراسم بیعت با علی(ع) به صورت رسمی باشد برای همین دستور می‌دهد تا زیر سایه درختان🌴 ، خیمه‌ای بر پا کنند .⛺️ 🔷آیا می‌دانی این خیمه برای چیست❓ این خیمه سبز ولایت است❗️ 🔹بیا ، من و تو هم کمک کنیم تا این خیمه برپا شود⛏⛓ .۱۲۵ 🔷پیامبر از علی(ع) می‌خواهد تا در این خیمه بنشیند و مردم برای بیعت نزد او بروند . 🔹علی(ع) وارد خیمه می‌شود ، خیمه ولایت چه حال و هوایی دارد❗️😀 🔷پیامبر وارد خیمه ولایت می‌شود ، کنار علی(ع) می‌ایستد ، گویا پیامبر کار مهمّی با او دارد .🤔 🔹آیا می‌دانی در میان عرب، رسم بر این است که وقتی می‌خواهند ریاست شخصی را بر قومی اعلام کنند بر سر او عمامه می‌بندند❓ 🔷پیامبر هم عمامه مخصوص خود را به عنوان تاج افتخار بر سر علی(ع) می‌بندد 👑، نام این عمامه ، سحاب می‌باشد .۱۲۶ سیمای مولا، زیباتر شده است 😃. تاج ولایت که بر سر اوست بر جلال او افزوده است . 🔹پیامبر از خیمه بیرون می‌آید ، تا لحظاتی دیگر ، مراسم بیعت با علی(ع) شروع می‌شود .🙂 💫آنجا را نگاه کن❗️ در این میان ، گروهی از بزرگان قریش به سوی پیامبر می‌آیند و به پیامبر می‌گویند : 🔷 «ای رسول خدا❗️تو می‌دانی که این مردم تازه مسلمان شده‌اند ، آنها هنوز رسم و رسوم دوران جاهلیّت را فراموش نکرده‌اند ، آنها هرگز به امامت پسر عمویت ، علی ، راضی نخواهند شد ، برای همین ما از تو می‌خواهیم تا شخص دیگری را برای رهبری انتخاب کنی» 😱. 🔹پیامبر رو به آنها می‌کند و می‌گوید : «ولایت و رهبری علی به انتخاب من نبوده است که اکنون بتوانم از این تصمیم برگردم ، این دستوری است که خدا به من داده است👌» . 🔷بزرگان قریش وقتی این سخن را می‌شنوند به فکر فرو می‌روند 🤔. در این هنگام ، یکی از آنها رو به پیامبر می‌کند و می‌گوید : 🔹«ای پیامبر❗️ اگر می‌ترسی مخالفت خدا را بکنی و علی را بر کنار کنی ، بیا و یکی از بزرگان قریش را در رهبری با علی شریک کن»😳 . 🔷پیامبر از قبول این کار خودداری می‌کند ، امر امامت و ولایت به دست خداست ، اگر خدا می‌خواست برای علی در امر امامت شریکی👤👤 قرار می‌داد .۱۲۷ 🔹این مردم نمی‌دانند که ولایت و امامت ، چیزی بالاتر از یک حکومت ظاهری است😡 ، ولایت ، یک مقام خدایی است که فقط خدا آن را به هر کس که بخواهد می‌دهد 👌. 🔷بزرگان قریش با ناامیدی خیمه پیامبر را ترک می‌کنند . 💫آنجا را نگاه کن❗️👀 🔹مردم آماده شده‌اند تا مراسم بیعت را انجام دهند 🤝، سلمان ، مقداد ، ابوذر و عمّار را نگاه کن ، آنها در اوّل صف ایستاده‌اند .👏 🔷همه دوستان امامت ، امروز خوشحال هستند 😄، به راستی که امروز روز عید است .🎉🎊 🔹مردم خود را برای بیعت با علی(ع) آماده می‌کنند ، در این میان ، چشم من به دو نفر می‌افتد .👥 🔷آنها وقتی با پیامبر روبرو می‌شوند سؤال می‌کنند : «آیا دستور خدا این است که ما باید با علی بیعت کنیم یا این خواسته خود توست❓»😳 . 🔹پیامبر در جواب می‌گوید : «این دستور خداست» .۱۲۸ 🔷بعد از شنیدن این سخن ، آن دو نفر نیز خود را برای بیعت آماده می‌کنند . 💫همسفر خوبم ، بیا تا ما هم با مولای خود بیعت کنیم .👇👇