برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حاج آقا اصلاحی همراه با خواندن دعای توسل تاریخ: ۱۴۰۲/۳/۱۶ مکان: مسجد حضرت حمزه سید الشهدا علیه السلام شهر چرمهین پایگاه مقاومت بسیج حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شهر چرمهین

🇮🇷 📝 کانال جامع محتوای تبیینی ویژه حجاب و عفاف👇 🆔 https://eitaa.com/tabeen_hejab 👌بسته محتوایی برای بهره برداری هدایتگران، اساتید و سخنرانان پیرامون حجاب و عفاف. ✅ شامل: سیاست‌ها و ملاحظات، سخنواره، پاسخ به شبهات، ضرورت و فلسفه، دلایل عقلی و روانشناسی، اهمیت و مواضع و... در قالبهای پرده‌نگار، موشن گرافیک، کلیپ، متن، یادداشت، اینفو گرافی، عکس نوشت و... ❌ آنچه در این کانال خواهید دانست: لینک فهرست مطالب و راهنمای کانال 🆔 https://eitaa.com/tabeen_hejab/243

🇮🇷 🖼 مراقب قهرمان هایمان باشیم...

برگزاری حلقه صالحین با حضور بسیجیان پایگاه حمزه سیدالشهدا علیه‌السلام در روز چهارشنبه ۱۴۰۲/۳/۱۷ شهر چرمهین

برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حاج آقا اصلاحی همراه با قرائت یک صفحه از قرآن کریم و گوش سپردن به سخنان زیبا و دلنشین حاج آقا اصلاحی تاریخ: ۱۴۰۲/۳/۲۱ مکان: مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شهر چرمهین پایگاه مقاومت بسیج حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شهر چرمهین

با سلام کلاس قران امشب از ساعت ۱۹:۳۰ در مسجد حضرت حمزه سیدالشهداءعلیه السلام شهر چرمهین همراه با اقامه نماز جماعت مغرب وعشا به امامت حاج آقا اصلاحی برگزار میگردد لطفاً حضور به هم رسانید. https://eitaa.com/hamdelymasjedhamzeh

برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حاج آقا اصلاحی همراه با حلقه صالحین قرآنی باحضور استادمعتمدی تاریخ: ۱۴۰۲/۳/۲۲ مکان: مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شهر چرمهین پایگاه مقاومت بسیج حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شهر چرمهین #دوشنبه_های_قرآنی

آرمیتای دیروز، آرمیتای امروز 🔹بزرگ شده بود. مثل کودکی‌اش که بازیگوشی می‌کرد و آتش می‌سوزاند، نبود. دیگر برای خودش نمی‌رفت و نمی‌آمد و وسط حرف میهمان نمی‌پرید؛ آنهم چه میهمان رودربایستی‌داری؛ مقام معظم رهبری. حالا موقع حرف زدن دستش به نشانه احترام روی سینه بود. 🔹از لباس کودکانه قرمز رنگش هم خبری نبود و چادر سر داشت، برای خودش خانمی شده بود. وقتی آقا متوجه شدند او کیست، با تعجب شوق‌آوری گفتند: عه؟ این آرمیتاست؟ آرمیتا احوالت چطوره خانم؟ 🔹آقا هم از این دیدار غیرمنتظره و این همه تغییر محسوس در آرمیتا شوکه شدند، اصلا انتظار نداشتند دخترِ کوچولویی که روزی پای صندلی‌شان پری دریایی نقاشی می‌کشید و حسابی شیرین‌زبانی می‌کرد، حالا اینقدر بزرگ شده باشد که نتوان او را به سادگی شناخت. 🔹آقا می‌پرسند؛ چرا خودت را معرفی نکردی؟ آرمیتا اما نمی‌تواند مثل قبل که حاضرجواب بود به راحتی پاسخ رهبر را بدهد. صدایش می‌لرزد و اختیار دستش برای خودش نیست. معلوم است که بغض کرده. با همین شرایط همه توانش را می‌گذارد تا به زبان بیاورد؛ خیلی مشتاق دیدار‌تان بودم. 🔹شاید در آن لحظه دیدار، یاد بابا داریوشش افتاده باشد و همه سال‌هایی که جای‌ خالی‌اش را با گرمی آغوش پدرانه رهبری با همان دیدار گرم یک ساعته و با همان خاطراتی که هرروز مرور شده‌اند، سر کرده است. 🔹حتماً خیلی وقت بود که انتظار دیدار تازه را کشیده است. بارها حرف‌هایش به آقا را در مقابل آینه تمرین کرده ولی مشخص است آخرش هم نتوانست مثل همان دنیای کودکی‌اش حرف دلش را ساده برای رهبر بگوید.