eitaa logo
ظهور(همدلی برای ظهور)⛅
85 دنبال‌کننده
122 عکس
67 ویدیو
78 فایل
🔹اگر شیعیان ما بر عهدشان با ما همدل بودند،دیدار به عقب نمی افتاد... ✔استفاده از مطالب آزاد و موجب امتنان ارتباط:gh_al313@ 09193594767
مشاهده در ایتا
دانلود
Pooyanfar Shahadat Emam Kazem 96-06.mp3
6.72M
علیه السلام سفارش امام رضاست برای تو آه می کشم.شور کربلایی محمدحسین پویانفر. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ظهور را التماس کنیم.
من از کودکی اسیر توام.پویانفر.شور.mp3
5.31M
علیه السلام من از کودکی اسیر توام.شور کربلایی محمدحسین پویانفر. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ظهور را التماس کنیم.
علیه السلام 🌴به جان خرید بلاهای شیعیانش را🌴 شیعیان در برابر امام خود وظایفی دارند؛خدا در برابر نعمت امام از مردم انتظاراتی دارد. در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، شیعیان در انجام وظایف خود کاستی های زیادی داشتند؛ به گونه ای که خدای متعال بر آنان خشم گرفت. قرار بود بلای سنگینی نازل شود. خداوند امام کاظم علیه السلام را مخیر نمود، بین این که این بلا را خود به دوش بکشند یا این بلا بر شیعیانشان نازل شود. امام خود را سپرِ بلای شیعیانش کرد و بلا را به جان خرید. این بلاکشی بسیار سخت و دشوار بود. به گونه ای که امام علیه السلام بارها به زندان افتادند. آن هم سیاه‌چالهایی سخت،نمور و تاریک؛به گونه ای که عضو عضو بدنشان از شدت رطوبت و تاریکی نرم شده بود و درد می‌کرد. (مُكَبَّلٍ‏ فِي‏ السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِيدِ أَعْضَاؤُه‏) (به بند کشیده شده در زندانی که آهن غل و زنجیر اعضایش را نرم ساخته بود) 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ظهورش را التماس کنیم.
بروشور.jpg
3.31M
علیه السلام ⬛️ ویژۀ شهادت امام کاظم علیه السلام 🔹 فایل دو رو 🔸فایل نمایش در گوشی و تلویزیون و ...
علیه السلام 🌴خوش به حال شیعیان ما🌴 از امام کاظم علیه السلام پرسیدند: آیا شما قائم بر حق هستید؟ فرمود:من قائم بر حق هستم،اما نه آن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک می‌کند و آن را از عدل پر می‌کند(آنچنان که از ظلم و جور پر شده است). او پنجمین از فرزندانم است که از بیمِ جان غیبتی دارد که طولانی می‌شود؛ اقوامی در این دوره مرتد می‌شوند و عده ای هم ثابت قدم می‌مانند. سپس فرمود: 🔸خوشا به حال شیعیان ما که در دوران غیبت به ریسمان ما چنگ می‌زنند و بر موالات و پیروی ما و بیزاری جستن از دشمنان ما ثابت هستند. آنان از ما هستند و ما از ایشان؛ به پیشوایی ما راضی شده اند و ما نیز به پیرو بودن ایشان. پس خوشا به آنان و آنان با ما هستند در جایگاههای ما در روز قیامت. 📚( كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏2 ؛ ص361) 🍁🍁🍁 ⛅ظهور را التماس کنیم همدلی_برای_ظهور
علیه السلام ⬛️ نقاشی کودک ویژۀ شهادت امام کاظم علیه السلام 🍁🍁🍁 ظهور را التماس کنیم
4_5949377604518676265.PDF
512.7K
علیه السلام 🍁🍁🍁 ◻️ پی‌دی‌اف گوهر هفتم 🔸 چهل سخن از امام ڪاظم علیه‌السلام ✍ نویسنده: استاد مهدی خدامیان 📖 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ظهور را التماس کنیم.
علیه السلام امان از فتنه ها فتنه ها دوست و دشمن نمی شناسد؛انگار هیچ کس نباید به خودش مطمئن باشد. وکیلان دیروز امام کاظم علیه السلام دشمنان فرزندش امام رضا علیه السلام شده اند و همه چیز را منکر شده اند. برق سکه ها و اموال فراوانی که نزدشان جمع شده است،آنها را فریفته است. اینها بعدها به واقفی (هفت امامی)معروف شدند. گوهر ایمانشان را با این سکه ها معامله کردند. چقدر کارشان شبیه یوسف فروشان بود که او را به چند درهم فروختند. فرقی نمی کند بین اینها و کسانی که یوسف را فروختند. وقتی فروشنده شوی می فروشی چندش فرقی نداره. یکی به چند تا سکه،یکی به مقام و دیگری به مشهور شدن.‌ در زمان غیبت هم بعضی ها امام زمانشان را به محبوبیت، به پول و...می‌فروشند. ادعا می‌کنند با امام زمان علیه السلام ارتباط دارند تا برای خود دکانی باز کنند. فریب ادعاها و حتی کارهای عجیب و غریبشان را نخوریم. 🍁🍁🍁 ظهور را التماس کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_57856663.mp3
2.75M
علیه السلام 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ظهور را التماس کنیم.
این دستگاه امام زمان علیه السلام است طلای آن ها را نمی پذیرد اما کلاف پیرزن را... 🔸ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری🔸 شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات‌شان که شامل سکه‌های طلا می‌شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه‌ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی‌کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب‌شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می‌خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه‌ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می‌رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می‌ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می‌آییم، و من بر تو نماز می‌خوانم. این فرد می‌گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین‌هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و «واقفی» شده بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می‌کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه‌ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم‌ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می‌کردم ببینم این زن کی فوت می‌کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می‌خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می‌خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی‌پذیرد اما کلاف آن زن را می‌پذیرد و شما می‌خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی‌اسم و بی‌شهرت و بی‌عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی‌قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. https://eitaa.com/@hamdelyz313