📚به بهانه برپایی نمایشگاه کتاب (۲) کتاب‌هایی که از خواندنشان لذت و البته بهره برده‌ام... ۴_ خاطرات سفیر اگر خیلی اهل کتاب خواندن نیستید، به گمانم آثار داستانی شروع خوبی برایتان باشد. و این کتاب از خوب‌های آنهاست که در قالب خاطرات نگارش یافته. قلم روان و طناز نویسنده در کنار موضوع جذاب مهاجرت، در مجموع کتابی خواندنی عمل آورده که می‌شود در یکی دو نفَس همه‌اش را خواند. تذکر: علی رغم عنوان کتاب، محتوای آن ارتباط زیادی با شخص سفیر و سفارت‌خانه و اینجور چیزها ندارد. ۵_ عبد صالح خدا از بهترین‌ها در معرفی شخصیت کم‌نظیر امام. کتاب در دو بخش پیش و پس از انقلاب تدوین شده. راوی این کتاب «آقا»ست. ایشان نیکو روایت کرده و دوستان «صهبا» نیز خوب تدوین کرده‌اند. روایتی است دست اول از «ره‌بریِ» انقلاب اسلامی. ۶_ نا درباره‌ی نابغه‌ی دوران، شهیدِ مظلوم محمدباقر صدر. زندگی‌نامه داستانی است. روان و صادقانه نگاشته شده. مستند است به جهت تأیید خانواده‌ی شهید و نزدیکان او. انگیزه بخش و حرکت آفرین خواهد بود، خاصه برای طلاب. این کتاب می‌تواند سرآغاز صدرخوانی باشد. @hame_ba_ham

می‌گفت کرامت مقدمه شهادت است؛ انسان تا کریم نباشد شهید نمی‌شود؛ کرامت در مال، آبرو و «جان». می‌گفت راه کریم شدن با کریمان بودن است. همین بود که نگران بود اگر از حرم برود، مبادا اُنسش با امام کریم کم بشود... حالا مزد نوکری‌اش شده تا ابد نزد امام کریم آرام گرفتن. تا ابد مجاور انیس النفوس بودن... #خادم_الرضا @hame_ba_ham

▪️«تــســلـیــت» ▫️آیت الله رئیسی برای ما عجیب بود، چون شهید بود. بلکه این تیم عرش‌پیما همگی عجیب بودند، چون همگی شهید بودند. ▫️ملت عزیز و بزرگ ما می‌دانند که شهادت قطعا اتفاقی نیست. ▫️این‌حادثه حتی پیام های بزرگ جهانی داشت و شاید مردم جهان هم چندخطی درباره خادمانِ یک ملت شاهد و ملت الگو بشنوند و سراپا اعجاب و حیرت و آرزو شوند. ▫️آری برای جهانی کردن فرهنگ، جهاد خدایی پیشرفت، گویا راهی جز شهادت ایشان نبود مانند شهید سردار سلیمانی که منطقه را با شهادت خود فتح نمود. ▫️این حقیقت را باید بانگاه درست، که «نگاه اسلامی و توحیدی و انقلابی» است نگاه کرد، نه با نگاه‌های متداول مادی. ▫️ مطمئنا ولایت الهی و رحمت رحیمی حق تعالی در این نقطه تشدید می‌شود و هیچ نفعی برای دشمنان رقم نمی‌خورد. ▫️این را باید بدانیم و باید بدانند که اگر رحمت رحیمی حق بجنبد باید دشمن خدا بترسد و قالب تهی کند. ▫️ما این راه را ادامه خواهیم داد. انسان‌های بسیاری در کشور ما زنده‌تر شدند. ▫️حتما فرهنگ‌های مسمومی در کشور ما ویرایش خواهد خورد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🌺 شاخه گل صلوات، هدیه به ارواح پاک و نورانی شهدای این حادثه که نماد انسان مسؤول و متعهد بودند، رحمت الله علیهم. 🍀 @faslefarhang

خدا عاقبت همه سیاست‌مداران‌مان را بخیر کند اما سیدی که مقابل چشمان ملت در جوار روضه‌ی رضوی آرام گرفت، یادآور این کلام حاج قاسم عزیز شد که «والله والله والله از مهمترين شئون عاقبت به خيری، رابطه قلبي و دلی و حقيقی ما با اين حکيمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قيامت خواهيم ديد، مهمترين محور محاسبه اين است.» ➿➿➿ سخن‌گوی دولت می‌گوید ایشان برای خود شأنی جز یک سرباز صفر برای رهبری بودن قائل نبود. یک سرباز صفر و نه حتی درجه‌دار! @hame_ba_ham

هرچه بیشتر از خاطرات او می‌شنوم، بیشتر غبطه می‌خورم، شرمنده‌تر می‌شوم و بیش از پیش به حال خود می‌نالم. 🔰🔰🔰 یک. آقای سخن‌گو می‌گوید: سید شهید اصرار داشت نظرات کارشناسان گرفته و بررسی شود. گاه می‌شد که ما در بررسی دیدگاهی به هر دلیل کوتاهی می‌کردیم، پیگیری می‌کرد و اگر ما به این کار بی‌علاقگی نشان می‌دادیم یا می‌گفتیم که نظرات فلانی را می‌دانیم و بررسی دوباره لازم نیست، می‌گفت: اگر وقت نمی‌کنید، من وقت زیاد دارم. و خود بررسی می‌کرد. ➿➿ در ماجرای حذف ارز ترجیحی خلاصه نظرات کارشناسی این بود که این کار باید بشود اما پرهزینه است. می‌گفت: خب معلوم است، هزینه‌اش را من باید بدهم، عمری انقلاب هزینه کرده تا من بشوم رئیسی، حالا نوبت من است! ➿➿ به او می‌گفتند: این اقدام برای سال پایانی دولت مناسب نیست! صریح و قاطعانه می‌گفت: این شرک است! و در مقابل گوینده می‌ایستاد. ... @hame_ba_ham

دو. معاون اقتصادی وزیر خارجه می‌گوید: کارها را شخصا پی‌گیری می‌کرد. روز تعطیل هم نمی‌شناخت. اگر در کاری تأخیر می‌شد، فردایش به ما می‌گفت: دیشب چگونه خوابتان برد؟! ... @hame_ba_ham

سه. شیخ حامد کاشانی می‌گوید: زیاد به او انتقاد می‌کردم، انتقادهای تُند. شاید عدد انتقادها به چهل و پنجاه می‌رسید. اما حتی یک‌بار هم تغیّری در حال او ندیدم، این‌که ناراحت شود یا ترش‌رویی کند، چون اگر چنین می‌کرد، دیگر انتقاد نمی‌کردم. ➿➿ نوافل‌ش ترک نمی‌شد. ➿➿ یک‌بار در مجلسی خصوصی، فردی از نظرات نوآورانه فقهی‌اش تمجید کرد. او گفت: من یک طلبه‌ی ساده‌ام، این حرف‌ها به من نمی‌خورد! ... @hame_ba_ham

چهار. آقای حاج ابوالقاسم می‌گوید: به او گفتند عبایی که دارید در شأن شما نیست، گفت: من شأنی ندارم. رفتند برایش عبایی گران‌قیمت تهیه کردند، گفت: این عبا به درد من نمی‌خورد، من عبای کاری می‌خواهم. @hame_ba_ham

مهمان رضا باشی سید! که رفتنت تلنگری بود برای ما بی‌عرضه‌های تنبل پرمدعا... @hame_ba_ham