eitaa logo
حامد رجبی
188 دنبال‌کننده
803 عکس
719 ویدیو
15 فایل
یه میزکار شخصی پر از عقاید و دغدغه‌ها #دلنوشته_های_یک_طلبه کمی هم فعال در حوزه #نوجوان 🙋‍♂️ به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند😍 به آسمان رود و کار آفتاب کند💯 ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/hamedKumail
مشاهده در ایتا
دانلود
22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺همخوانی زیبا و پرشور نوجوانان عرب اهوازی (با زیرنویس فارسی) ❗️ عربها! کجایید؟ غوغا بپاست ❗️شرافت چه شد؟ خون و غیرت کجاست؟ @hamedrajabi110
ناصی بودن فلسطینیان.pdf
307.5K
🔺مقاله ای کوتاه در پاسخ به مدعای «ناصبی بودن فلسطینیان» @hamedrajabi110
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ببينيد خيلى قشنگه به لهجه عراقی ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کوچک‌ترین راهپیمایی ۱۳ آبان 🔹دانش‌آموزان یه روستای محروم «خویه» از توابع شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری امروز هم‌صدا با مردم ایران فریاد مرگ بر استکبار سر دادند. @hamedrajabi110 😍😍😍
28.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌عااااالی بود... @hamedrajabi110 این عینك ها رو دور بریزید...
شاید باورتون نشه ولی چیزی به اسم انسان خودساخته اصلا وجود نداره، وقتی زندگی آدمای موفق نگاه میکنی غیرممکنه یجا ینفر دستشون رو نگرفته باشه یا اون سکوی‌پرش واسشون محیا نکرده باشه @hamedrajabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به اینایی که به عالم و آدم گیر میدن یه بار بگو کی خوبه؟ چی خوبه؟ چی راضیت میکنه؟ کی و چی بهت انرژی میده؟ @hamedrajabi110 هیچی ندارن بگن چون خالین خالی خالی
حامد رجبی
🎥 حمله به صهیونیست‌ها با شمشیر ذوالفقار 🔹«با نام خدای خیبر آغاز می‌کنیم و با شمشیر ذوالفقار ضربه می
🔴 یچیزی بگم دلتون بسوزه؟!!! 🔻بگم گریه کنید؟ 🔻بچه دارا میفهمن چی میخوام بگم. 🔻میدونن دل بچه چقدر نازکه. ✅ در بدن بعضی از کودکان شهید غزه، اثر زخم یا جراحت وجود ندارد، بلکه آنها در اثر وحشت و ترس از صدای بمب جان می‌دهند و می‌شوند. @hamedrajabi110
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلبه کالنگار بندر خمیر هرمزگان ایران... 😍 @hamedrajabi110
🔺گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم 🔺و یک تصمیم عجیبی گرفت 📌 ابوریاض (یکی از افسرای عراقی) میگه: 🔸توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست وخبر کشته شدن پسرم رو بهم داد. خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. 🔹اونا رو چک کردم ، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست! 🔸افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. 🔹 هر چی گفتم باور نکردند.کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد. 🔸من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم. به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم. 🍃 اما وقتی به کربلا رسیدم ، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم. 🔆 چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید ، دلم را آتش زد. 🍃خونین و پر از زخم ، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه ای برایش خواندم و رفتم. 🔹... سال ها از آن قضیه گذشت.بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است! اسیر شده بود و بعد از مدتی با اسرا آزاد شد. به محض بازگشتش ، ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟ پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم. حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم ، اصرار کرد که راضی باشم. 🔸 بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخوای. 🌹 اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم. 🍃 قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم، می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید... @hamedrajabi110 📗 منبع: کتاب: حکایت فرزندان فاطمه 1 صفحه 54